شهرها و تهدیدات علیه سلامت شهروندان
شهرها محل تمرکز افراد، فرصت ها، خدمات آموزشی و بهداشتی هستند. آنها نسبت به روستاها محل استقرار بهترین بیمارستانها، بهترین پزشکان و پرستاران هستند اما در عین حال محل تجمع خطرات، مسائل و مشکلات در حوزه سلامت نیز هستند.
شهرها محل تمرکز افراد، فرصت ها، خدمات آموزشی و بهداشتی هستند. آنها نسبت به روستاها محل استقرار بهترین بیمارستانها، بهترین پزشکان و پرستاران هستند اما در عین حال محل تجمع خطرات، مسائل و مشکلات در حوزه سلامت نیز هستند. تهدیدات جدی در زمینه سلامت در شهرها وجود دارد. در مقیاس جهانی و بر مبنای گزارشهای سازمان بهداشت جهانی روند بهبودی شاخصهای سلامت امیدوارکننده است. امید به زندگی بالا رفته، مرگ و میر کودکان کاهش یافته ، پوشش خدمات سلامت افزایش داشته است اما به نظر میرسد نابرابری عمیقی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در زمینه بهداشت و سلامت وجود دارد. کشورهای در حال توسعه حدود 84 درصد جمعیت جهان را در اختیار دارند و 90 درصد بیماریهای جهان در آنها حادث میشود اما تنها 20 درصد GDP جهانی و 12 درصد هزینه سلامت جهانی را به خود اختصاص میدهند. سرانه هزینههای سلامت در کشورهای با درآمد بالا بیش از 100 برابر کشورهای کم درآمد است. این نگرانی و شکاف عمیق باعث شده است که در اجلاس هزاره که در سال 2000 در نیویورک برگزار شد، از 8 هدف توسعه هزاره، 4 مورد آن مربوط به بحث بهداشت و سلامت باشد که این اهداف عبارتند از: کاهش مرگ و میر کودکان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با بیماریهایی نظیر ایدز و مالاریا و ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان است که به امضای تمامی کشورهای عضو سازمان ملل رسیده است.
با این وجود کمکها برای رفع این نابرابری جهانی همچنان ناکافی است و بهنظر میرسد باید بجای 25 میلیارد دلار، سالانه 70میلیارد دلار به کشورهای کم درآمد کمک شود تا این شکاف کمتر گردد.
شواهد بسیاری نشان می دهد که ریشه بسیاری از مشکلات بهداشتی و راههای مبارزه با آن فراتر از کنترل و مراقبت های بخش بهداشت در شهرهاست و مستقیم یا غیرمستقیم می تواند تحت تاثیر مدیریت شهری باشد. حکمروایی خوب شهری در زمینه بهداشت تلاش میکند تا از این موضوع که فرصت ها مزایای و خدمات بخش بهداشت بطور گسترده، عادلانه و مقرون به صرفه پخش شده است اطمینان پیدا کند.
مدیران شهری می توانند از طریق بخشهای مختلفی سلامت شهری را دستخوش تاثیر و تاثر قرار دهند. سیاستهای مسکن، سیاستهای حمل و نقل، قوانین و مقررات شهری، سیاست های حاکم بر بازار مواد غذایی و مواردی از این دست میتوانند در مدیریت بهداشتی شهر منشاء اثر باشند.
ریشه سلامت شهری از بعد مدیریتی را می توان از قوانین کاربری زمین شهری و استانداردهای ساخت و ساز، سیستم آب و فاضلاب شهری و قوانین مربوط به سلامت جستجو کرد.
به نظر می رسد مدیران شهری باید به ترویج نوعی از برنامهریزی شهری بپردازند که سلامت مدار و طرفدار ایمنی است آنها باید از طریق یک سیستم یکپارچه راهکارهای کلیدی را برای کاهش نابرابری سلامت پیدا کنند و به کار گیرند که از جمله اقدامات مدیریت شهری که در برخی شهرها مانند لندن رواج دارد مرکز رصد یا رصدخانه سلامت و بهداشت و درمان شهری است. در بسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه سرعت شهرنشینی و شهرگرایی از سرعت عمل دولت در ساخت و احداث زیرساختهای بهداشتی و سلامت بالاتر است بنابراین مدیریت شهری باید مسیری متفاوت را در راستای ارتقای سلامت جسمی و روحی شهروندان بیابد. بسیاری از بیمارهای جسمی در شهرها منشاء روحی و روانی دارند که ناشی از استرس بالای زندگی در شهرهاست.
استرس بلندمدت آثار نامطلوب و آسیبهای روانی مانند اضطراب مزمن و انزوای اجتماعی را به دنبال دارد. استرس و اضطرابی که در شهر به شهروندان وارد میشود خطر ابتلاء به افسردگی، دیابت، فشارخون، حمله قلبی و بسیاری از بیمارهای دیگر را افزایش میدهد. بنابراین سلامت شهری فقط مربوط به بخش بهداشت و ارتقای زیرساختهایی مانند بیمارستان نیست بلکه بسیار اساسیتر و بنیادیتر باید با آن مواجه شد و در این راستا مدیریت شهری وظیفه خطیری دارد که زمینه ها و بسترهایی را که امکان سلامت و بهداشتی شهروندان را به همراه می آورد، در تمامی ابعاد آن فراهم کرده و آگاهانه به تصمیمگیری بپردازند.
نویسنده: محسن طباطبایی مزدآبادی
دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران