برای لوگوی روی سینهام میجنگم/ افتخار میکنیم که آقا یحیی سرمربی ما است
مهاجم فولاد گفت؛ ذهنیتی که آقای گلمحمدی به تیم تزریق کرده تیم ما را روبه جلو هل میدهد.
به گزارش ایلنا، ساسان انصاری بعد از برتری فولاد مقابل تراکتور در میکسدزون ورزشگاه یادگار امام تبریز گفت: بازی جانداری بود؛ میدانستیم تراکتور تیم پرمهرهای است و سرمربی خوبی دارد. من با آقای اسکوچیچ کار کردم و میدانم چقدر باکیفیت است. با برنامه بودیم و کادرفنی خیلی خوب شرح وظایف ما را مشخص کرده بود. از اول بازی تیم ما مسلط به بازی بود. 90 دقیقه به جز تایم های کوچکی مسلط بودیم و برد حقمان بود.
او درباره خوشحالی بعد از گل خودش تاکید کرد: خوشحالی بعد از گل طبیعی است؛ اولین باری که از تراکتور رفتم با پیراهن فولاد به تراکتور گل زدم و خوشحالی نکردم ولی بعد از سه سال طبیعی است. من احترام زیادی برای مردم تبریز و هواداران تراکتور قائل هستم. دوسال خوب اینجا داشتم که همراه با قهرمانی هم بود. خیلی خدمت هواداران تراکتور ارادت دارم ، ولی برای فولاد میجنگم و برای لوگوی روسینهام میجنگم. علاقه و عرقی که به فولاد دارم، خیلی فرق میکند و برای موفقیت این تیم خوشحال میشوم.
کاپیتان فولاد در پاسخ به این پرسش که آیا خوشحالی بعد از گل او به خاطر شعارها و توهین های هواداران تراکتور نبود، گفت: من انتظار نداشتم آن شعارها را بدهند و آن توهینها را به من نسبت بدهند، ولی طبیعی است و این چیزها هم جزوی از فوتبال است. چیزی به دل نمیگیرم، دو سال خوب اینجا داشتم. اشکال ندارد و هواداران هم احساساتی شدند و توهینهایی کردند. مهم الان تیم ما است.
انصاری با اشاره به وضعیت خوب تیمش در فصل جاری افزود: خوشحالیم که یک تیم فوقالعاده داریم. من بارها گفتم که فولاد حرفهای زیادی برای گفتن دارد. خوشحالیم که یک سرمربی فوقالعاده باکیفیت بالای سر ما است. ذهنیتی که آقای گلمحمدی به تیم تزریق کرده تیم ما را روبه جلو هل میدهد و کادرفنی خیلی خوب ایشان هم هستند. افتخار میکنیم که آقا یحیی سرمربی ما است. یک تشکر ویژه هم از بازیکنان تیم مان باید بکنم که فکر میکنم یکی از محجوبترین و باکیفیت بازیکنانی که همتیمیام بودند، بازیکنانی بوده و هستند که همتیمی هستیم و از یکدلی فولاد خوشحالیم.
انصاری درباره درگیریاش با شجاع خلیلزاده بعد از سوت پایان نیز گفت: نه، درگیر نشدم. یک لحظه دیدم شجاع دارد با یک نفر دیگر صحبت میکند و من سعی کردم شجاع را آرام کنم. خوشحالی ما یک خوشحالی طبیعی بود که من برای شجاع توضیح دادم منظور خاصی بچههای ما نداشتند.