گزارش کامل از دومین سالگرد ارتحال آیت الله صانعی؛
از سخنرانی سیدحسن خمینی تا رونمایی از چهار کتاب جدید
سیدحسن خمینی: نمی شود زندگی مردم را با استخاره پیش برد/ مرتضوی: نگاه عقلانی به شریعت خاستگاه اصلی فتاوای آیت الله صانعی بود/ مهریزی: فقیهان نواندیش با استفاده از ظرفیت فقه به حل چالشهای اجتماعی می پردازند/ بیگی: یاران امام خمینی(ره) مظلومند
به گزارش ایلنا از قم، مراسم دومین سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله العظمی صانعی با عنوان نشست علمی «مبانی فقهی و کلامی آیتالله العظمی صانعی» و با حضور شخصیت های حوزوی و سیاسی از جمله حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی یادگار امام خمینی(ره)، آیت الله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی، آیت الله بیات زنجانی، آیت الله جناتی، برخی اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، شخصیت های سیاسی از جمله جواد امام، قدرت الله علیخانی، هادی غفاری و ...، در محل دفتر این مرجع تقلید فقید برگزار شد.
در این مراسم حضرات آیات و حجج اسلام سیدحسن خمینی، بیگی، مهریزی و مرتضوی سخنرانی کردند و از چهار اثر تازه تدوین شده این مرجع شیعه، با عناوین «یادمان»، «یاد ایام»، «چالش های حقوق زنان در فقه» و «فوائد و لطائف» رونمایی شد.
در ادامه گزارش کامل این مراسم را می خوانید:
استاد سید حسن خمینی: نمی شود زندگی مردم را با استخاره پیش برد/ آیت الله صانعی از نظام حمایت منتقدانه داشت
حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در مراسم گرامیداشت دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی صانعی، نشست علمی «مبانی فقهی و کلامی آیتالله العظمی صانعی» و رونمایی از ۴ اثر آن مرحوم، شجاعت، اخلاص و توجه به عقلانیت را سه ویژگی شاخص شاگردان امام خمینی دانست.
این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: یکی از میراث آیت الله صانعی برای روزگار ما اجتهاد روشنفکرانه بود. در این مسیر باید اصول اجتهاد منقح شود. دفاع منتقدانه از جمهوری اسلامی نیز یکی دیگر از میراث ایشان بود. باید از جمهوری اسلامی به عنوان حرکتی که سالها برای تحقق آن مجاهدت شده و جانها فدا شده، دفاع کرد. امثال آقای صانعی بیش از بقیه باید از این میراث دفاع کنند. ایشان از جمهوری اسلامی دفاع منتقدانه داشتند. اگر انحرافی را می دیدند نسبت به آن حساس بودند. سومین میراث ایشان نیز حمایت شجاعانه از امام به عنوان کانون محوری انقلاب بود.
سید حسن خمینی افزود: برادر آیت الله صانعی تعریف می کردند که پدرشان این دو برادر را به مکتبخانه میبرند. معلم میگوید آقای صانعی هیچ چیزی نمی شود. برادرشان میگفت من اصفهان ماندم و برادرم برگشت. سال بعد پدرم دوباره ایشان را آورد و به معلم گفت از او هرچه می خواهی بپرس. پرسید و اقای صانعی جواب داد. استعداد فردی ایشان در نوشته هایش و سبک زندگی اش هویدا است. شاگردان زیادی را پرورش دادند و دروس ایشان از دروس شاخص حوزه بود.
یادگار بنیانگذار جمهوری اسلامی تصریح کرد: امام به آیت الله صانعی القابی مانند فاضل و عالم را داده که نشان دهنده جوهره ارزشمند علمی ایشان است. او علاوه بر هوش و استعداد، اساتید خوبی داشت و به تعالی رسید.
آیت الله صانعی از انحرافات تبری می جست
وی به رابطه آیت الله العظمی صانعی با انقلاب اشاره کرد و گفت: ایشان از روز اول در مسیر مبارزه بودند. آزار دیدند و سختی ها کشیدند. بعدها وارد مسئولیتها شد و در مقام دادستان کل کشور قرار گرفتند و بعد هم به مانند یک پدر و یا مادری که نسبت به فرزند خود با حساسیت برخورد می کند، از آنچه که انحراف و غلط می دانستند، تبری جسته و آنها را بیان می کردند. دوره مبارزات سیاسی ایشان بعد مهمی است که می شود به آن توجه کرد. قبل از انقلاب تا پایان عمرشان مبارزاتی داشتند و برآنچه که میاندیشند که صحیح است استقامت می کردند.
آقای خمینی به رابطه نزدیک آیت الله صانعی با بنیانگذار انقلاب اشاره کرد و افزود: آیت الله شیخ حسن صانعی از اولین کسانی بودند که در دفتر امام فعالیت داشتند. قرابت آیت الله شیخ یوسف صانعی به امام از این طریق شکل می گیرد. سپس وارد درسهای امام شده و مطالبی را می آموزند.
وی «شجاعت» را وجه تمایز امام خمینی دانست و تصریح کرد: شاگردان امام علاوه بر علمیت، مجذوب شجاعت او شده و شجاعت را از او آموختند. روزی بر اساس مبانی فقهی و اصولی علل قیام حضرت امام را تبیین می کردم. آیت الله توسلی گفتند همه اینها که فرمودید درست است اما واقعیت این است که امام شجاعت داشت. همه چیز را از افق مبانی فقهی نبینیم. یک چیزی فراتر از آن در ساختار وجودی انسانهاست که منشا اثر می شود. شاگردان امام به خصوص آنها که وارد مبارزه شدند بعدها هم زبان گزنده ای داشتند. آنها اگر شجاع نبودند وارد مبارزه نمی شدند. مبارزین چون زبان گزنده و شجاعت دارند و چون نمی توانند در برابر آنچه ناصحیح است، سکوت کنند مبارز می شوند.
شجاعت ویژگی همه انقلابیهاست
آقای خمینی ادامه داد: آقای نجفی اصفهانی نزاع سنگینی با ظل السطان داشت. ظل السلطان حاکم مستبدی است. یک روز می گوید اگر واقعا با من بدی به ناصرالدین شاه بنویس من را عوض کند. اقای نجفی می گوید چرا به ناصرالدین شاه بنویسم، به ملکه انگلستان می نویسم که او را عوض کند. شجاعت ویژگی همه انقلابیهاست و ویژگی ممتاز امام هم شجاعت بود. مرحوم میرزا حسن آقای بجنوردی می گفت وقتی امام به نجف آمدند پدرم به ایشان گفت شما نترسیدید؟ امام گفت روزی که ریختند و مرا گرفتند و به سمت تهران بردند، در مسیر، ماشین به سمت دریاچه نمک پیچید. یقین کردم که می خواهند به طرف دریاچه بروند و مرا بکشند. با خودم خلوت کردم دیدم نمی ترسم. البته امام می گوید صفتهای نفسانی قابل تغییر است. کسی که ترسو است می تواند آن را تبدیل به شجاعت کند.
