ناگفتههای پادوانی: رفتارشان با من پایینتر از ارزشهای انسانی بود
بازیکن سابق تیم استقلال تهران درباره مصدومیتش و اتفاقات پس از جدایی از جمع آبی پوشان صحبت کرده است.
به گزارش ایلنا، در سال 2018 لئاندرو پادوانی پس از برخورد با هم تیمی خود در جریان بازی با فولاد خوزستان با ضربه سر به زمین چمن برخورد کرد.
کادر پزشکی استقلال بدون بی حرکت کردن سر و گردن او را با برانکارد بیرون آوردند. بعداً تشخیص داده شد که او آسیب نخاعی دارد و اکنون تتراپلژیک است
پادوانی به دلیل سهل انگاری در انجام کمک های اولیه به دادگاه حکمیت ورزش (CAS) شکایت کرد. FIFPRO از این ادعا حمایت کرد و این پرونده را نقطه عطفی برای پیشبرد حقوق بازیکنان میداند.
FIFPRO: یادت هست چه اتفاقی افتاد؟
لئاندرو پادوانی: تا لحظهای که روز بعد در بیمارستان از خواب بیدار شدم، چیزی به یاد نمیآورم. از ویدیو میبینید که یک پزشک و فیزیوتراپ تیم به زمین آمدند. گفتند زبانم را قورت داده بودم. گیج شده بودم و عجیب حرف میزدم. آنها فکر میکردند ممکن است ضربه مغزی باشد - فکر میکردند که این یک ضربه به سر است، نه آسیب نخاعی.
از کمکهای اولیهای که در مدرسه یاد میگیرید، هرکسی که به سرش ضربه میخورد، یاد میگیرید که به آن شخص دست نزنید، آن را به افراد متخصص میسپارید. نمیفهمم چطور دکتر و فیزیوتراپ جدی بودن صحنه را ندیدند و مرا از درحالی با برانکارد بیرون برددند که سرم حرکت میکرد.
الان زندگی تو چطور است؟
من در یک آپارتمان کوچک در برازیلیا با همسرم لاریسا و پسر بچه چهار ماههمان، لورنزو زندگی میکنیم. برای زنده ماندن پس از یک حادثه مانند آن، باید خود را دوباره پیدا کنید. شما باید یک فرد دیگر باشید. من خیلی کم مصدوم شده بودم. من در بالاترین سطح ورزش بودم و اکنون فقط میتوانم دستهایم را حرکت دهم. 100 کیلومتر در ساعت بودم و الان 20 کیلومتر در ساعت هستم.
شما باید فضا و جامعه ای را که سازگار نیست به روز کنید: پیاده روها، رستورانها، خانهها، ماشینها و غیره. مردم میگویند ظاهر شما خوب است، اما هیچ کس عواقب آن را نمیداند.
به عنوان مثال، نمیتوانم این لیوان آب پرتقال را برای مدت طولانی در دستم نگه دارم. من در ادرار کردن مشکل دارم. هر روز در بدنم احساس درد میکنم.
چه اهدافی داری؟
میخواستم از افسردگی خلاص شوم، بنابراین به عنوان یک شناگر پارالمپیک تمرین میکنم. من یک مربی دارم و سه روز در هفته در استخر تمرین میکنم و دو روز در سالن بدنسازی تمرینات وزنه برداری انجام میدهم.
رویایم این است که در بازیهای پارالمپیک 2024 پاریس شرکت کنم. من جزو سه شناگر برتر پارالمپیک برزیل هستم، اما در سطح جهانی باید پیشرفت کنم. در حال حاضر، این فقط یک رویا است.
آیا اطلاع داشتید که بیمه نیستید؟
بله. هر سالی که من آنجا بودم (از سال 2012 تا 2018) نه بیمه بود، نه بیمه درمانی و نه بیمه عمر!
شما دستمزدی بین 2000 تا 3000 دلار در ماه به عنوان دستمزد دریافت میکنید، اما باشگاه نمیخواهد به شما بیمه بدهد. جایی برای مذاکره وجود ندارد - اگر رد کنید، میلیونها بازیکن دیگر پشت سر شما هستند که میخواهند بازی کنند.
هنوز هم پیامهای حمایتی زیادی از طرفداران در ایران دریافت میکنید؟
من هرگز با مردم آنجا مشکل نداشتم: مردم، فرهنگ، غذای ایران را دوست دارم. تا امروز مردم برای من در اینستاگرام پیام میفرستند، حالم را میپرسند و با ماجرایی که داشتم همدردی میکنند. آنها نمیدانند که چگونه باشگاه میتواند با من چنین رفتار کند. پس از حادثه این اتفاق بازتاب زیادی در رسانهها داشت زیرا در تیم بزرگی بازی میکردم.
رسانهها به باشگاه فشار آوردند تا به من حقوق بازنشستگی بدهد. آنها به من یک قرارداد یک ساله حدود 1500 دلار در ماه میدهند تا عضو کمیسیون فنی شوم اما 9 ماه بعد فقط 60 درصد آن مبلغ را به من پرداخت کردند. این فقط راهی برای آرام کردن رسانهها و هواداران بود. در نوامبر 2018 ایران را ترک کردم و بعد از آن هرگز از باشگاه تماسی دریافت نکردم.
آیا راه قانونی برای پیگیری دارید؟
ما بلافاصله پس از حادثه در سال 2018 علیه باشگاه در ایران اقدام قانونی کردیم، اما چیزی نشنیدیم. هیچ اتفاقی نیفتاده است. اگر در اروپا بود، مطمئناً درمان متفاوتی وجود داشت.
احساس میکنم که من یک مثال هستم برای تمام چیزهایی که اشتباه است. برخوردی که با من شد، پایینتر از ارزش انسانی بود.
باشگاهها باید بدانند که بازیکنان فقط اشیاء یکبار مصرف نیستند. ما برای باشگاهها درآمد به ارمغان میآوریم، برای هواداران شادی با ارمغان میآوریم، و اقتصاد را تقویت میکنیم، اما در نهایت، چه کسی مراقب یک بازیکن است؟