ایران جوان تر و بین المللی تر از ۴ سال پیش است
این 18 روز برای تیم ملی 180 روز است
کارلوس کی روش بیشتر از هر زمان دیگری تحت فشار قرار گرفته و در آستانه جام جهانی اتفاقات و جریان حرکت فوتبال به نفع او رقم نمی خورد.
دیدار نه چندان دلچسب ملی پوشان تیم ملی مقابل ترکیه برشدت انتقادات علیه این مرد جدی که همواره گاردی تهاجمی علیع مخالفان و منتقدانش دارد افزوده است و دیروز هم برخی نمایندگان مجلس از وزیر ورزش خواستند که کی روش را متقاعد به دعوت از سید جلال حسینی کند!
این از جمله اتفاقاتی است که یقینا کی روش را بیشتر عصبانی می کند و تمرکز او و تیم ملی را از بین می برد.
باید قبول کنیم که هرکس در کار خود و در جایگاه خود به اندازه مسئولیت و شناخت و توانمندی که دارد باید حرف بزند و به نظر ما اینجا و در این مرحله جایگاه و شان مجلس بالاتر از اینهاست که نماینده اش راجع به دعوت یا عدم دعوت یک بازیکن از تریبون خانه ملت فریاد بزند.
جذابیت فوتبال آنقدر بالا هست که نمایندگان خانه ملت انگار تمامی بخش ها را درست کرده و سروسامان داده اند و فقط مانده تیم ملی فوتبال که با دعوت یک بازیکن اوضاع بهتر می شود!
اما برگردیم به بازی تیم ملی با ترکیه.
سردرگمی تیم ملی در 20 دقیقه نخست کاملا مشخص و نمایان بود و بیشتر نگرانی ها از همین 20 دقیقه است که اگر در برابر اسپانیا و پرتقال بخواهیم چنین کنیم مهاجمان تراز اول جهانی در همان 20 دقیقه نسخه تیم ملی را می پیچیند.
واقعا تمام نگرانی ها از شب گذشته بابت همین بهم ریختگی نشات گرفته و مردم سوال می کنند آیا در این سه هفته باقی مانده تا اولین بازی می توان امیدوار به رفع معایب به این بزرگی بود؟
استفاده از دو مدافع میانی برای اولین بار در کنار هم و از همه مهمتر حضور بازیکنی با خصوصیات مسعود شجاعی جلو این دو مدافع یک ترکیب ناهمگون بود که امیدواریم با این ترکیب نخواهیم به مصاف رقبای جام جهانی برویم.
شاید بتوان با استفاده از دو مدافع کناری دونده و جنگنده مثل میلاد محمدی و هماهنگ کردن روزبه چشمی و پورعلی گنجی بر مشکل خط دفاعی تا حدی فائق آمد اما حضور مسعود شجاعی در پیشانی و سر بزنگاه تونل دفاعی دو ضرر عمده دارد.
اول اینکه شجاعی را محدود به کاری می کنیم که اصلا تخصص او نیست و دوم نوع بازی مسعود است که فانتزی بازی می کند و از هر دوسه دریبل خوب و ریز و روپا که می زند یکی را راحت لو می دهد.
در بازی با ترکیه دیدیم که مسعود یکی دوبار توپ را به شکل فاجعه باری از دست داد و فشار این دست گل کاپیتان خوش تکنیک تیم ملی روی دوش روزبه چشمی افتاد.
باید یک هافبک جنگنده و تخریبچی و دونده در پیشانی خط دفاع باشد و مسعود شجاعی با تکیه بر این پشتوانه هم توپ را از دفاع به حمله ببرد و هم بتواند در کارهای تهاجمی با خاطری آسوده شرکت کند.
موضوع دوم و مهمتر که انتقادهای زیادی را متوجه کریم انصاریفر و سردار آزمون بخصوص کرد اینکه تیم ملی را کی روش به دو دسته تقسیم کرده است. یک خط دفاعی و دوم خط میانی.
بازیکنان خط میانی ما تقریبا همگی یا مهاجمند یا شکل بازی آنها تهاجمی است.
اینها عادت به دریافت توپ دارند نه بازیسازی و برای همین بود که هیچ توپی به مهاجم هدف ما سردار آزمون نرسید.
کی روش در 10 – 15 دقیقه پایانی با تعویض هایی که انجام داد نشان داد که اگر چند بازی با تیم های بزرگ تا امروز انجام میدادیم خیلی زودتر ترکیب اصلی را می شناخت ولی 20 دقیقه پایانی بازی با ترکیه هم کی روش را امیدوار کرد و هم نگرانی های هواداران تا حدودی کاسته شد.
استفاده از بازیکنانی مثل سامان قدوس دونده و بازیساز و جنگنده ، اشکان دژاگه فرصت طلب و باهوش ، رضا قوچان نژادی که همیشه بوی گل می دهد در ترکیب آینده کی روش جایگاه بایسته تری خواهند داشت.
وقتی قدوس و دژاگه باشند جهانبخش می تواند خود را نشان دهد و سردار آزمون صاحب موقعیت شود و تیم ملی روانتر کار کند.
این تیم ملی هر روز هماهنگ تر و بهتر می شود.
سه هفته پایانی هر روزش به اندازه یکماه برای کادر فنی و بازیکنان ارزش دارد و شک نکنیم که تیم ملی در بازی با یونان (اگر برگزار شود) بسیار بهتر و روانتر از بازی با ترکیه خواهد بود و تا زمان بازی اول با مراکش به ترکیب دلخواه خواهیم رسید.
لطفا کمی صبر و تحمل داشته باشیم و تیم ملی و کادر فنی را فعلا در منگنه نگذاریم تا ثمره بازیهای زیبای تیم ملی را در روسیه شاهد باشیم.
فراموش نکنیم بازی زیبای 4 سال پیش مقابل آرژانتین را و اضافه کنیم که امروز تیم ما جوانتر از 4 سال پیش شده و بین المللی تر بازی می کند.
پس امیدوار باشیم و حمایت کنیم.
*سیدرضافیض آبادی