ظاهر و باطن امام یکی بود
وی گفت: دومین نکتهای که شاگردان امام از ایشان فراگرفتند اخلاص است. تاثیر سخن امام برای این است که سخن ایشان از عمق جان برخاسته است. صداقت در او دیده می شده و ظاهر و باطنش یکی بوده است. نسلی از شاگردان امام جذب اخلاص او شدند. نزدیکی آنها به امام به واسطه قدرت و پست و مقام نبوده است. احساس می کردند که این آدم برای رضای خدا کار می کند و حب نفس ندارد. شاگردان امام یاد گرفتند که باید در زندگی به فراتر از مادیات نگاه کرد. کسی که برای خدا کار می کند ضرر نمی کند.
آیت الله صانعی مجتهد زبردست بود
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: سومین ویژگی شاگردان امام توجه به عقلانیت بشری است. مرحوم آقای صانعی یک مجتهد زبردست و خبره است. ایشان وقتی که وارد یک تحلیل متعارف فقهی می شد، یک مجتهد و فقیه متبحری بود که کلاسیک بحث را جلو می برد. اما وقتی وارد نواندیشی های فقهی می شد، اصول بحث را منقح نکرده بود. بعدها خدمت ایشان گفتم که بحث عدالت که از امهات بحث شماست منقح کرد. ای کاش آقای صانعی در موضع این بحث وقت بیشتری می گذاشت. ای کاش روشنفکران ما بیشتر به بحثهای حجج اصولی بپردازند تا تغییرات فقهی.
وی گفت: یکی دیگر از درسهایی که شاگردان امام از او فراگرفتند توجه به وصول به نتایج است. امام می گوید ما مامور به نتیجه نیستیم. هدف قبل از حرکت است و نتیجه بعد از حرکت حاصل می شود و غایت است. چه بسا هدف شما یک چیزی است و به نتیجه نمی رسید. ما مامور به هدف هستیم اما مامور به نتیجه نیستیم. شما با هدفتان است که وظیفه تان مشخص می شود. اگر هدف ما رسیدن به جنوب است، وظیفه ما حرکت به سمت جنوب است. باید از خداوند توفیق خواست. یعنی از خداوند بخواهید که عواملی که دست شما نیست را در اختیارتان قرار دهد. یک کشتیگیر یک سال تمرین می کند اما شب مسابقه سرما می خورد و همه چیز به هم می ریزد. باید از خدا خواست این امور را برطرف شود. باید آنچه را که در اختیار ما است انجام بدهیم و آنچه را که در اختیار ما نیست به خدا بسپاریم.
زندگی مردم را نمی شود با استخاره پیش برد
وی تاکید کرد: باید در روشهای خود عاقلانه عمل کنیم. برای وصول به هدف باید به آنچه لازم است مجهز شد. نمی شود انسان چشمش را به روی علم روزگار خود ببندد. در امور عامه عقلانیت عملی لازم است. یعنی باید هدف و وسیله متناسب داشته باشیم و بهترین و کم هزینه ترین راه را انتخاب کنیم. لذا امام برای حرکتهای سیاسی استخاره نمی کند. زندگی مردم را نمی شود با استخاره پیش برد. شب عملیات یکی از فرمانده ها به امام گفته بود یک سرکتاب باز کنید. امام گفته بود کارتان را بکنید و به خدا توکل و توسل داشته باشید.
این استاد دروس خارج حوزه علمیه تصریح کرد: در عمل به وظیفه ما موظف هستیم به تمام قواعد علمی روزگار خود مسلط باشیم و به خرد جمعی بشریت توسل بجوییم. امیرالمومنین علیه السلام برای خدا جنگید، اما سپاه را بدون آرایش نظامی روزگار خود به جنگ نفرستاد. قواعد علمی روزگار خود را رعایت کرد.
استاد مرتضوی: نگاه عقلانی به شریعت خاستگاه اصلی فتاوای آیت الله صانعی بود
حجت الاسلام و المسلمین آیت الله سیدضیاء مرتضوی خاستگاه اصلی فتاوای آیت الله العظمی صانعی را نگاه عقلانی ایشان به اصل دین و جایگاه شریعت و واقعگرایی و نوع نگاهی بود که به انسان و جامعه دانست.
این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در همایش دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی صانعی و نشست علمی «مبانی فقهی و کلامی آیتالله العظمی صانعی» و رونمایی از ۴ اثر آن مرحوم تصریح کرد: اگر حاجشیخ عبدالکریم حائری و کسانی که ایشان را در برپایی حوزه همراهی کردند نسل نخست حساب کنیم، شاگردان حاجشیخ از جمله حضرت امامخمینی، رضوان الله علیه، نسل دوم هستند و امروز بزرگداشت دومین سالگرد ارتحال یکی از برجستگان نسل سوم است. خاستگاه اصلی این حوزه با برکت که یکی از صدها دستپروده برجسته آن آیتالله صانعی است، بعد از لطف و عنایت خداوند تعالی، در راس همه، عقلانیت جناب حاج شیخ بوده است. اینکه کسی مانند حاج شیخ موقعیت خود، جامعه، رژیم حاکم و همچنین آینده را به خوبی درک کند و چنین تصمیمی تاریخی بگیرد و مهمتر از آن، به الزامات آن، به رغم فشارهای طاقتفرسای درونی و بیرونی پایبند بماند، نشاندهنده بزرگترین عقلانیت و واقع شناسی آن فقیه وارسته است.
وی افزود: مدارای حاج شیخ و پرهیز از مقابله و تحریک رژیم و پرهیز از دخالت در قضایای مختلف و حتی تصریح به عدم دخالت، گواه این عقلانیت و واقع شناسی است که نمونههای برجسته آن عبارت است از؛ بیطرفی در سربازگیری به رغم مهاجرت علمای مختلف مانند حاجآقانورالله، عدم همراهی با آیات نائینی، اصفهانی و خالصیزاده در حد انتظار در سفر قم، دستور سکوت درباره برخورد رضاخان با بافقی و حتی تحریم واکنش، عدم واکنش به تبعید آیتالله مدرس، ، عدم واکنش در قضیه کشتار گوهرشاد، شاهد آن چند ماه پیش از قضیه گوهرشاد: فشار اطرافیان برای ارسال تلگراف و جواب اجمالی شاه و پاسخ تهدیدآمیز و تفصیلی تیمورتاش، رئیس دربار.
نگاه حاج شیخ برخواسته از عقلانیت حضرت صادق است
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: میتوان نگاه حاجشیخ را برخاسته از نگاه و عقلانیت حضرت صادق(ع) شمرد که فرمودند «اشکو الی الله عز و جل وحدتی و تقلقلی بین اهل المدینه حتی تقدموا و اراکم و آنس بکم فلیت هذه الطاغیه اذن لی فاتخذ قصرا فی الطائف فسکنته و اسکنتکم معی و اَضْمَنُ له ان لا یجیء من ناحیتنا مکروه ابدا». حضرت این آرزو و تدبیر را در دیدار سلیمان بن خالد به همراه خواهرزادهاش عیص بن قاسم نیز مطرح فرموده و نشان میدهد ایشان بارها مطرح کرده است: یا لیتنی و ایاکم بالطائف احدّثکم و تُؤنسونی و اَضمَن لهم ان لا نخرج علیهم ابدا.
