پای صحبتهای سبزپوش وفادار پس از خداحافظی؛
حدادیفر: بعد از رفتار سال گذشته باشگاه دیگر به کسی توصیه نمیکنم مثل من پای تیم بماند/ قرار بود به پرسپولیس بروم ولی شرمنده علی دایی شدم/ در تیم ملی پشت نکونام ماندم/ من را با محرم نویدکیا مقایسه نکنید
کاپیتان سابق ذوب آهن و مربی امروز این تیم در مورد حضورش در عرصه مربیگری و خداحافظی از میادین فوتبال صحبت کرد.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، وفاداری به پیراهن یک باشگاه همیشه از مواردی بوده که علاوه بر هواداران آن تیم، برای سایر فوتبالدوستان هم جذاب و تحسین برانگیز بوده است و در موارد متعدد خارجی و داخلی نمونههای آن را دیدهایم. قاسم حدادیفر هم یکی از انگشت شمار افرادی است که در طول دوران بازی این وفاداری را به بهترین شکل ممکن از خودش نشان داد و امروز تبدیل به نماد و سمبل باشگاه ذوب آهنی شده است که قرار است از امسال در قامت مربی در آن فعالیت داشته باشد. به بهانه خداحافظی او از فوتبال پای صحبتهایش نشستیم و از حس و حالی که امروز بابت ماندگاری پای تیم مورد علاقهاش دارد با او گفتگویی انجام دادیم که میخوانید:
* خداحافظی از فوتبال و مربی شدن تصمیم خودم بود
من پیش از این اعلام کرده بودم که تصمیم دارم به میادین برگردم و بازی کنم و پس از آن خداحافظی کنم چون دوست نداشتم به این شکل و بیرون از میدان فوتبال را کنار بگذارم. طی صحبتی که با مهدی تارتار داشتم او هم دستم را باز گذاشت و حتی استقبال کرد که به عنوان بازیکن در خدمت ذوب آهن باشم ولی من جوانب زیادی را سنجیدم و تصمیم گرفتم دیگر ادامه ندهم و از این به بعد به عنوان مربی در خدمت ذوب آهن باشم. من بیش از یک سال است که بازی نکردهام و بعد از مصدومیتی که داشتم هم شرایط برایم سخت شد. توانایی بازی کردن را داشتم ولی در نهایت تصمیمی که گرفتم این بود.
* فعلاً به سرمربی شدن فکر نمیکنم
در مورد جاهطلبی در عرصه مربیگری باید بگویم فعلاً به مسئولیت پیش روی خودم فکر میکنم و همه فکر و ذکرم این است که در فصل پیش رو به عنوان مربی بتوانم به تیم محبوبم کمک کنم و اینکه بعدش چه اتفاقی برایم رخ میدهد و اینکه برای خودم درونمایی در نظر بگیرم که چه زمانی میخواهم سرمربیگری کنم چیزی نیست که در حال حاضر فکرم را به آن مشغول کنم. من همیشه سعی دارم در هر موقعیتی که هستم به همان مسئولیت و انجام دادنش به نحو احسن فکر کنم و وقتی هر مرحله را به خوبی انجام دهی و جلو ببری اتفاقات خوب در آینده منتظرت خواهند بود.
* ذوب آهن شرایط خوبی دارد
شرایط تیم خوب است و با توجه به بضاعتی که داریم در نقل و انتقالات فعالیت میکنیم و هدف اصلی باشگاه هم حفظ شاکله اصلی تیم بود که تقریباً انجام شد و نفرات زیادی از ما جدا نشدند و در ادامه دنبال این بودیم که نفرات جدیدی بر اساس تفکرات کادرفنی به خدمت گرفته شود که چند بازیکن تا این لحظه جذب شدند و چند بازیکن جدید هم قرار است اضافه شوند و با توجه به بودجه و بضاعتی که داریم در نقل و انتقالات یارگیری خواهیم کرد و به امید خدا میرویم تا در فصل جدید بهترین نتایج ممکن را کسب کنیم.
* تارتار نه، دلخوری اصلی من از باشگاه بود
فصل گذشته دلخوریها و کدورتهایی شکل گرفت و خود آقای تارتار هم در صحبتهایی عنوان کرد که این موضوع به خاطر عدم شناختی بود که از هم داشتیم و رفع شد ولی دلخوری اصلی من از باشگاه بود و انتظاری که داشتم رفتار خیلی بهتری بود. من سالها برای دل خودم در ذوب آهن ماندم و منتی روی سر کسی ندارم ولی انتظار چنین رفتاری را هم از سوی باشگاه نداشتم. بارها این رفتار را در قبال سایرین دیده بودم ولی فکر نمیکردم یک روز با من هم چنین رفتاری صورت بگیرد.
* به کسی توصیه نمیکنم مسیر من را برود
در این سالها بازیکنان زیادی بودند که از من میپرسیدند در ذوب آهن بمانیم یا به پیشنهادات بالاتر جواب مثبت دهیم و من آنها را تشویق به ماندن میکردم ولی وقتی دیدم فصل گذشته بعد از سالها بازی در لباس ذوب آهن آن رفتار با من صورت گرفت دیگر نمیتوانم به کسی چنین توصیهای بکنم و الان اگر کسی سراغ من بیاید و مشورت بخواهد به او میگویم به جای قلبت، با مغزت تصمیم بگیر.
* از ماندن در ذوب آهن پشیمان نیستم
من هیچ وقت حتی یک لحظه هم از تصمیمی که بابت ماندن در ذوب آهن گرفتم پشیمان نشدم. شاید موقعیتهای خوبی که برایم پیش آمده بود میتوانست من را به پلههای بالا برساند و به استقلال و پرسپولیس بروم و لژیونر شوم و بازیهای ملی بیشتری هم داشته باشم ولی عشق و علاقه به این لوگو و این پیراهن باعث شد حتی یک لحظه هم از این تصمیمی که در طول دوران بازی گرفتم پشیمان نشوم و امروز در نقطهای ایستادم که از تصمیمات گذشته خودم راضی هستم.
* قرار بود به پرسپولیس بروم ولی شرمنده دایی شدم
در این سالها از تیمهای بزرگ و مطرح داخلی و خارجی پیشنهادات خوبی داشتم. هم استقلال در چند مقطع پیگیر حضور من بود و هم پرسپولیس و موقعیت حضور در هر دو باشگاه را داشتم ولی واقعاً دلم اجازه نداد از ذوب آهن بروم. کتمان نمیکنم که مذاکره هم کردم در مقاطعی ولی در نهایت تصمیمی که گرفتم ماندن بود. یک بار زمان آقای دایی بود که خیلی جدی پیگیر حضور من در پرسپولیس بودند و تا یک قدمی توافق هم رفتیم و خیلی نزدیک بودم به اینکه پرسپولیسی شوم ولی در نهایت نتوانستم این کار را انجام دهم و شرمنده آقای دایی شدم و از ایشان معذرت میخواهم.
* بهترین و بدترین خاطره فوتبالی
حضور در ذوب آهن سراسر برایم خاطرات تلخ و شیرین به همراه داشت. بهترین خاطره من در لباس ذوب آهن بردن الهلال قدرتمند در زمین خودش با 70 هزار نفر تماشاگر بود که این تیم را شکست دادیم و راهی فینال لیگ قهرمانان آسیا شدیم. تلخ ترین خاطره هم شاید مربوط به زمانی باشد که با سه امتیاز اختلاف نسبت به استقلال در صدر جدول بودیم و یک قدم بیشتر تا قهرمانی لیگ فاصله نداشتیم ولی در هفته آخر ورق برگشت و جام را از دست دادیم و روز خیلی تلخی برای من بود. روزهای تلخ دیگری هم بود مثل باخت به استقلال در لیگ قهرمانان آسیا در شرایطی که میتوانستیم برنده بازی باشیم ولی آن روز تیام فوق العاده بود و هر چه زد رفت توی دروازه. به هر حال فوتبال است و خاطرات تلخ و شیرین زیادی دارد.
* من را با محرم نویدکیا مقایسه نکنید
من زیاد با محرم نویدکیا مقایسه میشوم و شاید نقطه شباهت ما عشق و علاقه به پیراهن تیمی است که سالها پیراهنش را پوشیدیم ولی محرم از من خیلی برای تیمش مفید تر بود و جام های زیادی برای سپاهان آورد و یک نابغه در زمین فوتبال بود و در مربیگری هم این موضوع را نشان داد و از این جهت محرم را با من مقایسه نکنید. به نظرم او در مربیگری هم فوق العاده عمل کرد و فصل قبل هم درگیر بدشانسی و موارد این چنینی شد و اگر در سپاهان میماند مطمئنم فصل بعد نتایج خوبی کسب میکرد و میتوانست حداقل یک جام برای سپاهان بیاورد. من مطمئنم نویدکیا در هر تیم دیگری هم مربیگری کند موفق خواهد شد و آینده خوبی در مربیگری دارد.
* حقم بود در تیم ملی بیشتر بازی کنم
من در مقاطعی خیلی آماده بودم و در اوج فوتبالم بودم و فکر میکنم میتوانستم بیشتر به تیم ملی دعوت شوم و بازی کنم ولی در نهایت با 20-21 بازی ملی خداحافظی کردم. این را هم بگویم در مقطعی که من در اوج بودم در پست من بهترین بازیکنان را داشتیم که در لالیگا بازی میکردند و خودم چیزهای زیادی از جواد نکونام یاد گرفتم و در مربیگری هم میبینید چقدر آدم موفقی است. در آن مقطع هم در تیم ملی به دنبال هافبک دفاعی با خصوصیات دفاعیتر بودند و این هم از بدشانسی من بود که فکر میکنم در مجموع در تیم ملی به حقم نرسیدم و میتوانستم بیشتر بازی کنم
* از همه مربیانم نکات زیادی یاد گرفتم
من با بزرگترین مربیان خارجی و داخلی که به ایران آمدند افتخار همکاری و شاگردی داشتم و از همه آنها نکات زیادی یاد گرفتم و بدون شک در مربیگری این تجربیات را به کار خواهم گرفت و به کارم خواهد آمد. از اولین مربیان خودم آقایان مهدى کارونى و جمشید رشیدى تا آخرین مربی که آقای مجتبی حسینی بود همه چیزهای زیادی یادم دادند و ممنونم بابت زحماتی که برایم کشیدند.
* امیدوارم دینم را به هواداران ادا کنم
در طول این سالها هواداران ذوب آهن خیلی به من لطف و محبت داشتند، خصوصاً در این یک سال گذشته که از میادین دور بودم خیلی من را شرمنده محبت خودشان کردند و امیدوارم در عرصه جدید و در لباس جدید بتوانم محبتی که در حقم داشتند را جبران کنم و بتوانم مهره مفیدی برای ذوب آهن باشم.