استقلال – استراماچونی؛ جایی برای جبران شکست بزرگ
در فوتبالی که مربیان وارداتیاش، عمدتاً مربیانی مسن از شرق اروپا بودهاند، ورود یک مربی جوان ایتالیایی اتفاق ویژهای است.
به گزارش ایلنا،آندرهآ استراماچونی 43 ساله، بعد از جیووانی می، دومین ایتالیایی است که کار در فوتبال ایران را تجربه میکند. «می» پیش از اینکه روی نیمکت سایپا بنشیند، مربی کمنام و نشانی بود که از مربیگری در دسته سوم ایتالیا بالاتر نرفته بود. او بعد از اینکه از ایران رفت هم سرنوشت بهتری پیدا نکرد و بعد از دستیاری در بولونیا و پارما، به لیگ هند رفت تا در تیم «اف سی پونه» این کشور دستیار باشد. اما استراماچونی رختکن سن سیرو را تجربه کرده و اگرچه در این مدت از اینتر به اودینزه و از آنجا به پاناتینایکوس و اسپارتاپراگ، هر بار تیم کم اهمیتتری را در دست گرفته اما لااقل روی کاغذ و با در نظر گرفتن رزومه، یکی از بهترینهایی است که در این سالها در فوتبال باشگاهی ایران به خدمت گرفته شده.
یکی از جالبترین ویژگیهای کادر مربیگری استقلال در این فصل، جوانی بیش از اندازه آنهاست. به جز سباستین لتو که فقط 33 سال دارد و تا همین دو فصل پیش در سطح حرفهای فوتبال بازی میکرده، سایر دستیاران استراماچونی هم جوان هستند؛ مارکو کاسر 45 ساله است و عمر دانسی 48 ساله. این میانگین سنی را با کادرفنی پیشین استقلال مقایسه کنید که وینفرد شفر در آستانه 70 سالگی بود و دستیار ایرانیاش، بیژن طاهری 58 ساله. در فوتبال، هیچ قاعده و قانون مشخصی وجود ندارد که مربی جوان حتماً «انگیزه» داشته باشد و مربی مسن صرفاً برای تجارت آمده باشد. در هر کدام از این دو بخش، دهها مثال نقض وجود دارد ولی استراماچونی احتمالاً برای وقتگذرانی به ایران نیامده و مهمترین هدفش این است که «برند» خدشهدار شدهاش را با موفقیت در فوتبال ایران ترمیم کند.
در یک مسیر طبیعی، مربی که شش فصل پیش در اینترمیلان حضور داشته و هنوز به 50 سالگی نرسیده نباید گذارش به فوتبال باشگاهی ایران بیفتد اما حالا که چرخ فوتبال به سود استراماچونی نچرخیده و دست سرنوشت او را به ایران آورده، موقعیت ویژهای برای استقلال پیش آمده که همراه با این مربی ایتالیایی، جاهطلبیهای بیشتری هم داشته باشد.
همانقدر که استراماچونی برای بازسازی وجهه خود به یک موفقیت بزرگ در ایران احتیاج دارد، استقلال هم به آندرهآ نیازمند است که بعد از شش فصل ناکامی در لیگ، بار دیگر به قهرمانی برسد.
آبیهای تهران در این سالها قهرمانی سه باره رقیب همیشگیشان، پرسپولیس را تماشا کردهاند، سپاهان و فولاد را در لباس قهرمانی دیدهاند و حتی استقلال خوزستان که به دسته دوم سقوط کرده را هم بهعنوان قهرمان لیگ، بالاتر از خود دیدهاند و این چیزی نیست که در ادوار گذشته لیگ ایران سابقه داشته باشد. در تمام سالهایی که در ایران لیگ برگزار شده، چه جام تخت جمشید و چه لیگ آزادگان و لیگ برتر، هیچ وقت بین دو قهرمانی استقلال در لیگ بیش از 5 سال فاصله نیفتاده و این شاید دلیل روشنی است برای اینکه چرا هواداران این تیم، قهرمانی در جام حذفی یا کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را «موفقیت» به شمار نمیآورند و بعد از پایان هر فصل، علیه مربی قبلی موضع میگیرند.
استراماچونی امروز و بعد از مراسم معارفه، رسماً هدایت استقلال را در دست میگیرد. او خوب میداند که برای چه از ایتالیا به ایران آمده و استقلال از او دقیقاً چه میخواهد؛ یک مسیر میانبر به سوی قهرمانی در همان سال اول. خواستهای که شاید غیرمنطقی به نظر برسد اما او باید پیش از هر چیزی بیاموزد که یکی از ضعفهای دیرینه فوتبال ایران این است که ابداً صبور نیست.