عقل فوق العاده موسس حوزه از نگاه آیت الله شبیری زنجانی
مرتضوی گفت: استاد معظم آیتالله شبیری دام ظله، درباره عقل فوق العاده حاجشیخ: فرمودهاند: از آقای آمیرزا محمدحسین مسجدجامعی شنیدم: مرحوم آقای آسیدمحمد بهبهانی درباره مرحوم آقای حاج شیخ فرمود: ایشان از نظر علمی در سطح خیلی بالا و ملای خیلی مهمی بود و از علمش بالاتر تقوای او و از تقوایش بالاتر اخلاقش و از اخلاقش بالاتر عقلش بود. اینکه مرحوم بهبهانی از عقل حاج شیخ اعجاب کرده، مهم است، چون خود آقای بهبهانی عقل مجسم بود و آنهایی که او را دیده بودند، تصدیق میکردند که در این جهت فوق العاده بود. آقای خمینی هم از عقل مرحوم بهبهانی اعجاب میکرد. قوام السلطنه و امثال او حریف بهبهانی نبودند، با اینکه آنها سیاستمداران درجه اول بودند. مرحوم بهبهانی از جهت عقل، آقای حاج شیخ را قبول داشت و درباره علتش، حاج میرزامهدی بروجردی میگفت: چون آقای حاج شیخ برای مشاوره مرحوم بهبهانی را میخواست و او برای مشورت به قم میآمد.
وی افزود: آیت الله شبیری فرمودهاند: شنیدم از آقای خمینی پرسیده بودند: شما جمهوری اسلامی تشکیل دادید. چرا استاد شما آقای حاج شیخ در این فکرها نبود؟ آقای خمینی فرموده بود: در دوره رضاخان در قم، حوزه علمیه تشکیل دادن، کمتر از تشکیل جمهوری اسلامی در این دوره نبود. حاج شیخ در کنار مرکز دولت، متصل به تهران، حوزه علمیه تشکیل داد.
عقلانیت و واقعگرایی آیتالله صانعی
آقای مرتضوی با اشاره به عقلانیت و واقع گرایی آیت الله صانعی گفت: از این منظر، در یک نگاه گذرا، اشارهای به مشی فکری و فقهی استاد معظم میکنم. حضرت آیتالله صانعی یک روحانی ملا و درسخوانده به همان روش سنتی بودند مقام علمی ایشان مورد اذعان دیگران از جمله شهادت و ستایش امامخمینی بود. اما باید بیش از برجستگی علمی به برجستگی نوع تفکر و واقعشناسی و تحولاتی که به دنبال داشت، ایشان توجه کرد.
وی افزود: یک نمونه آن عقلانیت در برگشتن کامل به حوزه و تمحض در فقه به رغم ارادت به امامخمینی بود. البته ایشان نسبت به همان چند سال محدود نیز آرزو میکردهاند که کاش مشغول نشده بودند، ولی به نظر بنده و صرف نظر از خدمات شایان توجه ایشان در آن دوره، این مقطع در رشد فکری و اجتماعی و سیاسی ایشان بسیار موثر بوده است و نباید آن را خسارت حساب کرد.
این استاد حوزه تصریح کرد: به هر حال مهم است که کسی به درستی بتواند موقعیت خود و جامعه و نیازهای موجود را بشناسد و بر پایه آن تصمیم بگیرد. یکی از نقاط کلیدی در تصمیمات ایشان که میدانم برای ایشان دشوار هم بوده است و به نظرم با حمایت برادر ارجمندشان آیتالله حاجشیخ حسن صانعی توانستند آن را اجرایی کنند همین تصمیم بود که از آن مسئولیت منفصل شوند و متمحض در امور حوزوی خود گردند.
آقای مرتضوی گفت: موضوع اصلی بحث خاستگاه فتاوای ایشان است. فتاوایی قابل بحث و نقد اما حاصل مطالعه و زحمت فراوان، مانند بحث ارث زوجه و برابری دیه. خاستگاه اصلی این فتاوا نگاه عقلانی ایشان به اصل دین و جایگاه شریعت و واقعگرایی و نوع نگاهی بود که به انسان و جامعه داشتند.
دریافتهای کلی از فقه آیتالله صانعی
این شاگرد آیت الله صانعی گفت: فتاوای مختلف ایشان را باید در چارچوب همین مبانی لحاظ کرد. از جمله این ده محور است: تاکید بر جامعیت و پاسخگویی اسلام به نیازها؛ تاکید بر نقش اجتهاد در حیات اسلام؛ تاکید بر استواری منطق و متانت اجتهاد شیعی و اصالت اجتهاد جواهری؛ تاکید بر دوام بالندگی فقه و آزادی اجتهاد؛ اهتمام به شاخص کارآمدی فقه به عنوان یک معیار در اجتهاد؛ تاکید بر لزوم توجه به دخالت زمان و مکان در اجتهاد؛ اهتمام به توانایی و گسترش فقه در عرصه مناسبات اجتماعی؛ اهتمام به نقش فهم عرفی از ادله لفظی در اجتهاد به ویژه الغای خصوصیت؛ اهتمام ویژه به شناخت موضوع و واقعگرایی در اجتهاد و به ویژه تاکید بر الزامات و اعتبارات عقلی، فهم و ارتکازات عقلاء.
نگاه ویژه آیت الله صانعی به حاکمیت آموزههای عقلی و عقلایی
این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: پذیرش احکام الهی و تعبّد به آن در محدودهای که پای دخالت مستقیم عقل یا عقلاء نیست، یک اصل زیربنایی و اعتقادی است و البته تکیهگاه و مبدأ این تعبد نیز پذیرش و حکم کلی عقل است. اما این اصل، هیچگاه مانع بهرهمندی از شناخت و داوری عقل و اصول عقلایی نمیباشد. اساس پذیرش اصل دین و ارکان اعتقادی آن، بر پایه داوری و حکم عقل است و یکی از آموزهها و تاکیدهای مکرر قرآن و سنت، توجه به این منبع بزرگ الهی است که در سخن اهل بیت(ع) به پیامبر «باطنی» در کنار پیامبران «ظاهری» یاد شده است.
وی افزود: بخش عمده احکامِ غیر عبادی، همانهاست که در میان ملل دیگر، از جمله در دوره جاهلی، بر پایه نیازهای موجود، از سوی عقلاء و نخبگان یا عرف پدید آمده و وجود دارد و شارع با آنها همراهی کرده و گاه قیودی بر آن افزوده و به عنوان احکام امضایی شناخته میشود. در نگاه استاد معظم، بهره جستن از دستاوردهای عقلی و عقلایی در اجتهاد، یک اصل به شمار میرود و آنچه به صورت روشن از ایشان سراغ داریم این است که دستاورد هیچ اجتهادی نمیتواند ناسازگار با حکم قطعی عقلی باشد. مخالفت با بنا و ارتکاز عقلاء نیز در صورتی ممکن است که دلیلی محکم که از نظر صدور و دلالت تاب مقابله با آن را داشته باشد، در دست باشد. پیداست هیچ فقیهی نمیتواند جز این معتقد باشد اما ویژگی آیتالله صانعی در اهتمام به این اصل، در شناخت مصادیق و گستره حاکمیت آن است.
