ثبات، حلقه مفقوده استقلال در سالهای اخیر
استقلال در سالهای اخیر موفق نشده رضایت هوادارانش را جلب کند و یکی از دلایل آن نبود ثبات است.
به گزارش اینلا، استقلال شباهت چندانی به تیم موفق لیگ قهرمانان نداشت و نتایجش آنچنان دور از توقعات بود که فرصت قهرمانی در لیگ برتر از دست رفت
«ثبات»؛ این کلمه ساده چهار حرفی، بازتاب تمام تفاوتهای عمده میان سرخآبیهای پایتخت در 6 سال گذشته بوده؛ علت اینکه یکی از دو قدرت اصلی فوتبال ایران همواره فصل را روی سکوهای قهرمانی به اتمام میرسانده و دیگری با آرزویی سرابوار برای فصل بعدی. استقلال و پرسپولیس در مجموع پنج سال اخیر چه در مسابقات داخلی و چه در لیگ قهرمانان، برترین نتایج را میان باشگاههای ایرانی ثبت کردهاند اما ارتش سرخ بهوضوح یک پله بالاتر از استقلال ظاهر شده، چرا که «همیشه برنده بودن» را بهخوبی فرا گرفته.
متأسفانه عملکرد تیمها در فوتبال کشورمان بهسادگی و با بردها و باختها قضاوت میشوند. استقلال اگر مچ الاهلی و الدحیل را در آسیا بخواباند، فرهاد مجیدی در رسانهها با لفظی نازلتر از «شاه فرهاد» خطاب نمیشود اما پس از باخت به ذوبآهن و پرسپولیس، گویا تفاوت چندانی میان وی و حاج محمود فکری وجود ندارد. البته در جمع هواداران، کوپن محبوبیت مجیدی که با گذشت زمان و بهسختی بهدست آمده، بهخوبی در حال خرج شدن است و غالب هواداران استقلال در کمال وفاداری و امید به وی برای بازسازی تیم آشفتهشان زمان میدهند اما حقیقت تلخ آن است که چنین عمل جراحی بزرگی کاری نیست که یک پزشک خبره بهتنهایی آن را انجام دهد.
استقلال برای رسیدن به ثبات، به غیر از سرمربی حاذق، مدیر حاذق هم میخواهد. یکی از منفورترین مدیران تاریخ باشگاه که با دو سال اعتراض مداوم هواداران آبیدل از سمتش برکنار نشد، با دستور مقامات قضایی روانه زندان شده. در پی همین موضوع، حساب خالی باشگاه استقلال نیز مسدود گشته.
در پایان فصل، قرارداد هروویه میلیچ و شیخ دیاباتهای که بهترتیب ۹ و ۴ ماه است دستمزدشان را دریافت نکردهاند و میتوانند همین فردا بهسادگی قراردادشان را یکطرفه فسخ کنند، به اتمام میرسد؛ در حالی که نه برای تمدید قرارداد آنان و نه برای حفظ مهدی قایدی و فرشید اسماعیلی، اقدامی تاکنون صورت نگرفته.
رقیب استقلال در دور یکهشتم لیگ قهرمانان آسیا، از همین حالا با دستیار سابق ژوزه مورینیو در چلسی و موسی مارگا، همبازی مهدی طارمی در پورتو قرارداد بسته تا با قراردادن آنان درکنار لوسیانو ویتو (بال سابق آتلتیکو مادرید) و احتمالاً سباستین جووینکو (مورچه اتمی سالهای گذشته یوونتوس و تیمملی ایتالیا)، تیم کهکشانی خود را برای ستاره چهارم بسته باشد. در سوی مقابل، مدیران استقلال به یک طرح موزائیکی ساده با شعار پوچ «اتحاد برای ستاره سوم» بسنده کردند و با کمترین تدبیر ممکن، رفع تمامی مشکلات اقتصادی امروز تیم را به فردا موکول کردند.
اگرچه بهانه آوردن پس از شکست رفتار یک مربی بازنده است، یک بهانه فرهاد مجیدی برای تمام ناکامیهای قبلی و حتی بعدیاش در نیمفصل کنونی موجه است؛ اینکه او برای سومین بار متوالی، استقلالی را تحویل گرفته که خودش نبسته. بیشتر مدیران فعلی باشگاه نیز، همانهایی هستند که زمانی که احمد سعادتمند با وعده توخالی بازگرداندن آندرهآ استراماچونی به نیمکت استقلال پشت مجیدی را خالیکرد، وی را در عمل شایسته بقا در سمت خود ندانستند و حتی پس از برکناری سعادتمند، تلاشی برای بازگرداندن وی صورت ندادند. آیا همین مدیران میتوانند (یا میخواهند) رقمزننده ثبات برای استقلال لیگ بیست و یکم باشند؟ گذشته به تلخی به این سؤال پاسخ میدهد.
سام ستارزاده