میلاد النبی، هفتهای برای وحدت؛
از پیشنهاد آیتالله منتظری تا حرمت سب صحابه
آن کسی که ندای تفرقه بین شیعه و سنی را سر میدهد و به بهانه مذهب، میخواهد وحدت ملی را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنی، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند.
اسلام دین وحدت و نفی اختلاف است؛ بزرگترین حربه و سلاح دشمنان این دین مبین، از ابتدای آغاز رسالت پیامبر تاکنون، تفرقهافکنی بوده است. حال آنکه آیاتی از کلامالله و احادیثبسیاری از رسول اکرم(ص) بر ضرورت حفظ همدلی میان مسلمانان تاکید دارند.
به گزارش ایلنا، بیگمان عصر و قرن حاضر جزو بیشترین دورههای تلاش و فعالیت مخالفان وحدت مذاهب و فرق اسلامی بوده است. آنپه در پی میآید، اشارهای به روایت اهل تسنن به ولادت محمد بن عبدالله صلى الله علیه وسلم در دوازدهم ربیعالاول، تاریخچه هفته وحدت، حکم شرعی توهینکنندگان به مقدسات اهل سنت و همچنین بررسی وضعیت برگزاری جشنهای میلاد در دیگر جوامع است.
هفتهای برای وحدت
فاصله زمانی میان ۱۲ ربیعالاول که سالگرد ولادت پیامبر اسلام(بنا بر روایات اهل سنت) تا ۱۷ ربیع الاول(سالگرد ولادت بنا بر روایات شیعه) به پیشنهاد آیت الله حسینعلی منتظری و حمایت امام خمینی(ره) به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است.
طی این اقدام، مسألهای که شاید میتوانست عاملی برای تشدید اختلافات میان مسلمانان شیعه و سنی باشد، موجب وحدت آفرینی بیشتر میان مسلمانان شد. در این راستا سازمانی رسمی نیز با نام مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی رسما در حال فعالیت هست و هر ساله در هفته وحدت، کنفرانسهای بین المللی وحدت اسلامی را برگزار میکند.
در این کنفرانسها، علمای بزرگ از کشورهای مختلف دور هم جمع میشوند. همواره از رهبر انقلاب گرفته تا همه مسولان تأکید دارند که وحدت میان مسلمانان، باید ایجاد و عوامل تفرقه خشکانده شود. با توجه به تفرقه افکنیهای دشمنان اسلام میان مسلمین، «وحدت اسلامی» مورد تأکید اکثریت علمای سنی و شیعه در این روز قرار دارد.
ارتباط با اهل سنت
در میان شاگردان برجسته آیت الله العظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی و امام خمینی(ره)، آیت الله حسینعلی منتظری علاقمند بود که گام های عملی و موثری را در راه ایجاد وحدت بین فرق اسلامی بردارد. او که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی را در سقز از شهرهای سنی نشین ایران تبعید بود، ارتباط دامنه داری با اهل سنت و به ویژه علمای آنان برقرار میکند و از نزدیک با رفتار و گفتار برادران اهل سنت آشنا می شود.
پس از پیروزی انقلاب، آیت الله منتظری، پیش از آن که عنوانی رسمی و جدید پیدا کند، ابتکار تازه ای را پی میگیرد و با نوشتن نامهای به حجت الاسلام عبدالمجید معادیخواه، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد میدهد ایام پر برکت میلاد مسعود نبی اکرم، پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) که شیعیان و سنیان آن را با دو روایت ذکر کرده اند، به عنوان «هفته وحدت» نامگذاری شود تا زمینه برای رفع اختلاف بین اهالی تشیع و تسنن فراهم شود.
خاطره هاشمی
همچنین آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در بخشی از روزشمار خاطرات خود آورده: «قبل از دستور(جلسه مجلس) صحبت کوتاهی درباره پیشنهاد هفته وحدت از طرف آقای منتظری، کردم».
آیتالله منتظری خود در این ارتباط آورده: «هفته وحدت» به خاطر این بود که ما میدیدیم در خارج(از کشور) مساله شیعه و سنی را علیه انقلاب ایران مطرح میکنند و در تلاشند که انقلاب اسلامی را از جهان اسلام جدا کنند، از طرف دیگر در ایران ما حدود شش - هفت میلیون سنی مذهب در کردستان و بلوچستان و ترکمن صحرا و جاهای دیگر داریم، من با این کار میخواستم یک ارتباط و الفتی بین شیعه و سنی ایجاد کنم و یک جبهه واحدی در برابر کفار و دشمنان اسلام داشته باشیم.
بعد به ذهنم رسید که تولد پیامبر اکرم(ص) نقطه عطف مناسبی است، تولد پیامبر اکرم(ص) را اهل سنت میگویند دوازدهم ربیع الاول است، ما میگوییم هفدهم است؛ البته از علمای ما هم بعضی ها از جمله مرحوم شیخ کلینی(تاریخ) دوازدهم را گفتهاند؛ بالاخره من دیدم این هفته برای این منظور مناسب است که همه مسلمانان در این هفته برای تولد پیامبر اکرم(ص) برنامههای جشن و سرور برگزار کنند و در مجالس یکدیگر شرکت نمایند و این نقطه عطف تاریخی مشترک را مبنای تحکیم وحدت و اتحاد خودشان در برابر کفار قرار دهند، به همین مناسبت این هفته را به عنوان «هفته وحدت» اعلام کردم و در همین رابطه مطالبی را نوشتم و گفتم که در تمام کشورهای اسلامی منعکس شد و خیلی هم اثر مثبتی در هندوستان و پاکستان و افغانستان و لبنان و جاهای دیگر داشت.
مرحوم امام از این پیشنهاد استقبال و حمایت کردند و وزارت خارجه هم در این ارتباط همکاری میکرد، من در سال اول و دوم در این هفته، درسهایم را تعطیل کردم و افرادی از قم به کردستان و ارومیه و جاهای دیگر رفتند و در جلساتی که از طرف اهل سنت ترتیب یافته بود، شرکت کردند. از طرف آنها هم هیاتهایی به قم و تهران آمدند و این رفت و آمدها باعثبرطرف شدن کدورتها و زمینه هماهنگی گسترده تر مسلمانان و شکوه و جلوه بیشتر اسلام میشد.
نامه به معادیخواه
وی به دنبال این هدف، طی نامه ای مسئله را به وزیر ارشاد وقت اعلام کرد:
بسمه تعالی
جناب حجه الاسلام آقای معادیخواه
وزیر محترم ارشاد اسلامی(دامت افاضاته)
همانگونه که توجه دارید، جهان اسلام پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مورد توجه دشمنان دیرینه اسلام و مسلمین و بخصوص شیطان بزرگ آمریکا و صهیونیسم قرار گرفته و هر روز به شکلی کشورهای اسلامی را دچار تفرقه و خصومت میکنند… هم اکنون جهان اسلام با سرعت و با الهام از انقلاب ایران بر اساس حرکت اسلامی و محور رهبری معظم انقلاب حضرت امام خمینی مدظله، درحال تولدی جدید میباشد، از این رو بجاست طبق آیه شریفه «و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب» و سیره پیامبر و ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین، بر خلاف خواسته دشمنان اسلام، به شعائر عظیم اسلام که مورد احترام و قبول
امت بزرگ اسلامی بوده توجهی بیشتر مبذول گردد.
یکی از این شعائر، میلاد پربرکت پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمدبن عبدالله(ص) میباشد، ولی از آنجا که مع الاسف تاریخ این میلاد که در حقیقت آغاز حرکت جدید در تاریخ بشریت بود، از اختلاف مصون نمانده و در بسیاری از کشورهای اسلامی برخلاف آنچه در تاریخ و بین ملتها قطعی است، به جای هفده ربیع الاول، دوازده ربیع الاول را تاریخ میلاد آن حضرت میدانند؛ بسیار مناسب و بجاست که روزهای دوازده الی هفده ربیع الاول را هفته وحدت اعلام داشته تا ضمن هماهنگی با سایر مسلمانان، به خواست الهی با تنظیم برنامههای پرمحتوا در داخل و خارج کشور صدای انقلاب اسلامی ملت ایران را به گوش
جهان محرومین و مستضعفین برسانیم.
توفیق همگان را در این رسالت اسلامی از خدای بزرگ مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمه الله
۶/۹ / ۱۳۶۰
حسینعلی منتظری
لزوم وحدت اسلامی
وحدت امت اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در همین رابطه، تاکیدات فراوانی در آیات و روایات بر حفظ وحدت و اجتناب از تفرقه از سوی خداوند متعال و همچنین پیامبر اسلام به مسلمانان شده است.
سوره مبارکه روم، آیات ۳۱ و ۳۲: «… وَلَا تَکونُوا مِنَ الْمُشْرِکینَ؛ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکانُوا شِیعًا کلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیهِمْ فَرِحُونَ»؛
معنی آیه: … و از مشرکان نباشید؛ کسانی که در دین خود تفرقه ایجاد کردند و به دسته ها و گروهها تقسیم شدند و هر گروهی به آنچه نزد آنهاست، دل خوشند.
سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۰: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ»؛
معنی آیه: مؤمنان، برادر یکدیگرند. پس میان دو برادر خود صلح و آشتی برقرار سازید و تقوای الهی پیشه کنید تا مشمول رحمت او شوید.
سوره مبارکه آل عمران، آیه۱۰۳: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا…»
معنی آیه: و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دل های شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.
پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز بارها بر مسئله حفظ وحدت و حفظ روحیه برادری، تاکید فراوان داشتهاند:
انسان مسلمان، پس از به دست آوردن اسلام، سودی بهتر از برادری که برای خدا به دست می آورد، کسب نکرده است(میزان الحکمة، ح ۱۷۹).
اختلاف نکنید! پس همانا کسانی که پیش از شما اختلاف کردند، هلاک شدند(کنزالعمال، ح ۸۹۴).
جماعت(وحدت)، مایه رحمت و تفرقه، موجب عذاب است(نهج الفصاحه، ح ۱۳۲۳).
دست خدا بر سر جماعت است(نهج الفصاحه، ح ۳۲۱۱).
مسلمانان با هم برادرند. هیچ کس بر دیگری برتری ندارد؛ جز با پرهیزکاری(نهج الفصاحه، ح ۳۱۱۲).
مسلمان، برادر مسلمان است. در کنار هم از آب و درخت استفاده می کنند و در برابر فتنه یاور هم هستند(کنزالعمال، ح ۷۴۶).
سه چیز است که از آنها بر امت خود می ترسم: گمراهی پس از شناخت، سردرگمیهای ناشی از فتنهها و شکمبارگی و شهوترانی(میزان الحکمة، ح ۷۶۲).
سهم شیطان
امام علی(ع)، امام حسین(ع) و امام باقر(ع) در همین زمینه میفرمایند:
بپرهیز از جدایی؛ که افراد تنها و جدا، سهم شیطان هستند(ترجمه و شرح غررالحکم و دررالکلم، باب الفرقه، ح ۲).
برآنچه طناب جماعت بر آن گره خورده و رکنهای اطاعت بر آن بنا شده، ملازمت کنید(بحارالانوار، ج ۳۴، ص ۲۲۶).
از تفرقه و جدایی بپرهیزید! پس هرگاه در جایی فرود آمدید، همگی فرود آیید و هرگاه کوچ کردید، با هم کوچ کنید!(نهج البلاغه، وصیت ۱۱).