مرتضوی با اشاره به دامنه بهرهمندی از این مبنا در نگاه آیتالله صانعی گفت: ایشان یک دلیل در تساوی زن و مرد در شهادت را بنای عقلاء شمردهاند و از ادله شهادت مرد الغای خصوصیت کردهاند. شرط شیعه بودن قاضی را محدود به داوری میان شیعیان کرده و در استدلال بر عدم وجود این شرط در قضاوت میان دیگران، علاوه بر لزوم رعایت عدالت و ایجاد امنیت میان آنان، ملازمه عقلایی و بلکه عقلی را شاهد آن شمردهاند.
ایشان حتی با توجه به مجموع ادلۀ باب قضاء، جواز قضاوت میان شیعیان توسط قاضی غیر شیعی و حتی غیر مسلمان را که مورد اطمینان است و سایر شرایط را داراست، حرفی گزاف و بیوجه ندانستهاند و البته این تعبیر از سر تحفظ و احتیاطهای بیرونی است و نه تردید واقعی. چنان که ایشان در حکم ربا از یک طرف، حرمت را به «ربای استهلاکی» که به بیچارگی و استیصال قرضگیرنده میانجامد و «ظلم» است، محدود ساختهاند و «ربای استنتاجی» که مایه رشد و پیشرفت طرفین است را مجاز دانستهاند و از سوی دیگر هیچ نوع حیلهای را در ربای حرام مجاز ندیدهاند.
وی افزود: یک نمونه دیگر از عقلگرایی آیتالله صانعی توجه ویژهای است که به اصل زیربنایی «عدل» داشتند. از همین خاستگاه است که در نگاه ایشان، عدالت یک اصل حاکم و یک ارزش فراگیر و جهانی است و اعتقادات و جنسیت و قومیت دخالتی در آن ندارد و نمیتواند آن را مقید و محدود سازد. این است که اگر در نگاه فقیه، مفاد یک دلیل به صورت عمومی یا در بخشی از مدلول خود در تعارض قطعی با اصل عدل باشد، آن فقیه نمیتواند با نادیده گرفتن این اصل، بر پایه آن دلیل فتوا دهد. یک نمونۀ آن فتوای آیتالله صانعی به تساوی دیه زن و مرد و مسلمان و غیر مسلمان است که در نگاه ایشان و حتی صرف نظر از قصور ادله، عدم تساوی دیه، ناسازگار با اصل عدالت است.
وی ادامه داد: خاستگاه بازنگری در سایر مسائل نیز همین اصل بوده است؛ مسائلی مانند: مرجعیت، رهبری جامعه، قضاوت، شهادت، دیه، قصاص، امامت جماعت و جمعه حتی برای مردان، تاکید بر عدم فرق میان زن و شوهر نسبت به تدلیس در ازدواج، ارث زوجه، یکسانی اولویت زن و شوهر به یکدیگر پس از مرگ تا دفن، عدم افضل بودن نماز در خانه برای زن، ولایت مادر بر کودک و تقدم آن بر ولایت جدّ، عدم قصاص مادر همانند پدر، عدم حد قذف بر مادر همانند پدر و عدم جریان حد سرقت بر مادر به دلیل دزدی از خانه فرزند همانند پدر. چنان که ایشان از جمله بر پایه همین اصل، تکریم بیشتر مسلمان نسبت به غیر مسلمان توسط قاضی را که فقهاء مجاز دانستهاند، نادرست و حرام میشمارد.
بنده بحث و نیز مقاله مستقلی درباره موضوع نقش عدالت در اجتهاد از نظر ایشان داشتهام و منتشر شده است.
آقای مرتضوی گفت: آیتالله صانعی در تقسیم سهگانه انسانها به مسلمان و غیر مسلمان و کافر نیز، گرچه سراغ اصل معنای «کفر» رفتهاند و بارها تکرار میفرمودند، اما مشهود بود که خاستگاه اصلی این تقسیم که تاثیر زیادی بر فتاوای ایشان گذاشت، همان نگاه کلامی و از موضعی عقلی بود. در واقع این تقسیم ثلاثی را که برخی بزرگان مانند شهید آیتالله مطهری درباره آخرت مطرح و بر آن تاکید کردهاند، آیتالله صانعی در قلمرو تشریع نیز معتقد شدند و نسبت میان «اسلام» و «کفر» را به تعبیر آیتالله مطهری، نسبت «تضادّ» گرفتند و نه «تباین». یک وقت خدمتشان عرض کردم که این تقسیم ثلاثی شما را آقای مطهری از نظر کلامی دارند.
وی افزود: از همین منظر است که آیتالله صانعی در مسائلی مانند حکم نجاست و پاکی، حرمت نبش قبر، دادن زکات فطره، ذبح شرعی، ازدواج، ولایت بر فرزند، ارث، کفایت و عدم کفایت آزادی برده غیر مسلمان و حتی تکلیف کفار به احکام شرعی (فروع دین) ، میان مسلمان و غیر مسلمان، یا اهل کتاب و غیر اهل کتاب فرق نمیگذارند و تنها بین کافر عنود و مقصر با سایر انسانها فرق میگذارند. البته حقیر ملاحظات خاص خود را دارد.
وی تصریح کرد: ایشان از همین پایگاه و با توجه به اینکه مخاطب آیات انسان و ناس است، معتقد بودند مسئله وابستگی مراتب کرامت به تقوا در آیه «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا اِنّ اکرمَکم عند الله اتقاکم»، اختصاص به «مسلمانان» یا حتی «موحدان» ندارد و شامل همه انسانها میشود. همزمان، در کنار اهتمام ویژه به بناها و ارتکازات عقلایی، اهتمام ویژه آیتالله صانعی به «فهم عرفی» در شناخت مفاد ادله لفظی قرآن و سنت، به ویژه موضوع «الغای خصوصیت»، و بهره فراوانی که ایشان در اجتهاد و فتاوای خود از آن بردهاند، به عنوان یک اصل و مبنا در فقه ایشان، نیازمند توجه و بررسی جداگانه است و مجال پرداختن به آن نیست.
آقای مرتضوی گفت: آیتالله صانعی به پیروی از استاد بزرگ خود، امامخمینی تاکید دارند که اگر شارع حکیم در جایی بخواهد بر خلاف بنا و ارتکاز عقلا حکمی تشریع کند باید بارها آن را تکرار کند و بر آن تاکید ورزد تا در میان مردم جا باز کند، از این رو اگر در حکمی مخالف بنا و ارتکاز عقلاء شاهد تاکید شارع و صدور روایات متعدد نباشیم، نمیتوان به یک یا دو حدیث موجود بسنده و استدلال کرد.
