راهبرد شرکت فولاد خوزستان در حوزه ارتقای کارآمدی و بهرهوری
از نظر رقابتپذیری، بنگاههایی که بهرهوری و کارآمدی بالاتری دارند، میتوانند محصولات و خدمات خود را با قیمتهای رقابتیتر و به موقع عرضه کنند، به بازارهای جدید نفوذ کنند و در برابر تغییرات اقتصادی و فشارهای رقابتی مقاومت بیشتری از خود نشان دهند.
به گزارش ایلنا به نقل از سایر رسانه، از نظر رقابتپذیری، بنگاههایی که بهرهوری و کارآمدی بالاتری دارند، میتوانند محصولات و خدمات خود را با قیمتهای رقابتیتر و به موقع عرضه کنند، به بازارهای جدید نفوذ کنند و در برابر تغییرات اقتصادی و فشارهای رقابتی مقاومت بیشتری از خود نشان دهند.
از نظر رقابتپذیری، بنگاههایی که بهرهوری و کارآمدی بالاتری دارند، میتوانند محصولات و خدمات خود را با قیمتهای رقابتیتر و به موقع عرضه کنند، به بازارهای جدید نفوذ کنند و در برابر تغییرات اقتصادی و فشارهای رقابتی مقاومت بیشتری از خود نشان دهند.
بنابراین بهرهوری و کارآمدی نه تنها برای بقای یک بنگاه در بازار اهمیت دارند بلکه برای افزایش سهم بازار و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار نیز ضروریاند. در همین راستا، شرکت فولاد خوزستان نیز در استراتژیهای خود، جایگاهی اساسی و بنیادین را به مفهوم بهرهوری اختصاص داده و آن را به اولویتی در تمامی سطوح سازمان تبدیل کرده است.
بهرهوری در قلب هر کسبوکار موفقی قرار دارد و به معنای انجام کارها به روش بهینه و کارآمد برای دستیابی به نتایج مطلوب است. بهرهوری و کارآمدی، از مفاهیم اساسی در مدیریت کسبوکار و عملکرد بنگاههای اقتصادی محسوب میشوند. بهرهوری به میزان خروجی نسبت به ورودیهای یک بنگاه اشاره دارد و نشاندهنده کارایی و اثربخشی منابع استفاده شده است.
از سوی دیگر، کارآمدی به استفاده بهینه از این منابع برای دستیابی به اهداف سازمانی با کمترین هزینه و زمان ممکن مربوط میشود. این دو مفهوم به طور مستقیم بر عملکرد مالی و عملیاتی یک بنگاه تاثیر میگذارند زیرا افزایش بهرهوری و کارآمدی منجر به کاهش هزینهها، افزایش کیفیت محصولات و خدمات، افزایش سرعت پاسخگویی به نیازهای مشتریان، افزایش تولید و فروش و در نهایت بهبود درآمد و سودآوری میشود.
ضرورت یک رویکرد جامع
ارتقای شاخصهای بهرهوری در صنعتی به بزرگی و پیچیدگی صنعت فولاد، نیازمند توجه به مجموعهای از مولفهها و الزامات کلیدی است. صنعت فولاد به دلیل ماهیت سرمایهبر و انرژیبر بودن، نیازمند راهبردهای خاصی برای بهبود بهرهوری شامل بهینهسازی مصرف انرژی، توسعه فناوری و نوآوری، مدیریت زنجیره تامین، آموزش و توسعه منابع انسانی و پایداری و حفظ محیط زیست است. در این میان، راهبرد بهینهسازی مصرف انرژی میتواند از مسیرهای استفاده از فناوریهای پیشرفته و نیز منابع انرژی تجدیدپذیر محقق شود؛ مسئلهای که یکی از چالشهای اصلی صنعت به شمار میآید و امروز صنعت فولاد کشور به شدت با آن دست به گریبان است.
از سوی دیگر، توسعه فناوری و نوآوری از طریق فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی، اتوماسیون و دیجیتالیسازی فرایندهای تولید میتواند منجر به افزایش کارایی، کاهش ضایعات و بهبود کیفیت محصولات شود؛ همچنین با تمرکز بر تنوع محصولات و خدمات نیز میتوان دریچه جدیدی بر روی بازارهای آینده گشود و تداوم کسبوکار را تضمین کرد. علاوهبراینها، بهبود بهرهوری در زنجیره تامین از طریق مدیریت بهینه مواد اولیه، کاهش زمانهای انتظار و بهینهسازی جریانهای کاری میتواند به کاهش هزینه و افزایش سرعت تولید کمک کند. از مصادیق آن نیز میتوان به توسعه بومیسازی به منظور تامین پایدار و جلوگیری از وابستگی خارجی اشاره کرد.
ارتقای مهارتها و دانش کارکنان نیز از طریق آموزشهای تخصصی و برنامههای توسعه نیروی کار میتواند کارآمدی را افزایش دهد و از هدررفت منابع جلوگیری کند. این موضوع همچنین بر فرایند جانشینپروری و ادامه مسیر موفقیت که لازمه آن داشتن منابع انسانی متخصص، متعهد و باانگیزه است، تاثیر میگذارد. در نظر گرفتن الزامات زیستمحیطی و توسعه استراتژیهای پایداری مانند مدیریت پسماند، بازیافت مواد، تولید فولاد سبز و کاهش انتشار گازهای گلخانهای نه تنها میتواند بهرهوری را ارتقا دهد بلکه رقابتپذیری بنگاه را نیز بهبود میبخشد. این موضوع آثار بینالمللی نیز دارد و در تعاملات و فعالیتهای بازرگانی برونمرزی، مسئلهای تعیینکننده خواهد بود.
ارزیابی و بررسی این مولفهها از جنبههای مختلفی امکانپذیر است. جنبههای اقتصادی شامل ارزیابی هزینه- فایده فناوریهای جدید و اقدامات بهینهسازی، جنبههای فنی شامل بررسی کارایی فناوریهای مورد استفاده و امکان بهینهسازی فرایندهای موجود، جنبههای زیستمحیطی شامل ارزیابی اثرات زیستمحیطی، کاهش مصرف انرژی و مواد اولیه و جنبههای اجتماعی و سازمانی شامل بررسی تاثیر آموزشها و برنامههای توسعه منابع انسانی بر بهرهوری کلی سازمان هستند. گفتنی است که بهبود شاخصهای بهرهوری در صنعت فولاد، نیازمند یک رویکرد جامع و میانرشتهای است که همه این جنبهها را در نظر بگیرد.
یک اصل بنیادین
شرکت فولاد خوزستان سالها است که استراتژی «افزایش بهرهوری منابع» را در نقشه استراتژی خود در نظر گرفته و این استراتژی به عنوان یک اولویت در سازمان جایگاه ویژهای دارد. در شرکت فولاد خوزستان به بهرهوری به منزله یکی از اصول بنیادین نگاه میشود و این رویکرد نه فقط در سطح کلان، بلکه در سطوح عملیاتی سازمان نیز اتخاذ شده است. این موضوع بیانگر تعهد شرکت فولاد خوزستان به استفاده بهینه از منابع و ارتقای کارایی در تمامی بخشهای این شرکت است. استراتژی افزایش بهرهوری منابع با بهینهسازی استفاده از منابع مختلف، کمک میکند تا عملکرد کلی در چندین حوزه کلیدی بهبود یابد.
در فرایند تولید، این استراتژی منجر به کاهش ضایعات، افزایش سرعت تولید و بهبود کیفیت محصولات میشود که در نتیجه آن، هزینهها کاهش و رضایت مشتریان افزایش مییابد. در بخش منابع انسانی، بهرهوری منابع با بهبود فرایندهای کاری، افزایش مهارتها از طریق آموزشهای هدفمند و ایجاد انگیزه در کارکنان، بهرهوری فردی و سازمانی را ارتقا میدهد. این موضوع نه تنها موجب بهبود عملکرد کارکنان میشود بلکه کاهش هزینههای ناشی از گردش کارکنان و افزایش ماندگاری آنها در سازمان را نیز به همراه دارد. در بخش فروش و توسعه بازار، این استراتژی به سازمان اجازه میدهد تا با تحلیل بهتر دادههای مشتریان و بازار، استراتژیهای بازاریابی و فروش را دقیقتر و موثرتر طراحی کند.
این مسئله به کاهش هزینههای بازاریابی و افزایش بهرهوری در فروش منجر میشود و در نهایت سهم بازار، درآمد و سودآوری را افزایش میدهد. در پایان کیفیت محصول نیز به طور مستقیم از این استراتژی بهرهمند میشود. در واقع با استفاده بهینه از منابع و بهبود فرایندهای کنترل عملیات و کنترل کیفیت، شرکت میتواند محصولاتی با کیفیت بالاتر و باثباتتر تولید کند که این امر باعث افزایش رضایت و وفاداری مشتریان میشود. به طور کلی، استراتژی افزایش بهرهوری منابع نه تنها به کاهش هزینهها و بهبود عملکرد در حوزههای مختلف سازمانی کمک میکند بلکه باعث ایجاد مزیت رقابتی پایدار در بازار نیز میشود.
