گزارش معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قم:
تاثیر خانواده بر شخصیت نوجوانان بزهکار چگونه است؟
والدین و مربیان به جای تنبیه، بکوشند که فکر و روحیه کودک را درک کنند / سرقت نوجوانان، یکی از انواع و اشکال بزهکاری است / والدین باید کودک را از آنچه که مورد علاقه اوست سیر کنند.
ایلنا: بیشتر صاحب نظران و اندیشمندان اجتماعی بر این باورند که تاثیر تربیت خانواده بر وقوع بزه در نوجوانان غیر قابل انکار و بسیار زیاد است.
به گزارش ایلنا در قم، سرهنگ احمد صادقی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قم نوشت: بنا بر تعریف جامعه شناسان، سرقت نوجوانان، یکی از انواع و اشکال بزهکاری است که دارای بیشترین میزان در میان انواع کج روی های کودکان و نوجوانان بشمار می رود؛ به طوری که تعداد سرقت کودکان و نوجوانان نسبت به سایر جرایم اطفال به اندازه ای زیاد است که می توان حتی مبحثجرایم کودکان نوجوانان را به سرقت های ارتکابی آنان اختصاص داد؛ اما جرایم نوجوانان به سرقت محدود نمی شود.
قتل، تجاوز، قاچاق مواد مخدر و… از جمله جرایمی هستند که ممکن است نوجوانان مرتکب شوند.
جامعه شناسان از دیرباز به بررسی علل این پدیده پرداخته اند و این نشان از قدمت بزهکاری نوجوانان در تاریخ دارد. تقریبا تمامی صاحب نظران بر این باورند که تاثیر تربیت خانواده بر وقوع بزه در نوجوانان غیر قابل انکار و بسیار زیاد است، زیرا خانواده مهمترین نهاد جامعه است و جامعه ای سالم است که خانواده ی آن سالم باشند.
اگر تاریخچه خانوادگی افرادی را که مرتکب بزه شده اند بررسی کنیم، متوجه می شویم که این افراد از خانواده های آسیب دیده می باشند؛ مثلا یکی از افراد خانواده های آنان سوء مصرف مواد مخدر داشته، پدر و مادر از هم جدا شده اند و یا در خانواده های طلاق خاموش رخ داده است. یعنی روابط عاطفی پدر و مادر با یکدیگر و گاهی با فرزندان سرد بوده است. در مواردی هم سابقه بزه در خانواده وجود داشته است.
به عقیده روانشناسان این که والدین خود چگونه تربیت شده و در روابط اجتماعی چه رفتاری دارند روی فرزند تاثیر می گذارد. خانواده ها مدل های تربیتی مختلفی دارند؛ بعضی از خانواده ها مستبد و کنترل کننده هستند؛ در چنین خانواده هایی فرزندان احساس تحقیر و خشم می کنند. اما این خشم را بنا به دلایل مختلف فرو می خورند که این خشم فرو خورده و یا تبدیل به افسردگی می شود یا در جای دیگر مثلا در قالب بزه در جامعه بروز می کند.
روش های اصلاح و درمان سرقت کودکان بزهکار:
شیوه های اصلاحی برای بازسازی این کودکان بسیار متنوع است. به طور کلی بهتر است والدین و مربیان به جای تنبیه بکوشند که فکر و روحیه کودک را درک کرده و طرق اصلاحی زیر را به کار گیرند. چون کودک فرد بزرگسال نیست که با آگاهی از همه ابعاد مسئله تن به چنان خفتی دهد و لذا با این روش ها می توان او را زودتر از تنبیه و سرزنش درمان کرد.
۱ - آگاه ساختن:بسیاری از کودکان از قبح و زشتی عمل دزدی آگاهی ندارند؛ نمی دانند دزدی چیست و اگر هم بدانند از شدت قبح آن بی خبرند، پس باید به آنها آموخت که دزدی چه عواقب و رسوایی هایی را در پی دارد.
