دبیر کل خانه پرستار:
لابیها بر درمان اثرگذاشتهاند
در هر صورت وزیر بهداشت تحت تاثیر عوامل و لابیهاست و این گروه ها ایشان را اداره و هدایت می کنند.
در چند سال اخیر پرستاران نسبت به وضعیت نامناسب شغلیشان اعتراض دارند. اعتراضاتی که روز به روز جنس بیان آن تغییر کرده و می کند. از تجمع و اعتراض در بیمارستانها تا تحصن جلوی درب اصلی نهاد ریاست جمهوری و مجلس و نوشتن نامه سرگشاده به رئیس جمهور. اعتراضاتی که گویا مسئولان میشنوند اما واکنشی از سوی آنها پدیدار نمیشود.
هر چقدر صدای پرستاران بلندتر می شود، گویا شنوایی مسئولان در شنیدن این مطالبات نیز کمتر می شود. به طوری که هر دولت برای خود طرحی را تصویب و اجرایی می کند. پرستاران نیز سردرگم طرحهای متعدد دولتهای مختلف طرحها را قبول نمی کنند اما دولت آنها را اجرایی میکند. بنا به گفته مسئولان پیگیریکننده امور پرستاری مسئولان نسبت به مطالبات جامعه پرستاری بی اهمیت هستند و منافع یک بخش خاص را در نظر می گیرند. محمد شریفیمقدم، عضو شورای عالی نظام پرستاری و دبیر کل خانه پرستار در گفت وگو با «ایلنا» وضعیت پرستاری در کشور را بحرانی ارزیابی می کند و معتقد است که در صورت عدم پیگیری مطالبات پرستاری روز به روز شاهد عدم رضایت بیشتر شاغلان این حرفه هستیم که تبعات بسیاری از جمله مهاجرت نیروی متخصص و خانه نشینی نیروهای باتجربه و تخصصی را به دنبال دارد.
در چند سال اخیر شاهد افزایش مطالبات حوزه پرستاری به دلیل طرحها و قوانینی که از سوی وزارت بهداشت تعیین شدهاست، هستیم. عمدهترین مشکلات جامعه پرستاری در چند سال اخیر چه بوده که حل نشده است؟
پرستاری در چند سال اخیر و به خصوص در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد. یکی از مشکلات قدیمی که تاکنون نیز حل نشده است، کمبود نیروی پرستار است که دولت باید در این زمینه به استخدام نیروهای بیشتر بپردازد تا نیروهای بخش پرستاری به حد نصاب برسند. این کمبود به گونهای است که اگر در یک بخش باید ۵ نفر نیرو مشغول به کار باشند ۲ نفر هستند در جایی که باید ۶ نفر باشند ۳ نفر مشغول هستند. در هر صورت میان نگاه مسئولان صنفی جامعه پرستاری با نگاه حاکم بر وزارتخانه تفاوت وجود دارد. وزارت بهداشت راه حل کمبود نیرو را تربیت بهیار و کمک پرستار می داند در حالی که ما معتقدیم که پرستاری حرفه تخصصی است و باید نیرو به اندازه کافی در بیمارستان ها باشد و در کنار آنها نیز بهیاران حضور داشته باشند.
در کشور ما سالانه ۸ هزار پرستار از دانشگاه ها فارغ التحصیل می شوند این در حالی است که کمتر از ۵۰ درصد آنها جذب وزارت بهداشت می شوند. این موضوع بدان معنی است که بقیه افراد بیکار هستند. چرا فردی که حرفه سخت و پرمشقت پرستاری را انتخاب می کند باید بعد از تحصیل بیکار بماند و آنهایی که استخدام می شوند در شرایط سخت مشغول به کار باشند. به دلیل همین سختیها و مشکلات است که امروز ما مهاجرت پرستاران به کشورهای دیگر را شاهد هستیم که هر روز نیز روند صعودی به خود میگیرد. وقتی دولت و وزرات بهداشت به عنوان نهاد متولی امور پرستاران چنین موضوعاتی را پیگیری نکنند چنین مسائلی برای جامعه پرستاری به وجود می آید. یکی دیگر از علت های کمبود پرستار در کشور به زعم من نگاه پزشک سالارانه حاکم بر وزارت بهداشت است. در حال حاضر ۱۸۰ دانشکده پرستاری در کشور وجود دارد. در حالیکه مشکل کمبود پرستار، نشات گرفته از سیاستهای نادرست و اشتباه وزارت بهداشت است و تفکرات پزشک سالارانه ای که در نگه داشت و جذب پرستار مشکل دارد.
