مرکز پژوهشهای مجلس بررسی کرد؛
ازدواج موقت و تأثیر آن بر تعدیل روابط نامشروع جنسی در جامعه
همه اینها سبب میشوند که ازدواج دائم صورت نگیرد و اگر صورت گرفت دوام نیاورد و منجر به طلاق شود. پس چارهای نیست جز اینکه برای جلوگیری از شیوع روابط جنسی نامشروع و بروز فاجعه طلاق تا فراهم شدن شرایط زندگی و ازدواج دائم به ازدواج موقت روی آورد.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی موضوع ازدواج موقت و تأثیر آن بر تعدیل روابط نامشروع جنسی را بررسی کرد.
به گزارش ایلنا، دفتر مطالعات حقوقی این مرکز با بیان این مطلب که نیاز جنسی از جمله نیازهای مهم بشری است که عدم پاسخگویی یا پاسخگویی نادرست به آن موجب مفاسد روانی، اخلاقی و اجتماعی بسیاری میشود، افزود: دین اسلام به منظور پاسخ صحیح به این نیاز، ازدواج موقت را در کنار ازدواج دائم تجویز کرده که مورد تأیید عقل و خردمندان صلاحجو نیز قرار گرفته و در زمان پیامبر اسلام(ص) نیز به آن عمل شده است.
این نوع ازدواج اگر بر خلاف تبلیغات گستردهای که مروجان آزادی جنسی علیه آن به راه انداختهاند، به درستی در باور مردم مستقر و در جامعه ساماندهی شود راه بسیار خوبی است که نیاز جنسی و حتی عاطفی زن و مرد نسبت به یکدیگر را پاسخ میدهد و در سلامت جامعه در زمینه روابط جنسی نیز مؤثر است.
این گزارش میافزاید: از جمله مسائل اختلافی میان شیعه و اهل سنت مسئله ازدواج موقت(متعه، نکاح منقطع) است. این مسئله از دیرباز در تمام کتب روایی، فقهی و تفسیری معرکه آرا بوده است، لذا به جرئت میتوان گفت هیچ بعد خرد و کلانی از آن نادیده و ناگفته نمانده تا نیاز باشد رسالهای جدید درباره آن ساخته و پرداخته شود.
البته ازدواج موقت زمانی میتواند عاملی در کنترل فحشای جنسی باشد که به عنوان یک راه حل مورد قبول فعالان این عرصه قرار گیرد. این در حالی است که طی یک نظرسنجی ۸۲ درصد از جوانان مجرد با آن مخالفت کرده و تنها ۱۰ درصد موافق آن بودهاند البته مخالفان راهحلی منطقی و جایگزینی برای آن ارائه ندادهاند.
در ادامه این گزارش مزایای ازدواج موقت به این شرح برشمرده شده است:
۱ - به لحاظ مباحثنظری، اسلام دین جاویدان و جهانی است، جاودانگی دین مقتضی آن است که در هر زمان پاسخگوی نیازهای بشر در هر زمینهای باشد. شکی نیست که یکی از نیازهای طبیعی بشر نیاز جنسی است که به حکم عقل و شرع باید از طریق مشروع(صالح و سازگار با فطرت بشر) به آن پاسخ داده شود. راههای پیشنهادی شرع، ازدواج و ملک یمین است و هر راهی جز این دو از نظر شرع ممنوع است. ملک یمین در این زمان موضوعیت ندارد، پس میماند ازدواج و ازدواج نیز چنانکه گذشت اعم است از دائم و موقت.
۲ - به دلائل متعددی، امروزه پاسخ به نیاز لجام گسیخته جنسی از طریق ازدواج دائم، با مشکلاتی مواجه است و زمینه این قسم ازدواج به دلیل مخارج سنگین، مهریه سنگین، احساس اسارت زن و مرد به جهت پایبند شدن آنها به خانه و خانواده وسلب آزادیهای پیش از ازدواج، تقبل هزینه زندگی(نفقه) که با پیدایش فرزندان رو به ازدیاد میگذارد، نبودن شغل و درآمد کافی به طوری که با درآمد حاصل از یک شیفت کار زندگی نمیچرخد، بالا بودن سطح توقعات زوجین ازیکدیگر در خرج کردن و مهمانی دادن و چنین و چنان بودن، عدم حمایت والدین از آنها به دلیل ناتوانی یا کمرنگ شدن این سنت در جامعه، تمایل زوجین به استقلال در تصمیمگیری و سکونت مجزا از پدر و مادر که سبب بالارفتن قیمت مسکن و اجاره بهای آن شده و فراهم نیست و نشان می دهد این سنت حسنه کاری سخت شده است.
همه اینها سبب میشوند که ازدواج دائم صورت نگیرد و اگر صورت گرفت دوام نیاورد و منجر به طلاق شود. پس چارهای نیست جز اینکه برای جلوگیری از شیوع روابط جنسی نامشروع و بروز فاجعه طلاق تا فراهم شدن شرایط زندگی و ازدواج دائم به ازدواج موقت روی آورد.
۳ - اکنون که ازدواج دائم مشکل شده است اگر جایگزین صحیحی نداشته باشد نیاز جنسی، افراد را به طرق دیگری از جمله خودارضایی، هم جنس گرایی، روابط جنسی نامشروع یا زنا و تعدیات جنسی سوق میدهد. این شیوه نیز که افراد با روزه گرفتن و ورزش و حتی استفاده از دارو یا عمل جراحی غریزه جنسی خود را کنترل کنند نیز کمتر اتفاق میافتد راه خلاصی از همه این عوارض منفی استفاده از ازدواج موقت است.
۴ - با فرض رایج شدن ازدواج موقت در شرایط کنونی، علاوه بر آزاد شدن روح انسان از فشارهای جنسی و آماده شدن افراد برای پرداختن به امور دیگر:
الف) آمار طلاق نیز کاهش مییابد. زیرا بدون شک همه افراد اعم از زن و مرد، به لحاظ تربیتی آمادگی وارد شدن به زندگی مشترک را ندارند، لکن این مسئله برای والدین قابل تحمل نیست که بپذیرند فرزندشان به لحاظ جسمی یا روحی و اخلاقی و تربیتی برای زندگی مشترک آمادگی ندارد؛ چون در مرحله اول فکر میکنند اشکال متوجه خود آنان است، حال آنکه ممکن است چندان ربطی به آنها نداشته باشد، از این رو مصرانه تلاش میکنند دختر یا پسر خود را مزدوج کنند، به ویژه دختران را؛ زیرا هنوز برابر قانون و حاکمیت فرهنگ سنتی فکر میکنند دختران باید توسط شوهرانشان اداره شوند، همچنین واقعیات جامعه ایرانی حداقل در محیطهای شهری این گونه نیستند و آمار روزافزون دختران شاغل شاهد آن است.
ب) آمار رفتارها و روابط جنسی نامشروع و تعدیات جنسی کاهش مییابد، چون وقتی افراد بتوانند به سهولت و بدون تبعات منفی نیاز جنسیشان را تأمین کنند به سوی راههای مفسد و پرخطر نمیروند.
۵ - با فرض مشکل بودن ازدواج دائم و قابل قبول نبودن ازدواج موقت، آمار افرادی که آمادگی تشکیل زندگی مشترک ندارند و به دلیل تقیدات مذهبی و اخلاقی به راههای انحرافی نیز نمیروند و نمیتوانند به نیازهای جنسی و عاطفیشان از طریق مشروع پاسخ گویند، سال به سال افزایش مییابد. ظاهراً در سال ۱۳۸۸ برابر آمارهای موجود «۹ میلیون پسر و ۸ میلیون دختر آماده ازدواج(بین ۲۰-۲۹ سال) وجود داشته که در حال حاضر احتمالاً بیشتر شده است». آمار «مردان ازدواج نکرده در سال ۱۳۹۰ به ۱۳ میلیون و ۱۳۰ هزار و ۹۷۰ نفر رسیده است».
همچنین با جمعیت رو به فزونی زنان طلاق گرفته و بیوه که اقدام مجدد نداشتهاند مواجهیم که وضعیت روانی و معیشتی آنها نگران کننده است. در سال ۱۳۸۸ «حدود ۶ میلیون زن مطلقه در کشور وجود داشته» که قطعاً بر تعدادشان افزوده شده است و نیز «یک ونیم میلیون» زن بیوه(شوهر مرده) در جامعه وجود دارند که به سبب تلقی منفی در مورد ازدواج موقت حاضر به این اقدام نیستند، در حالی که رسیدگی به افراد آسیبدیده و تأمین مادی زنان فاقد همسر و سرپرست در هر سنی که باشند، لازم است.
با ازدواج موقت ممکن است بخشی از این دسته زنان تحت سرپرستی و تأمین مادی مردان متمکن قرار گیرند و بخشی از ثروت جامعه در محل مناسب صرف شود.
در مقابل کسانی که نسبت به ازدواج موقت نظر مثبت دارند، گروهی به دلایلی با موجودیت آن در ساختار قانونی و حقوقی کشور مخالفاند و از این رو جایگاهی برای آن در حل بحران جنسی قائل نیستند.