جلالی: تا اساسنامه تغییر نکند به تغییرات امیدوار نباشید

به گزارش ایلنا، مجید جلالی در خصوص اتفاقات اخیر فدراسیون فوتبال صحبت کرد.

شما اتفاقات اخیر فدراسیون فوتبال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من کلیدی‌ترین موضوعی که باید به آن اشاره کرد اساسنامه فدراسیون فوتبال است. تا زمانی هم که اساسنامه ترمیم نشود نمی‌توانیم خیلی به تغییرات امیدوار باشیم. در تمام این سال‌ها دیدم که اساسنامه طوری تنظیم و تدوین شده که در نهایت خیلی از لابی‌ها تعیین‌کننده می‌شود.

یعنی شکل رأی‌گیری ایراد دارد؟

شما ببینید وقتی 33 رئیس هیأت فوتبال که بیشترین میزان آرا را به خود اختصاص می‌دهند و در نقطه مقابل هم فقط یک مربی به نمایندگی از مربیان که آن هم گزینش شده است در انتخابات حضور دارد چه انتظاری می‌توان داشت. در واقع باید گفت در این خصوص روابط جای ضوابط را گرفته است. زمانی که ورود افراد متخصص و حتی فوتبالی مسدود شده پس هر کسی بیاید باید از همین تفکر حاکم بر فوتبال باشد چون غیر از این اجازه کار پیدا نمی‌کند. وقتی هم برگرفته از همین تفکر باشد نتیجه‌اش می‌شود حال و روز فعلی فوتبال ما که می‌بینید.

گزینه‌های انتخابات ریاست فدراسیون مشخص شدند که در میان آنها انتقادهایی به بازگشت دوباره مهدی تاج مطرح شد.

 وقتی اسامی و اتفاقات گذشته را مرور می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که آقای کفاشیان می‌توانست گزینه خوبی باشد. اما الان با این نفراتی که نهایی شدند اگر موضوع ویلموتس را کنار بگذارید باز هم آقای تاج بهتر از بقیه بوده و در واقع همان بحث خیرالموجودین است.

کمیته فنی فدراسیون هم اسکوچیچ را برکنار کرد.

من این موضوع را از سه جنبه مورد بررسی قرار می‌دهم. اول اینکه اگر از نظر فنی بوده که توجیه ندارد همان‌طور که از ابتدا شروع کار ایشان توجیهی نداشت. به هر حال آقای اسکوچیچ در مدتی که هدایت تیم ملی را برعهده داشت، نتایج بسیار خوبی گرفت و شایستگی‌اش را اثبات کرد.

موضوع دوم.

دومین موضوع مدیریت است که اهمیت بسیاری دارد. یک زمانی اردوی تیم ملی در سه روز برگزار می‌شود که بحث مدیریت شاید خیلی به چشم نیاید اما وقتی برای یک تورنمنتی مثل جام جهانی آماده می‌شویم و باید 20 روز کنار هم باشیم، مدیریت خیلی به جشم می‌آید. من چون از تیم ملی دور هستم نمی‌توانم بر اساس شنیده‌ها اظهار نظر کنم و آنهایی باید درباره مدیریت ایشان صحبت کنند که با ایشان در اردوی تیم ملی زندگی کرده‌اند.

و موضوع سوم.

بحث سوم اقبال عمومی است. آقای اسکوچیچ از ابتدا افکار و اقبال عمومی را به همراه نداشت و مدام خیلی‌ها می‌گفتند که در حد سرمربیگری تیم ملی نیست. من قبلاً هم گفتم که در این شرایط کار کردن تا جایی جواب می‌دهد که شما فقط برنده باشید و زمانی که ببازید زلزله اتفاق می‌افتد که افتاد. از طرفی جامعه توقع دارد افرادی روی نیمکت تیم ملی بنشینند که از اقبال عمومی برخوردار باشند.

در هر صورت از الان مشخص است که حدود 8، 9 ماه بعد کمیته‌های مختلفی برای بررسی علل شکست و ناکامی تیم ملی تشکیل می‌شوند و همه توپ را به زمین دیگری می‌اندازند. چه خوب است که این کمیته‌ها از الان با فدراسیون هماهنگ شوند و همه انرژی‌شان را برای موفقیت تیم ملی به کار گیرند. به هر حال چه با اسکوچیچ چه بدون ایشان تیم ملی در جام جهانی نتایج فاجعه باری را به دست نمی‌آورد. چون بازیکنان باکیفیتی داریم و فقط کاش خودشان را درگیر مسائل حاشیه‌ای نمی‌کردند. البته مطمئنم در جام جهانی همه آنها یکدل می‌شوند چون فضای جام جهانی همین شرایط را می‌طلبد.

به لیگ بپردازیم. برخی باشگاه‌ها اول بازیکن می‌گیرند و بعد مربی می‌آورند.

 هم من هم شما خیلی خوب می‌دانیم که در بطن فوتبال چه می‌گذرد و تمام اتفاقات و ماجراها را می‌دانیم. الان هم با اطمینان به شما می‌گویم 5 ماه بعد خواهید دید چه کلاهی سر لیگ ما رفته است. اجازه بدهید 10 بازی یا یک نیم فصل بگذرد آن وقت به حرف من می‌رسید که چقدر راه را اشتباه رفته‌ایم.

متأسفم بگویم که این مربیان خارجی آنالیزور هم از خارج می‌آورند در حالی که حاضر نیستند حتی یک دلار از درآمدشان را صرف آموزش مربیان داخلی کنند. کمیته آموزش اصلی‌ترین رکن فدراسیون باید تغییر کند. بودجه‌ای برایش در نظر نمی‌گیرند در حالی که می‌شود از باشگاه‌ها آن را تأمین کرد و مربی پرورش داد.

لیگ تکان نمی‌خورد چون مسیر لیگ اشتباه است. وقتی شما حدود سه میلیون بچه را در مدارس فوتبال دارید و هیچ خروجی ندارید یا اگر هم دارید به کارگیری نمی‌شوند چه انتظاری دارید. لیگ ما مولد نیست، پولساز نیست و بازیکن‌ساز هم نیست. یک دورهمی است که همه سرگرم هستند.