بررسی جنبههای مثبت و منفی خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس
حمید رضا شیری، جامعه شناس ورزش، ورود باشگاههای فوتبال ایران به بورس را بررسی کرد.
به گزارش ایلنا، سالهاست که اخبار مختلفی از ماجرای عرضه سهام استقلال و پرسپولیس منتشر میشود، اما هیچ کدام از این اخبار تاکنون به مرحله اجرا نرسیده است. خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس مانند کلاف سر در گمی شده است. همواره ورود دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بورس که از بودجه دولتی ارتزاق میکنند دارای حواشی و بحثهای فراوانی بوده است و بیش از ۴۰ سال است که شاهد حضور مدیران سیاسی و غیرسیاسی در راس هیئت مدیره این دو باشگاه پر طرفدار فوتبال ایران هستیم.
دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، مصداق بارز عملکرد مدیریت دولتی ناکارآمد در ورزش کشور بودهاند که عدم ثبات مدیریتی، نداشتن برنامه، عدم شفافیت مالی، عدم راهبرد و اهداف میان مدت و بلند مدت مالی، اعتراض و شکایتهای متناوب بازیکنان و مربیان در خصوص حقوق بدهکاری فراوان و جرایم سنگین بین المللی، ناشی از انعقاد غیر حرفهای قراردادهای فوتبالیستها و مربیان، از مصداقهای بارز این موضوع میباشد. در واقع هم مدیران و هم سرمایه گذاران و اسپانسرهای سرخابیهای پایتخت، اکثرا از افراد سیاسی و غیر ورزشی بوده که نتوانستهاند انتظارات به حق طرفداران میلیونی دو باشگاه را در بلند مدت، به ارمغان آورند.
اگر سهام پرسپولیس و استقلال در بورس عرضه شود، این دو باشگاه حداقل باید تراز مالی مثبت داشته و به بیان سادهتر، سودده باشند نه زیان ده اما آیا سرخابیها در این سالها درآمدزا بودهاند؟ باشگاههایی که با پروندههای شکایت چندین هزار دلاری در فیفا همواره با تهدید کسر امتیاز و سقوط به دسته پایینتر مواجهند، چطور سود ده شدهاند؟ در سال 99 حتی باشگاههای بزرگ جهان مثل بارسلونا و رئال مادرید بخاطر کرونا نبود تماشاگر دچار کسری بودجه یا کاهش درآمد شدهاند، پس چطور پرسپولیس و استقلال سودآور شدهاند؟ آیا میتوان به این ترازها امید داشت یا باید اذعان داشت که این مثبت سازیها غیرواقعی بوده؟ چرا پرسپولیس و استقلال که درآستانه ورشکستگی قرار گرفتهاند، بایستی با چنین ترازهایی که نمیتواند به آنها اعتماد کرد، جلوه داده شوند؟
البته در دنیای امروز بخش ورزش از نظر اقتصادی اهمیت زیادی داشته و فعالیتهای اقتصادی در این بخش تاثیر زیادی بر شاخصهای اقتصادی کشورها از جمله اشتغال و رشد اقتصادی دارد در کشور ما نیز اگرچه هنوز ورزش جایگاه اقتصادی خود را نیافته و تاثیر آن بر اقتصاد کشور انکارناپذیر است در ایران ورزش فوتبال نسبت به سایر رشتههای ورزشی شاخصتر بوده و گردش مالی که در آن جریان دارد دارای ابعاد وسیعی است این مسئله ضرورت ایجاد انضباط مالی افزایش کارایی و سودآوری و توسعه بخش فوتبال را از آثار آن افزایش اشتغال است عیان میسازد برای رسیدن به این هدف ضروری است زمینههای لازم برای تامین شرایط ورود به بازار سرمایه توسط باشگاههای فوتبال حرفهای فراهم شود. با توجه به شاخصهای مربوط میتوان گفت بهترین راه کنترل هزینهها و افزایش درآمد باشگاهها ورود آنها به بورس است باشگاههای حرفهای فوتبال با ورود به بازار سرمایه ضمن تامین نیازهای مالی خود در زمینههای توسعه استادیوم های خصوصی، تقویت مالی بازیکنان، توسعه فعالیتها و تسهیلات جاری سرمایهگذاری در پرورش جوانان افزایش نقدینگی سهامداران کاهش استقراض و تهیه سرمایه مورد نیاز به اقتصاد کشور نیز کمک میکنند.
نقش بارز فعالیتهای اقتصادی در عرصه ورزش که فوتبال روز از آن است در کل اقتصاد کشورها انکارناپذیر است از آثار مستقیم اقتصادی ورزش میتوان به تولید کالا و خدمات ورزشی صادرات و واردات کالاها و خدمات ورزشی ایجاد اماکن و تسهیلات ورزشی مشارکت در بازار برد تبلیغات پخش رسانهای جذب گردشگر و از همه مهمتر ایجاد اشتغال اشاره کرد. با نگاهی به صنعت و فوتبال به باشگاههای حرفهای فوتبال در مییابیم که گردش مالی زیادی در آنها جریان دارد این باشگاهها نیازمند نقدینگی برای سرمایه گذاری هستند و بهترین محل برای تهیه آن بازار بورس است اما حضور در بازار بورس و استفاده از امکانات آن مستلزم ایجاد شرایط خاصی است که مهمترین آنها انضباط و شفافیت مالی است خصوصی شدن و ورود این باشگاه به بورس علاوه بر رونق و توسعه در بازار بورس به عنوان یکی از پایگاههای مهم اقتصادی کشور شرایط باشگاهها را بهبود میبخشد و مسیر آنها را برای سرمایهگذاری درآمدزایی و پیشرفت و توسعه در زمینه مالی و عملکرد ورزشی هموار میکند.
با توجه به محیط باشگاههای حرفهای فوتبال و نوع خدماتی که آنها به جامعه ارائه میدهند بر اساس اصل خصوصیسازی که در قانون اساسی آمده این باشگاهها جزء بخشهایی هستند که باید به بخش خصوصی واگذار شوند بنابراین در اصل خصوصیسازی آنها شک وجود ندارد نکته حائز اهمیت نحوه طی این فرایند است. بهترین روش برای خصوصیسازی و اداره مشارکتی باشگاه فوتبال ورود آنها به بورس و عرضه سهام آنها در این بازار است در صورت ورود باشگاه بورس افراد به ویژه هواداران میتوانند با خرید سهام باشگاه در تامین مالی باشگاه سهیم شوند و در مدیریت آن مشارکت داشته باشند پس از ورود به بازار بورس قیمتگذاری سهام باشگاه و تغییرات قیمت آن از موارد بسیار مهم است که میتواند و کیفیت تداوم حضور باشگاه در بورس آثار تعیین کننده داشته باشد. علت این تغییرات در بعضی موارد مشابه با دیگر شرکت حاضر در بازار بورس است انواع اما عوامل اثرگذار بسیاری وجود دارد که خاص صنعت فوتبال است تاثیرگذاری عوامل بر قیمت سهام باشگاه فوتبال نواسانات برد و باخت تصمیمات مدیریتی جذب بازیکنان معروف و نامی و رفتارهای و رفتارهای غیر حرفهای سهامداران است.
به طور مثال تیمهای فوتبال رئال و بارسلونا، هوشمندانه و حرفهای در نظام امروز اقتصاد جهانی، اداره میشود. این دو باشگاه، عین منچستریونایتد انگلستان، طرفداران دو آتیشه دارند که در هر بازی، تیم خود را تنها نمیگذارند و به جایگاه تیم در جدول، اهمیتی نمیدهند. هر دو باشگاه، سهامی عام بوده و سهامشان در بورس مادرید خرید و فروش میشود. معمولا سهامداران، قادر به خرید بیش از ۵ درصد سهام یک باشگاه نیستند. مالکیت بسیاری از باشگاهها در این کشور، به صورت تعاونی است. هواداران، رئیس باشگاه را انتخاب میکنند. رئال مادرید، از پول دارترین باشگاههای جهان و از شرکتهای موفق اسپانیا محسوب میشود.
میانگین تماشاگر هر بازی رئال به بیش از ۷۰ هزار نفر میرسد. بیش از نیم میلیارد یورو در سال، درآمد داشته و بخشی از ان ناشی از فعالیت های تجاری است. بارسلونا، مصداق باشگاه داری به صورت تعاونی است. مالکان باشگاه بارسلونا اسپانیا، کاری کردند که این باشگاه در فهرست ۵ باشگاه متمول جهان قرار بگیرد. غولهای اقتصادی و سازمانهای معروف از UNESCO تا خودروسازها و پوشاکیها، اسپانسرش هستند و جامعه حدود ۲۰۰ هزار نفری از سهامداران دارد. اعضا، مبلغی را سالانه به باشگاه پرداخت میکنند و هیات مدیره و رئیس را انتخاب میکنند.
اساس کسب و کار بارسلونا، پرورش استعدادهای فوتبالی است. استعدادهایی که از آنها، بازیکنان سرشناس بیرون آمده و درآمد سرشاری برای باشگاه به ارمغان میآورند. ۷۷ هزار تماشاگر در هر بازی بارسلونا، نشان میدهد که هم باشگاه، فرهنگ تیم داری را میداند و هم طرفداران، فرهنگ باشگاه داری را به نیکویی یاد گرفتهاند و از باشگاه حمایت میکنند. نکته حائز اهمیت این است که با شفافسازی اطلاعات مدیریتی و مالی باشگاهها میتوانند سود بیشتری را به دست آورد و شفافیت اطلاعات مدیریت مالی داشته باشند حامیان مالی و هواداران از باشگاهی که اطلاعات شفاف و روشنتری داشته باشند حمایت مالی بیشتری به عمل میآورند. همچنین نتایج ورزشی که باشگاههای فوتبال حاضر در بازار بورس به دست میآورند هم بر بازدهی غیرعادی سهام و هم بر میزان معاملات زمان انجام مسابقه تاثیر میگذارد.
در ایران یکی از دغدغههای اصلی باشگاههای حرفهای فوتبال لیگ برتر تامین نیازهای مالی است ورود به بازار بورس با پذیرش و تامین شرایط آن و ایجاد تغییرات سازنده در باشگاهها میتواند کمک شایانی به رفع مشکلات این باشگاهها کند با اینکه در حال حاضر بازارهای فعال بورس در کشور وجود داشته و مسئولان نیز بر ورود باشگاه حرفهای فوتبال به بازار بورس تاکید دارد هنوز هیچ کدام از باشگاههای مذکور وارد بورس نشدهاند.
در وضعیتی که باشگاههای فوتبال حرفهای ایران گرفتار نیازهای مالی آن و اغلب به نهادهای دولتی وابستهاند و اعضای هییت مدیره انها اغلب شغلهای دیگری دارند و در مناسب دولتی مشغولند یا با ثبات و استحکام لازم در ساختار مدیریتی برخوردار نیستند و ورود آنها به بازار بورس با ایجاد شرایط لازم میتواند زمینه رشد و پیشرفت آنها را در بیرون و داخل زمین فراهم آورد شرط نخست برای ادامه حیات باشگاه تامین درآمد و کنترل هزینه است. عدم تناسب هزینهها و درآمدها از موانع خصوصیسازی باشگاههای فوتبال است این مسئله درگیر و عواملی چند از جمله ساختار مناسب اداری و مالی است.
ورود به باشگاه بورس از دو جنبه دیگر نیز میتواند منافع برای آنها در بر داشته باشد یکی اینکه از حمایت و تعصب و طرفداران آن در افزایش بازدهی سهام خود در بورس استفاده کنند و دیگر اینکه انگیزه بیشتری برای تلاش و کسب پیروزی در مسابقات داشته باشند که به افزایش بازدهی سهام و اعتبار آنها در بورس منجر میشود. به نظر میرسد در صورت خصوصیسازی دو باشگاه و عرضه اولیه سهام، رکورد شرکت درعرضه اولیه با حضور میلیونها طرفدار دو باشگاه شکسته شود که نوید بخش روزهای طلایی برای بورس ایران در عصر ۱۴۰۰ خواهد بود. اما سوالات کلیدی و مبهم این است که چرا در سیاهترین روزهای سه دهه اخیر بازار بورس، قرار است چنین اتفاقی روی دهد؟ این سوال را باید با تدبیر، مورد بررسی قرار داد آیا مدیران ورزشی میخواهند با این اقدام سرپوشی بر ناکارآمدی خود بگذارند. از آنجایی که سرخابیها حتی مالکیت ساختمانهای اداری خورد را هم ندارند و سند آنها به نام فدراسیون فوتبال است چگونه این دو باشگاه آنقدر سودآور شدهاند که قصد فروش و واگذاری آن از طریق سهام مطرح است؟
برخی تحلیلگران این میزان دارایی دو تیم را در حدی نمیدانند که هواداران آنها ترغیب به سرمایهگذاری شوند. این بزرگترین نقطه ابهام در این واگذاری سه سوته و عجلهای پرسپولیس و استقلال از سوی دولت است. طبق پیشنهاد شورای نظارت بر اصل ۴۴ قرار است ۱۰ درصد از سهام باشگاههای استقلال و پرسپولیس برای کشف قیمت در بورس و ۵۰ درصد به شرکتهای سهامی عام با حداقل ۱۰ هزار سهامدار و ۴۰ درصد دیگر به تعاونیهای سهامی و فراگیر کل کشور واگذار شود. موضوعی که صدای پیشکسوتان دو باشگاه را درآورده و معتقدند واگذاری با این شرایط و آن ۱۰ درصد، دیگر واگذاری محسوب نمیشود.
حمیدرضا شیری