وی افزود: نمونه دیگر از اهتمام آیتالله صانعی به حاکمیت عقل و نقش آن در اجتهاد، عنایت ویژه ایشان به فقه و اجتهاد جناب محقق اردبیلی بود که تاثیر قابل توجهی نیز در روش اجتهادی جناب استاد داشت. اگر ایشان از گذشته توجه ویژهای به فقاهت محقق اردبیلی داشتند و سالها بخشی از توان و وقت خود را مصروف نگارش حاشیههای استدلالی بر کتاب «مجمع الفائده و البرهان» کردند، از جمله ناشی از روشنبینیها و عمق نگاه محقق اردبیلی است که بر پایه توجه و اهتمام به اعتبارات و احکام عقلی داشته است.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به سخنان معظم آیتالله شبیری درباره محقق اردبیلی ادامه داد: این فقیه عالی قدر می فرمایند یکی از ویژگیهای محقق اردبیلی جنبههای عقلی است… در روش استنباط ایشان جنبههای عقلی برجستگی داشت. در آثار فقهیاش همانند یک فیلسوف و ریاضیدان که بر روش برهان برای اثبات مدعای خود تکیه میکند، بر روش برهانی تکیه میکند و این روش را زیاد به کار میبرد. و در جای دیگر می گویند استقلال در نظر، یکی دیگر از ویژگیهای فقهی محقق اردبیلی است. در بسیاری از مباحثی که وارد میشود، در برابر دیدگاه اصحاب و فقهای پیشین نظریهای مستقل ابراز میکند. در نهایت چون مانند شیخ انصاری فکر جوّالی دارد، نظریهاش را به طور قطع نمیگوید و به صورت احتمال بیان میکند. میگویند: صاحب مدارک همین احتمالها را به صورت گمان و صاحب ذخیره به صورت قطع میگویند.
وی تصریح کرد: اما مهم آن است که آنچه ما در عمل در آیتالله صانعی بیش از دیگران سراغ داریم، عنایت ویژه ایشان به روش و رویکرد محقق اردبیلی و بهره بردن وافر از آن است. ایشان حاشیه بر مجمع الفائده را تا آخرین روزهای عمر شریفشان دنبال کردند و همین جا نیز در هفتههای پایانی به بحث گذاشته بودند و امیدواریم فرزند فهیم و فاضلشان جناب حجتالاسلام و المسلمین آقا سعید صانعی آن را تکمیل و منتشر کنند.
نوع شناخت آیت الله صانعی از اسلام
مرتضوی گفت: نکته مهم و راهگشا در نگاه آیتالله صانعی نوع شناختی بود که از اسلام به صورت عام و در فقه به صورت خاص داشتند. ایشان بارها با تعبیر خاص خودشان میفرمودند: «اگر در چهارراه بشریت کرسی بحثی، برای شناساندن حقایق اسلام و شرع، آن گونه که هست و آن گونه که من شناختهام، داشتم، همۀ مردم اسلام را میپذیرفتند».
وی افزود: این نگاه و ادعا که به نظرم آمیخته با نوعی مبالغه نیز بود و گاهی نیز تعبیر میکردند که با معرفی اسلام از سوی ایشان بر اساس نوع شناختی که از اسلام دارند، از هفت میلیارد نفر، هشت میلیارد آن مسلمان میشدند، از جمله برخاسته از همین مبنا و اصل بود که آموزههای اسلامی و شرعی در راستای دادههای عقلی و عقلایی است و ناسازگار با آنچه در قلمرو ارتکازات عقلایی بشر قرار میگیرد و آنچه دستاورد دانش و فهم کلی بشریت است، نمیباشد.
این استاد حوزه تصریح کرد: اینکه کسی مانند آیتالله صانعی در این ادعا چه اندازه موفق بوده یا میتوانسته موفق باشد، یک مسئله است و اینکه کسی با چنین نگاهی به اسلام و فقه سراغ اجتهاد میرود، مسئله دیگر و خیلی مهم است. یعنی با این نگاه که اسلام داعیه مقبولیت جهانی دارد و به گونهای است که میتواند خود را برای مردم دنیا عرضه کند. اگر به برخی رفتارها و گفتارها به نام دین و فقه در این سالها توجه شود که چه اندازه مایه دور شدن از اسلام و دینداری شده، اهمیت این سخن بیشتر معلوم میشود.
مرتضوی ادامه داد: فقهی که از یک سو نسخهای کارآمد برای جامعه کنونی و شناختی که از واقعیتهای انسان و جامعه و عرف وجود دارد باشد و معلوم است چارچوب و مبنای این کارآمدی، حاکمیت عقل، تشخیص عقلاء و بها دادن به تخصص و کارشناسان است. از سوی دیگر تکیه بر منابع فقه و حرکت در چارچوب اجتهاد شیعی و پرهیز از کماعتنایی به آن است. همان که آیتالله صانعی بارها به تبع استاد بزرگ خود امامخمینی به عنوان «فقه جواهری» از آن نام میبردند و بر آن تاکید و تکیه داشتند و از این نظر خود را یک فقیه سنتی میدانستند.
وی تصریح کرد: کسانی که میخواهند فقه آیتالله صانعی را بهتر بشناسند آمیختگی و تلازم نسخه کارآمد و قابل تحلیل اعتباری و تکیه بر منابع فقه و روش اجتهادی، یک واژه کلیدی در فقه ایشان است. یک مثال آن در علم اصول، عدم حجیت خبر واحد در مسائل مهمه است. یک مثال آن سن بلوغ دختر و اینکه باید میان واقعیت وجود مکلف و سطح تکالیف همخوانی باشد و به حدس قوی بنده تکیهگاه اصلی ایشان صرف یک نیمه روایت موثقه عمار ساباطی نبود؛ آن هم عمار ساباطی فقیه که از همان زمان امام باقر(ع) نیز برخی روایات او دارای ابهام و اشکال بود و گاه استنباط خود را به امام(ع) منتسب میکرد. دشوار است پذیرفت فقیهی مانند آیتالله صانعی که خبر واحد را در مسائل مهم معتبر نمیداند، تنها به سبب یک روایت که بخشی از آن هم «معمول به» نیست، چنین فتوایی مهم و عام البلوی بدهد. حتی به نظر میرسد یک مثال آن نیز تمایل اولیه ایشان به عدم اجرای حدود در عصر غیبت بود که بعدا نیز کمتر از دو ماه به پایان عمر شریفشان به جزمی فتوا دادند.
وی افزود: همین واقعگرایی ایشان باعث میشد که دوباره ادله را بررسی کنند و بنده حدود یک ماه پیش از ارتحال ایشان درباره چگونگی استدلال بر مجازات تعزیری جایگزین حدود با ایشان صحبت کردم، که خوب اگر حدود در معنای خاص در دوره غیبت تعطیل باشد با کدام دلیل تعزیر را میتوان جایگزین ساخت؟ و راهی را برای ثبوت تعزیر مطرح کردم. اصل سخن ایشان این بود که این جرمها را که نمیتوان بدون مجازات گذاشت.
مرتضوی گفت: به نظرم از همین منظر یکی از نخستین تغییرات در فتاوای ایشان که در چاپهای اولیه رساله ایشان آمده بود، بستن راه ثبوت هلال از طریق حکم حاکم بود و البته نوعا دوستان در خاطر ندارند. البته درباره برخی از این دیدگاهها طبعا بنده طلبه و دیگران ملاحظات خود را داریم اما در نگاهی کلی، فقه ایشان از منظر عنصر واقعبینی و عقلانیت کاملا قابل مطالعه است.
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: بنده در این دو سال گذشته، واقعا جای خالی ایشان را با وجودم حس کردم و معنای این روایت شریف و صحیح در کافی از امام صادق(ع) را که «اذا مات المومن الفقیه ثُلِم فی الاسلام ثلمه لا یسدها شیء» برای خودم و خودمان در عمل دیدم و میبینم. رحمت خداوند بر این فقیه معظم و مراجع گذشته و همه خدمتگزاران به دین و دیانت.
استاد مهریزی: فقیهان نواندیش با استفاده از ظرفیت فقه به حل چالشهای اجتماعی می پردازند
حجت الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، آیت الله العظمی صانعی را از جمله فقهاء نواندیش دانست و گفت: ایشان در مباحث چالش برانگیز فقه امروز، مسیری را طی کردند که حضرت امام آن را با عنوان زمان و مکان مطرح کرده بود.
این استاد حوزه و دانشگاه در همایش دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی صانعی و نشست علمی «مبانی فقهی و کلامی آیتالله العظمی صانعی» و رونمایی از ۴ اثر آن مرحوم تصریح کرد: عقلانیت و واقع گرایی جزء مباحث فلسفه فقه و کلامی فقه است. اگر بخواهد در فقه اجرا شود نیاز به ساز و کار دارد. فقه ما در دوره معاصر چالشهای فراوانی دارد. بحثهای حقوق بشر و مسائل ادیان و مذاهب و غیره چالشهای آن است.
او ادامه داد: در این چالش ها چهار نوع برخورد وجود دارد؛ برخی می گویند ما متعبد هستیم. این را مشی اخباریان اسمی و رسمی می دانیم. رویکرد دوم رویکرد پاک کردن صورت مساله است. می گویند مسائل اجتماعی را باید با عقل بشر حل کرد. رویکرد سوم رویکرد نواندیشانه و رویکرد چهارم رویکرد روشنفکرانه است. روشنفکران با نگاههای فرافقهی به موضوع نگاه کرده و تحلیلهای کلان کلامی و اجتماعی را مطرح می کنند. نواندیشان دینی با استفاده از ظرفیتهای فقه و با خواستگاه سنتی حوزه های علمیه به حل مساله می پردازند.
آقای مهریزی تصریح کرد: مرحوم امام باب این مساله را به عنوان زمان و مکان باز کردند و شاگردان ایشان از جمله آیت الله العظمی صانعی این مسیر را ادامه دادند. آنها می گویند با ظرفیتهای فقه می توان با این چالشها روبرو و مشکلات زندگی بشر را حل کرد. یکی از این ظرفیتها استفاده از تعلیل در متون است.
وی گفت: رویکرد مشهور فقهاء در روبرویی با تعلیلها حمل آنها بر حکمت است. پیش فرض آنان این است که عقل انسان قاصر است. در این ذهنیت اخباریها خیلی سهم دارند و این ذهنیت را تشدید کرده اند. بحث این نیست که ما با یک استدلال برون عقلی و برون فقهی و برون متنی می خواهیم علت حکم را تشریح کنیم، بحث این است که در متون لام تعلیل و باب سبیت و جملات شرطیه و قیدهای در مقام تعلیل که با سیاق سازگار است وجود دارد و نباید از اینها صرف نظر کنیم. اگر بخش عمده اصول الفاظ و حجیت ظواهر است، چرا در بحث تعلیل عقب نشینی می کنیم؟ چرا نگوییم اصل اولی در لام تعلیل و باء سببیه و ان ناصبه بر فعل مضارع، تعلیل است. این موضوع در فتاوای اقای صانعی دیده می شود، اگر چه آن را به صراحت بیان نکرده اند.
وی ادامه داد: بحث این نیست که عقل ما می فهمد یا نمی فهمد. مگر وقتی نهی را بر حرمت حمل می کنیم بحث خارج از متن است؟ بحث ظواهر است. آنکاری که مرحوم در باب ربا کرد همین است. فرمودند ظالمی که آیه «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ» از آن سخن می گوید با هیچ وسیله ای برداشته نمی شود. مرحوم صانعی هم این موضوع را تاکید کردند. در بحثهای مواجهه قاضی با متهم مسلم و غیرمسلم گفتند نباید فرقی بین آنها باشد. در بحث احترام متهم که در روایات آمده فرقی بین کافر و مسلم نیست.
آقای مهریزی گفت: در باب علت، اگر ادوات تعلیل یا ترکیبها که از نظر عربزبانها در مقام بیان تعلیل است، باید اصل را بر علت گذاشت. قیدهای در مقام تعلیل مانند باذنوا بحرب من الله باید به تعلیل تعبیر شود. دو مورد لغزنده است؛ با استقراء موارد علت کشف کنیم. آیت الله خوئی در بحث شرط رجولیت در مرجع تقلید گفتند ما از استقراء فقه فهمیدیم که مذاق شریعت به حیا و تستر زن است. این بحث لغزنده است. استناد شما چیست؟ آیت الله شبیری در کتاب جرعه ای از دریا راجع به آشیخ حسین یزدی همدرس آشیخ عبدالکریم می گویند که نزد آشیخ عبدالکریم صحبت بود که آشیخ حسین بی دین است. ایشان می گویند نه، فقه ایشان یکجور خاصی است. سپس مثالی نقل می کنند که شخصی در سامرا برای نماز استیجاری پیش مرحوم میرزا رفت. گفتند اگر شهادت بدهند به این فرد نماز می دهند. آشیخ حسین به صورت قطعی شهادت می دهند. به ایشان می گویند از کجا چنین شهادتی دادی؟ می گویند یقین من این است که دو رکعت هم نمی خواند اما استنباط من این است که در نماز استیجاری باید این است که یک چیزی به فقرا برسد. این مدلها لغزنده است.
او تصریح کرد: در جایی که با متن روبرو هستیم و با خصوصیاتی که عقلاء و عرب زبانها با آن روبرو هستند، لغزندگی وجود ندارد. اخباری ها بر مذمت و قصور عقل و برجسته کردن قیاس نقش داشتند. چه کسی گفته عقل ظنی است؟ اخباریها ذهنیت ایجاد کردند که تعلیلها نادیده گرفته شود.
