یک کارشناس ارشد محیط زیست هشدار داد؛
احتمال بازگشت کابوس «میاز» به کرخه
از وقتی که مگس میاز در بدن گوزنها تخم گذاری میکند تا زمان تلف شدن آن نهایتا یک هفته طول میکشد / مگس میاز در داخل زخمهای باز تخم ریزی میکند و چون یک پارازیت اجباری است طعمه آن همین بافت زنده است و تخمهای این مگس هنگامی که به لارو تبدیل میشود از این بافت زنده تغذیه میکند.
ایلنا: ۱۵ خرداد ۹۲، کشف لاشه گوزنی که نیمی از سر آن خورده شده بود آغاز کابوسی بود که گوزن های زرد ایرانی را، که در پارک ملی کرخه به دور هر مزاحم و شکارچی زندگی می کردند، تا سر حد انقراض پیش برد. عامل این کابوس مرگبار طغیان جمعیت یک مگس و علت مرگ گوزن ها بیماری میازیس بود. مگس میاز به تنهایی توانست حداقل ۳۰ گوزن را در کمتر از طول تابستان تلف کند.
اگرچه بسیاری از کارشناسان شرایط جوی و بارندگی های بی موقع در اواخر بهار سال گذشته و خنک شدن هوا در منطقه کرخه خوزستان را عامل طغیان جمعیت مگس میاز می دانند اما یک کارشناس ارشد محیط زیست معتقد است امکان بازگشت مگس میاز وجود دارد و باید هشیار بود.
«فرشاد اسکندری»، کارشناس ارشد محیط زیست که از ابتدا در جریان مرگ و میر گوزن ها زرد ناشی از بیماری میازیس بوده و در منطقه کرخه حضور فعال داشته است در مورد وضعیت این بیماری به ایلنا می گوید: تلفات مگس میاز در میان گوزن زرد ایرانی در پارک ملی کرخه نخستین بار در ۱۵ خرداد ۹۲ مشاهده شد و ما اولین لاشه گوزن را در این زمان مشاهده کردیم. در هنگام حمله مگس میاز به گوزن زرد ظاهر این حیوان کاملا مشخص میکند که وضعیت به چه صورت است و عاملی که این گوزن را به این شکل درآورده یک انگل و یا عفونت و یا بیماری داخلی نیست و عامل خارجی است.
وی ادامه می دهد: چون اولین گوزنی که ما پیدا کردیم تقریبا نیمی از سر آن خورده شده بود. با توجه به اینکه این گوزن در پارک ملی کرخه خوزستان در مجاورت پاسگاه «هلوه» در فضای محصور شده با فنس به مساحت ۲۰۰هکتار نگه داری میشود بنابراین این موجود دشمنی ندارد که آنرا به این وضعیت در آورد. از همین رو با مشاهده اولین لاشه گوزن، دامپزشکی که در منطقه وجود داشت با مشاهده علایم برای اولین بار نظریه حمله مگس میاز را مطرح کرد. تقریبا سه روز بعد گروهی از کارشناسان محیط زیست به محل رفتند وپس از آن به طور قطع مشخص شد که مگس میاز عامل به وجود آمدن وضعیت موجود است.
اسکندری افزود: پس از آنکه مشخص شد چه بر سر گوزنهای زرد آمده، گشتهای کارکنان محیط زیست در منطقه برای بررسی وضعیت سایر گوزنها آغاز شد به طوری که در یک روز لاشه هشت گوزن پیدا شد. البته باید توجه داشت که به دلیل شرایط خاص محیطی پارک ملی کرخه که به صورت بیشه زار است میدان دید بسیار محدود می شود به طوری که شما حتی نمیتوانید فاصله ۵۰ متری خود را به درستی ببینید و این هم به خاطر وجود درختان گز در هم رفته در این نوع جنگلهاست و هم اینکه گوزن زرد از نظر رفتاری حیوانی بسیار گوشه گیر است.
به گفته وی پس از آن تمام پرسنل محیط زیست خوزستان بسیج شدند ودر دوالی سه روز اول تورهایی را در مساحت زیاد پهن کردند ونیروها دراین مساحت زیاد اصطلاحا جرگه کردند به این معنی که گوزنها را به سمت تورها رم دادند تا بتوانیم آنها را زنده گیری کنیم.
این کارشناس ارشد محیط زیست با بیان اینکه در اولین تلاش توانستیم گوزن مادهای را زنده گیری کنیم که یک گوش آن در اثر حمله مگس میاز به طور کامل خورده شده و قسمتی از چشم آن نیز در حال خورده شدن بود اظهار داشت: مکانیزم عمل این مگس به این صورت است که این حشره در داخل زخمهای باز تخم ریزی میکند وچون یک پارازیت اجباری است طعمه آن همین بافت زنده است و تخمهای این مگس هنگامی که به لارو تبدیل میشود از این بافت زنده تغذیه میکند و تغذیه از این بافتها موجب نابودی اندامها و از پای درآمدن تدریجی حیوان میشود.
وی با بیان اینکه نجات حیوانی که مورد حمله مگس میاز قرار میگیرد کار پیچیدهای نیست گفت: نجات این جانور به شیوه فیزیکی انجام میشود به این معنا که پس از زنده گیری این حیوان دارویی به وی تزریق میشود که باعثبیرون زدن کرمها از زخم حیوان میشود وسپس تک تک این کرمها با پنس از داخل زخم بیرون کشیده میشود اما مشکل اینجا بود که زنده گیری این گوزن بسیار مشکل است چون هم پارک ملی کرخه وسیع است و هم گوزن زرد حیوانی بسیار گوشه گیر، شب گرد مخفی کار و بسیار باهوش است.
اسکندری خاطر نشان کرد: در هر صورت تمام این عوامل باعثشد تا تلفات گوزن زرد بالا برود. در مجموع ما بین ۱۳ تا ۱۴ راس گوزن را زنده گیری کردیم که ۲ تا ۳ راس آن به علت شدت جراحات تلف شدند. شدت جراحات در برخی از این حیوانات به حدی بود که برای مثال در یک گوساله گوزن محل زخمی که در ناحیه گردن آن قرار داشت به حدی عمیق بود که نای حیوان بیرون زده بود. یا در نمونه دیگر، گوزن دیگری گوشش چنان خورده شده بود که عمق زخم تا مغز حیوان را سوراخ کرده بود. در برخی موارد نیز پوست سر گوزنها به طور کامل خورده شده بود.
وی با بیان اینکه فرصت ما برای نجات گوزنها کم بود اظهارداشت: از وقتی که مگس میاز در بدن گوزنها تخم گذاری میکند تا زمان تلف شدن آن نهایتا یک هفته طول میکشد. مگس میاز در واقع یک عامل ثانویه است. درواقع به نظر میرسد که این مگس در زخمهایی تخم ریزی میکند که حاصل گزش کنه است. درمنطقه کرخه به علت گرمی هوا " کنه " تا حد زیادی بر روی بدن حیوانات وجود دارد و از آنها تغذیه میکند. پس از تغذیه کنه زخمهایی به جا میماند که این زخمهای کوچک بهترین مکان برای تخم ریزی مگس میاز است. این زخمها بیشتر در منطقه گوش چشم ایجاد میشود اما باید دانست که غیر از کنه بروز برخی از این زخمها اجتناب ناپذیر است برای مثال گوزن های نر در فصلی که با ریزش شاخ مواجه میشوند وشاخهایشان میافتد جای شاخها دچار خارش شده وگوزن شاخهایش را به درخت و یا سنگها میمالد که باعثایجاد زخم در این محلها میشود با توجه به اینکه این مگس در بافت سالم تخم ریزی نمیکند و بیشتر تلفات از ناحیه گوش و چشم است میتوان مطمئن بود که کنه در پیدایش این وضعیت عامل اولیه و مگس عامل ثانویه است.
