به بهانه ۳۱ اردیبهشت روز اهدای عضو/ فرصتی دوباره برای زیستن
در وجود هر انسانی نوع دوستی و کمک به دیگران نهادینه شده است، مهربانی و بخشندگی جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان هاست.
به گزارش خبرنگار ایلنا از بندرعباس، هر انسانی با دیدن درد یک انسان دیگر، از عمق وجود درد او را احساس می کند و در پی درمانی برای آن است، حتی حاضر می شود قسمتی از داراییش را به آن نیازمند ببخشد.
اما زمانی که حرف از هدیه دادن تکه ای از وجود به میان بیاید شرایط به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد.
چه کسی حاضر خواهد شد تکه ای از وجود عزیزش را به یک نیازمند اهدا کند؟
عضوی که می تواند در وجود دیگری به زندگی ادامه دهد و امید به فردایی بهتر را در وجودش بارور سازد.
چه زیباست آنان که با جسم سردشان، زندگی دوباره به دیگران می بخشند. بدون تردید این کار دلی بزرگ و بخشنده می خواهد.
به بهانه ۳۱ اردیبهشت روز اهدای عضو، با هوشنگ کهورزاده، عموی فردی که اعضای او اهدا شده است، گفت و گو کردیم.
هوشنگ کهورزاده عموی ابراهیم کهورزاده در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ایلنا می گوید: ابراهیم کهورزاده متولد ۲۵ دی ماه ۱۳۵۸ بود که در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۰ در اثر حادثه تصادفی که در بلوار امام حسین بندرعباس رخ داد دچار مرگ مغزی شد.
وی ادامه می دهد: تصمیم خانواده بر این شد که اعضای ابراهیم اهدا شود، اعضای اهدا شده دو کلیه و کبد وی بود که به سه نفر جان دوباره بخشید.
کهورزاده اضافه می کند: اهدای اعضا کاملا به صورت رایگان انجام شد و خانواده اهدا کننده قلبا رضایت دادند که برای آرامش روح ابراهیم این کار صورت بگیرد.
وی اظهار می کند: ابراهیم در زمان حیات به ذهنش خطور نمی کرد که روزی این اتفاق تلخ در زندگی اش رخ دهد و گمان نمی کنم که نظری راجع به اهدا داشته اند و کارت اهدای عضو نیز نداشته است.
عموی ابراهیم بیان می کند: ما با خانواده ای که اعضای ابراهیم به آنها هدیه داده شد ارتباطی برقرار نکردیم گرچه ما خواهان ارتباط با آنها بودیم اما شرایط فراهم نشد و اینکار به صورت ناشناخته انجام گرفت.
وی در خصوص حس و حالشان می گوید: آرزو می کنم هیچ خانواده ای شاهد این اتفاق تلخ و درگیر آن نباشد، زیرا شرایط و تصمیم بسیار سختی است و سخت تر از آن این است که بدون آمادگی قبلی صورت می گیرد.
کهورزاده تصریح می کند: من به جرأت می گویم زمانی که ما این تصمیم را گرفتیم و قرار شد که اعضای پیکر ابراهیم اهدا شود، شب سختی را گذراندیم و روحمان درگیر این موضوع بود زیرا فردای آن روز قرار بود که تیم تجزیه از شیراز به بندرعباس بیایند و پیکر او تجزیه شود.
وی ادامه می دهد: پشیمانی برای اعضای اهدا شده معنی نداشت، این تصمیم گرفته شده بود و می دانستیم که علاوه بر آرامش ما روح ابراهیم نیز در آرامش خواهد بود.
عموی ابراهیم عنوان می کند: پیشنهادی راجع به اهدای عضو مطرح شد که مورد برسی ما قرار گرفت و نتیجه این شد که ما پی بردیم که می توانیم با اهدای اعضای ابراهیم جان انسان های دیگر را نجات دهیم و قطعا روح ابراهیم نیز راضی و خشنود است.
عموی ابراهیم در خصوص ترس از حرف مردم می افزاید: ترسی از حرف مردم و مورد قضاوت قرار گرفتن وجود نداشت این کار برای مادر ابراهیم کمی سخت بود اما در آخر متقاعد شد که اعضا را اهدا کند.
وی خاطر نشان می کند: شاید در روزهای اول کمی تردید در وجودمان بود اما امروز قلبا رضایت داریم و خوشحال هستیم که این کار را انجام داده ایم. اگر فرهنگ سازی شود که زمانی خدایی ناکرده چنین حادثه ای برای خانواده ای اتفاق افتاد، به اهدای عضو رضایت دهند. چه اندازه زیباست که انسانی را به زندگی برگردانیم.
گزارش: سودابه امامی