زنوزی از خیلی از اتفاقاتی که در مجموعه میافتد بی خبر است
علیپور: الیاسی در تراکتور مسئول تشریفات است، نه رئیس هیات مدیره/ در باشگاه هرکس هر کاری دلش میخواست انجام میداد و میگفت این را حاج آقا گفته است/ اگر ریالی از باشگاه پول گرفتم آن را منتشر کنید
مدیرعامل سابق تراکتور نسبت به مسائل و مشکلات ساختاری این باشگاه که به گفته خودش خیلی از آنها دور از چشم مالک آن انجام میشود افشاگری کرد.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، محمد علیپور، مدیرعامل موفق فوتبال ایران که همه او را با دوران طلایی نفت تهران میشناسند، ابتدای فصل گذشته به عنوان مدیرعامل باشگاه تراکتور منصوب شد ولی حضور او در این باشگاه مثل خیلی از مدیران قبل و بعد از خودش دوامی نداشت و طولانی مدت نشد. او در گفتگو با ایلنا در خصوص مشکلات ساختاری و داخلی باشگاه که اجازه کار به مدیران را نمیدهد و باعث میشود خیلی زود به مشکل بخورند و کنار بروند را مطرح کرد.
* نمیخواستم تراکتور را به حاشیه ببرم
با سلام خدمت شما و خدمت هواداران محترم تراکتور و همچنین مالک باشگاه تراکتور که خبردار شدم همسر ایشان در بستر بیماری است و همینجا برای ایشان آرزوی سلامتی دارم. من پیش از این قصد داشتم مطالبی را در خصوص باشگاه تراکتور و دوران حضور خودم در این باشگاه عنوان کنم و برای اینکه خدای نکرده تیم در شرایط حساس دچار آسیب نشود این موضوع را تا پایان فصل به تعویق انداختم. مهم این بود که بتوانم حرفهایم را بگویم تا برای آینده تراکتور مفید باشد. از هواداران هم میخواهم روی صحبتهای من تامل کنند.
* خیلی از اتفاقات داخل باشگاه را خود زنوزی هم نمیداند
صحبتهای من در مورد بخش مالی و اقتصادی باشگاه است. خیلی از صحبتهای من را مالک باشگاه تراکتور هم نمیداند و احتمالا از اعتماد ایشان سو استفاده شده است. در باشگاه تراکتور ساختار به این معنا که یک برگه کاغذ و چهار تا خط کشی داخل آن وجود داشت ولی ساختار به معنای شرح وظایف و تعیین مسیر راه و نظم و ترتیبی که لازم است وجود داشته باشد وجود نداشت. یک قاب عکسی روی دیوار بود و هرکسی کار خودش را میکرد. من صبح که بر سر کارم حاضر میشدم میدیدم 2-3 نامه تایپ شده آماده برای امضا وجود دارد. من صدا میزدم و میگفتم این برای چیست و میگفتند باید امضا کنید. برای من سوال بود که چرا من باید امضا کنم؟ هر کس تهیه و پاراف کرده خودش هم امضا کند. بعد از مدتی من متوجه شدم که به ماشین امضا نیاز دارند و من حاضر نبودم چنین کاری انجام دهم. بعضی نامهها را امضا نمیکردم و خیلیها را با مالک باشگاه صحبت میکردم. خیلی از این نامه ها به شکل مبتدی تنظیم شده بود و حرفهای نبود و یک تف سربالا بود که به سمت خودمان بر میگشت و برخی از آنها را ابتدا اصلاح و بعد امضا میکردم و خیلیها را هم اصلاً امضا نمیکردم که آنهایی که امضا نمیکردم را هم خودشان امضا میکردند. یا مثلاً وقتی صبح میآمدم مسئول دفتر که انسان شریفی بود و با توجه به اینکه تاکید کرده بودم کاری بدون هماهنگی من انجام شود. برای مثال لیستی شامل چند نفر که تعدادی از آنها بازیکن بودند را میدادند و میگفتند بلیت بگیرید این نفرات بیایند و من میگفتم هرکس خواسته خودش هم بلیت بگیرد. بعد میگفتند شاهمنصوری این نفرات را خواسته بیاورد یا فلان بازیکن را آقای بیات خواسته بیاورد. منظورم خدای نکرده این نیست که قصد دلالی داشتند، مشغول رسیدگی به امور باشگاه بودند ولی اشاره من به بی نظمی است. من خیلی تلاش کردم همه چیز شفاف باشد و یک بار به بیات گفتم که دیگر این کار را نکنید و هر کاری دارید مستقیم به خود من بگویید و اگر صلاح باشد میگویم انجام شود.
