سوژه داغ فوتبال اروپا: پرسینگ چیست؟
پرس کردن مسلماً اولین مفهوم تاکتیکی ظریف است که وارد جریان اصلی شده، اما اغلب به اشتباه درک میشود و به یک کلمه کلیدی مبهم تبدیل شده است.
به گزارش ایلنا، این روزها همه در مورد پرسینگ صحبت میکنند. در گزارشهای بازی و سوالات مصاحبه بعد از بازی این مفهوم ظاهر میشود. این در سراسر رسانههای اجتماعی وجود دارد و اکنون به طور معمولی مانند پاس دادن یا حمله به آن اشاره میشود.
پرسینگ مسلماً اولین مفهوم تاکتیکی ظریف است که وارد جریان اصلی شده و جای تعجب نیست که به یک کلمه مبهم تبدیل شده است که اغلب به نظر می رسد به معنای هر چیزی است که کاربر می خواهد - که می تواند همه چیز باشد، از بردن مداوم توپ در یک سوم نهایی تا یک گگنپرس. یا اینکه نزدیکترین بازیکن خود به حریف را روی محوطه جریمه ببندید.
البته استفاده از فعل «پرس کردن» به عنوان روشی برای صحبت غیرمعمول در مورد ایده بستن تیم خوب است، اما تفاوت زیادی بین پرس کردن و اعمال فشار روی توپ وجود دارد؛ بین سخت کوشی نزدیک شدن به بازیکنی که توپ در اختیار دارد و یک تصمیم هدفمند جمعی که کل تیم را درگیر میکند و روی محرکهای از پیش تعیین شده کار میکند.
سردرگمی عمومی پس از اولین بازی رالف رانگنیک به عنوان سرمربی منچستریونایتد، جالب توجه است، باشگاهی که یکی از چشمگیرترین نوسانات را در جهت تاکتیکی که تا به حال دیدهایم، داشته است. در مقابل کریستال پالاس، 4-2-2-2 یونایتد شاهد همکاری مارکوس راشفورد و کریستیانو رونالدو بود تا در پرس همکاری کنند. تیم زوایای عبور را با هم بست. آنها خود را به فشار شدید در یک سوم دفاعی حریف انداختند.
این یک تضاد بزرگ از اوله گونار سولسشر بود که به گفته The Athletic، مربی اهل پرسینگ نبود زیرا فکر می کرد بازیکنی که نزدیک به موقعیت است طبیعتاً باید بتواند بازیکن حریف را روی توپ متوقف کند. اینکه یک سرمربی لیگ برتر باید به شدت درک کند که پرسینگ چیست و چه چیزی نیست، بسیار ناراحت کننده است - اما نشان می دهد که چقدر این موضوع عمیق و اثرگذار است.
پرس کردن چیست؟
اغلب اوقات ایده بسته شدن تیم به عنوان نمونهای از پرس تلقی میشود، در حالی که در واقع این عمل در دنیای تحلیل به عنوان "فشار" نامیده می شود.
طبق گزارش FBRef، نوریچ سیتی از نظر فشارها در رتبه پنجم لیگ برتر قرار دارد و اورتون چهارم است، اما واضح است که هیچ یک از این تیم ها اهل پرس کردن نیستند. درعوض، آنها سخت کار میکنند تا پس از ورود توپ به یک سوم پایانی، به توپ نزدیک شوند، و تعداد بالایی را به دست میآورند، زیرا یک) مالکیت توپ بسیار کمی دارند و عموماً اقدامات دفاعی بیشتری را انجام میدهند و دو) بدنها را محکم در کنار هم قرار میدهند تا سریعتر به یک سوم دفاعی حریف نزدیک شوند و دویدن برای بستن آن هم آسان است. هیچ کس مانند رافائل بنیتز یا شان دایچ که دوست دارند در عمق بنشینند، تیمهای پرسینگ را مدیریت نمیکند؛ فشار نمی آورند بلکه فشار وارد می کنند!
پرسینگ یک اقدام جمعی است که تعیین می کند چگونه، چرا و چه زمانی یک تیم به نظر می رسد به طور انبوه روی هدفی متمرکز شود. این می تواند یا برای بردن توپ به طور مستقیم و ضد حمله از پشت آن باشد، یا می تواند برای وادار کردن حریف به پاس دادن به سمتی باشد که آنها میخواهند بروند.
