بازخوانی مصاحبه جنجالی هاشمی نسب، شب دربی سال 79: خودشان میدانند و وجدانشان
مربی امروز استقلال بزرگترین یاغی فوتبال ایران است و بازخوانی مصاحبه او شب قبل از مهم ترین بازی عمرش خالی از لطف نیست.
به گزارش ایلنا، بعد از زدن ۴ گل به استقلال با پیراهن پرسپولیس، مهدی هاشمینسب در انتقالی جنجالی راهی تیم رقیب شد تا قلب هواداران پرسپولیس را بکشند و به دشمن شماره یک آنها تبدیل شود. قبل از بازی ستاره تازه استقلالیها تلاش میکرد حرفی نزند که باعث جنجالی شود اما آن بازی برای جنجال کشیده شدن به حرف بیشتری نیاز نداشت؛ همه چیز از مدتها قبل آماده شده بود.
بعد از بازی میرویم خانه بهروز!
بالاخره آن روز دارد می رسد. همان روزی که پروین و هاشمی نسب منتظرش بودند. این در ظاهر نیست ولی هر دو به حرفهایشان پایبندند. پروین به یکی از دوستانش می گوید مهدی ۳۰ دقیقه اول بازی اخراج میشود بازی که به قول یکی از بازیکنان، دیگر بازی پرسپولیس و استقلال نیست ، بازی مهدی و پروین است.
آقامهدی دارد آن روز میرسد.
ای بابا!
میگویند قرار است مصاحبه نکنی.
بله، ممنوع المصاحبه شده ام. قرار است صحبت نکنم. اول سؤالهایت را بپرس تا ببینم میتوانم جواب بدهم یا نه؟
اولین بازی جلوی پرسپولیس...
به خاطر همین است که گفتم اول سؤالهایت را بپرس.
تو قرار است صحبت نکنی؟
تقریباً!
به خاطر اینکه بازی را الکی احساسی نکنی؟ شاید. بازی برای آنها حساس است، برای من مثل بقیه بازیهاست.
کی گفته حرف نزن؟ مربیان تیم؟
ولش کن نمیخواهم صحبت کنم.
حرفها توی زمین؟
آره هر کسی سه امتیاز را ببرد آن وقت میتواند صحبت کند.
از بازی با پرسپولیس بگو.
من هیچ حرفی ندارم.
یکی میگفت این بازی تو و پروین است.
نه اصلا اینطور نیست. او استاد من است بهش احترام میگذارم. یک بازی بود من رفتم از آقای پورحیدری رخصت گرفتم. این بار میروم از علی آقا رخصت میخواهم. میروم سمت نیمکت پرسپولیس. هیچ مشکلی هم ندارم. مردانه هم بازی میکنم. به تماشاچیان دو طرف هم احترام میگذارم.
با دسته گل حتماً!
صد در صد.
مراسم آشتی کنان است.
من با کسی قهر نیستم که بخواهم آشتی کنم.
اگر تماشاگران پرسپولیس به تو بی احترامی کنند؟
نه مواظب عکسالعمل هایم هستم.
ممکن است آنها به خاطر تیم محبوبشان به تیم حریف بی احترامی هم بکنند.
این بر می گردد به وجدان خودشان. من وظیفه ام را انجام می دهم.
شاید اگر من باشم و طرفداران حریف خیلی بی احترامی کنن، کنترلم را از دست بدهم.
مطمئن باشید ای بابا دیگر این وضعیت برای ما عادی شده.
بالاخره روزی رسید که تو و بهروز جلوی هم بایستید.
ما رفیقیم شاید بعد بازی با هم برویم خانه ولی توی بازی فرق دارد.
اگر قرار باشد همدیگر را بزنید چه؟
مشکلی نیست مگر می شود توی فوتبال برخورد نباشد.اگر قرار بود با هم برخوردی نداشته باشیم، راکت می دادند دستمان میگفتند تنیس بازی کنید. او برای سربلندی پرسپولیس بازی میکند، من برای استقلال.
دلت نگرفته برای پرسپولیس؟
اصلا دلم نگرفته با لباس آبی در این بازی هستم و افتخار میکنم. فوتبال حرفهای است و من به پیراهن استقلال اهمیت میدهم.