* نصیرزاده که صحبت از مالک محوری میکرد خودش هم نتوانست در این باشگاه دوام بیاورد
برقراری نظم در این مجموعه کار سختی بود و این نفرات وقتی مقابل اصطلاحات قرار میگرفتند مقاومت میکردند و طبیعت انسانها هم همین است که کمی مقاومت میکنند و به همین راحتی شرایط جدید را نمیپذیرفتند. خلاصه اینکه ما چیزی به عنوان ساختار نداشتیم و بعد از رفتن من هم یکی از دوستان که مبحث باشگاه مالک محور و مدیرعامل محور را مطرح کرد حرف من این است که شما چه بخش خصوصی باشی چه بخش دولتی باید یک ساختار داشته باشی و ساختارت هم تعریف شده باشد و در آن تعیین شود که اگر مالک محوری شد اینجور شود و دولت محوری شد جور دیگر باشد. این دوست عزیزی که میگویم فردی است که از قدیم او را میشناسم و به او علاقه دارم و از او عذرخواهی میکنم اگر در آن مقطع بحثهایی بینمان شکل گرفت و خب زمان خودش بهترین بیان کننده واقعیت بود و خودش چند ماه آنجا بود و با آن مالک محوری که در موردش صحبت میکرد به مشکل خورد و نتوانست ادامه دهد. صحبت من این است که ساختار مورد نیاز است.
* ساختار باشگاه تراکتور در سه کلمه خلاصه میشد: "حاج آقا گفته"
ساختاری که من در باشگاه دیدم یک ساختار سه کلمهای بود. از زنوزی عذرخواهی میکنم، آن سه کلمه این بود: "حاج آقا گفته" این ساختار کلی باشگاه بود. هر اشکالی میگرفتی میگفتند حاج آقا گفته، هر اتفاقی افتاده بود و میگفتیم چرا میگفتند حاج آقا گفته. در حالیکه من میدانم بخش عمده این ماجرا را زنوزی اصلاً خبر نداشته است ولی خب آن نفرات به این شکل تربیت شده بودند. وقتی در ساختار شما ارتباطات معنی ندارد و بحثها تلفنی و سفارشی میشود و میگویند برو به فلانی بگو این کار را بکند تهش این میشود که حاج آقا گفته است. حتی یک روز ما در هتل بودیم و منصوریان در حال توضیح دادن به بازیکنانی بود که جذب شده بودند و من سوال کردم که این حمید بوحمدان و هادی محمدی که جذب کردید رضایت نامهشان به چه شکل است، چرا که نظم برای من اهمیت زیادی دارد که بازهم گفتند حاج آقا گفته است. پرسیدم این حاج آقا کیست و گفتند حاج رضا. من به آنها گفتم دیگر این مسائل تمام شد و ایشان به دنبال بیزنس خودش رفته است و با خنده گفتم اینجا یک حاج آقا دارد و آنهم من هستم. اصلا من از کجا باید میدانستم این ها واقعیت است یا نه و واقعاً حاج آقا گفته باشد و اگر گفته باشد هم شکل و شمایل جالبی نداشت.
