شهرها و چالش حکمروایی خوب
توکیو ژاپن مثال جالبی از الگوی حکمروایی خوب شهری است منطقه شهری توکیو به لحاظ فعالیت اقتصادی با حجم تولید اقتصادی 2 تریلیون دلاری بزرگترین منطقه کلانشهری جهان است توکیو دارای شیوه حکومت کلانشهری است که براساس ان حکومت محلی شهر توکیو دارای تشکیلات مستقل محلی است و مانند سایر شهرهای بزرگ ژاپن اختیار تصویب و صدور احکام را دارد و انجام کارکردهایی نظیر تأمین رفاه اجتماعی، ارائه آموزش عمومی، تأمین بهداشت عمومی و برنامهریزی شهری را برعهده دارد دولت کلانشهر توکیو دارای دو ارگان اصلی است ارگان قانون گذاری دولت کلانشهر توکیو اصطلاحا شورای شهر نامیده میشود. شورای کلان شهر توکیو در سال 1943 و همزان با ادغام استان و شهر توکیو تاسیس شد از آن زمان به بعد با تصویب قانون استقلال محلی در سال 1947 و بازنگریهایی که در سالهای پس از آن روی این قانون انجام شد، شورای کلانشهر رفته رفته هویت خود را به عنوان نهاد قانون گذاری در سطح کلانشهر توکیو پیدا کرد. اعضای 127 نفری شورای توکیو که ارگان رسمی تصمیم گیری در این کلانشهر است با رای مستقیم مردم برای مدت چهار سال انتخاب میشوند.
در کشورهای رو به توسعه نیز موضوع حکمروایی خوب شهری درر دستور کار قرار گرفته است. در هند ابتکارات متعددی برای تقویت دولتهای محلی و بهبود سطح خدمات شهری انجام گرفته است در این بین شاید مهمترین آنها تصویب مجموعهای از قوانین و اجرای برنامههای توسعه شهری متعدد و اتخاذ شیوهای نوآورانه در مدیریت شهری بود. گونه شناسی متنوعی از شهرداری و مدیریت شهری در هندوستان وجود دارد و این بخاطر ویژگیهای منحصر بفرد و شخصیت خاص نواحی شهری است. قبل از 1992 دولتهای ایالتی توسط برای تشکیل چهار گونه شهرداری یعنی شرکتهای شهرداری، کمیتهها یا شوراهای شهری، کمیتههای نواحی خاص و کمیته های مناطق شهری تقویت میشدند پس از آن قانون اصلاح 74 به تصویب رسید که سه گونه شهرداری را تعریف میکرد. که شامل شرکتها و موسسات شهری، شوراهای شهر و واحد سیاسی شهری دیگری بنام ناگار پنچایات میشد و بسیاری از حکومتهای ایالتی، دولتهای محلی را جزو این حوزه اخیر بحساب آوردند. با اینحال تلاش دولت مرکزی در این راستاست که سیستم یکدستی از مدیریت شهری و شهرداریها در سطح کشور که از اصول اصلی دموکراسیی است، تشکیل دهد. اگرچه دولتهای محلی اهداف مشترک و ویژگیهای نسبتا یکسانی دارند اما روش قانون اساسی خود را در قلمرو خود بهکار میگیرند و قدرت و اختیارات و نوع دسترسی به منابع آنها را ازهم متمایز میسازد.
در کشور چین اغلب درآمدهای محلی از سه منبع مالیاتهای محلی، مالیاتهای مشترک و درآمدهای غیرمالیاتی به دست میآید. مسوولیتپذیری دولت مرکزی در برابر تأمین مالی شهرداریها در چین بسیار قابل توجه است. این مساله به حکومتهای استانی- محلی کمک کرده تا با داشتن حداقل دغدغه مالی به ارائه خدمات عمومی به بهترین شیوه بپردازند. تفویض مسوولیتهای بیشتر همراه با منابع مالی به حکومتهای محلی و شهرداریها جزو سیاستهای اصلی حکومت اصلی چین است. این مساله موید این است که نهادهای محلی در ارائه خدمات محلی کارآیی بیشتری نسبت به سطح ملی از خود نشان دادهاند. همچنین در نظام ارتباطات مالی با دولت مرکزی، پایتخت و کلانشهرها از جایگاه متفاوتی نسبت به سایر شهرها قرار دارند. پکن و سه منطقه کلانشهری شانگهای، تیان جین و جانگ کینگ در رده استانی از نظر انتقالات مالی قرار میگیرند.
مرور این تجارب نشان می دهد که شهرها و کشورها با توجه به اقتضائات تاریخی جغرافیایی فرهنگی و اجتماعی خود الگوی حکمرانی خوب را پیگیری کرده اند درر کشور ما نیز این موضوع توسط شهرها و بخصوص کلانشهرها دنبال می شود. اگرچه به دلیل نبود رویکرد و نگرش مدیریت یکپارچه شهری و تفرق و مواری کاری و تعدد متولیان امور شهری، حکمروایی شهری در کشور ما با چالشهای جدی مواجه است اما کلانشهر تهران طی یک دهه گذشته گامهای مهمی را در راستای نهادینه کردن الگوی حکمرانی مطلوب برداشته است. ویژگی بارز مدیریت شهری تهران طی یک دهه گذشته تمرکز بر موضوع مشارکت شهروندی و ارتقای سرمایه اجتماعی بوده است. ایجاد نهادهایی مانند شورایاریها و سرای محلات تلاشهایی در همین راستاست. اما بدون شک کلان شهر برای تحقق الگوی حکمروایی خوب شهری راه درازی را در پیش دارد.
نویسنده: سید محسن طباطبایی مزدآبادی
دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران