خبرگزاری کار ایران

علیرضا شفقی‌نژاد:

اگر در موسیقی پولی بود؛ باید قصرهایی از محمد نوری و حسین سرشار جا می‌ماند

اگر در موسیقی پولی بود؛ باید قصرهایی از محمد نوری و حسین سرشار جا می‌ماند
کد خبر : ۲۳۰۸۴۶

تدریس موسیقی در ایران برعکس استانداردهای جهانی است. اینجا یک مدرسه موسیقی و ده‌ها دانشکده موسیقی داریم درحالیکه طبق استانداردها باید ده‌ها مدرسه و یک دانشگاه موسیقی داشته باشیم.

ما در کشور مشکلات عمیق فرهنگی داریم که موجب می‌شود بسیاری از مسائل به واسطه این بیماری ضربه بخورد. باید برای درمان این بیماری اقدام شود اما متاسفانه تنها استفاده از مسکن‌های چینی را می‌بینیم که خود باعثشده بیماری‌های اجتماعی‌مان عمیق‌تر شود.

علیرضا شفقی‌نژاد(رهبر گروه کر فیلارمونیک ایران) در گفت‌و‌گو با خبرنگا ایلنا؛ درباره فعالیت‌های خود گفت: هم‌اکنون مشغول تمرینات روتین خود هستیم و احتمالا بهمن ماه در تالار وحدت اجرا خواهیم داشت و رپرتوار اجرایی را هم به زودی منتشر خواهیم کرد.

وی درباره وضعیت موسیقی کرال ایران گفت: اگر بخواهم درباره موسیقی کرال در ایران صحبت کنم، باید بگویم که درواقع ما گروه کری نداریم که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم. متاسفانه بسیاری تعاریف غلط و نامشخصی از گروه کر دارند. تعداد گروه‌های کر بزرگ در ایران به دو یا سه گروه می‌رسد و چند گروه کر کوچک هم داریم اما اکثرا؛ آنسامبل‌ها را هم گروه کر می‌دانند. جالب است که در فراخوان‌های جشنواره‌های موسیقی هم می‌گویند که تعداد اعضای گروه کر از ۸ نفر باشد و این درحالی است که ۸ نفر درواقع‌‌ همان آنسامبل است. گروه کر فیلارمونیک ایران در طول این سال‌ها همیشه با حداقل ۷۰ نفر خواننده به صحنه رفته است و البته بسته به شرایط اجرا‌ها، این تعداد به ۱۲۰ نفر نیز رسیده است.

رهبر برگزیده فستیوال ارمنستان درباره فاصله موسیقی کرال ایران با استانداردهای جهانی گفت: باید پذیرفت که اجراهای کرال در ایران فاصله بسیاری با استانداردهای جهانی دارد. یکی از دلایل اصلی آن هم این است که دوستانی که در این زمینه فعالیت دارند؛ به صورت پروژه‌ای کار می‌کنند. فعالیت‌های پروژه‌ای موجب می‌شود که گروه تمرین مداوم و منسجم نداشته باشد و درنتیجه به صدادهی مناسبی هم نرسد. البته در طول سال‌هایی که گروه ما مشغول فعالیت بوده؛ تلاش کردم تا همیشه گروه تمرینات روتین و منسجم خود را داشته باشد و ما هیچگاه تمرینات خود را متوقف نکردیم.

شفقی‌نژاد درباره ثبات کاری در ایران نیز گفت: به عقیده من نمی‌توان انتظار داشت که فعالیت در گروه کر؛ منجر به درآمدزایی شود. بسیاری از همکاران ما برای اینکه سودای پول درآوردن داشتند؛ در گروه‌های مختلفی مشغول به فعالیت شدند اما در‌‌نهایت آن‌ها هم دیدند که گروه کر؛ محلی برای درآمدزایی و امرار معاش نیست. در گروه من یک قانون کلی و مهم وجود دارد و آن هم این است که هرکسی در گروه من مشغول به فعالیت است؛ حق حضور در گروه‌های دیگر را ندارد. این نکته بسیار مهمی است که متاسفانه عده‌ای آن را رعایت نمی‌کنند. فعالیت در یک گروه مشخص موجب می‌شود تا بازدهی کار‌ها بیشتر شود و کار‌ها منسجم‌تر پیش برود. حضور در چند گروه مختلف ارزش موزیسین را کم می‌کند و متاسفانه وقتی این مسئله را مطرح می‌کنیم؛ عده‌ای برچسب متعصب بودن به ما می‌زنند.

او ادامه داد: اگر قرار به پول درآوردن باشد؛ گروه ما بیشترین فعالیت را در هر ژانری دارد و قطعا با این پیشینه کاری، من باید میلیاردر می‌بودم. از شاخه‌ای به شاخه دیگر پریدن هیچ نتیجه‌ای جر تضعیف گروه‌ها ندارد. من به تمامی کسانی هم که وارد این حوزه می‌شوند؛ می‌گویم که درکنار فعالیت‌های گروه کر؛ برای امرار معاش راه تدریس وآهنگسازی را در پیش بگیرید. اگر در این زمینه پولی وجود داشت الان باید قصرهایی از محمد نوری و حسین سرشار به‌جا مانده بود.

شفقی‌نژاد به بیان خاطره‌ای از محمد نوری پرداخت و بیان کرد: بعداز یکی از کنسرت‌های محمد نوری؛ دو نفر نزد به عنوان اسپانسر نزد ایشان آمدند و خواستند که برای یک اجرا با او مذاکره کنند. آقای نوری آن‌ها را به گنجه‌ای ارجاع داد و گفت که با او همانگی‌ها را انجام دهند. آن دونفر به آقای گنجه‌ای یک چک سفید امضا دادند و گفتند که هر مبلغی دوست دارد در آن بنویسد. وقتی آقای نوری این مسئله را متوجه شد؛ گفت: هنوز آنقدر ارزان نشدم که بخواهم خودم را بفروشم. این واقعیتی است که ما هنرمندان نباید خودمان را ارزان بفروشیم و محمد نوری می‌تواند الگوی مناسبی برای ما باشد که با وجود تمام محدودیت‌های اقتصادیی که داشت و بر هیچکس پوشیده نیست؛ هیچگاه خود را ارزان نفروخت.

وی درباره شرایط درآمدزایی از موسیقی در ایران گفت: خانه از پای‌بست ویران است. در اینجا همه چیز مقطعی است و حتی نوازندگان ارکستر‌ها هم نمی‌توانند به یک ثبات اقتصادی برای امرار معاش برسند و درنتیجه یک گروه موفق؛ گروهی است که خودگردان باشد و اعضای آنهم به فکر درآمدزایی از طریق آن گروه نباشند.

رهبر گروه کر فیلارمونیک ایران از شرایط اجتماعی کشور نیز انتقاد کرد و گفت: در شرایطی که من به محض خروج از خانه باید با کیسه‌ای در دست مشغول به جمع آوری زباله‌ها از لابه‌لای شمشاد‌ها و روی زمین باشم؛ نمی‌توان انتظار داشت که مردم از اجراهای دوورژاک استقبال کنند. جامعه دچار بیماری‌های عجیبی شده است. ما مشکلات عمیق فرهنگی داریم که موجب می‌شود بسیاری از مسائل به واسطه این بیماری ضربه بخورد. باید برای درمان این بیماری اقدام شود اما متاسفانه تنها استفاده از مسکن‌های چینی را می‌بینیم که بیماری‌های اجتماعی ما را عمیق‌تر هم می‌کند.

شفقی‌نژاد از شرایط تدریس موسیقی در ایران به شدت انتقاد کرد و گفت: متاسفانه ما با فرهنگ تدریس موسیقی آشنا نیستیم. در ایران به اجرای سرود‌ها توسط دانش‌آموزان هم اجرای کرال می‌گویند و فکر می‌کنند که موسیقی تدریس شده است. ما در تمام دنیا می‌بینیم تدریس موسیقی به عنوان محوری‌ترین کار هر سیستمی است چراکه این کار موجب نظم و انسجام می‌شود اما باید پذیرفت که در اینجا فرهنگ کار گروهی به شدت پایین است. برای همه راحت‌تر است که با یک گروه ۱۰ نفری کار کنند تا یک گروه ۱۰۰ نفری؛ زیرا وقتی تعداد اعضا بیشتر شود، هماهنگی و کارگروهی هم سخت‌تر خواهد شد. فعالیت در ارکستر‌ها و جمع‌های موسیقایی در زندگی شخصی آدم‌ها هم تاثیرگذار است.

او ادامه داد: تدریس موسیقی در ایران کاملا برعکس استانداردهای جهانی است. در ایران یک مدرسه موسیقی و ده‌ها دانشکده موسیقی داریم؛ درحالیکه طبق استانداردهای جهانی باید ده‌ها مدرسه و یک دانشگاه موسیقی داشته باشیم. وقتی ۲۰۰ دانش‌آموز موسیقی داشته باشیم؛ چگونه می‌توانیم ۲۰۰۰ دانشجو پذیرش کنیم؟ یا صد‌ها آموزشگاه موسیقی می‌بینیم. آیا به تعداد این آموزشگاه‌ها استاد موسیقی وجود دارد؟ آیا می‌توان انتظار پیشرفت در عرصه موسیقی را داشت؟ نتیجه همهٔ این کار‌ها این است که بدون سنجش و معیار مشخصی، بسیاری وارد دانشگاه‌ها شوند و مدرک بگیرند و با القاب استادی مشغول به فعالیت در عرصه موسیقی شوند.

این رهبر گروه کر به بیان خاطره‌ای از سفرش به فستیوال موسیقی ارمنستان پرداخت و گفت: ما در این سفر به روستای گیومری که فاصله دوساعته با شهر ایروان دارد؛ رفتیم و آنجا صد‌ها مدرسه موسیقی وجود داشت. این باعثشرمساری است که در یک روستا صد‌ها مدرسه موسیقی وجود دارد و در تهران یک مدرسه موسیقی با محدودیت‌های بسیار داریم.

او در پایان گفت: در‌‌نهایت باید دور از حاشیه زندگی کرد. ما باید از موسیقی لذت ببریم و خودمان بتوانیم شرایط را به‌سامان کنیم. من هیچگاه از مسئولان درخواستی نداشتم. فقط کاری به ما نداشته باشند؛ کافی است تا فعالیت‌ها طبق روال پیش برود.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز