حراج سرمایه، فراموشی زیرساخت؛ سرخابیها در مسیر سقوط خاموش
خصوصیسازی باشگاههای استقلال و پرسپولیس پس از سالها انتظار سرانجام در سال ۱۴۰۳ عملی شد، اما این واگذاری تاکنون تحولی بنیادین در ساختار مدیریتی و سیاستهای کلان این دو باشگاه ایجاد نکرده است.
به گزارش ایلنا، خصوصیسازی باشگاههای بزرگ و پرهوادار، سالها به عنوان نسخه نجات فوتبال ایران مطرح بود؛ سیاستی که سرانجام در سال ۱۴۰۳ با واگذاری استقلال و پرسپولیس از زیرمجموعه وزارت ورزش اجرایی شد. اما این واگذاری نهتنها تحولی در سبک باشگاهداری سرخابیها ایجاد نکرد، بلکه زمینه را برای نقشآفرینی بیشتر دلالها و افزایش بیضابطه قرارداد مربیان و بازیکنان فراهم ساخت؛ بیآنکه سودی واقعی نصیب فوتبال ایران شود.
انتقال مالکیت سرخابیها به بانکها و هلدینگها، تنها نام مالک را تغییر داد و سیاستگذاریها همان مسیر گذشته را ادامه داد. ساختار مدیریتی همچنان در سراشیبی سقوط است؛ حتی اگر جذب بازیکنان خارجی و مربیان گرانقیمت، در ظاهر برای هواداران جذاب باشد. اما آیا این خرجهای سرسامآور، آیندهای روشن برای سرخابیها میسازد؟
استقلال و پرسپولیس در فصل بیستوچهارم بخشی از بازیهای خود را دور از ورزشگاه آزادی پشت سر گذاشتند؛ اتفاقی که بیش از هر زمان دیگر، نیاز این دو باشگاه به ورزشگاه اختصاصی را آشکار کرد. شاید وقت آن رسیده باشد که به جای ریختوپاش ارزی برای بازیکنان و مربیانی که خروجی قابل توجهی ندارند، بودجهای برای ساخت ورزشگاههای اختصاصی کنار گذاشته شود.
طی تمام سالهایی که از عمر این دو باشگاه میگذرد، مدیران هیچگاه پروژه ساخت ورزشگاه اختصاصی را جدی نگرفتهاند. انتظار میرفت با خصوصیسازی، مالکان جدید با ذهنیتی مدرن پا پیش بگذارند، اما آنچه در عمل رخ داده، تکرار همان روزمرگیهاست. این دو باشگاه حتی چشمانداز دو سال آینده خود را هم ترسیم نکردهاند.
اکنون که سال ۱۴۰۳ با تمام فرازونشیبهایش به پایان رسیده، شاید بهترین زمان برای تغییر رویکرد در مدیریت سرخابیها باشد؛ تغییری که از سپردن کار به دست مدیران با تجربه و متخصصان مهندسی ورزشی آغاز شود. حتی اگر ساخت ورزشگاه پروژهای بلندمدت باشد، میتوان با ساماندهی آکادمیها و اصلاح فرآیند جذب و پرورش استعدادها، مسیر حرفهای شدن را هموار کرد.
امروز نحوه جذب بازیکن، اسکان، ایاب و ذهاب و حتی پرداخت دستمزد در تیمهای پایه استقلال و پرسپولیس با اصول حرفهای دنیا فاصله زیادی دارد. اگر این مسیر اصلاح شود، شاید تا ده سال آینده سرخابیها نه مشتری ستارههای گرانقیمت، بلکه تبدیل به کارخانه تولید بازیکن شوند.