نزدیکترین رقابت ممکن
گزارش: بررسی وضعیت سه مدعی کسب عنوان قهرمانی انگلیس
سه قهرمان اخیر انگلیس در این دوره سه رده بالای جدول را به خود اختصاص دادهاند و با توجه به نمایشهای آنها تاکنون، ممکن است ما فقط یک مسابقه با سه اسب داشته باشیم!
به گزارش ایلنا، تساوی 2-2 لیورپول و منچسترسیتی در روز یکشنبه مانند بازگشت به خانه بود؛ بازگشت به شدت دیوانه کننده لیگ برتر به بهترین حالت خود بازگشت. این تنها میتواند اصلی ترین نتیجه بازی با چنین کیفیت فنی و تاکتیکی باشد، بازی ای که ما را به دوران اوج رقابتهای یورگن کلوپ و پپ گواردیولا در زمان گذشته برد و نشان داد سایه این ورزش که در قرنطینه ما را پیش میبرد، اکنون در حال گذشت است.
در هفت مسابقه - یک پنجم مسابقات فصل به پایان رسید - وارد دومین فیفادی با عطش برای بازگشت یک فصل داخلی میشویم که یکی از در یکی از بهترین فرمهای تاریخ است. در حال حاضر چلسی، لیورپول و منچسترسیتی سه مکان برتر را به خود اختصاص داده اند و با توجه به عملکرد فوق العاده آنها تاکنون، ممکن است اولین مسابقه سه اسب را با فاصله طی کنیم.
مطمئناً هر سه باشگاه قادر به کسب بیش از 90 امتیاز هستند و اگرچه سیتی در نیمه راه در مینی لیگ خود از امتیاز کمی برخوردار است اما هیچ چیزی بین آنها وجود ندارد. جالبتر اینکه هر باشگاهی دارای نقاط قوت و نقصهای منحصر به فردی است.
لیورپول
همه ما استراتژی تاکتیکی کلوپ را در حال حاضر میدانیم. واقعاً در چند سال گذشته تغییر چندانی نکرده است، تنها تفاوت بین این و آخرین بازی، بازگشت هر دو مدافع از مصدومیت و جمعیت حاضر آنفیلد است. در کنار هم، این دو عامل باعث شده است تا لیورپول دوباره برتری انفجاری داشته باشد.
کلوپ به فابینیو در خط هافبک مرکزی احتیاج دارد تا ضدحملات حریف را از بین ببرد و توپ را به طرز هوشمندانهای به جلو ببرد و به لیورپول اجازه دهد خط دفاعی بلند و پرس تهاجمی را در حالی که تیم حریف را عقب میبرد، حفظ کند. از طریق، سرخا تیمها را خرد میکنند تا زمانی که آنفیلد به دنبال خون است، تسلیم نمیشوند.
بهبود ویرجیل فن دایک به فابینیو اجازه داد تا به نقش مورد نظر خود بازگردد و این به وضوح تأثیر خود را دارد. لیورپول همچنین پس از کسب عنوان قهرمانی در ورزشگاههای خالی به انگیزه تازهای نیاز داشت و مطمئناً این شانس برای به دست آوردن قهرمانی مقابل هواداران باعث بازگشت بهار سادیو مانه و محمد صلاح شد.
لیورپول برای متوسط شوتها در هر بازی(21) در صدر جدول از این حیث قرار دارد و سبک حملات آنها یکسان باقی میماند و سه مهاجم جلو باریکی خط حمله را به هم می رسانند تا فضایی برای ترنت الکساندر آرنولد و اندی روبرتسون برای ارسال از راه دور به وجود بیاید.
نحوه پرس کلوپ تیمها را در بالای زمین میگیرد و مهاجمان را دور میکند، درحالی که دیوگو جوتا هم موفق شده روند گلزنیاش را بهبود ببخشد. اما لیورپول یک نقطه ضعف کلیدی دارد. آنها در سه بازی اخیر خود در همه رقابتها 6 گل دریافت کردهاند و در لیگ برتر 10.7 شوت در هر بازی دریافت کرده اند که بیش از 8.7 در هر بازی در فصل 21-2020 بوده است.
در حالی که مطبوعات آنها را موثرتر به نظر میرسانند - PPDA (پاسها برای هر عملیات دفاعی مخالف) از 10.01 به 9.03 کاهش یافته است - هنگامی که حریف از موج اول فرار میکند، همه چیز شروع به آشکار شدن میکند. همانطور که برنتفورد و من سیتی مشخص کردند در جناحین فضایی وجود دارد، هر زمان که لیورپول در بهترین حالت خفه کننده خود نباشد. این که جیمز میلنر نتوانست به اندازه کافی برای الکساندر آرنولد یکشنبه جانشین خوبی باشد نیز به فقدان پوشش ضعفها اشاره میکند. مصدومیتها و دفاع نفوذپذیر هنوز ممکن است تیم کلوپ را خنثی کند.
چلسی
چلسی، قهرمان اروپا شروع قدرتمندی در این فصل داشت که بهترین چیزها را در تیم توماس توخل به نمایش گذاشت. 3-4-2-1 او عرض و عمق فوق العادهای دارد: مهاجمان داخلی به اضافه بار وسط خط میانی کمک میکنند. مدافعان کناری میتوانند فضا را روی همپوشانی پیدا کنند، همانطور که ریس جیمز در دیدار مقابل آرسنال نشان داد و هافبکهای خلاق با توپ بازی خود را بهتر از هر کسی در لیگ تغییر میدهند.
اما تا به حال چلسی با توپ بازی حرکت خاصی انجام نداده است. جدای از این که مدافعان کناری آنها روی آرسنال بار سنگینی ایجاد میکردند و ضد حملات تند روملو لوکاکو با شکست دادن استون ویلا، آبی پوشان آنقدرها که میخواستند بر بازیها کنترل نداشتند.
در واقع، 3-4-2-1 کم کم قدیمی شده است؛ شاید چلسی بتواند با یک مهاجم اضافی در زمین بازی کند! آنها در ضربات به سمت دروازه در رتبه ششم هستند و 76 ضربه کمتر در محوطه جریمه نسبت به منچستریتی داشتهاند.
قبل از ورود به چلسی، توخل به دلیل تغییرات مکرر در ترکیب و ترفندهای تاکتیکی مداوم مشهور بود اما ما هنوز هیچ کدام از این موارد را در استمفوردبریج مشاهده نکردهایم و تلاشهایی که او انجام داده همیشه نتیجهای نداشته است.
شکست یک بر صفر مقابل منچسترسیتی نگران کننده بود زیرا توخل تاکتیکهای خود را اشتباه گرفته بود، با استفاده از 3-5-2 با دو مهاجم پیشرو که باعث قطع ارتباط خط هافبک و خط حمله میشد و به تیم گواردیولا اجازه میداد آنها را محو کنند. نکته مهم این است که چلسی در بازیهایی که حتی خوب بازی نمیکند، برنده است و شنبه ساوتهمپتونی را شکست داد که منچسترسیتی قبلاً در مقابل آن امتیاز از دست داده بود!
این یک بازی بود که قدرت باورنکردنی چلسی را در عمق برجسته کرد و به طور منحصر به فرد در بین سه مدعی، انواع سبک های حمله در ترکیب آنها را نشان داد. در برابر ساوتهمپتون، میسون مونت به جای کالوم هادسون اودوی به میدان رفت تا همان نقش مهاجم چپ را بازی کند، اما تصور دو بازیکن متفاوت دیگر دشوار است. این تکان دادن، همراه با معرفی راس بارکلی به جای روبن لوفتوس چیک، الگوی بازی را بر هم زد و منجر به پیروزی چلسی شد.
در شرایطی که لوکاکو هنوز پای خود را پیدا نکرده است، کای هاورتز در حال تعدیل است و کریستین پولیسچ به دلیل مصدومیت به زودی باز خواهد گشت، چلسی فقط بهتر میشود ... به خصوص هنگامی که توخل در روش خود انعطاف پذیرتر میشود.
منچسترسیتی
برای لحظهای به نظر میرسید که بدترین نسخه منچسترسیتی گواردیولا بازگشته است. در نوامبر سال گذشته، وقتی منچسترسیتی با 20 امتیاز از 12 بازی در رده هشتم جدول قرار داشت و در 50 بازی قبلی خود فقط 101 امتیاز جمع آوری کرده بود، به نظر میرسید که تیم پیر آنها از روش های شدید سرمربی خسته شده است. سیتی در خط میانی منفعل به نظر میرسید، قادر نبود به اندازه کافی بالا و قوی فشار بیاورد تا مانع از افزایش تعداد بازیکنان حریف در میانه زمین و عقب نشینی شود. آنها همچنین تلاش کردند تا توپ را به طور هدفمند در داخل زمین پیش ببرند، زیرا تیمها ایستاده بازی میکردند، ستون مرکزی را مسدود کردند و زهر تیم گواردیولا را با عبور از جناحین به شکل U کاهش دادند. این اتفاق دوباره در این فصل رخ داد و هنوز میتواند یک نقص کشنده باشد.
هم تاتنهام و هم ساوتهمپتون توانستند این کار را انجام دهند و بسیار دقیق باقی بمانند تا سیتی را مجبور کند در موقعیتی شبیه به استون ویلا قرار بگیرد و توپ را به جک گرالیش بدهد و امیدوار باشد او بتواند چیز خاصی را از جناح چپ تولید کند!
تعداد زیادی از تیمهای دیگر این کار را امتحان خواهند کرد. تعداد بیشماری از سیتی به دلیل نداشتن شماره 9 متشکر بودند اما پس از آن که سیتی، چلسی را به طرز قانع کنندهای شکست داد و در آنفیلد به تساوی رسید که نشان بدهد شرایط متفاوت است. به طور ناگهانی آنها دوباره توقف ناپذیر به نظر میرسند؛ منسجم و بی نقص در ریتم خود چه در داخل و چه خارج از کار با توپ. این نتایج میتواند یک کاتالیزور برای فصل آینده باشد، اگرچه در نهایت رقابت قهرمانی به احتمال زیاد با امتیازهای از دست رفته در مقابل تیمهای نیمه پایانی و در مقابل شش امتیازی در صدر تعیین میشود.
کیفیت در هر سه باشگاه فوق العاده بالاست. هر کدام به روش خود آسیب پذیر هستند، اما از نظر قلدری مسطح اکثریت گروه و به دلیل کمترین احتمال ناگهانی شکست در برابر حریف سرسخت، لیورپول برتری کمی دارد. به هر حال وقتی که طوفان تمام شود، مطمئناً همه چیز مشخص خواهد بود.