آقای مهریزی بیان کرد: مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب «الفوائد الطوسیه» به مذمت حجیت عقل می پردازد و می گوید عقل ظنی است حال آنکه ظنی بودن عقل حرف درستی نیست. سپس می گوید قائلین به حجیت عقل به چهار روایت استناد می کنند حال آنکه در کافی ۳۵ روایت در برای حجیت عقل وجود دارد. در کتابی که دارالحدیث منتشر کرده ۴۰۰ روایت درباره عقل و ۴۰۰ روایت درباره جهل منتشر شده است. سپس برای معارضه می گویند إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ را مطرح می کنند، اما چرا افلایعقلون را مطرح نمی کنید؟ چرا نمی گویید این روایت با افلایعقلون سازگار است؟ این بحثها در استفاده از تعلیلهای فقهی ذهنیت ایجاد کرده و نمی گذارد ما از این ظرفیت استفاده کنیم.
حجت الاسلام و المسلمین بیگی: یاران امام خمینی مظلومند/ نواندیشی و نوآوری از ویژگیهای فقهی آیت الله صانعی است
مدیر موسسه فقه الثقلین قم بیت آیت الله العظمی صانعی را بیت فرزندان امام خمینی دانست و گفت: آیت الله سیدحسن خمینی و همه یاران امام در کنار مضجع شریف ایشان هم مظلوم هستند.
حجت الاسلام بیگی در همایش سالگرد آیت الله العظمی صانعی و نشست علمی «مبانی فقهی و کلامی آیتالله العظمی صانعی» و رونمایی از ۴ اثر آن مرحوم تصریح کرد: ایشان همواره، فقه و فقاهتِ استادش امام خمینی(سلام الله علیه) را میستود و در استمرار، تعمیق و توسعه آن مکتب، تلاش بسیار می کرد. گرچه او فقیهی بود که عرصه فقه، جولانگاه عرضه نواندیشی و نوآوریهایش بود، لیکن اندیشه بنیادین او تنها در فقه و فقاهت، منحصر نبود. او به سراغ هرچه رفت، سعی بلیغ در رساندن کُنه معنای ذات آن مفاهیم با عیار کارآمدی برای آحاد مردم و جامعه بشری بود.
وی افزود: آیت الله صانعی در معارف فردی و جمعی، جامعه و سیاسات، فرهنگ و آداب، تربیت و آموزش، تفسیر و نگاه متفاوت داشت. او چه در آثار و محضرهای علمی و چه در نشستهای جمعی و جانبی، سرنخهایی از مبانی فکری خود را بیان نمود که هر کدام از آنها شایسته مطالعه و در خور تعمّق و تدبّر هستند. این همان راهیست که توجه و عنایتِ فرزند بزرگوارش متوجه آن است و لذا در جمع، تصحیح، تدوین و گسترش آن آثار و اندیشهها، کمر همت بست تا چراغ این تفکر با انتشار آن به علاقمندان روشن بماند و جامعه از بهرهمند گردند.
آقای بیگی تصریح کرد: مرکز تدوین و نشر آثار آیت الله العظمی صانعی در زمان حیات معظمله تأسیس گردید. فعالیت جدی و عملی این مرکز با پیگیری، تدوین و تنظیم آثار به جای مانده آغاز و با تمرکز بر تکمیل آثارِ ناتمام، به کار خود ادامه داد. آثاری چون تقریرات درسهای اصول امام خمینی(سلام الله علیه)؛ «یاد ایام» یا همان خاطرات زندگی سیاسی ـ اجتماعی حضرت آیت الله صانعی و کتاب «فوائد و لطائف» که حاوی مطالب و موضوعات متنوع و گوناگون از جلساتِ درس معظمله در طول دورههای مختلف است.
وی افزود: در این میان، تقریرات اصول به جهت جایگاه ویژه آن، در اولویت فعالیتهای این مرکز قرار گرفت و پس از تحقیق و تصحیح، به شکل وزین، در چهار جلد و با عنوان: «وسیله الوصول إلى علم الأصول»، چاپ و هم اینک در مجموعه تازههای آثار مرکز تدوین و نشر، قرار گرفته است. این کتاب دوره کامل تقریرات اصول است که مقرّر، آن را از سن هیجده سالگی تا بیست و پنج سالگی، تقریر نموده است.ایشان در مقدمه به دو ویژگیِ تقریراتش اشاره میکند: اول: مقرّر درباره روشِ نگارش جلساتِ این دروس، مینویسد: «فهذه نبذه من المطالب الأصولیه ممّا استفدت مهمّاتها و رئوسها من مجلس درس أستاذنا العلامه…». محورهای مهم و رئوس مطالب یادداشت و سپس در فرصتهای جداگانه، با تعمّق و تأمل بیشتر نوشته میشد. بنا به نقل استاد معظم، پارهای شبها، تقریر برخی جلسات درس، به چند باره مکرّر میشد تا دست آخر دقیقترین و کاملترین آن در دفتر اصلی، ثبت گردد. دوم: مقرّر علاوه بر تقریر دروس استاد، نظرات و ملاحظات خود را نیز در ذیلِ نظرات استاد یادداشت کرده و در مقدمه بدان اشاره میکند که: «یکون بعضُ جزئیاتها ممّا وصل إلیه فکری القاصر». این حواشی و تأملاتِ مقرّر، بیش از ششصد مورد است که از یک سطر تا یک صفحه و بیشتر را شامل میشود. حکایتِ این حجم از حواشی و تعلیقات، نشان از دقّت، جدیّت و علمیّت این شاگردِ محقّق و مدقّق است.
آقای بیگی گفت: یکی از حواشی خواندنی و تاریخی حضرت آیت الله صانعی در این تقریرات که حاوی نکات جالب و گویای اندیشه سیاسی ایشان در همراهی با نهضت امام خمینی، آن هم از ابتدای آغاز این نهضت است، حاشیه ایشان در ذیل بحث اصولی «اقل و اکثر ارتباطی» است.
وی افزود: آیت الله صانعی در این حاشیه به اشکال و ابهامی که برایش نسبت به کلام حضرت امام در رابطه با موضوع درس پیش آمده، اشاره میکند که: «لم یظهر لی وجه الفرق بین ما أجابه السیّدُ الأستاذ و بین ما أجابه ذلک البعض، إلا بالإجمال والتفصیل. والظاهر من الأستاذ الفرق، بل کان الظاهر منه عدم التمامیّـه»، سپس اظهار میدارد: «ولیس لنا طریق الآن للسؤال عنه»؛ هم اکنون به استاد دسترسی ندارم تا اشکالم را با ایشان مطرح کنم. در ادامه، این شاگرد دلباخته مینویسد: «فقد أخرجه الحاکم الجبّار من إیران وبعدّه عن الحوزه العلمیّـه و جعل الشعب حباری؛ و نرجو من الله صحّته و عودته و اضمحلال هذه الحکومه، لعلّ المسلمین یتخلّصون من براثن الاستعمار». این بحث، جزء آخرین مباحث تدریس خارج اصول امام خمینی در حوزه علمیه قم بوده است. آیت الله صانعی در این حاشیه علاوه بر ابراز ارادت و عشق خود به امام خمینی و آرزوی سلامتی و دیدار مجدد استادش؛ از سویی به وجود یک بلیه در جامعه سیاسی کشور ایران؛ یعنی سلطه استبداد، اشاره میکند و از سویی دیگر به استعمار خارجی اشاره دارد و رهایی ملت ایران و تمام مسلمین جهان را با فروپاشی هر دو بلا؛ هم حکومت جبّار ایران و هم دامهای استعمارگران، از خداوند متعال آرزو میکند.
