هاشمی: بازیکنانم از مقام هشتم آسیا خسته شدهاند!/ بچهها روحیه جنگندگی نداشتند
سرمربی تیم والیبال زنان ایران با تاکید براینکه موفقیت در عرصههای بینالمللی نیازمند برنامهریزی است، اظهار کرد شاگردانش از تکرار مقام هشتم آسیا خسته شدهاند.
ایلنا- تیم والیبال زنان ایران برای سومین بار پیاپی در رتبه هشتم آسیا قرار گرفت تا مشخص شود که والیبال ما در عرصه بانوان هنوز با سطح اول قاره کهن فاصله دارد. ایران هرچند با برتری برابر هند و شکست از چین به مرحله دوم صعود کرد اما داستان تکراری ناکامی در یکچهارم نهایی و پس از بینتیجه ماندن تلاش برای کسب مقامی بالاتر از رتبه هشتم، ضعفهای ما را مثل همیشه نمایان کرد. ضعفهایی که به گفته سرمربی تیم والیبال بانوان ایران، ناشی از نداشتن برنامههای کوتاه و بلندمدت مدون است.
مریم هاشمی در گفتوگو با ایلنا از حضور ایران در هجدهمین دوره رقابتهای والیبال قهرمانی زنان آسیا در چین و مشکلات عدیده این تیم در قیاس با رقبای درجه یک قاره پهناور صحبت کرد. این گفتوگو را میخوانید:
تیم والیبال بانوان بازهم به مقام هشتم آسیا رسید، در حالیکه انتظارات بیشتری از تیم شما میرفت. چرا والیبال زنان ایران چند دوره درجا میزند و مقام بهتری کسب نمیکند؟
خب من نمیدانم روی چه حسابی انتظار بیشتری از تیم ما داشتید! فکر میکنم باید سطح توقعات را تقسیمبندی کنیم. به عبارت بهتر باید گفت انتظار عامه مردم از تیم والیبال زنان با توقعات اهالی والیبال تفاوت دارد. خیلی وقتها توقع عموم مردم از تیمهای ورزشی معقول نیست. اینجا هم به نظر من ما با چنین انتظاراتی روبرو بودیم.
اما زنان ایران در این رقابتها نشانههایی از پیشرفت داشتند. برای نمونه شاگردان شما از تیم قدرتمند کرهجنوبی گیم گرفتند و شاید به همین دلیل سطح توقع مردم بالا رفت.
ما نباید قضایا را به این سادگی ببینیم. گرفتن یک گیم از کرهجنوبی نباید این ذهنیت را به وجود آورد که ما والیبالی در سطح این تیم به نمایش گذاشتیم. در والیبال تیمی موفق است که عملکردش ثبات داشته باشد. نه اینکه ما فکر کنیم با پیروزی در ست دوم برابر کرهجنوبی، حتما باید این تیم را شکست میدادیم. کلاس والیبال زنان کره تفاوتهای زیادی با ما دارد.
چه تفاوتهایی؟
ببینید کرهجنوبی در کادر فنی خود 8 آنالیزور داشت! که کمک زیادی به سرمربی این تیم میدادند. آنها هرلحظه ترکیب و عملکرد تیمهای حریف را تجزیه و تحلیل میکردند. این درحالی بود که ما تنها از وجود یک آنالیزور بهره میبردیم! من واقعاً خوشحالم که نایب رئیس محترم والیبال بانوان فدراسیون، هنگام دیدار ما با این تیم در سالن حضور داشت و واقعیتهای والیبال ما و آسیا به خوبی نمایان شد. از سوی دیگر کرهایها در سال مانند تیمی که در لیگ حضور دارد تمرین میکنند. در حالیکه ما به هیچوجه چنین شرایطی نداشتیم. ما تنها چند اردو برگزار کردیم و همیشه ملیپوشان را در اختیار نداریم.
این موضوع فقط برای کرهجنوبی مصداق دارد یا تیمهای دیگر آسیایی هم چنین وضعیتی دارند؟
قطعاً والیبال زنان آسیا با سرعت در حال پیشرفت است. گذشته از کره، تیمی مانند ژاپن هم که مقام سوم المپیک را در کارنامهاش دارد، قطبی از والیبال زنان آسیا به حساب میآید. هرچند ژاپن امسال دست به جوانگرایی زده بود اما بازهم تیم خوبی داشت و برنامهریزی آنها با ما اصلاً قابل مقایسه نیست. برای روشنتر شدن این موضوع بگذارید یک نمونه داخلی را مثال بزنم. اگر والیبال مردان ایران حالا مدعی اصلی آسیا برا حضور در المپیک 2016 است، باید این را مدیون برنامهریزی 10 ساله فدراسیون والیبال بدانیم. حالا ما برای بانوان چکار کردهایم؟ بذری نکاشتیم که حالا محصولاش را برداشت کنیم. والیبال زنان ایران برای پنجمین بار در رقابتهای آسیایی حاضر شد. ما 3 بار در این رقابتها به عنوان هشتم رسیدهایم. البته در نخستین حضورمان دوازدهم شدیم! متاسفانه ما فقط میگوییم چرا تیم هشتم میشود اما نمیپرسیم پشت این تیم چه تفکری است و اصلاً ما از حضورمان در چنین دیدارهایی دنبال چه اهدافی هستیم؟
همانطور که ما با پوشش اسلامی برای نام ایران میجنگیم، فکر میکنم رعایت برخی مسائل مانند حجاب و رفتار پسندیده بانوان ما که غیر از آنهم اتفاق نمیافتد، مشکل حضور نداشتن خانمها در ورزشگاهها را خواه ناخواه حل میکند و زنان ایران به حقشان میرسند.
شما نخستین حضورتان را به عنوان سرمربی تیم ملی تجربه کردید و نتیجهای مشابه مربیان پیشین بهدست آوردید. پس باید بگوییم مشکل تیم ملی فنی نیست. این را قبول دارید؟
ببینید اگر دنبال مشکل والیبال بانوان هستید، باید بگویم ما چوب نداشتن برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت را در این بخش میخوریم. ما باید به دنبال استعدادیابی صحیح باشیم. گریزی از کار روی والیبال پایه نداریم. باید از مینیوالیبال استارت بزنیم و آنرا بین نوجوانان ترویج دهیم. به عنوان کسی که سالها در والیبال بانوان بودم، معتقدم زنان والیبالیست ایران استعدادهای زیادی دارند که با برنامهریزی و سرمایهگذاری مناسب شکوفا میشوند. نگاه ما به تیمهای نوجوانان و جوانان باید بهگونهای باشد که آنها را منبع اصلی تامین آینده والیبال بانوان بدانیم. با 4 یا 5 اردو که نمیشود به جنگ قدرتهای آسیا برویم و توقع داشته باشیم آنها را شکست دهیم.
اما میتوانستیم شگفتیساز این رقابتها باشیم. این را قبول دارید؟
خود شما میگویید شگفتی! بله کاملاً با شما موافقم که تنها در صورت شگفتی میتوانستیم اتفاقات غیرمنتظرهای رقم بزنیم اما بیایید واقعیتها را ببینیم. ما روی کاغذ از قدرتهای آسیا عقبتر حرکت میکنیم. به هرحال رقابتهای چین هم تمام شد و فقط تجربهاش برای ما باقی ماند. برای من، شاگردانم و برای والیبال زنان ایران. خوشبختانه هند را شکست دادیم. درباره والیبال بانوان چین و فاصله آنها با تیم بانوان ایران هم که نیازی نیست چیزی بگویم.
اگر والیبال مردان ایران حالا مدعی اصلی آسیا برا حضور در المپیک 2016 است، باید این را مدیون برنامهریزی 10 ساله فدراسیون والیبال بدانیم. حالا ما برای بانوان چکار کردهایم؟ بذری نکاشتیم که حالا محصولاش را برداشت کنیم.
شکست برابر چین، کره و ژاپن غیرمنتظره نبود و به گفته شما والیبال زنان ایران توان شکست این تیمها را ندارد اما ایران برابر تیمی مانند ویتنام هم شکست خورد.
من نگفتم توان شکست حریفان شرقی را نداریم. حرف من این است که ما فعلاً نمیتوانیم با تیمهای قدرتمند خاور دور رقابت کنیم و با برنامهریزی و سرمایهگذاری مناسب، قطعاً روزی میرسد که بانوان ایران حرفهای زیادی در آسیا برای گفتن خواهند داشت. درباره ویتنام هم باید این را بگویم که آنها هم تیم قدرتمندی هستند. شک ندارم ویتنام به زودی در فینال زنان آسیا حضور پیدا میکند. این تیم هم چیزی از قدرتهای آسیا کمتر ندارد. ویتنامیها ارتباط خوبی با شرق قاره کهن دارند و برنامههای خوبی هم برای این ورزش در جامعه زنان خود، پیاده میکنند. زمانی که با تیم ملی در چین بودم. شخصی از فدراسیون والیبال ویتنام پیشمان آمد و دعوتنامه حضور در تورنومنت باشگاههای آسیا را به ما داد. قرار شد ما هم با تیم دانشگاه آزاد در این رقابتها حاضر شویم. به هرحال میخواهم نوع فعالیت والیبال زنان را در ویتنام برای شما تشریح کنم. آنها تیم قدرتمندی هم داشتند و برخی بازیکنان ویتنامی به عنوان لژیونر در آذربایجان بازی میکنند. پس میبینید که ما به تیم ضعیفی نباختیم.
از عملکرد کلی تیم ایران راضی بودید؟
راستش خیلی از عملکرد بچهها رضایت نداشتم. شاید جاهایی میتوانستند بهتر باشند. فکر میکنم میتوانستیم بازی با کرهجنوبی را دستکم به ست پنجم بکشانیم. ما به تایلند در دور نخست 3 بریک باختیم و در دور دوم 3 بر 2 مغلوب آنها شدیم. تیم بانوان ایران در مجموع نوسان زیادی داشت که این مسئله به شرایط روحی آنها مربوط میشد. متاسفانه این موضوع تنها خاص تیم والیبال بانوان نیست بلکه ریشه در فرهنگ ما دارد. البته اگر کلی صحبت کنم باید بگویم بازیکنان تیم زیر 23 سال عملکرد بهتری نسبت به بزرگسالان داشتند. هاله متقیان و زویا خالقی از این دست بازیکنان بودند. من از بزرگسالان توقع بیشتری داشتم. فکر میکردم آنها جنگندهتر ظاهر شوند اما بچهها چنین روحیهای نداشتند.
کرهجنوبی در کادر فنی خود 8 آنالیزور داشت! که کمک زیادی به سرمربی این تیم میدادند. آنها هرلحظه ترکیب و عملکرد تیمهای حریف را تجزیه و تحلیل میکردند. این درحالی بود که ما تنها از وجود یک آنالیزور بهره میبردیم!
صحبتهای شما بوی جوانگرایی در تیم بزرگسالان میدهد!
اصلاً اینطور نیست. بازیکنان بزرگسال ما اسمشان بزرگسال است. میانگین سنی تیم ما در چین 26 سال بود و اکثر بازیکنانم 25 یا 26 ساله بودند. این تیم سن و سالی ندارد و جوان به حساب میآید. بازهم میگویم به نظرم بازیکنان تیم ملی، فکرشان مشغول بود!
گویا مصدومیتها هم به تیم شما ضربه زد. برای نمونه جای خالی الهام فلاح در قطرپاسور خیلی به چشم آمد.
به موضوع خوبی اشاره کردید. متاسفانه در وهله اول دست من برای انتخاب بازیکنان تیم ملی بسته است. ما ظرفیت محدودی داریم. با 6 تیم لیگ برتری، انتخاب من برای تیم ملی محدود به 40 بازیکن میشد. ما تنها 3 پاسور را به اردوهای تیم ملی دعوت کردیم و 2 نفرشان را انتخاب کردیم! درحالیکه باید 10 پاسور خوب داشته باشیم که ازبین آنها 2 بازیکن عالی انتخاب کنیم. الهام بازیکن بسیار خوبی بود و مصدومیتاش ضربه سختی به ما زد. البته نباید از زحمات شبنم علیخانی به سادگی گذشت. او هرچه داشت برای تیم ملی کشورش رو کرد. مصدومیتها در چینهم ما را رها نکرد. متاسفانه زینب گیوه، دریافتکننده خوب تیم ما هم در بازی نخست به شدت آسیب دید و دستم واقعاً خالی بود. این مصدومیتها به تیم هم فشار آورد.
رقابتهای لیگ جهانی مردان هم آغاز شده اما حضور خانمها در سالن برای تماشای بازیهای تیم ملی هنوز محل بحث است. شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
اسم تیم ملی مبین همه چیز است. تیم ملی، یعنی تیمی که متعلق به ملت است و نیمی از این ملت را خانمها تشکیل میدهند. آنها حق دارند برای تماشای بازی تیمشان به ورزشگاه بروند اما این را هم باید در نظر بگیریم که ما در یک جامعه اسلامی با موازین دینی زندگی میکنیم. همانطور که ما با پوشش اسلامی برای نام ایران میجنگیم، فکر میکنم رعایت برخی مسائل مانند حجاب و رفتار پسندیده بانوان ما که غیر از آنهم اتفاق نمیافتد، مشکل حضور نداشتن خانمها در ورزشگاهها را خواه ناخواه حل میکند و زنان ایران به حقشان میرسند.
و نتایج مردان ایران را در لیگ جهانی چطور میبینید؟
لیگ جهانی یک پروسه چندهفتهای است و باید منتظر پایان آن بمانیم. قضاوت درباره عملکرد تیم ملی خیلی زود است. هرچند تیم ملی ایران با مشکلاتی مانند دیراضافه شدن معروف به تیم، مواجه است اما باید منتظر بقیه بازیها بمانیم و در پایان لیگ جهانی به بررسی عملکرد کواچ و شاگردانش بپردازیم.
گفتوگو: یاسر سماوات