ملازم جماعت باشید و از جدایی و اختلاف بپرهیزید!(شرح غررالحکم و دررالکلم، ج ۲، ص ۲۴۰).
امام حسین(ع): ای بندگان خدا! از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید و به سوی فتنه و جدایی و جنگ شتاب نکنید! پس همانا در فتنه، مردان هلاک می شوند و خونها ریخته می شود و مالها غصب میشود(شرح غررالحکم و دررالکلم، ج ۴۴، ص ۳۳۶).
امام باقر(ع): همانا خداوند بزرگ میدانست ایشان جدا خواهند شد پس از پیامبرشان، اختلاف میکنند. پس ایشان را از تفرقه و جدایی نهی کرد، همانگونه که پیشینیان ایشان را نهی کرده بود. پس ایشان را به اجتماع امر کرد(فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج ۱، ص ۳۳۶).
موانع ایجاد وحدت
موانعی که در ایجاد وحدت مسلمانان وجود دارد را میتوان به دو گروه درونی و بیرونی تقسیم کرد.
الف) موانع درونی که اغلب، از درون جامعه اسلامی بر فرآیند وحدت اثرگذارند و مهم ترین آنها عبارتند از:
۱. خودباختگی و نبود اعتماد به نفس:امروزه مسلمانان، نقطه اصلی اتکای خود را گم کرده اند و با روبه رو شدن با پدیده ای به نام مدرنیسم، در دایره هستی احساس سرگردانی می کنند.
۲. ناسیونالیسم مدرن:امروزه مردم هر کشور، خود را برتر از همه می دانند و همه امکانات و منافع را برای خود می خواهند و به دیگر کشورهای اسلامی به دید رقیب می نگرند. اگرچه در گذشته نیز ملیگرایی وجود داشته، ولی مسلمانان دیروز با وجود وابستگی به یک سرزمین یا کشور، خود را جزئی از پیکره عظیم امت اسلامی می دانستند.
در حقیقت، وطندوستی تابع مسئله کلیتری به نام «امت اسلامی» است. ناسیونالیسم جدید، موجب بروز نزاع میان کشورهای همسایه و در نتیجه، فروش تسلیحات کارخانهای اسلحهسازی کشورهای قدرتمند میشود. این نوع «ملی گرایی»، ماهیت «اخوت اسلامی» را تضعیف می کند و به «امت اسلامی» آسیب میرساند.
۳. انحطاط فکری، فرهنگی و علمی و همچنین حضور عوامل استعمار:این امر سبب می شود استبداد و هرج و مرج بروز یابد و اندیشه اتحاد اسلامی به آرزویی محال تبدیل شود.
۴. تعصب گرایی کور مذهبی:تعصب بیجا، مسلمانان را از کوشش برای نزدیک ساختن دیدگاهایشان به یکدیگر باز میدارد و آنان را از هم دور و دورتر میسازد.
۵. جهل و ناآگاهی مسلمانان از مذاهب یکدیگر:این ناآگاهی نیز مشکل مهمی در راه وحدت است؛ زیرا مسلمانان نه تنها به مذهب خود تعصب دارند، بلکه به دنبال آشنایی با دیگر مذاهب نیز نمیروند. آگاهی از ریشههای هر مذهبی، بسیاری از بدبینیها و تعصبهای نابه جا را از بین میبرد.
۶. غفلت از اولویتهای جهان اسلام:این مسئله از مهمترین موانع وحدت به شمار میرود. اگر توجه مسلمانان به مسائل مهم دنیای اسلام مانند فلسطین، افغانستان، لبنان و مانند آن معطوف بود و همه برای حل این مشکلات و مقابله با دشمن میکوشیدند، وحدت اسلامی خود به خود در میان ملتها جریان می یافت.
ب) در کنار موانع درونی، عوامل بیرونی مانع وحدت عبارت است از: تفرقه افکنی استعمار در کشورهای اسلامی و کوشش برای تأمین منافع اقتصادی و سیاسی خود که موجب دامن زدن به اختلاف های مذهبی، فرقه ای و نژادی میان مسلمانان و ازهم گسیختگی جوامع اسلامی شده است.
امروزه دشمنان اسلام به شیوه های گوناگون می کوشند به اختلاف های شیعه و سنی دامن بزنند و آن را زنده نگه دارند. آنان اختلافهای جزئی میان شیعه و سنی را به صورت گسترده پوشش می دهند تا اختلاف ها را تشدید کنند.
تنها کشوری که تعطیل نیست
به جز سلفیها(وهابیهای عربستان سعودی) که معتقدند که مراسم میلاد پیامبر اسلام بدعت است و آنرا حرام میدانند، بقیه اهل سنت در طول تاریخ و تاکنون مراسم میلاد پیامبر را نیک میشمارند و بسیاری از علمای اهل سنت(مانند ابن اثیر، ابن جوزی، سخاوی و ابن کثیر) کتابهایی ویژه میلاد پیامبر نگاشتهاند و حتی معتقدند «مستحب بودن روزه دوشنبهها» به خاطر یادبود میلاد پیامبر است؛ از میان کشورهای اسلامی، تنها کشوری که در آن میلاد پیامبر تعطیل نیست، عربستان است.
روایت اهل تسنن
درباره تاریخ دقیق تولد نبی اکرم(ص) چند روز در منابع مختلف ذکر شده است که از میان همه معتبر تر می توان به دو روز زیر اشاره کرد:
۱ - نهم ربیع الاول
۲ - دوازدهم ربیع الاول
روایت دوم البته مشهورترین است و مسلمانان زیادی این روز را سالروز میلاد با سعادت سرور کائنات، محمد(ٌص) میدانند؛ ولی با توجه به این که تولد نبی اکرم(ص) در روز دوشنبه بوده و منابع بر این نظر اتفاق دارند، برخی علما و ریاضیدانان جدید، روز نهم ربیع الاول را نیز سال روز میلاد نبی اکرم دانستهاند.
محمود باشا، مهندس و ریاضیدان مصری این مطلب را تحقیق کرده و شیخ محمد خضری بیک در کتاب نورالیقین فی سیره سیدالمرسلین(کتاب درسی حوزههای علمیه اهل سنت) و علامه صفی الرحمان مبارک فوری در کتاب الرحیق المختوم، همین قول را نوشته و تایید کردهاند.
البته تعیین تاریخ دقیق چنین روزهایی ممکن است زیاد مهم نباشد و ممکن است هدف بزرگتر این باشد که این روز را وسیلهای برای ذکر نام مبارک و توصیف صفات و اخلاق و جان نثاریها و زحمات آن بزرگوار باشد.
ولی با توجه به اینکه چنین مراسی در صدر اسلام و بین سلف صالح نبوده، اکنون سوال این جاست که آیا برگزاری و گرامیداشت چنین روزهایی جایز است یا نیست؟
برخی مانند علمای حنبلی، محافل میلاد پیامبر اکرم(ص) را بدعت در دین میدانند که سلف آنرا انجام نمیدادند ولی علمایی از اهل سنت چنین محافلی را جایز میدانند.
لازم به ذکر است که اکثریت علمای اهل سنت، شب دوازدهم ماه ربیع الاول هر سال را گرامی داشته و بعد از نماز مغرب محفل نسبتا با شکوهی در مساجد، حوزههای علمیه، دارالعلوم اسلامی و… برگزار میکنند و این شب را با سرودهایی در وصف نبی اکرم و سخنرانی علما گرامی میدارند.
حرام شرعی
از لازمههای وحدت، احترام به طرف مقابل و توهین نکردن به اعتقادات و یا عقاید دیگران است. متاسفانه برخی هستند که به رغم آیات و روایات مصرحه، همچنان بر طبل تفرقه و دشمنی میان مذاهب میکوبند و کار خویش را با لعابی مذهبی، شرعی جلوه میدهند.
از این روست که آیتالله سید علی خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۸ در اجتماع میدان آزادی مردم سنندج(کردستان) بیان داشتند: «شما نگاه کنید ببینید آن کسانی که میخواهند وحدت ملت ایران را به هم بزنند، کیها هستند؟ بدانید که اینها عوامل دشمنند؛ یا خودشان از متن دشمن دارند حرف میزنند، یا سرانگشت دشمنند؛ برو برگرد ندارد.
آن کسی که ندای تفرقه بین شیعه و سنی را سر میدهد و به بهانه مذهب، میخواهد وحدت ملی را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنی، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهی بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. خیلی از این مردم بیچاره بیخبرِ سلفی و وهّابی که بوسیله دلارهای نفتی تغذیه میشوند تا بروند در اینجا و آنجا عملهای تروریستی انجام بدهند - در عراق یکجور، در افغانستان یکجور، در پاکستان یکجور، در نقاط دیگر یکجور – نمیدانند که مزدور دشمنند.
آن مرد شیعی هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه میکند. من عرض میکنم: عوامل اصلی، دشمنانند. بعضی از این سرانگشتان - هم در بین اهل سنت، هم در بین شیعه - غافلند، نمیدانند و نمیفهمند چکار میکنند؛ نمیدانند برای دشمن دارند کار میکنند.
چند سال قبل از این، در منطقه کُردی، یک عالم روشنبین در نماز جمعه سخنرانی کرد. گمانم قسم خورد - اینجور به ذهنم است، چون سالها گذشته است - گفت واللَّه آن کسانی که میآیند پیش شیعه، بغض و کینه سنی را در دل او وارد میکنند و میروند پیش سنی، بغض و کینه شیعه را در دل او وارد میکنند، اینها نه شیعه هستند، نه سنی؛ نه شیعه را دوست دارند، نه سنی را دوست دارند؛ با اسلام دشمنند.
البته نمیدانند؛ خیلیهاشان نمیفهمند و این مایه تأسف است که چرا نمیفهمند. امروز این جماعت وهّابی و سلفی، شیعه را کافر میداند؛ سنی محب اهل بیت را هم کافر میداند؛ سنىِ پیرو طریقههای عرفانی و قادری را هم کافر میداند! این فکر غلط از کجا سرچشمه میگیرد؟
همه مردم شیعه در سراسر دنیا، مردم سنی شافعی در شمال آفریقا، یا مالکی در کشورهای آفریقائی مرکزی - که اینها محب و دوستدار اهل بیتند؛ طریقههای عرفانی اینها به اهل بیت منتهی میشود - کافرند؛ چرا؟ چون به مرقد حسین بن علی در قاهره احترام میگذارند و مسجد رأسالحسین را مورد تقدیس قرار میدهند؛ به این جهت اینها کافرند!
شیعه که کافر است؛ سنی سقّزی و سنندجی و مریوانی هم اگر با طریقه قادری یا نقشبندی ارتباط داشته باشد، او هم کافر است! این فکر، چه فکری است؟ چرا با این فکر غلط و شوم بین برادران مسلمان اختلاف ایجاد بشود؟ به آن شیعهای هم که از روی نادانی و غفلت، یا گاهی از روی غرض - این را هم سراغ داریم و افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئلهشان مسئله نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند - به مقدسات اهل سنت اهانت میکند، عرض میکنم: رفتار هر دو گروه، حرام شرعی و خلاف قانون است».
همچنین آیت الله خامنه ای در پاسخ به استفتائی که در آن خواسته شده بود تا ایشان نظر خود را درباره «اهانت و استفاده از کلمات تحقیرآمیز و توهین به همسر پیامبر اسلام(ص) ام المومنین حضرت عایشه اعلام کنند» مطرح کردند: اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام[عایشه] حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم - حضرت محمد(ص) - می شود.
ما یکی هستیم
امام(ره) نیز در پیام خود به تاریخ ۲۳ بهمن ۵۷ یعنی یک روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در اوج مسایل متعدد و پیچیده آن روزها، به همین امر اساسی اشاره میکنند:
«ما با مسلمین اهل تسنن یکی هستیم؛ واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم. اگر کسی کلامی بگوید که باعثتفرقه بین ما مسلمانها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانی هستند که میخواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنی اصلًا در کار نیست، ما همه با هم برادریم» صحیفه امام، ج۶، ص۱۳۳.
ایشان در ۲۹ مرداد ۵۸ در پیامی به اهالی کردستان هم چنین می فرمایند:
«عوامل اجانب که منافع خود و اربابانشان را در خطر میبینند، برای تحریک برادران اهل سنت و دامن زدن به برادرکشی، قضیه شیعه و سنی را طرح نموده و میخواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد کنند.
در جمهوری اسلامی همه برادران سنی و شیعه در کنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوی هستند. هر کس خلاف این را تبلیغ کرد، دشمن اسلام و ایران است و برادران کُرد باید این تبلیغات غیر اسلامی را در نطفه خفه کنند» و نیز در جایی ایجاد اختلاف بین اهل سنت و شیعه را جنایت قلمداد می فرمایند: «از جمله جنایتهایی که بدخواهان به اسلام مرتکب شدهاند، ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعی است» همان / ۳۵۱.
نظر قرضاوی
شیخ یوسف عبدالله القرضاوی(عالم دینی عربی - مصری الاصل) رئیس و مؤسس اتحادیه جهانی علمای مسلمان است. او یکی از اصلیترین تئوریسینهای جریان موسوم به الوسطیة و از تربیتشدههای مدرسه حسن البنا و اخوان المسلمین است.
شهرت او بیشتر به سبب کتابها، برنامههای دینی تلویزیونی و موضعگیری علیه برخی از حکام عرب و سران کشورهای غربی است. یوسف القرضاوی شدیداً از خیزش مردم در تونس، مصر، یمن، لیبی و… حمایت کرده است.
وی در ارتباط با جشنهای میلاد پیامبر و ایراد برخی شبهات به برگزاری آنها، اظهار داشته است: گونهای از جشنها هستند که میتوانیم آنها را تایید کنیم و برای مسلمان مفید بدانیم(مانند جشن مولودی) گرچه میدانیم که صحابه(رضوان الله علیهم) نه به مناسبت ولادت پیامبر(ص)، نه به مناسبت هجرت پیامبر(ص) یا غزوه بدر، جشن نمیگرفتند؛ چرا؟
زیرا آنها عملا در این گونه مناسبتها زیستهاند٬ با پیامبر زندگی میکردند٬ پیامبر در درونشان زنده بود و از خاطرهشان یاد وی پاک نمیشد. سعدبنابیوقاص میگوید: همچنانکه قرآن را به فرزندانمان حفظ میکردیم٬ اخبار غزوات(جنگهای پیامبر) را برای آنها روایت میکردیم.
به این صورت که برای آنها نقل میکردند که مثلا در غزوه بدر٬ احد٬ خندق٬ خیبر و… چه اتفاقاتی افتاده است یا در زندگی پیامبر چه رویدادهایی بوده است؛ بنابراین در آن زمان نیازی به یادآوری این رویدادها نداشتهاند.
سپس دورهای پیش آمد که مردم این رویدادها را فراموش کردند و از ذهنشان٬ از عقل و درونشان پاک شد٬ پس مردم نیازمند زنده نگهداشتن این مفاهیم نزد خود و یادآوری این آثار بودند. درست است برخی بدعتها وارد این مراسم شده است.
اما من میگویم ما جشن میگیریم که واقعیات سیره و رسالت را برای مردم یادآوری کنیم. هنگامی که من برای ولادت پیامبر(ص) جشن میگیرم٬ در واقع دارم ولادت رسالت را جشن میگیرم و دارم رسالت و سیره رسول الله(ص) را برای مردم یاد آوری میکنم.
در هجرت نیز این رویداد عظیم و درسهایی که از آن میگیریم٬ برای مردم یادآوری میکنیم٬ تا مردم را به سیره پیامبر(ص) مرتبط سازیم: لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجوالله و الیوم الاخر؛ تا چنانکه صحابه فداکاری کردند، فداکاری کنیم و چنانکه علی(رض) فداکاری کرد، هنگامی که در بستر پیامبر خوابید، چنانکه اسماء فداکاری کرد که هر روز از کوه ثور - آن کوه سخت - بالا میرفت، فداکاری کنیم٬ تا چنانکه پیامبر برای هجرت برنامهریزی کرد٬ ما نیز(برای خود) برنامهریزی کنیم و تا اینکه بر خدای خویش توکل کنیم، چنانکه وی بر خدای خویش توکل کرد.
هنگامی که ابوبکر به او گفت: سوگند به خدا! ای پیامبر! اگر یکی ازآنها جلوی پای خود را بنگرد، ما را خواهد دید. پیامبر در پاسخ فرمود: ای ابوبکر تو درباره دو نفر که خداوند سوم آنها است چه گمانی دارید؟ اندوهگین مباش که خداوند با ماست.
ما به اینگونه درسها نیاز داریم و اینگونه جشنها، یادآوری این مفاهیم است. من معتقدم که این جشن ثمره مثبتی به دنبال دارد که عبارتست از مرتبط ساختن مسلمانان با اسلام و سیره پیامبر(ص) تا الگوی خویش را از آن بگیرند. اما کارهای دیگر جزء این جشن نیست و ما هیچ کسی را در انجام آن کارها تایید نمیکنیم.
آرمین سلیمانی
منابع:
قرآن کریم؛
- پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای؛
- صحیفه نور، جلد ۱۵، صفحه ۴۴۰؛
- کتاب کارنامه و خاطرات آیت الله هاشمی / اوج دفاع – دفتر نشر معارف انقلاب؛
- سایت دکتر یوسف قرضاوی؛
- کتاب خاطرات آیت الله منتظری، جلد اول، صفحه ۵۵۶؛
- میزان الحکمة، ح ۱۷۹؛
- کنزالعمال، ح ۸۹۴؛
- نهج الفصاحه، ح ۱۳۲۳؛
- همان، ح ۳۲۱۱؛
- همان، ح ۳۱۱۲؛
- کنزالعمال، ح ۷۴۶؛
- میزان الحکمة، ح ۷۶۲؛
- حسن المقصد فی عمل المولد.، تألیف: جلال الدین السیوطی، ص۴؛
- السیرة الحلبیة، تألیف: علی بن برهان الدین الحلبی، ۱/۸۳ – ۸۴؛
- أب حسن المقصد فی عمل المولد، تألیف: جلال الدین السیوطی، ص۱۰؛
- السیرة الحلبیة، تألیف: علی بن برهان الدین الحلبی، ۱/۸۳ - ۸۴؛
- شرح ابن عابدین على مولد ابن حجر؛
- پایگاه اهل سنت خراسان / شهرستان خواف - میلاد النبی: محمد عیسی رحیمی؛
- ترجمه و شرح غررالحکم و دررالکلم، باب الفرقه، ح ۲؛
- بحارالانوار، ج ۳۴، ص ۲۲۶؛
- نهج البلاغه، وصیت ۱۱؛
- شرح غررالحکم و دررالکلم، ج ۲، ص ۲۴۰؛
- همان، ج ۴۴، ص ۳۳۶؛
- فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج ۱، ص ۳۳۶؛
- جهان اسلام، نیازمند همبستگی / مصطفی ایزدی؛
- مجله اشارات - بهمن ماه ۱۳۸۹، شماره ۱۴۱.