گامهای استوار فولاد خوزستان
شاخصهای بهرهوری ابزارهایی هستند که به کسبوکارها کمک میکنند تا عملکرد خود را ارزیابی و بخشهای نیازمند بهبود را شناسایی کنند. هر یک از این شاخصها، ویژگیها و تاثیرات خاص خود را بر کسبوکار دارند. این شاخصها به دو دسته کلی و جزئی تقسیم میشوند.
شاخصهای بهرهوری کلی مانند بهرهوری کل عوامل تولید به منظور ارزیابی عملکرد کلی یک سازمان یا اقتصاد استفاده میشوند و به مدیران کمک میکنند تا تصمیمات استراتژیکی در زمینه بهبود کلیه منابع و فرایندها بگیرند. شاخصهای بهرهوری جزئی مانند بهرهوری نیروی کار، بهرهوری سرمایه، بهرهوری انرژی، بهرهوری مواد اولیه و … کمک میکنند تا کسبوکارها نقاط قابل بهبود در استفاده از منابع خاص را شناسایی و اقدام به بهینهسازی آنها کنند. کسبوکارها همچنین میتوانند بهبودهای هدفمند در هر بخش ایجاد کنند. این شاخصها معمولا در بررسیهای دقیقتر و تحلیلهای مقایسهای به کار میروند.
گفتنی است که شرکت فولاد خوزستان به عنوان دارنده تندیس زرین جایزه ملی تعالی سازمانی، ملزم به رعایت چهارچوب تدوین اظهارنامه مربوطه است که مقایسه شاخصهای عملکردی و برداشتی خود با دیگر شرکتها در داخل کشور و در سطح جهانی، از جمله این الزامات به شمار میآیند. این مسئله میتواند به عنوان چراغ راهی در مسیر تعالی، روشنگری کند تا بتوان از تجارب و موفقیتهای دیگران برای دستیابی به اهداف تعیین شده درس گرفت. از نتایج آن نیز میتوان به سطح شایسته بهرهوری کل عوامل تولید در مقایسه با دیگر شرکتها اشاره کرد.
شرکت فولاد خوزستان با چشمانداز تبدیل شدن به یکی از بزرگترین مجتمعهای فولادی یکپارچه در کشور و منطقه با توانایی تولید ۱۳٫۶ میلیون تن محصولات فولادی در افق ۱۴۱۰، فرصتهای روشن و گستردهای برای ارتقای قدرت رقابت و توسعه حضور در بازارهای داخلی و بینالمللی در اختیار دارد و با بهرهگیری از تکنولوژیهای پیشرفته و مدیریت کارآمد میتواند به یکی از بازیگران اصلی صنعت فولاد در منطقه تبدیل شود.
با این حال شرکت فولاد خوزستان برای تحقق این هدف، نیازمند عبور از چالشهایی مانند محدودیتهای انرژی، فراهم نبودن زیرساختهای مناسب حملونقل، کسری کنسانتره سنگآهن، افزایش هزینههای تامین قطعات، تجهیزات و نیروی انسانی به دلیل رشد تورم، تحریمهای بینالمللی، سیاستهای نادرست بازار و قوانین خلقالساعه، عدم توازن زنجیره تولید از معدن تا محصولات نهایی و … است. این چالشها توان رقابت شرکتها را به طور جدی کاهش میدهند. بنابراین حمایت دولت و نهادهای مرتبط برای حل این مشکلات امری حیاتی است تا بتوان به طور موثر از ظرفیتهای موجود بهرهبرداری کرد و اهداف تعیین شده را محقق ساخت.
با این حال آنچه مسلم است، شرکت فولاد خوزستان طی ادوار گذشته به خصوص سه سال اخیر با تمام توان به سمت اجرای طرحهای توسعه خود حرکت کرده و این اطمینان را برای ذینفعان خود فراهم ساخته است که با وجود چالشهای مذکور، تدابیر موثری را برای پایداری کسبوکار خود در آینده میاندیشد. استراتژیهای موثر این شرکت در حوزههای تولید، خرید، فروش، مالی، فناوری، منابع انسانی و توسعه، توانستهاند به تابآوری این شرکت در شرایط ناپایدار کنونی کمک کنند. همچنین میتوان گفت که شرکت فولاد خوزستان از همین طریق خود را برای مواجهه با ریسکهای آتی آماده کرده است و در مسیر دستیابی به چشمانداز تدوین شده، به شکل استواری گام بر میدارد. به امید فولاد خوزستانی سربلند، صنعتی پررونق و ایرانی آباد و پیشرو در عرصه جهانی.