خبرگزاری کار ایران

/ یادداشت شیخ علی زند قزوینی /

برکات حمله ی داعش و وهابیت به عراق

برکات حمله ی داعش و وهابیت به عراق
کد خبر : ۱۸۰۶۲۶

آیا حمله و کشتار وحشیانه توسط وهابیت خیرات و برکات داشت؟! آیا به خاک و خون کشیده شدن مردم بی گناه را میتوان خیر نامید؟! آیا تحدید به تخریب حرم های سامرا و کربلا و نجف دارای خیر بوده است؟! اما پیشنهاد میکنم این نوشتار را تا پایان بخوانید بعد قضاوت کنید.

حجت الاسلام و المسلمین علی زندقزوینی از محققان و پژوهشگران حوزوی در یادداشتی به بررسی تحرکات گروه تروریستی داعش در عراق پرداخت.

به گزارش ایلنا، شیخ علی زند قزوینی در یادداشت خود با عنوان " برکات حمله ی داعش و وهابیت به عراق "، نوشت: شاید از عنوان این نوشتار تعجب کنید! آیا حمله و کشتار وحشیانه توسط وهابیت خیرات و برکات داشت؟! آیا به خاک و خون کشیده شدن مردم بی گناه را میتوان خیر نامید؟! آیا تحدید به تخریب حرم های سامرا و کربلا و نجف دارای خیر بوده است؟! اما پیشنهاد میکنم این نوشتار را تا پایان بخوانید بعد قضاوت کنید.

قبل از ورود لازم میدانم این مطلب را تذکر دهم که در این چند هفته که وهابیان مزدور به عراق وارد شده اند و جنایات فراوانی را انجام داده اند همه ی نوشتارها و گفتارها در راستای بیان نیمه ی خالی این لیوان بوده است و هر کس به نوعی سعی در بیان نقاط منفی این حرکت ضد بشری و ضد دینی داشته است اما در این نوشتار برآنیم که با عینکی جدید و متفاوت به این جنایت هولناک بنگریم و به بیان نیمه ی پر این لیوان و حتی آثار و برکات آن بپردازیم. چرا که به تعبیر قرآن کریم(عسی ان تکرهوا شییا و هو خیر لکم) بسیاری از امور که ما را نگران و ناراحت میکند در ورای آن خیر و صلاحی برای ما نهفته است. و قطعا این جنایات داعش وهابی هم از این امر استثنا نیست. و با همه ی مصیبتها پیامهای با برکت و امید بخشی را به ارمغان آورد.

اکنون کافیست به عناوین زیر به صورت خلاصه دقت کنیم:

۱. آشکار شدن نقش مرجعیت اعلای شیعه:

با کمال ناباوری همه شاهد بودیم که در فرصت کوتاهی وهابیان داعشی قسمت زیادی از خاک عراق را گرفتند. به شکلی که حتی حاکمیت عراق در تحیر ماند و شاید در مرز فروپاشی قرار گرفت. اما در ۱۳ ژوئن ۲۰۱۴ م مرجع اعلای نجف آیت الله العظمی سید علی سیستانی که به حق یادگاری از گذشتگان و علمای سلف و امیدی برای آینده های حوزه های علمیه است اعلان حکم جهاد کردند. سپس دیگر مراجع عظیم الشان نجف و قم در تایید این فتوا اعلان نظر فرمودند. و به محض این فتوا جوانان و مردم، خاصه شیعیان عراق و حتی ایران اسلامی و هند و پاکستان و کویت و بحرین و لبنان و… همه لبیک گویان به فتوای مرجعیت اعلای شیعه به مراکز اعزام نیروی جهاد حمله ور شدند تا زودتر از دیگران برای جهاد اعزام شوند. تا جایی که قیامتی در عراق به پاشد و حتی ادارات خالی شد. کار به جایی رسید که ارتش عراق اعلان کرد که نیرو فراوان داریم ولی فرمانده کم داریم. و ادارت خالی شد و همه به حکم مرجعیت اسلحه به دست عازم نبرد شدند. حتی زنان نستوه عراقی لبیک سر دادند. تا جایی که آیت الله سیستانی در فتوای دیگری اداریان را تا اطلاع ثانوی استثنا کرده و از آنان خواستند فعلا در ادارات خدمت کنند. فتوایی که بانکی مون مسیول بین الملل را متعجب کرد و ناچار به تشکر و حمایت نمود. آیا جز مقام منیع مرجعیت میتوانست چنین بسیج عمومی شیعی را برای دفاع از عتبات عراق به پا کند؟! آیا این فتوا در این دوران وانفسا جهانیان را به یاد حکم حرمت تنباکو توسط میرزای شیرازی و سرنگونی کمپانی انگلیس نینداخت؟! آیا جوانانی که پس از این فتوا دوان دوان به سوی ماشینهای حمل نیرو حمله ور بودند تا زودتر به صفوف مقاومت برسند ما را امیدوار به هوشیاری و صلابت و استقلال مرجعیت شیعه و اعتماد مردم به این جایگاه رفیع نکرد؟! اینها نیمه ی پر لیوان است که گویا ما از کنار آن ساده عبور کردیم. آری هنوز هم کلام مرجعیت شیعه فصل الخطاب است.

۲. اتحاد شیعیان با وجود اختلافات سلیقه ای:

در این چند هفته شاهد بودیم که از طوایف مختلف نظامی و شبه نظامی شیعه مثل حزب الله لبنان و سپاه قدس و بسیج و سپاه بدر و جیش المهدی و عشایر و… که تا قبل از این حادثه همه ی این نیروها هیچگاه در کنار هم و در یک جبهه قرار نداشتند و حتی گاهی اختلافات سلیقه ای مهمی هم داشتند همه با هم متحد شده و به مقابله با وهابیت تکفیری پرداختند و هر کدام نقش خود را به خوبی نشان دادند. و این اتحاد و همدلی از برکات حمله ی وهابیان بود که شیعیان را یک دل کرد. اتفاقا این آرزوی اهل بیت خاصه مولا علی در نهج البلاغه بود که همواره شیعیان با وجود اختلاف سلیقه ها از اختلاف بپرهیزند و در کنار هم پرچم قرآن و اهل بیت را برافرازند. البته از خدا میخواهیم که این اتحاد را پایدار و جاودانه فرماید.

۳. اتحاد اهل تسنن و شیعه:

از قضا پس از حمله ی وهابیان خونخوار شاهد فتوای علمای متعددی از اهل تسنن عراق و غیره مبنی بر لزوم مبارزه با وهابیت بودیم. به عنوان نمونه مجمع علمای اهل تسنن عراق که ریاست آن را جناب شیخ خالد عبدالوهاب الملا بر عهده دارد اعلان کرد:(مبارزه با داعش واجب شرعی و اخلاقیست و دفاع از سرزمین و آبرو شهادت است…). شیخ خالد در دانشگاه الکواز بصره اعلان کرد:(اگر لازم باشد عمامه از سر برمیداریم و لباس روحانیت را در آورده و لباس جنگ بر تن میکنیم و با وهابیت تکفیری میجنگیم…).

حتی شیخ محمد الهیتی عضو شورای فتوای اهل تسنن فلوجه و الانبار هم اعلان کرد این شورا رسما فتوای جنگ با داعش تا بیرون راندن آنها از خاک عراق را صادر کرده.

در همین زمان ۳۶ تن از علما و ائمه جماعت مساجد فلوجه نیز علیه وهابیت تکفیری اعلان جنگ کردند.

این فتاوا باعثشد که اهل تسنن هم در کنار شیعیان ایستاده و با جماعت وهابیت مبارزه کنند. و این اتحاد برکات فراوانی داشت که از مجال این مختصر خارج است. کمترین آن این بود که یک ملیارد و نیم مسلمان متوجه شدند که نه فقط علمای شیعه بلکه حتی علمای اهل تسنن هم وهابیت را تکفیری و خارج از اسلام میدانند.

۴. برملا شدن چهره ی ضد بشری وهابیت:

فکر نمیکنم انسانی وجود داشته باشد که کلیپ های تاسف آور جنایات وهابیت در این چند هفته در عراق را ندیده باشد. از کشتن کشیش های مسیحی و علمای اهل تسنن و شیعه گرفته تا صحنه ی خراب کردن مساجد و قبور انبیا و اولیا و آتش زدن کلیسا. صحنه های دلخراش سر بریدن کودکان و جوانان و یا قطع کردن دست مردم بی گناه با چاقو و یا حتی اره برقی. تیر باران نیروهای مدافع مردم و حتی رانندگان بیابان و یا شکنجه های مرگبار اسیران دست بسته. و یا حتی انداختن انسانها ی زنده در آتش. و آویزان کردن سرهای بریده به صورت ریسه های تزیینی و… و عجیبتر اینکه نه تنها این کارها را کردند بلکه فیلم و عکس از این فاجعه ها تهیه کرده و به مردم دنیا عرضه کردند!!! اگر چه این خونها ی بی گناه جبران نخواهد شد اما بشارتی را هم به ارمغان آورد و آن این بود که به مردم دنیا نشان داد که هویت وهابیت چیست؟!! چند سال باید زحمت میکشیدیم تا به مردم دنیا بفهمانیم پیروان ابن تیمیه و محمد بن عبد الوهاب حیوانات وحشی در لباس انسانند اما خود آنان با این حرکات باطن پستشان را هویدا کردند. و همه ی مردم مسیحی و سنی و شیعه متوجه بلای عظیم این درندگان شدند و این مطلب هم از برکات حمله ی داعش بود.

۵. پاکسازی عراق از خیانتکاران و منافقان:

متاسفانه خیانت برخی مسئولان دولت و ارتش عراق و فرار آنها تاثیر زیادی در پیشرفت ناگهانی داعش داشت. اما با وجود این مطلب فرصت خوبی برای غربال نیروهای مومن از منافق پیش آمد که قطعا دولت و ارتش عراق را پاکسازی نمود.

۶. مخالفت وهابیت با توحید و اهل بیت:

شکی نیست تخریب کلیسا و حتی مساجد و قبور متعلق به اهل بیت توسط وهابیان مزدور در جای جای عراق در این چند هفته بهترین سند مخالفت وهابیان با ادیان توحیدی و حتی عناد آنان با اهل بیت است. و باعثاز بین رفتن چهره ی تزویری اینان گردید.

۷. روشن شدن چهره ی صهیونیستی وهابیت:

اگر کسانی هنوز منکر حقایق کتاب خاطرات مستر همفر و داستان تاسیس وهابیت با حمایت بریتانیا و جلادان آل سعود هستند کافیست به سکوت بعضی از قدرتها و مجامع صهیونیستی در مقابل این فاجعه ی دردناک در عراق توجه کنند تا صدق خاطرات او را دریابند. به راستی سکوت ابرقدرتها در مقابل این شیعه کشی عظیم توسط داعش مهر تایید محکمی بر وابستگی وهابیت موهون به آنان است. این روشنگری هم از برکات این جنگ بود.

خلاصه آنکه گرچه حملات وهابیت داعشی خسارات فراوانی داشت اما با نیم نگاهی به این موارد میتوان به خیرات و برکات این حمله ی مزدورانه پی برد. البته یقین داریم ظلم پایدار نیست و به زودی شرشان دامن خودشان را خواهد گرفت.

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد…

والسلام

ارسال نظر