به بهانه روز خبرنگار؛
کاغذ سیاه می کنیم و دلمان خوش است
این روزها حال و روز اهالی رسانه خوب نیست؛ ناامنی شغلی بیداد می کند؛ معیشت اهل قلم در این ایام سخت؛ سخت تر شده! آیا از حال و احوال هم خبر داریم؟
اول سلام به اهل قلم؛ صاحبان اندیشه و تفکر و راویان حق و حقیقت!
سلام و درود به آنانی که پیشکسوت هستند و حق استادی به گردن ما دارند و رحمت خدا بر آنانی که در جمع ما نیستند و به دیار باقی شتافته اند؛ سلام بر پدر مرحومم؛ مرد اخلاق رسانه؛ فرامرز درخشنده!
به قلم سوگند خورده ایم که به جزحق و حقیقت چیزی ننویسیم؛ چشم وگوش جامعه باشیم! ناظران بی طرف باشیم و... آیا اینگونه ایم؟
این روزها حال و روز اهالی رسانه خوب نیست؛ ناامنی شغلی بیداد می کند؛ معیشت اهل قلم در این ایام سخت؛ سخت تر شده! آیا از حال و احوال هم خبر داریم؟
این روزها حال صنعت خوش نیست؛ صنعت گردشگری در کماست؛ کشاورزی مازندران محلی از اعراب ندارد؛ جنگل و دشت و کوه ها به کار نمی آیند و مسئولان محترم مدام ازپیشرفت وتوسعه خبرمی دهند وما باید منعکس کنیم؛ آخر خبرنگاریم! وظیفه ما انعکاس رخدادهاست!
17 مرداد؛ روزی است به نام خبرنگار تا همه بدانند که این جماعت چقدر اهمیت دارند و چه جایگاهی در جامعه دارند و ما خودمان می دانیم در چه جایگاهی هستیم!!
این روزها حال و روز رسانه ای ها خوش نیست و چه انتظاری داریم از این جماعت!
یک روزی پدر مرحومم می گفت: آنهایی که شغل خبرنگاری را انتخاب می کنند؛ باید سختی ها و مرارت های این کار را به جان بپذیرند و جان سخت باشند!
و من امروز در بیستمین ماه هجرت ناباوارانه و تلخ پدرم باور دارم که خبرنگاری بسیار سخت و طاقت فرساست!
بیاییم روز خبرنگار را بهانه کنیم و نگاهی به گذشته بیاندازیم و آینده را رصد نماییم!
وظیفه امان به عنوان یک روزنامه نگار چیست؟ کاغذ سیاه کردن و نوشتن مطالبی که نمی دانیم چقدر خواننده و مخاطب دارند!
انصافاً چه نقشی در تحلیل واقعیت های استان و اصلاح امور داریم؟ به اصلاح می اندیشیم یا تخریب!
چه حجمی از مطالب را به تحلیل و کنکاش درباره عملکرد مسئولان و نهادها اختصاص می دهیم؟ چه نقشی در توسعه استان داشته و داریم؟ اصلاً در کجا ایستاده ایم؟
خدایا چنان کن سرانجام کار/تو خوشنود باشی و ما رستگار
محمد درخشنده