تله ها و ماشه های فشاری چیست؟
بنابراین، در تمرین روی یک پرس طراحی شده خوب کار شده است تا از یک سری دستورالعمل بسیار خاص پیروی کند که محل قرارگیری بازیکنان و زمان ورود ناگهانی به پرس را پوشش دهد. سطح جزئیات به بهترین وجه در استفاده از تله های فشاری نشان داده می شود. این زمانی است که یک تیم عمدا یک بازیکن یا فضایی را برای حریف باز میگذارد و عملاً آنها را به انجام یک مجموعه خاص از پاسها میکشاند تا زمانی که در موقعیت مطلوبتری برای تیم مدافع قرار بگیرند (مثلاً نزدیک به خط اوت) یا اینکه توپ را به یک بازیکن خاص بدهند.
به عنوان مثال، یک تیم ممکن است یک هافبک میانی را به عنوان ضعف خاصی در توپ شناسایی کرده باشد. شکل پرس آنها باعث میشود یک پاس به این بازیکن ارسال شود، در این مرحله سه یا چهار پرسکننده از همه زوایای آن هافبک را به اشتباه وادار میکنند. یک ماشه فشاری عملی است که تیم مدافع را به حرکت وا می دارد. برای برخی از تیمها، ماشه پرس هر ضربه سنگین از جانب مدافع خواهد بود. برای برخی از تیمها، دقیقه مشخصی از بازی یا ورود توپ به منطقه خاصی از زمین خواهد بود.
نحوه اندازه گیری پرس
بهترین روشی که برای ثبت پرسینگ در آمار داریم، «پاسها در هر اقدام دفاعی» (PPDA) است، که محاسبه میکند تیم مقابل قبل از اینکه تیم تلاش کند چند پاس را انجام دهد، مجاز است آن را انجام دهد. این یک روش غیرمستقیم و ناقص برای اندازهگیری شدت پرس است، اما تا حد زیادی کار میکند، زیرا نشان میدهد که مدافعان یا هافبکها برای پاس دادن چقدر توپ آزاد هستند و به طور موثر نشان میدهد که آمار درگیری چقدر بالا است. یک عدد PPDA بالا به معنای پاس های بیشتر حریفان قبل از یک اقدام دفاعی است، یا به عبارت دیگر، امتیاز PPDA پایین به معنای فشار زیاد است - که به ناچار به درگیری در بالای زمین ترجمه می شود. اورتون و نوریچ، علیرغم اعداد قابل توجه پرسشان، در سه تیم برتر PPDA قرار دارند، در حالی که جای تعجب نیست، لیدز، لیورپول و منچسترسیتی سه تیم پایانی را تشکیل می دهند.
سبکهای پرس کردن و خطوط متفاوت تعامل
چیزی که باید به آن توجه کرد، فراتر از عدد PPDA، میزان همکاری یک تیم در نحوه بسته شدن و همچنین مدت زمان آن است. برای تیم هایی مانند لیورپول یا منچسترسیتی هدف این است که فوراً مالکیت توپ را به دست بیاورند، یعنی رویکرد انبوهی با استفاده از موقعیتهای شروع بالا (به دلیل تسلط عمومی ارضی آنها) برای حفظ حریف. اما برای کسانی که پایین تر از جدول هستند، و بنابراین قادر به چنین فشار مداوم شدیدی نیستند، خط پایین تری از درگیری وجود دارد. به عنوان مثال، ساوتهمپتون در واقع دوره های طولانی از بازی را پشت توپ می گذراند و به مدافعان میانی حریف اجازه می دهد توپ را به جلو و عقب پاس دهند، اما خط میانی را محاصره کنند - و از پاس به هافبک به عنوان ماشه پرس خود استفاده کنند. و با این حال، درست است که تیم رالف هاسنهاتل را یک تیم پرسور بنامیم.
لحظات خاصی وجود دارد که ناگهان تیم به صورت یکپارچه حرکت می کند: برای مثال پرس کردن یک مدافع کناری برای وادار کردن حریف به کسب توپ و ارسال آن (ماشه دیگر). یا از ضربات دروازه و درست پس از از دست دادن توپ، زمانی که آنها با هم به امید کسب توپ در حالی که حریف به جلو کشیده شده، پیش از مقابله سریع در فضاهای باقی مانده در این لحظه پر هرج و مرج انتقال، با هم به جلو می روند. این مفهومی است که کلوپ زمانی که گفت gegenpressing بهترین بازیکن بازی است، معروف شد.