وی در مورد دلایل طغیان مگس میاز نیز گفت: شخصا در این مورد اطلاعی ندارم اما طبق اطلاعاتی که در مطالعات مقدماتی که برای نجات گوزنها داشتیم، به دست آمد گفته میشود که یکبار دیگر در سال ۷۴ نیز این واقعه اتفاق افتاده است و جمعیت مگس میاز طغیان کرده است. یکی از دلایل آن تغییرات آب و هوایی است چون در سال ۹۲ یک بارندگی شدید در خرداد ماه اتفاق افتاد و اواخر اردیبهشت ماه نیز بارانهای سیل آسا موجب طغیان رود کرخه شد و بسیاری از مسائل را سبب شد. این باران عجیب و غریب در فصلی نامناسب رخ داد و مردم و مسولان محلی معتقدند این باران و خنک ماندن هوا ناشی از بارشها و رطوبت بالا عامل طغیان جمعیت این مگسهاست البته برخی کم شدن آب کرخه و خشک شدن بسیاری از زمینهای اطراف رودخانه را زمینه فعالیت مگسهای میاز میدانند.
این کارشناس با بیان اینکه کمابیش دامداران محلی نیز با مگس میاز مواجه هستند گفت: در زمانی که با طغیان مگس میاز روبرو شدیم چند نفر از گله داران محلی نیز با این مشکل مواجه بودند اما دامداران مانند گاومیش داران چون هر روز دامهایشان را مشاهده میکنند به محض مشاهده زخم محل زخم را با گازویئل شستشو داده و کرمها که امکان تنفس ندارند از محل زخم بیرون زده وبه صورت دستی خارج میشوند.
اسکندری در مورد آمار نهایی تلفات حاصل از مگس میاز نیز اظهار داشت: به علت سخت بودن رصد کامل گوزنها تعداد تلفات بسیار سخت و مشکل است چون تنها راه ما برای پیدا کردن جسدها به خاطر بوی تعفن لاشه آنها بود و بسیاری از لاشهها چون در محلهای دور از دسترس بودند اثری از آنها پیدا نمیشد ولی در عین حال طبق آخرین سرشماری در سال ۹۱ بین ۷۰ تا ۸۰ رای گوزن زرد در پارک ملی کرخه وجود داشته است. حال اگر فرض کنیم ۲۰راس گوساله در سال ۹۲ از طریق زاد و ولد به تعداد آنها اضافه شود شاید تا قبل از حمله مگس میاز در حالت خوشبینانه، ۱۰۰راس گوزن وجود داشته باشد البته هنوز به طور کم و اندک گوزن در منطقه دیده میشود و میتوان امیدوار بود با وجود ۷ یا ۸ گوزنی که در مرحله زنده گیری نجات یافتند حداکثر بیش از ۲۰ تا ۳۰ راس گوزن در منطقه باقی نمانده باشد.
وی با هشدار مبنی بر اینکه امکان بازگشت مگس میاز وجود دارد گفت: در حال حاضر منتظر گرم شدن هوا هستیم و همه در آماده باش هستند و گوزنها به طور مرتب با دوربین رصد میشوند تا در صورت مشاهده سریعا اقدام کنیم.
وی در مورد موارد مشابه از این دست نیز گفت: در یک مقاله خواندم که مورد مشابهی در لیبی اتفاق افتاده و در آنجا نیز اقدام موثری انجام نشده از ان به عنوان فاجعه نامبرده شده بود. مطمئن باشید اگر در منطقهای غیر از منطقه کرخه این اتفاق میافتاد و تمام پرسنل بسیج نمیشدند مسلما تلفات از این بیشتر بود.
این کارشناس ارشد محیط زیست در مورد راه های پیشگیری از بروز طغیان مگس میاز نیز گفت: برخی حشرهشناسان گفتهاند که میتوان جمعیت مگس میاز را با تله کنترل کرد ولی این نیز کارایی صد در صد ندارد و امیدواریم تغییرات آب و هوایی به گونهای رقم بخورد که مگس میاز حداقل قدرت زاد و ولد را در منطقه داشته باشد.