آیا آمار مشخصی از میزان مهاجرت پرستاران وجود دارد؟
در سال بیش از ۱۰۰۰ پرستار ایرانی به کشورهای کانادا، حاشیه خلیج فارس و ترکیه مهاجرت می کنند، چون جذابیتهای پرستاری در آن سوی آبها بیشتر است. در حال حاضر وضعیت پرستاری به قدری آشفته و به هم ریخته است که پرستار با ۱۴ سال سابقه کار، ترک شغل می کند و دیگر نمی خواهد شغل پرستاری را ادامه دهد. بسیاری از پرستاران نیز شغل خود را ترک می کنند و خانهنشینی را به کار سخت در بیمارستانها ترجیح میدهند. وقتی کمبود نیرو وجود دارد، کار سخت است و رفاه عمومی برای حرفه پرستاری وجود دارد مسلم است که انگیزه کافی برای ادامه کار وجود ندارد.
یکی دیگر از مشکلات کمبود پرستار ناشی از نبود جذابیتهای در این شغل است. پرستاری در دنیا رتبه سوم مشاغل درآمدزا را دارد در حالیکه ما تازه به فکر احیای کاردانی پرستاری و همچنین پرستار یک ساله و ۶ ماهه هستیم. به همین دلیل است که یک پرستار رنج غربت را تحمل می کند و برای شرایط بهتر شغلی به کبک مهاجرت می کند. به خاطر اینکه این شغل در ایران دیگر جذابیت ندارد. سیستم نیز روز به روز بدتر می شود. در هر صورت هنگامی که در این شغل تخصصی و پرخطر شرایط مناسب برای افراد شاغل وجود نداشته باشد مسلما ترک کار و مهاجرت زیاد می شود.
چرا جاذبههای این شغل کم شده است و مقصر را وزارت بهداشت می دانید؟
در سیستم وزارت بهداشت تصمیم گیر، تصمیم ساز، دستوردهنده یک گروه خاص پزشکان هیات علمی هستند که درصدشان در نظام سلامت کمتر از ۱۰ درصد است اما این درصد کم برای همه تصمیم می گیرند و تصمیمات را براساس نفع خود در نظر میگیرند. بنابراین در یک سیستم دولتی(بیمارستان های دولتی) که همه منابع از آن دولت است و پرستاران بار بیمارستان را بر دوش می کشند، یک پزشک ماهی ۵۰ میلیون می گیرد اما پرستار مثلا۵۰۰ هزار تومان دریافت میکند. این اختلاف در پرداخت تنها در ایران است و در هیچ کجای دنیا وضعیت این گونه نیست. معمولا در میان گروههای پزشکی اختلاف بین یک تا سه برابر است. اما در ایران
این اختلاف بسیار بیشتر است. نگاهی که وزارت بهداشت به پرستاری دارد و آنها را در هیچ زمینه ای مشارکت نمیدهند، باعثمی شود منافع یک گروه خاص تامین شود و به همین دلیل است پرستاران از این شغل فرار میکنند و روز به روز ما شاهد ترک شغل از سوی پرستاران هستیم. بنابراین از یک سو کمبود نیرو و از سوی دیگر نبود جاذبه باعثمی شود نیروی متخصص کم شود و شاهد فشار بر نیروهای شاغل باشیم.
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر مطرح شده این است که ۸۷ درصد پرستاران نسبت به شغل خود رضایت ندارند. این عدم رضایت چه تاثیر در کیفیت مراقبت از بیماران دارد؟
من تاکنون بارها نسبت به آثار زیانبار نارضایتی جامعه پرستاری در حوزه سلامت هشدار داده ام اما متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد. نتایج نظرسنجی از پرستاران کشور، حاکی از این است که نزدیک به ۸۷ درصد آنها از وضعیت شغلی خود راضی نیستند. آمار ۸۷ درصدی نارضایتی از شغل پرستاری نگران کننده است و من فکر می کنم در هیچ صنف و حرفه شغلی، این میزان از نارضایتی شغلی وجود ندارد. البته اگر آمار ۱۰ درصدی پرستارانی که رضایت نسبی از شغل خودشان را دارند، به آمار پرستاران ناراضی اضافه کنیم، وضعیت به مراتب بغرنج تر می شود.
امروز به دلیل کاهش نیرو در بیمارستانها شاهد اضافه کاری اجباری و تحمیلی نیروهای پرستار هستیم. یکی از مولفههای تاثیرگذار در نارضایتی شغلی پرستاران همین موضوع است. اضافه کاریهای تحمیلی بدون درنظر گرفتن خستگی پرستار و تبعات آن بر سلامت بیمار است. این در حالی است که مردم ما از حداقل مراقبتهای پرستاری نیز برخوردار نیستند. در کشور ما حداقلها هم رعایت نمی شود.
قطع امید پرستاران از تحقق مطالبات پرستاری، باعثسرخوردگی و نارضایتی آنها شده است که حاکم شدن چنین شرایطی بر حرفه پرستاری، آثار زیانباری در حوزه سلامت بر جای می گذارد. یکی از بحثهای ما سازمان نظام پرستاری است که در شرایط حاضر که رئیس این سازمان معاون وزیر هم شده است از حقوق پرستاران دفاع نمی کند. خود پرستاران کمیته خودجوش کمیته پیگیری مطالبات را تشکیل داند و خودشان مسائلشان را پیگیری میکنند. با توجه به اعتراضات بسیار زیاد و پیگیریهای صورت گرفته از سوی جامعه پرستاری مشکلات پرستاران همچنان وجود دارد و دلیل آن نیز انحصار طلبی وزارت بهداشت است.
یکی از موضوعاتی که امروز محل اختلاف جامعه پرستاری با وزارت بهداشت است قانون مبتنی بر عملکرد است. اعتراضات بسیاری نیز نسبت به اجرای این قانون صورت گرفته است. راه حلی برای این مشکل پیدا شده است؟
قانون مبتنی برعملکرد یک پرداختی غیرمستمر است که همان طرح کارانه قبلی است چون زیرساختش در کل تبعیض آمیز با پزشکی است مورد اعتراض است در واقع همان اختلاف در پرداخت هاست که پیچیده ترش کردند تا اختلاف پرداخت بین پرستار و پزشک را بپوشانند. در طرح مبتنی برعملکرد ۷ دهم کارانه پرستاران را اضافه کردند اما پزشک را ۴ درصد اضافه کردند. و می گویند اختلاف را کم کردیم. اما چنین چیزی صورت نگرفته است.
این طرح مورد قبول جامعه پرستاری نیست و یک طرح شکست خورده است. وزرات بهداشت برای اینکه طرح تعرفه گذاری نظام پرستاری را اجرا نکند این طرح را ارائه داد و در حال حاضر آن را اجرا کرده است. هر چند بیمارستان ها این طرح را اجرا کردهاند اما مورد قبول جامعه پرستاری نیست. تنها خواسته پرستاران اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری است. که در سال ۱۳۸۶تصویب شده است اما متاسفانه آن را اجرا نمی کنند. در گذشته مشکل دولت برای اجرایی نشدن این قانون مشکل کمبود بودجه بود اما امروز با توجه به اینکه ۱۰ هزار میلیارد به وزارت بهداشت اختصاص داده شده است پرستاران انتظار داشتند که بخشی از این پول به آنها هم اختصاص داده شود اما چنین موضوعی صورت نگرفت.
در چند ماه گذشته پرستاران تجمعات بسیاری داشتید که یکی از آنها تجمع جلوی در ریاست جمهوری و بارها جلوی در مجلس هم بوده است و خواستار پیگیری مطالباتتان شده اید. آیا تاکنون پاسخ مشخصی از سوی دولت و مجلس دریافت کرده اید؟
مشکلی که نظام پرستاری دارد گروه تمامیتخواهی است که در لایه لایه حاکمیت نفوذ دارد. ما از ۴ قسمت بازرسی ویژه، اداره کل ارتباطات مردمی و مشاور عالی و مرکز استراتژیک نهاد ریاست جمهوری ارتباط برقرار کردیم و قاعدتا رئیس جمهور باید از مشکل پرستاران با خبر میشد اما لابیهایی که وجود دارد کار ما را خنثی می کند. بنابراین توجیهات و نظرات ما نیز خواسته نمی شود. از آنجایی که سیستم دولت بسته است پیگیری هم صورت نمیگیرد. بنابراین روز به روز شاهد افزایش و رادیکالتر شدن تجمعات پرستاری هستیم. اوایل سال در تجمع جلوی مجلس حدود ۵۰ نفر حضور داشتند. اما تعداد معترضان در آبان ماه به ۳۰۰ نفر، در تجمع جلوی در نهاد ریاست جمهوری ۷۰۰ نفر شدند و در روز یکشنبه که تجمعی جلوی مجلس داشتیم تعداد ۳ هزار نفر شد.
وزیر بهداشت دولت یازدهم یکی از چهرههای مطرح امروز در رسانهها و در میان مردم است. ایشان با پیگیری مسائل مختلف بهداشت و درمان توانسته سطحی از رضایت را ایجاد کند. با توجه به اینکه جناب هاشمی چنین عملکردی از خود بروز داده است آیا نتوانسته مسائل جامعه پرستاری را دنبال کند و کانالها و لابیهایی شکل گرفته در وزارت بهداشت را از بین ببرد؟
در هر صورت ایشان تحت تاثیر آن عوامل هستند و این گروه ها ایشان را اداره و هدایت می کنند. در هر صورت هر مدیری براساس اطلاعات که بهش داده می شود، کار می کند. در هر صورت قضاوت ایشان نیز براساس اطلاعات یک طرفه و از یک گروه خاص است. بنابراین وزیر هم همین اطلاعات را به رئیس جمهور ارائه میکند. بنابراین مشخص نمی شود که از بودجه ۱۰ هزار میلیادری چه میزانی به کدام بخش اختصاص داده می شود. بنابراین برخی موارد این گونه به نظر می رسد که جامعه پرستاری زیاده خواه است. بدن اینکه بدانند پرستار چه می گوید.