معرفی کتاب یاد ایام
مدیر موسسه فقه الثقلین گفت: «یاد ایام» نیز از کتابهایی است که در این مرکز تدوین و آماده چاپ شده است. این کتاب گفتگویی است پیرامون تاریخ زندگی سیاسی – اجتماعی و حیات علمی آیت الله العظمی صانعی (قدّس سرّه) که به همت مؤسّسه فقه الثقلین طی جلسات متعدد با معظّمله، انجام شده است. ارزش و اهمیت کتاب از آنجایی بیشتر میشود که شخصیتی تأثیرگذار، راوی مطالب و محتوای آن باشد. آشنایی حضرت آیت الله صانعی با تشکّلها و جریانهای سیاسی و اجتماعی ایران در دهه سی و چهل و حضور ایشان در رویدادهایی همچون قیام سی تیر ۱۳۳۰ در اصفهان، نهضت پانزده خرداد ۴۲ در قم، سابقه حضور مستمر چندین ساله در مکتب فقهی امام خمینی (سلام الله علیه)، سوابق مبارزاتی معظّمله از زمان شکلگیری قیام پانزده خرداد تا انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و پذیرش برخی سمتها و مسئولیتهای کلیدی در کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این کتاب را خواندنی و ماندگار کرده است. خاطراتی که میتواند بستر مناسبی را برای تحقیق و پژوهش علاقهمندان و پژوهندگان تاریخ معاصر ایران، فراهم نماید. این کتاب حاضر به پنج بخش: خانه و خانواده؛ دوران تحصیل؛ بررسی ابعاد علمی، سیاسی و مبارزاتی امام خمینی؛ تبلیغ و فعالیتهای فرهنگی و مبارزات سیاسی؛ مسئولیتها و خاطرات پس از انقلاب، تهیه و تنظیم شده است.
معرفی یادمان فقیه نواندیش
آقای بیگی گفت: در جلد ۱ کتاب یادمان فقیه نواندیش بخشی از بازتابهای رحلت حضرت آیت الله است. این مجموعه در سه دفتر تدوین شده است: دفتر اول: تسلیتها؛ دفتر دوّم: گفتوگوها، یادداشتها و مقالات؛
دفتر سوم هم به دلنوشتهها و اشعاری است که اشخاص مختلف در رثای آن فقید، سرودهاند.
شفقنا نوشت؛ وی افزود: در این مجموعه، گویندگان و نویسندگان از طبقات، اقشار و گروههای مختلف هستند. هر یک از آنان از زوایهای خاص به شخصیت و خدمات این فقیه وارسته اشاره نموده و دیدگاه خویش را در توصیف آن فقید، ابراز نمودهاند.
مدیر موسسه فقه الثقلین در توضیح جلد دوم کتاب یادمان فقیه نواندیش گفت: جلد دوم این کتاب شامل مطالبی و محتوایی است که در ایام اولین سالگرد ارتحال حضرت آیت الله صانعی(قدّسسرّه) از سوی برخی علما، فضلا و اساتید حوزه و دانشگاه در قالب مقاله، سخنرانی و گفتوگو مطرح شده است. محتوای علمی و غنی این نوشتهها و جلسات باعث گردید تا مرکز تدوین و نشر آیت الله العظمی صانعی به انتشار آن اقدام نموده تا مخاطبان از برخی زوایای علمی و فقهی و همچنین سجایای اخلاقی معظّمله آگاهی یابند. این مجلد هم در پنج قاب و با عناوین ذیل تدوین شده است: قاب اول: مروری کوتاه بر زندگی فقیه نواندیش؛ قاب دوم: سلوک علمی و عملی فقیه نواندیش (سخنرانیها)؛ قاب سوم: مقالات و یادداشتها؛ قاب چهارم: سلوک مرجعیت (گفتوگوها)؛ قاب پنجم: کتابشناسی آثار.
معرفی کتابهای «فوائد و لطائف» و «چالش های حقوق زنان در فقه»
آقای بیگی گفت: کتاب «فوائد و لطائف» عنوان چهارمین تازههای کتاب مرکز تدوین و نشر است که در چهار جلد جمعآوری و از جلسات درس معظمله در طول سالهایی که از طریق کاستها و نوارهای ویدئویی ضبط شدهاند، استخراج شده و با موضوعاتی چون: علوم و تفسیر قرآن، تفسیر و تبیین احادیث، پیامبران الهی و پیامبر اسلام، اهل بیت، کلام، رجال و حدیث شناسی، فقه و اصول فقه، اخلاق، اجتماعیات، عبادات، معارفی از دین، ایران و انقلاب ۵۷، شخصیتها، امام خمینی، حوزه و دانشگاه، سرگذشتها و خاطرات، حکایات و مطایبات را شامل میشود.
وی افزود: کتاب «چالش های حقوق زنان در فقه» عنوان پنجمین و آخرین تازههای کتاب مرکز تدوین و نشر است.این کتاب در ۲ جلد قطور تدوین شده که در واقع؛ مجموعه مقالات، سخنرانیها و گفتوگوهای دومین نشست از سلسله نشستهای فقهپژوهی مؤسّسه فقهالثقلین بوده و هم اکنون جهت رونمایی در معرض دید شما علماء و اساتید گرامی قرار گرفته است.
مدیر موسسه فقه الثقلین گفت: در بخش احیاء التراث هم، مؤسسه فقه الثقلین با بهرهگیری از تجربیات خود در این مرکز، دو عنوان کتاب را تحقیق و تصحیح نموده است: مصابیح الأحکام، تألیف علامه محقّق محمدمهدی طباطبائی معروف به علامه بحرالعلوم(ره) در ۴ جلد(۵،۶،۷و۸)، با تحقیق و تصحیح جناب حجت الاسلام والمسلمین فخرالدین صانعی، که جلدهای یک تا چهارم آن در گذشته توسط مؤسّسه فقهالثقلین چاپ و در اختیار علاقمندان و پژوهشگران قرار گرفته است. و همچنین کتاب ذخیره المعاد فی شرح الإرشاد در ۳ جلد؛ تألیف علامه محقّق ملا محمدباقر سبزواری(ره) که این سه جلد تنها شامل کتاب الطهاره ذخره میباشد. تحقیق و تصحیح بقیه مجلّدات ادامه دارد.
در پایان این مراسم از چهار اثر تازه تدوین شده این مرجع شیعه، با عناوین «یادمان»، «یاد ایام»، «چالش های حقوق زنان در فقه» و «فوائد و لطائف» رونمایی شد.