* هیات مدیرهای در تراکتور نداشتیم، الیاسی بیشتر مسئول تشریفات بود
به هر شکل ساختار این چنین بود. شما نه میتوانستی از کسی سوال بپرسی و توضیح بخواهی و همه با کلمه حاج آقا گفته از زیر بار مسئولیت بیرون میآمدند. ما رفتیم سراغ بحثهای اقتصادی. ما روز اول بعد از معارفه به زنوزی گفتیم بودجه ما را بگوید که بر اساس آن برای سه جام نقشه راه داشته باشم و بدانم با چه کسانی باید مذاکره کنم. ایشان خیلی راحت گفت شما با هیات مدیره صحبت کنید و این مسائل را حل کنید. کدام هیات مدیره؟ من در دوران حضورم در آنجا هیات مدیرهای ندیدم. یک آقای الیاسی بود که زحمت معارفه را کشیدند و ضمن عذرخواهی از ایشان که انسان شریفی هم به نظر میرسند ولی ایشان بیشتر به مسئول تشریفات آنجا میخورد تا رییس هیات مدیره و بیشتر در معارفهها و تودیعها حضور داشت و یک رئیس هیات مدیره تزئینی بود که آن سمت خالی نباشد. به خودش هم گفتم اگر در جایگاهی هستی که وظایفی دارید خیلی محکم روی آن بایستید تا نظم برقرار شود و یا اگر هم نه شما بزرگتر ما هستی و تکلیف خودت را روشن کن. یک آقای نوشادی هم بود که چند انتقاد کرد و بعد از آن گفت اینجا هیچ چیزی نمی شود و جدا شدند و آقای سهرابیان که همان روز رفتند و هیات مدیرهای نبود. ما باید با کدام هیات مدیره صحبت میکردیم؟ 2-3 بار این را مطرح کردم ولی دیدم اتفاقی نمیآفتد و عملاً ما هیات مدیرهای نداریم. من این را با اکراه میگویم که همین الان اگر برویم سراغ فایل مصوبات هیات مدیره تراکتور خیلی از اتفاقات و اقداماتی که بر اساس نظر هیات مدیره عملی شده است شاید هنوز تایپ و امضا نشده و فقط عنوان شده است که آن هم اشکالی ندارد به هر حال یک مجموعه خصوصی به این شکل هم میتواند ادامه داشته باشد.
* از روزی که آمدم تا روز رفتنم یک ریال وارد حساب باشگاه نشد
در مورد شرایط اقتصادی باید بگویم وقتی باشگاه را تحویل گرفتیم یک ریال هم در حساب باشگاه نبود و هرچه تلاش کردیم چیزی به ما پرداخت نشد و تا روزی که بودم و شب استعفایم یا بهتر بگویم اخراجم کردند (که این برای خودم هم لذت بخش تر است)، یک ریال به حساب باشگاه نیامد و به هر حال شرایط به این صورت بود. من یک روز در دفتر کار نشسته بودم و دیدم آقای بیات که ظاهرا در ماشین سازی سمتی داشت و نماینده تام الاختیار مالک بودند به همراه عکاشه حمزویی به دفتر آمدند و خیلی هم پریشان بودند. گفتم موضوع چیست؟ ایشان گفت که بازیکن وسایلش را جمع کرده است و میگوید تا 15 هزار یوروی من را که از سال قبل مانده است ندهید قرارداد جدید امضا نمیکنم. ضمن اینکه مالک باشگاه هر روز از من پیگیر قرارداد ایشان بود که حتماً انجام دهید تا جدا نشود و ای کاش رفته بود چون به نفع ما بود. ما به مالک باشگاه تماس گرفتیم و گفتیم چنین موضوعی است و ایشان گفت من حل میکنم و این من حل میکنم رفت تا روز آخری که آنجا بودم حل نشد. من از بازیکن وقت خواستم و وقت نداد و من از طریقی مشکل او را حل کردم و دوستان ما در ترکیه زحمت کشیدند و 15 هزار و 250 هزار یورو به حسابی که از او داشتیم واریز شد و سوئیفتش را هم به خودش دادم و هم برای مالک باشگاه فرستادم. مالک باشگاه گفت تا یک هفته بعد پرداخت میکنم و اگر هزینه اضافهای روی آن نیاز است پرداخت شود که من گفتم فقط همان پول واریز شود. بعد از آن آلن، مربی گلرها آمد و خیلی ناراحت بود و میگفت من فردا خانوادهام به اینجا میآید و من باید بروم فرودگاه استقبالشان و همزمان شده بود با رفتن به ایفمارک برای تست های پزشکی و... به هر حال دنبال پول بود و گفتش که فرزندم میآید و جشن تولدش است و در فرهنگی که دارند برایشان مهم است و صراحتاً میگفت یک دلار هم ندارم و ما با مالک باشگاه صحبت کردیم و بازهم این را من پرداخت کردم که در مجموع شد 22 هزار یورو پرداخت کردیم و ارز عم قیمتش بالا بود و حدود 800-900 میلیون پولش بود و به هر حال برطرف شد و تلاش بر این بود آبروی باشگاه حفظ شود. اگر کسی شعور و فهم داشته باشد باید تعصب مجموعهای که در آن کار میکند را بکشد.
