خبرگزاری کار ایران

وقتی اعتماد به دراگان اسکوچیچ از بین رفت (گزارش)

وقتی اعتماد به دراگان اسکوچیچ از بین رفت (گزارش)
کد خبر : ۱۲۵۴۵۷۸

موافقان و مخالفان اسکوچیچ بر این عقیده هستند که جدایی این مربی می توانست شرایط بهتری داشته باشد.

موافقان و مخالفان اسکوچیچ حداقل در یک نقطه هم‌نظر هستند که برکناری این مربی از تیم ملی می‌توانست با شرایط بهتری باشد. اگر مربی کروات بعد از قطعی شدن صعود به جام جهانی کنار گذاشته می‌شد، سرمربی جدید تیم ملی زمان بیشتری در اختیار داشت و دراگان هم می‌توانست به کمک آخرین و معتبرترین برگ کارنامه‌اش برای فصل جدید با یک تیم باشگاهی ایرانی یا آسیایی به توافق برسد.

اسکوچیچ از روز اول جایگاه محکمی روی نیمکت تیم ملی نداشت. او زمانی برای این پست انتخاب شد که پیتوک‌های ویلموتس تیم ملی را تا آستانه نابودی پیش برده بود و قرارداد عجیب سناتور سابق و نامربی بلژیکی خزانه فدراسیون را خالی کرده بود. مربیان ایرانی عموماً تیم داشتند و البته از این مأموریت سخت گریزان بودند. اسکوچیچ که شاید با آخرین شانس بزرگ حرفه‌ای‌اش روبه‌رو شده بود، این پیشنهاد را پذیرفت و به بهانه بیماری از صنعت نفت جدا شد. اگر هزینه حذف در این مقطع برای مربیان ایرانی می‌توانست ویرانگر باشد، اسکوچیچ ریسک خیلی کمتری مرتکب می‌شد و به ازایش می‌توانست فرصت نشستن روی نیمکت جام جهانی را به دست آورد.

زیرکی و هوشمندی اسکوچیچ در این بود که مثل ویلموتس فریب شعار «فوتبال هجومی» را نخورد و نخواست همه چیز را بکوبد و از نو بسازد. ترکیب تیم ملی در بحرین شباهت زیادی به تیم کی‌روش داشت و دراگان زوج‌های آشنا در تیم ملی و پرسپولیس (قهرمان وقت لیگ) را به کار گرفت. با همین راهکار نسبتاً ساده تیم ملی به هماهنگی نزدیک شد و از منامه با دست پر برگشت. البته جمع کردن آن تیم شکست خورده که معادلات صعود پیچیده‌ای داشت کار آسانی نبود و اسکوچیچ بابت این نتایج شایسته تقدیر است.

با این حال او هنوز خیال مدیران و هواداران را راحت نمی‌کرد. در بازگشت از بحرین عزیزی خادم بی‌میل نبود که سراغ نام بزرگتری برود، ولی فرصت کم و پس‌لرزه‌های پرونده ویلموتس چاره‌ای جز ادامه با دراگان باقی نگذاشت.

اوضاع در دور آخر مرحله مقدماتی هم خوب پیش رفت. اسکوچیچ به فرمول پایداری رسیده بود و بازیکنان با نتایج منامه روحیه گرفته بودند. حریفان هم بجز کره جنوبی سلاحی برای آسیب زدن به تیم ملی و توانی برای مهار خط حمله 50 میلیون دلاری طارمی و آزمون نداشتند. با این حال قابل پیش‌بینی بود که این تیم بدون ساختار دفاعی منسجم و با تکیه به خلاقیت ستاره‌ها در روزهای سخت به دردسر می‌افتد. آشفتگی بازی رفت در لبنان تلنگری بود که با گل‌های نجاتبخش لحظات آخر سردار آزمون و تغییر سرنوشت بازی جدی گرفته نشد. در بازی برگشت با کره جنوبی هم خیلی زود زانو زدیم. چهار سال قبل تیم ملی به رغم اخراج عزت‌اللهی توانسته بود از کره بدون شکست برگردد و این بار مصدومیت شجاع خلیل‌زاده برای این شکنندگی دفاعی بهانه مناسبی نبود.

به نظر می‌رسید تیم ملی نقطه اوج فنی – روانی‌اش را پشت سر گذاشته و اسکوچیچ دیگر نمی‌تواند چیز تازه‌ای به این تیم اضافه کند. اختلاف سرمربی با طارمی و حاشیه و محرومیت کنعانی‌زادگان هم نشانه‌های گسست نگران‌کننده‌ای در نظم و انسجام تیم بود.

هرچند تیم ملی در روز آخر به لطف برد امارات مقابل کره به صدر برگشت، ولی اعتماد به اسکوچیچ کمتر از قبل شده بود. این بار هم بلاتکلیفی فدراسیون به داد دراگان رسید تا او خودش را آرام آرام روی نیمکت تیم ملی در جام جهانی ببیند، ولی او پرواز اشتباهی را برای دوحه انتخاب کرده بود. اردوی تدارکاتی قطر و شکست به الجزایر اعتماد به این مربی را کاملاً از بین برد.

خلبان‌ها پرواز را با هواپیماهای کوچک شروع می‌کنند و بعد از پر کردن ساعات پرواز معین، تمرین با شبیه‌ساز و پیشروی پله به پله، مسئولیت هواپیمای مسافربری را به آنها می‌سپارند. اسکوچیچ شبیه خلبانی است که فقط پروازهای کوتاه با هواپیماهای کوچک را تجربه کرده، ولی نشستن روی نیمکت جام جهانی شبیه راندن یک ایرباس با 800 مسافر در مسیری طولانی است و چه کسی حاضر می‌شود سرنوشت چنین پروازی را به او بسپارد؟

گزارش: آرمن ساروخانیان

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز