طالقانی: پهلوانی و معرفت هرگز نمیمیرد
پیشکسوت کشتی از همراهی با امام خمینی(ره)، خاطرات خود ورزش کشتی، کمکهای مردمی خود و وضعیت امروز کشتی ایران گفت.
به گزارش ایلنا و به نقل از روابط عمومی شبکه پنج سیما، محمدرضا طالقانی در «سلام تهران» با اشاره به روند کشتیگیری خود و مسابقات مختلف، گفت: تا به مرحلهای رسیدم که قرار بود کشتیگیر خوبی شوم به مسابقات جام جهانی آمریکا رفته و مقام دوم جام جهانی را به دست آوردم و از آنجا برگشته و به لوزان سوئیس سفر کردم که دستم در آنجا شکست. همه ساله مسابقهای در ایران برگزار میشد به نام مسابقه جام بینالمللی آریامهر. در سال ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ من و صنعت کاران این جام را به نام پهلوان تختی نامگذاری کردیم. در همان سال یعنی اوایل سال ۱۳۵۷ به دلیل اینکه من به تازگی تبدیل به کشتیگیر خوب شده بودم در تیم ملی بوده و انتخاب شدم که همراه ۴۲ نفر دیگر در آن مسابقات شرکت کنیم. مسابقات با ۱۷ کشور خارجی که همگی در هفته آخر به ایران رسیدند، بود. ما 3 یا 4 هفته از مهرماه به اردو رفتیم. اردوی ما نیز در دهکده المپیک بود البته اردو مانند الان 2 یا 3 روز نبود و در آن یک ماهی که در اردو بودیم همه هفتهها در روزهای پنجشنبه و جمعه به دلیل اینکه بتوانیم استراحتی بکنیم تهرانیها به منزل خود رفته و شهرستانیها نیز به شهرستان خود باز میگشتند و شنبه دوباره در اردو حاضر میشدیم.
وی با اشاره به چگونگی برهم زدن جام بینالمللی آریامهر، عنوان کرد: در آن زمان از آنجایی که به تازگی در خیابانها تظاهرات شروع شده بود در نتیجه هرکس از شهر خود باز میگشت خاطرات زیادی با خود میآورد. هفته آخر وقتی به شهرستان رفته و بازگشتیم همه مانند گلوله آتش بودند و همگی پیامی را به من منتقل کردند و از آنجایی که من در محلهای ساکن بودم که عرق مذهبی در آن بیشتر بود و دیگر کشتیگیران نیز می دانستند من را با این اسم میشناختند و به من انتقال دادند که مردم نمیخواهند و میگویند کشتی نگیرید. این باعث شد که ما در شب، جلسه گذاشته و در شب بعدش در گروه مدرسه عالی ورزش جلسه دیگری نیز برگزار کردیم که البته دو روز بیشتر نمانده بود.
طالقانی درباره محله قدیم خود و معرفتی که افراد در گذشته داشتند، اظهار داشت: محله های قدیمی آن زمان پر است از قلندر ها. وقتی نام گذر، لوطی صالح است تمام محلهها اسم افرادی بود که دنیایی معرفت داشتند. متاسفانه این موارد منسوخ شده است و به نظر من اصلا خوب نیست. در حال حاضر نیز هر 2 هفته یکبار به محله قدیم خود رفته و با آن جا انس میگیرم. آنجا بسیار قشنگ بوده و در آن زمان آب و هوای بسیار خوبی نیز داشت. افراد خوبی در آنجا زندگی میکردند که با وجود اختلافات و دعواهایی که داشتند اما آبروداری میکردند. به نظر من دیگر چنین افرادی پیدا نمیشود چراکه این افراد پر از معرفت بوده و از بسیاری از موارد اغماض میکردند اما حالا این ویژگیهای فردی دیگر خریدار ندارد حتی رسانه و بیشتر از همه صدا و سیما به این مسئله نمیپردازد؛ مثلا اگر فردی کار نادرستی انجام دهد مثلاً در مسابقه فوتبال کار ناشایستی در زمین انجام شد و صدا و سیما چندین بار آن را نشان داد اما وقتی کسی در کنار زمین در حال نماز خواندن بود گفته شد آن را نشان ندهید چرا که این افراد بزرگ میشوند در حالی که باید این فرد نشان داده میشد اما متاسفانه امروز خریدار ندارد. یک روز بالاخره باید رجعت به اصل خود کنیم و اصل ما آن است که با معرفت باشیم. در زمان قدیم خودم میدیدم که فردی در خانهای را میزد و در پشت میایستاد که وقتی زن خانه در را باز میکند او را نبیند و کمک خود را به دست آن فرد داده و می رفت. اما امروز اگر کسی بخواهد کار خیری نیز انجام دهد در اولین مرتبه به صدا و سیما اطلاع داده و در لحظه انجام به همه نشان میدهند.
وی با اشاره به خاطرات خود از همصحبتی با امام خمینی(ره)، بیان کرد : دوست دارم شرایط و حال و هوای آن زمان را با خود به گور ببرم و آنها را بازگو نکنم چراکه وقتی انسان با کسی همصحبت میشود که پشتش به کوه است و حرفی که میزند ردخور ندارد اما با من که کشتیگیر بودم، ورزشی صحبت میکند. در چند وقتی که در پاریس حضور داشتم بسیار لذت میبردم چراکه خود امام خمینی(ره) ورزشکار بودند؛ صبحها دقیقا راس ساعت 7 تا ساعت ۷ و نیم پیادهروی میکردند که با من یا فرزدشان یا به صورت 3 نفره این کار را انجام میدادیم. یا بعد از ظهرها از ساعت ۷ تا ۷ و نیم پیادهروی انجام میشد. این مسئله نشاندهنده این است که با وجود مشغلهای که داشت اما وقت ورزش، وقت کار و دیگر کارهایشان برنامهریزی داشت و نشاندهنده این است که اگر در هر جایی قرار بگیریم اگر نظم و نظام نبوده و خوب عمل نکنیم در کار خود میمانیم و این درس بسیار بزرگی برای من به عنوان ورزشکار است.
طالقانی با اشاره به زمان حضور امام خمینی(ره) در بهشت زهرا برای سخنرانی، مطرح کرد: از آنجایی که مردم بسیار به امام خمینی(ره) محبت کرده و نزدیک ایشان میشدند، من نمیتوانستم بگذارم که به هلیکوپتر بیایند در نتیجه بخشی از پایین شلوار من پاره شده بود که در پشت جایگاه نشستم و در آنجا آیت الله شهید مطهری که من را حاج پهلوان خطاب میکرد، تعدادی سنجاق قفلی به من داده و گفت شلوار خود را با این سنجاقها ببند. تا بلند شدم یک کلمه به من گفت که پشت سرمان نیز مردم هستند. منظور این بود که باید به گونهای بایستم که پشت امام(ره) باشم. وقتی که انسان کاری را انجام می دهد اگر با عشق نباشد ممکن است به راههای دیگری برود اما من تمام مدت پشت سر امام خمینی(ره) ایستاده بودم تا زمانی که ۲۰ دقیقه مانده بود به اینکه صحبتشان تمام شود. من رفتم و به هلیکوپتر گفتم که آماده باشد تا بتوانیم امام خمینی(ره) را از آن جا ببریم که من به سمت هلیکوپتر دویدم چراکه دو دقیقه مانده بود که صحبتهایشان تمام شود. هلیکوپتر من را صدا زد و تا سوار شدم حرکت کرده و به سمت بالا رفت؛ به او اعتراض کردم که کجا میروی. گفت پس از سخنرانی مردم به اینجا میآیند و نمیتوانیم امام خمینی(ره) را سوار کنیم پس باید ابتدا به بالا برویم و مردم متفرق شوند و سپس به پایین آمدیم و وقتی رسیدیم دیدیم که امام نبود و شنیدم که ایشان را با ماشینهایی برده بودند که مردم ازدحام نکنند و در نهایت به آنجا رفته و امام خمینی(ره) را سوار بر هلیکوپتر کردیم.
وی با اشاره به کمکهای مردمی خود، گفت: در حال حاضر مبلغی که به عنوان وامهای عقب افتاده مردم پرداخت میکنم به ۴ میلیون و ۱۲۶ هزار تومان رسیده است. ماشینم را به خاطر خانمی که زندان نرود فروختم و ماشین قسطی گرفتم سندم منزلم نیز در گرو کسی است که ضامن او شدم که حدود ۲ یا ۳ میلیارد شده است. تمام زمانم را درگیر کمک به مردم هستم. چند وقت پیش صدا و سیما درباره من میگفت محمدرضا طالقانی پرکارترین آدم بیکار این مملکت. چراکه هرکس زودتر بر در خانه ما بیاید با او همراه میشوم. ثمره این کمکها برای من آرامش است. تمام کمکهایی که میکنم به صورت رایگان است در ۱۶ مکان عضو یتیم خانه و در ۱۳ مورد سفیر طلایی بهزیستی بیماریهای نادر و صعب العلاج هستم.
