صنعت نفت آبادان؛ قعرنشینی با توقعات عالی و جیب خالی
هر تیمی برای عدم کسب نتایج نامناسب دلایلی دارد، اما بخش مهمی از عملکرد نفت آبادان وابسته به توقعاتی است که با بودجه این تیم همخوانی نداشته و ندارد.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، صنعت نفت آبادان در فصل بیست و یکم لیگ برتر شرایط بسیار بدی را تجربه میکند. زردپوشان تا پایان هفته بیست و سوم با 13 امتیاز در رده پانزدهم لیگ برتر قرار دارند.
این تیم از ابتدای فصل تا کنون هدایت 4 مربی و سکانداری 3 مدیر را تجربه کرده است. اما پرسش اینجاست چرا این تیم نتوانست نتایج لازم را بگیرد و یکی از ریشهدار تیمهای لیگ برتر با مشکل مواجه شد؟
یک) آنها در ابتدای فصل به یک مربی علمی اما کم تجربه در لیگ برتر اعتماد کردند. منتهی برای دستیاران وی میتوانستند انتخاب بهتری داشته باشند. پرکاس به گفته خودش از مکتب آلمان علم مربیگری را فرا گرفته بود و نتوانست با بازیکنان قدیمی این تیم ارتباط خوبی داشته باشد. یکی از نزدیکان تیم شرط عدم افشای نامش به خبرنگار ایلنا گفت: بعضی بازیکنان قدیمی تیم خواستههایی از سرمربی داشتند که او آنها را رد میکرد و همین موضوع باعث شد بعضی بازیکنان قدیمی از سرمربی دل خوشی نداشته باشند.
دوم) بخش زیادی از شاکله تیمی صنعت نفت خواسته یا ناخواسته از همان ابتدای فصل مشخص بود چرا که آنها تحت قرارداد این تیم بودند و در قضیه بازیکنان جذب شده به سرعت بازیکنانی جذب شدند که در سطح لیگ برتر نبودند.
سوم) انتخاب بعضی مربیان طی فصل عجیب و غریب بود. در حالی که آنها در آستانه جذب وینفرد شفر به عنوان سرمربی بودند، به یکباره خبر عقد قرارداد فیروز کریمی با زردپوشان قطعی شد. سرمربی که با وجود رزومه بسیار خوب در گذشته به سن بازنشستگی در مربیگری فوتبال رسیده و بیشتر شاید در مدارس فوتبال مثمر ثمر باشد. بعد از آن هم تاوارسی آمد که دائماً تکرار میکرد برای پخت نیمرو نیازمند تخم مرغ است اما تنها مهاجم تخصصی تیمش را در میان فصل به راحتی آزاد کرد. با وجود انبوه بازیکنان جذب شده نتوانست اقدام خاص برای این تیم انجام دهد.
چهارم) تغییرات مدیریتی در صنعت نفت پشت سر هم تکرار شد و هر بار برنامه و نگاهی جدید. با اینکه برای هر تغییری دلیلی عنوان میشد اما فشار هواداران بیشترین عامل موثر بود. دلیل کناره گیری کیشمس بیماری، پارو عقد قرارداد با بازیکن غیرمجاز خارجی و پرداخت بودجه این تیم عنوان شد. رضاییان هم چند وقت قبل استعفا داد و بلافاصله بعد این استعفا سرمربی جدید یعنی ویسی معرفی شد. هر کدام از این مدیران نگاهها و سیاستهای خاص خودشان را داشتند و در نهایت نتوانستند کار خیلی خاصی از پیش ببرند.
پنجم) تیمهای نفتی به واسطه قانون کشور مشکل دریافت بودجه دارند. این موضوع قطعاً روی عملکرد آنها و جذب بازیکنان تاثیر گذار است. وقتی بازیکن سال گذشته صنعت نفت که قراردادش در حدود 600 میلیون بوده، امسال از تیم دیگری نزدیک به 7 میلیارد دریافتی دارد. چگونه می توان انتظار داشت بازیکنان آماده و تراز اول یا حتی درجه دوم به تیمی بروند که زمان پرداخت قراردادش مشخص نیست؟ آنها در فصل آتی نیازمند تغییر نسل بازیکنان هستند. بازیکنان باید بدانند نظم تیمی از هر چیزی مهمتر است.
ششم) سیاستهای متغیر و متفاوت باعث شد بخش زیادی از همان بودجه اندک صنعت نفت آبادان، صرف فسخ قرارداد مربیان، کادرهای فنی و بازیکنان شود.
هفتم) بخش زیادی از این اشتباهات سهم هیات مدیره نفت آبادان است و عدم تبیین شرایط واقعی باشگاه برای هواداران است. اما تغییر آنها که حالا از تجربه بسیار بالایی برخوردار هستند و آزمون و خطای خود را انجام دادند. ضربه بزرگی به این تیم هستند.
بعد از ذکر این موارد چه صنعت نفت آبادان امتیازش را در لیگ برتر حفظ کند و چه فانوس به دست راهی لیگ یک شود. آنها برای جبران اشتباهات گذشته باید از همین الان به فکر فصل بعد باشند. صبورانه یک سیاست و یک سیستم را با قبول واقعیتها پیش ببرند.