این سیستمی است که توسط رانگنیک پیشگام شد و توسط افرادی مانند هاسنهاتل (فقط با مقیاس متفاوتتر)، کلوپ و توماس توخل به درجات مختلف پذیرفته شد. اما حتی کلوپ و رانگنیک هم کمی بد درک شده اند. در واقع نمی توان در طول بازی به طور مداوم پرس کرد. زمانهای زیادی وجود دارد که مجبور میشوید دوباره به یک ترکیب دستهبندیشده برگردید، و گگنپرس (gegenpress) واقعاً درباره کاری است که بلافاصله پس از از دست دادن مالکیت توپ انجام میدهید - طراحی شده برای مقابله با ضدحمله - هم کلوپ و هم رانگنیک مایلند قبل از دادن توپ، مدتی به شدت فشار بیاورند.
در عمل چقدر فشرده به نظر می رسد؟
برای بازگشت به پیچ شدید منچستریونایتد به چپ، زبان بدن و آگاهی از موقعیت بازیکنان همچنین نشان می دهد که آیا یک تیم استراتژی پرسینگ واقعی دارد یا در حال اعمال فشار است. در زمان سولسشر، بازیکنان با سر به سمت توپ میدویدند، نقطه پایانی مورد نظر انجام یک تکل بود، در حالی که بعدازظهر یکشنبه تیم رانگنیک بیشتر به بستن زاویهها علاقه داشت، اغلب در دویدنهای خود قوس میداد یا بدن خود را تکیه میداد تا خطوط عبوری را بپوشاند. اما اینکه هر فرد و تیم در کل چگونه حرکت میکنند تا خطوط را ببندند و خطا یا پاس نادرست (یا تکل) را انجام دهند، به دستور سرمربی بستگی دارد. هدف اکثر تیمهای تحت پرسینگ، بستن فضا به جای افراد است، اما سایرین نفر به نفر همراه بازیکن میروند.
معروف ترین نماینده این امر مارسلو بیلسا است که تیم لیدزیونایتد با او در خطوط مستقیم پیش میدود و افراد را به گونه ای تحت فشار قرار می دهد که حریف را برای ایجاد یک پاس رو به جلو خطرناک ترغیب می کند. در حالی که پرس کردن فضا عمل را فلج می کند، پرس کردن بازیکنان به این معنی است که غالباً حریف می تواند توپ را دریافت کند اما فقط تحت فشار فوری.
در فلسفه گواردیولا، طفره رفتن از پرس کار سختی است، اما زمانی که این کار را انجام دهید، فضای قابل توجهی در مقابل شما خواهد بود. در روش بیلسا، یک پاس در دسترس است (اغلب به عمد فضا باز گذاشته میشود تا شما را به دام بکشاند) اما پس از دریافت توپ، چرخش و حرکت به جلو بسیار سخت است. برای نشان دادن این موضوع، لیدز در جدول لیگ برتر برای تکل زدن در صدر جدول قرار دارد در حالی که من سیتی در رده نوزدهم قرار دارد! با گذشت زمان، منچستریونایتد بیشتر شبیه دومی خواهد شد و در حال حاضر چراغهای سبز رنگ ظاهر می شوند.
آنها در یک سوم دفاعی 12 بار مقابل کریستال پالاس توپ را به دست آوردند که بیشترین تعداد در یک بازی لیگ یونایتد از زمانی که الکس فرگوسن در سال 2013 باشگاه را ترک کرد، بود در حالی که رونالدو 11 بار فشار آورد که بالاترین رقم او از این حیث در این فصل است. چیزی که خواهید دید یک تیم کامل است که به عنوان یک تیم پرس میکند، بر روی ماشه ها عمل می کند و تله ها را به درستی می گذارد (اگر به اندازه کافی سخت نگاه کنید). چیزی که نخواهید دید، تعقیب وحشیانه توپ در هر مرحله از بازی است، زیرا این عملی نیست. زمان زیادی طول می کشد تا منچستریونایتد آن را به درستی انجام دهد، زیرا برخلاف روش معمولی که این روزها این عبارت مطرح می شود، پرس مجموعه پیچیده ای از دستورالعمل های تاکتیکی هستند که نمی توان یک شبه آن را به بازیکنان آموزش داد.