مهمترین درس جام بیست و یکم
حذف خط میانی ؛ حمله و دفاع
در فوتبال امروز ده نفره حمله باید کرد و ۱۱ نفره دفاع. این حجم بازیکن در یک سوم زمین چگونه میتوانند توپ سالم به هم برسانند. یا توپ چگونه از بین ۲۰ بازیکن عبور کند و آیا جذابیت فوتبال کم نشده است؟
جام بیست و یکم به مراحل آخرش نزدیک شده است.
شاید خیلی ها هنوز دنبال شگفتی یا پدیده و یا اتفاقی عجیب باشند اما هیچکدام از اینها بدست نیامده ولی فوتبال چهره دیگری از جهان شمولی خود را به همگان نشان داد.
در فوتبال امروز ازخط میانی یا هافبک های طراح بازیساز و بازیگردان خبری نیست. اصلا خطی وجود ندارد. در جنگ های قدیم وقتی دو لشکر مقایل هم صف آرایی می کردند مفرماندهان لشکر خود را به سه حناح تقسیم میکردند. قلب لشکر که مهمترین منطقه بود و فرماندهان ارشد در این موقعیت قرار می گرفتند. حناح چپ و جناح راست. جناحین همانند دو لبه قیچی باز حرکت می کردند و زمانیکه این دوجناح با حمله از جناحین دشمن آنقدر قلع و قمع می کردند که به یکدیکر می رسیدند قلب سپاه هم ورود می کرد و شیپور پیروزی نواخته می شد.
اما با ورود سلاح گرم و توپ و هواپیمای جنگی آرایش لشکریان دگرگون شد و در عصر حاضر هواپیماهای فوق مدرن جنگی هم هیچکدام کاربرد ندارد. امروز جنگی نیست که اگر هم باشد نبرد اندیشه هاست.
در فوتبال امروز نیز دیگر آرایش های سه خطی مثل ۴-۴-۲ و یا ۳-۶-۱ را نمی بینیم. چرخش توپ از گلر به مدافعان کناری و از دفاع به هافیک مرکزی و سپس تشکیل زوج های دونفره برای اورلپ و ....این حرفا خبری نیست. یک زمانی برفرض زوج زریچه نامجو- مطلق در جناح راست استقلال و تیم ملی یا آشوری و پیوس در پرسپولیس در همین فوتبال خودمان کارآمد بود و حتما این زوجین باید کنار هم قرار می گرفتند ولی امروز آن نظم خطی و عرضی و اریب و اورلپ جواب نمی ده در فوتبال امدرن امروز . دوحالت داریم و دو خط . دفاع و حمله. یعنی عملا خط میانی از بین رفته است. تیم هاییی که نتوانند همزمان در هردو منطفه باشند محکوم به شکست هستند هرچند آرژانتین باشد با فوق ستاره ای مقل مسی.آلمان های همیشه مدع. امروز اگر برزیل هم توانسته تا به اینجا بیاید بخاطر این است که با فوتبال روز حرکت کرده و دل به حرکات نیمار نسپرده است.
حمله می کند و بلافاصله برمیگردد. به دفاع. فوتبال هندبالی. در هندبال هم دقیقا همین ست. 6 نفر حمله می کنند و بابد در یک فاصله زمانی مشخص شوت بزنند و برگردند دفاع. تیمی برنده است کهاز حملات خود با دست پر برگردد و خوب دفاع کند.
تیم ترسو که بخواهد در رمین خود دفاع اتوبوسی کند محکوم به شکست است و نمی توان اینکار را بکند.
ژاپن در برابر بلژیک با فوتبال نوین حرکت کرد.
حمله همه جانبه ولی در دفاع منسجم نبود. آنهم دلیل داشت چون زور و توان بلژیک خیلی بالاتر از ژاپنی ها بود اا ژاپنی ها ایستاده و مردانه از نفس افتادند.حتی وقتی گل دوم را خوردند و مساوی شدند می توانستند برگردند و ببندند بازی را ولی نه توان آن را داشتند و نه بلژیک اجازه تفکر به انها را داد.
ایران اگر در برابر اسپانیا بلحاظ فوتبالی موفق بود به خاطر رعایت اوصل دفاع و حمله بود.
در برابر پرتغال اگر پا پس نکشیدیم بخاطر این بود که خواستیم ببریم. برای برد آمده بودم اما همانند تیم هندبالی بودیم که از حملات خود استفاده نکردیم.
اگر به نتایج نگاه کنید منهای یکی دو نتیجه مثل شکست 5 بر صفر عربستان از روسیه در سایر بازیها نتایج برد و باخت ها خیلی نزدیک است.
بخار همان فوتبال رالی و هندبالی است.
در فوتبال امروز ده نفره حمله باید کرد و ۱۱ نفره دفاع. این حجم بازیکن در یک سوم زمین چگونه میتوانند توپ سالم به هم برسانند.
یا توپ چگونه از بین ۲۰ بازیکن عبور کند و آیا جذابیت فوتبال کم نشده است؟
باید بگوییم جذابیتش بیشتر هم شده است. چه اینکه در تنکناها و سختی ها و عبور از موانع متعدد است که انسان ساخته میشود و بیننده این تلاش فوتبالیست ها را دوست دارد.
با وحود دفاع دوسه لایه تیم ها باز هم جام بیست و یکم پر گل تر از جام های قبلی است . دلیلش واضح است. وقتی با ده مهاجم حمله می کنی سرعت و دقت و تعداد شوت به دروازه بیشتر میشود . اکر در جام جهانی روسیه تعداد گل به خودی ها بیش از حد معمول است به دلیل فشار بیش از حد تیم مهاجم است که دفاع را بالاخره وادار به اشتباه می کند.
در سیستم دفاع و حمله فعلی آن تیمی برنده است که از کوچکترین فرصتش گل بسازد. مهاحمان مثل مدافعان حق اشتباه ندارند.
چرا انتقاد از سردار آزمون زیاد شد. بخاطر اینکه سردار در بازی با اسپانیا و پرتغال چند موقعیت خوب نصیبش شد و نتوانست استفاده کند.
سردار با تکیه بر تعاریف زیادی که قبل از جام از او شد می خواست سرداری کند ولی فوتبال امروز جسارت و شهامت و دقت و فرصت طلبی است.
بله. فوتبال امروز مثل هندبال است.
همه باید دفاع کنند و همه در حمله شرکت کنند.
تیمی که از فرصت حملاتش بهتر استفاده کند و در دفع منظم تر باشد برنده است.
در بازیهای هندبالی که در کلاس جهانی برگزار می شود اختلاف نتایج دو یا سه و حذاکثر 5 گل است.
فوتبال هم همین حالت را دارد با این تفاوت که تعدا گل های ردوبئل شده در فوتبال نمی تواند مثل هندبال زیاد باشد ولی به تناسب می توان این دو رشته را نزدیک به هم دانست.
فکر نمی کنیم اینموضوع به این شفافی در رسانه ای مطرح شده باشد و حال امیدواریم نظرات کارشناسان را هم داشته باشیم در تایید این مطلب مهم.
*سیدرضا فیض آبادی