وقتی «محرم» در آتش تصمیمات مدیریتی سوخت/ روزهای خوب سپاهان در سایه خلاهای سرخابیها
این روزها همه چیز برای مورایس مهیاست؛ پرسپولیس به پایان دوران باشکوه خود رسیده و راهی جز تغییر نسل و طی کردن دوران گذار ندارد. استقلال هم بواسطه تغییر مدیریت و حضور یک مربی جدید و پرماجرا در فصل بیست و دوم، تهدید بزرگی برای سپاهان محسوب نمیشود. در این شرایط، اگر سپاهان جام قهرمانی را هم بالای سر نبرد، هیچ انتقادی به نیمکت و میز مدیریت باشگاه برخورد نخواهد کرد.
به گزارش ایلنا، اهالی فوتبال خوب میدانند که وقتی در مورد سپاهان صحبت میکنیم، با یک باشگاه خاص و متفاوت مواجهیم؛ باشگاهی که از آغاز لیگ برتر با رویکرد شکاندن فوتبال دو قطبی با برنامه کامل جلو آمد و به پشتوانه پول و امکانات فراوان و حمایتهای ویژهای که در استان اصفهان داشت، خیلی زود به هدفش رسید و به یکی از بزرگترین و موفقترین باشگاههای ایرانی در لیگ برتر تبدیل شد.
سپاهان از حدود 8 سال پیش با بحرانهایی مواجه شد؛ آنها که یکی از ثروتمندترین باشگاههای ایران هستند، با احیای پرسپولیس و استقلال، از سال 94 به بعد در حسرت قهرمانی لیگ را تماشا کردهاند. در این سالها، پرسپولیس با 5 قهرمانی جدیترین رقیب برای تیمهای بزرگ و متمول لیگ برتر مثل سپاهان بود. سپاهان روی سکوها هوادارانی متعصب دارد که در تمام این سالها نقطه قوت باشگاه بودند اما در سالهای اخیر، فشار و انتقاد آنها باعث شد تا مدیران مختلف زیر فشار سنگین هواداران کمر خم کنند و تحت تأثیر اتمسفری که پیرامون باشگاه وجود داشت، تصمیمات عجولانه و هوادارپسند بگیرند. اما اغلب اقدامات آنها به نتیجه مطلوب ختم نشد تا سرانجام «کارخانه فولاد مبارکه» موفقترین مدیر فوتبال اصفهان را پشت میز مدیریت بنشاند.
با حضور محمدرضا ساکت، انتظار هواداران از باشگاه به اوج رسید؛ محمدرضا ساکت که جامعهشناسی کاملی از اصفهان و تجربه کافی در مدیریت باشگاه داشت، ساختن تیمی که به رقابت پرسپولیس و استقلال برود را در آن مقطع ممکن نمیدانست. ساکت در نخستین اقدام، محرم نویدکیا را بهعنوان سرمربی روی نیمکت نشاند. ابتدا تصور شد که محمدرضا ساکت تنها برای راضی کردن هواداران سراغ نویدکیا رفت؛ اما اصل ماجرا همین نبود. نویدکیا در دو فصلی که هدایت سپاهان را برعهده گرفت، فوتبالی زیبا، جذاب و تماشاگرپسند با چاشنی رفتاری محترمانه و مبادی آداب در خصوص رقبا و داوران ارائه کرد. او بهدلیل محبوبیت بالا، سپری مقابل فشار هواداران بر مدیریت باشگاه شد. نویدکیا بعد از نزدیک به دو سال کار متوجه اصل ماجرا شد. او دریافت که با رقبای سرسختی مثل پرسپولیس و استقلال، قهرمانی لیگ به سادگی ممکن نیست. نویدکیا مطابق میل مدیران سپاهان، احساس واقعی خود را در رسانهها علنی کرد و گفت که به این باور رسیده که نمیتواند سپاهان را به سمت موفقیت هدایت کند. مدیران باتجربه باشگاه، ابتدا با استعفای او مخالفت میکردند. در شرایطی که هواداران هم پذیرفتند محرم ناتوان از رساندن سپاهان به قهرمانی است، سرانجام باشگاه با استعفای این مربی جوان موافقت کرد. سپاهان در فصل جاری یک مربی شناخته شده با سابقه قهرمانی آسیا روی نیمکت نشاند و پروژه بزرگ خود را استارت زد.
با انتخاب مورایس، به هواداران القا شد که سپاهان برای قهرمانی آسیا برنامهریزی کرده است. سپاهان با تمام چالشهایی که از ابتدای فصل داشت، آرام، آرام خودش را بالا کشید و با مجموعهای از ستارهها سرانجام صدر جدول را از پرسپولیس گرفت اما در نیمفصل نخست که صدرنشین نبود، کوچکترین انتقادی متوجه این باشگاه نشد. حالا سپاهانی که در آرامش کامل زندگی میکند، جدیترین گزینه برای قهرمانی است. در این شرایط، حتی اگر مورایس قهرمان هم نشود، مدیریت باشگاه با فشار و انتقاد شدیدی مواجه نمیشود چرا که نام مهمترین آلترناتیو نیمکت سپاهان برای مدتها از زبان هیچ هواداری روی سکو شنیده نخواهد شد. سیاست باشگاه سپاهان در استفاده از نویدکیا در مقطعی که او تجربه کافی برای هدایت باشگاه را نداشت، باعث شد تا هواداران «حالاحالا» به اسطوره خود فکر نکنند و مربی خارجی با خاطری آسوده در اصفهان کارش را پیش ببرد.
این روزها همه چیز برای مورایس مهیاست؛ پرسپولیس به پایان دوران باشکوه خود رسیده و راهی جز تغییر نسل و طی کردن دوران گذار ندارد. استقلال هم بواسطه تغییر مدیریت و حضور یک مربی جدید و پرماجرا در فصل بیست و دوم، تهدید بزرگی برای سپاهان محسوب نمیشود. در این شرایط، اگر سپاهان جام قهرمانی را هم بالای سر نبرد، هیچ انتقادی به نیمکت و میز مدیریت باشگاه برخورد نخواهد کرد. این وسط تنها یک اتفاق بد رقم خورد؛ محرم نویدکیای جوان که میتوانست به یکی از مربیان خوب ایران تبدیل شود، در آتش تصمیمات مدیریتی سوخت!