طالقانی با اشاره به اهمیت راه انداختن کار مردم، بیان داشت: بسیاری از افراد در همین مملکت نه میگویند. نه گفتن سخت نیست اگر میتوانستیم نه بگوییم اما نگفتیم در آن صورت میتوان برای مردم کاری کرد؛ درحال حاضر همه نه میگویند. به گردن این مردم دین داشته و از آنها پول دریافت کردهایم، حقوق میگیریم که برای مردم کار کنیم باید نوکر مردم باشیم اما در هر کجا میرویم جواب مردم داده نمیشود مانند ادارات مختلف. نه گفتن را بلد نیستم. در همان زمان که کشتیگیر بودم نیز در فدراسیون کشتی میگفتند محمدرضا طالقانی مانند کمیته امداد است؛ درست نیز میگفتند چراکه کشتی باید با دیگر ورزشها تفاوت دارد. وقتی کسی وارد آن مکان میشود با امید میآید حتی اگر به او نه بگویم نیز میرود اما خوب است که حداقل حرفش را بشنوم.
وی با توجه به دلخوشی این روزهایش، ابراز کرد: نبض من با مردم میزند و به همین دلیل در این شرایط ناراحت هستم. دلخوشی دارم که نزدیک شب عید است و جاهایی که حضور پیدا میکنم کاری برای مردم انجام میشود و این باعث خوشحالی من است. امیدوار هستم بتوانیم برای مردم کاری انجام دهیم .
طالقانی با اشاره به تجربه ورزشی خود، مطرح کرد: 50 سال است که با ورزش همراه هستم با لطفی که به من شده است در ماه یک بار به عنوان عضو فدراسیون یک ساعت حضور پیدا کرده و آنچه را که اندازه بضاعتم است به اجرا در می آورم. در این جلسات برنامههای کلی فدراسیون طراحی میشود و به همه تسری پیدا میکند من نیز به عنوان یک عضو در آنجا حضور پیدا کرده و اگر کاری از دستم بر بیاید انجام میدهم.
وی درباره علیرضا دبیر و وضعیت کنونی کشتی، گفت: اگر در هر جایی کسوت رعایت شود بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد اما چون امروزه هر کس در هر کجا حاضر میشود میخواهد دیگری را کنار زده و بالا برود پس به نتیجه خوب نخواهند رسید. توجه به کسوت و پیشکسوتان بسیار حائز اهمیت است. در کشتی ما امروزه جوانگرایی صورت گرفته است و کشتیگیران ما در مسابقات نروژ بسیار خوب عمل کرده ند. امیدوار هستیم در جام جهانی آمریکا اگر تیم ما حاضر شود، به خوبی عمل کند. به نظر من اثر بسیار خوبی از جوانانی که ما داریم برای آینده کشتی ما البته اگر پشتوانهسازی انجام شود، رخ خواهد داد. در کنار کارهایی که یزدان خرم انجام داد یقین دارم کشتی ما همیشگی است و از مواردی میباشد که باید به آن افتخار کنیم و همیشه مردم با آن زندگی میکنند و غرور مردم نیز ارضا میشود .
پیشکسوت کشتی با اشاره به پهلوانیهای حسن یزدانی، اظهار داشت: کشتیگیران امروز ما همه خوب هستند اما حسن یزدانی بیبدیل است چراکه در کشتی، در مرام و در مسابقات باعث غرور مردم شده است و غرور مردم را ارضا کرده و آنگونه که مردم میخواهند عمل کرده است. من یک شعار دارم که اجازه دهیم مردم خودشان پهلوانهایشان را انتخاب کنند. مردم در حال حاضر انتخاب کردهاند و اشتباه نمیکنند. رای مردم رای قشنگی است. وقتی امروز حسن یزدانی این چهره بسیار شایسته بین مردم جا افتاده است باید او را بزرگ کنیم چرا که واقعاً بزرگ است باید از ویژگیهای او گفته و بگذاریم مردم بگویند این افراد نیز حضور دارند. همیشه به مردم موارد نهی شده را نشان ندهیم چرا که هنوز خوبها در دنیا حضور دارند. مردم بسیار عاقل هستند و در ورزش نیز بسیاری از این چهرههای شایسته و زیبا وجود دارد که خوب و ماندگار هستند. به نظر من مرام پهلوانی بهتر خواهد شد.