* بازیکنان اعتصاب کرده بودند و خودم مشکل مالی آنها را حل کردم
ما وارد تمرینات شده بودیم و منصوریان تماس گرفت و گفت بچه ها سر تمرین نمیآیند و میگویند تا 25 درصد سال قبل تسویه نشود حاضر نمیشویم. من شرایط تا حدودی دستم آمده بود. من دوست دارم همه چیز شفاف باشد و چیز پشت پردهای نداریم. با دوستان رفتیم سر تمرین و دیدیم بچه ها اعتصاب کردند و در تمرین حاضر نمیشوند. بخشی از بازیکنان جوان را منصوریان فرستاد بیرون و حتی به افرادی که همراه من بودند منصوریان گفت بروید بیرون که من گفتم این افراد ارکان باشگاه هستند و باید باشند و دوستان حرفهایشان را بزنند. اخباری، خانزاده و سایر بزرگان تیم بودند و گله کردند که اینجا همهاش به ما دروغ میگویند و پول ما را نمیدهند و ما تا این را نگیریم نمیآییم. من گفتم اگر من خواهش کنم تمرین میکنید که گفتند ما با وحید امیری و کامیابینیا و بیرانوند و... صحبت کردیم و از اینکه شما حرفتان حرف است صحبت میکردند و من گفتم اگر این را میپذیرید شما بیاید سر تمرین. خلاصه تمرین انجام شد و من قول دادم دوشنبه هفته بعد تسویه حساب میکنیم و جالب است که بعد از من هم مراسم معارفه بود و خود آقای مالک باشگاه هم قول دادند که تا دوشنبه تسویه میکنیم. شد روز دوشنبه صبح شد و من زنگ زدم به مدیر هولدینگ و قائم مقام باشگاه و آدم آرام و با حوصلهای بود و کار خودش را میکرد و آدم صادقی است. گفتند تا ظهر پول میآید و ظهر شد و گفتند پول نیامده است و من پرسیدم این پول فکر میکنید چه زمانی میآید و گفتند سه شنبه و حداکثر تا چهارشنبه پول میرسد. ما این را هم بر حسب وظیفه مشکل را حل کردم و دوست نداشتم بگویند در باشگاه پول نیست و همان روز پول پرداخت شد و من تلاشم را کردم که کسی متوجه نشود این پول به چه طریقی پرداخت شده است و لزومی نداشت بگویند وضع باشگاه خوب نبوده و کس دیگری پول را داده و مهم این است باشگاه پول را پرداخت کرده است. در حال حاضر هم که من اینجا هستم بابت آن دو بازیکن و مربی خارجی و این مورد دریافت نشده و حتی دریغ از یک تشکر خشک و خالی که بگویند دستت درد نکند و شما به داد ما رسیدی و زمانی که بازیکنان اعتصاب کرده بودند اجازه ندادی مشکل ادامه پیدا کند و در حالی که وظیفه نداشتی برطرف کردی. به هر حال مهم نیست و میگذارم روی حساب اینکه وقت نداشتند. برخی از طرفداران به من میگویند شما هرچه از تراکتور گرفتی حلالت باشد چون آدم خوبی بودی و برخی میگویند حلالت نباشد و خیانت کردی که آنها هم مهم نیست و یک روز متوجه میشوند و بالاخره باید احساساتشان را کنترل کنند.
* نظمی دریافتی من از تراکتور را رسانهای کند
من از آقای نظمی، مدیر حال حاضر تراکتور میخواهم هر چقدر من از تراکتور پول گرفتم را رسانهای کنند و در سایت باشگاه منتشر کنند که مشخص شود چقدر گرفتیم و بر اساس چیزی که گرفتیم یک تعداد لعن و نفرین کنند و یک تعداد تشکر کنند. من حتی تاکید داشتم به مسئول امور مالی باشگاه که در روزهایی که در باشگاه میهمان دارم هزینههایش از حساب شخصی خود من باشد و این اصول کاری من بود.
بازهم تاکید میکنم خیلی از این موارد را خود مالک باشگاه نمیداند و خواهشم این است که در صدد رفع و بهبود آن باشند.