۲ - رفع محرومیت:باید کودکان را تامین کرد؛ البته نه به گونه ای که چون شاهزاده ای زندگی کنند، بلکه باید حداقلی را برای آنها قایل شد تا به آنها نشان داده شود که والدین در فکر تامین خوشبختی آنها هستند. دادن پول تو جیبی به کودکی که کم و بیش در خیابان ها رفت و آمدی دارد ضروری است تا اگر هوسی کرد و غذایی خواست بتواند بخورد و گرسنگی خود را رفع کند و یا امکان شرکت در یک فعالیت جمعی را بیابد و البته باید تذکرات لازم به او داده شود و به او تفهیم گردد که خرید چه چیز های ممنوع و ناثواب است.
۳ - تهیه چیز های مورد علاقه:والدین باید کودک را از آنچه که مورد علاقه اوست سیر کنند؛ به گونه ای که هوس فوق العاده ای در باره آن نداشته باشند؛ شاید برای والدین امکان نداشته باشد که همه آنچه را که طفل دوست دارد برای او خریداری کنند ولی می توانند با خریداری اشیای مشابه خواست او را اجابت کنند.
۴ - ابراز آگاهی:ابراز آگاهی از خیانت و کار ناپسند کودک ممکن است او را سر عقل بیاورد؛ پدر در خانه می تواند بدون اینکه مسئله را به رخ کودک بکشد او را از راهی دیگر هوشیار سازد. مثلا راه کمتر حرف زدن با او، کمتر خندیدن و… و مادر نیز به طفل می گوید که ظاهرا پدرت از این مسئله خبردار شده است و…
۵ - ذکر داستان ها:بیان داستان های ملامت بار و سرزنش کننده افرادی که تن به خفت دزدی داده اند برای کودک هوشیار کننده است. داستان ها باید به کودک نشان دهد که فلان کس دزدی کرد و به فلان عقوبت دچار شد و یا دچار فلان رسوایی شد و عاقبت سرقت خطرناک و ویران کننده است.
۶ - پند و موعظه:در برخی موارد به خصوص در دفعات اولیه که کودک دست به دزدی می زند می توان او را پند و موعظه کرد و به او فهماند که این عمل مورد رضای خداوند و پدر و مادر نیست، زشت و ناپسند است و آبروی او و خانواده را می برد.
۷ - تذکر و اخطار:در مواردی که پند و موعظه موثر واقع نمی شود، باید به کودک تذکر داد و به او گفت که خطاهای او مکرر شده است و اگر ترک نکند او را چنین و چنان خواهیم کرد؛ بدیهی است مربیان آگاه سعی می کنند که اخطارشان به گونه ای باشد که طفل آن را واقعی و جدی تلقی کند. همچنین باید به کودک اخطاری داده شود که قابل اعمال باشد که والدین قصد عملی کردن آن را داشته باشند.
به طور کلی در درمان دزدی کودکان می توان با روان درمانی طولانی مدت برای بازسازی شخصیت و شناخت انگیزه درونی و رفع احتیاجات معنوی و عاطفی کودکان اقدام نمود. همچنین با شرکت دادن دانش آموزان و یا مسئولیت دادن در فعالیت های مربوط به نمایش، تئاتر موزیک و فعالیت های ورزشی می توان در کاهش میزان سرقت در نوجوانان موثر بود.
توهین، اهانت، دروغگو و دزد خواندن کودک دردی از او دوا نمی کند؛ چون کودک به آن اهانت و سرزنش ها عادت می کند و لذا کمبود های شخصیتی را از طریق سرقت های دیگر، افزون کردن درآمد و صرف آن در راه معاشران و دوستانی که اور ا تحسین می کنند، جبران می کند.
با توجه به آنچه گفته شد در مبارزه با سرقت باید عوامل این پدیده را شناخت و به طور همه جانبه با همکاری نیروها امنیتی و مردم به آن همت گماشت، رسانه ها و مراکز فرهنگ در ترویج فرهنگ ایثار و گذشت و مساوات اسلامی و تکامل اجتماعی و به خصوص در اشاعه فرهنگ قناعت باید بکوشند و با فرهنگ تجمل گرایی مبارزه کنند و در تقویت بنیان های مذهبی همت گمارند.