هفته اول به کام سرخ ها ؛ شب داغ و تلخ آبی ها

نتیجه ایی که باورش برای کارشناسان کمی دشوار بود اما انگار فوتبال ما قرار نیست از این مربیان ویچ بسر و تاریخ مصرف گذشته دست بردارد و در حالیکه بوناچیچ مدت نسبتا زیادی از فوتبال دور بود و در ایران هم نتوانستنند آقایان دلال برایش تیمی در حد لیگ یک هم دست و پا کنند امسال سر از تبریز در آورد و اینهم اولین دسته گل مرد نه چندان با اخلاق کروات که هرجور و هرجا او را رها کنند باز 4 دست و پا سراز لیگ فوتبال ایران در می آورد.

*پارس جم جنوبی با یک مربی جوان ایرانی کاری کرد کارستان تا تبریزی ها همین ابتدای راه به خود آیند که چرا با چشمانی باز مربی خود را انتخاب نکردند.

این همه استعداد و مربی در تبریز و در داخل کشور وجود دارد چرا باید دست به دامان یک مربی تاریخ مصرف گذشته بود؟

آنهم بوناچیچ که به غیر از یک دوره خوب و طلایی با یک نسل طلایی فوتبال خوزستان کارنامه دیگری در فوتبال ایران ندارد.در حقیقت آن نسل طلایی خوزستان باعث موفقیت بوناچیچ بودند نه اینکه بوناچیچ هنر بزرگی کرده باشد.

شکست 4 بریک گسترش تبریز در برابر تیم پارس جنوبی هشداری است برای تیم هایی که دنبال مربیانی مثل بوناچیچ می گردند.

اگر بوناچیچ مربی بود که به غیر از ایران در همین کشورهای عربی هم یکبار مربیگری می کرد اما او تاریخ مصرف گذشته است و هرچند بازهم نباید زود با یک نتیجه و یک شکست نسبت به یک مربی رای صادر کرد ولی بوناچیچ دستش برای فوتبال ایران رو شده و چیزی در چنته ندارد.

*سپاهان و سایپا در نقش جهان به میدان رفتند و این دیدار می توانست جذاب تر باشد ولی کرانچار در سپاهان نیاز به فرصت دارد تا بتواند این تیم را به سامان برساند. واقعا سپاهان دیشب دیدار خوبی را برابرسایپا انجام داد ولی طرف مقابل هم سایپا بود و علی دایی. اتفاقا این سایپا بود که با سوپر گل ترابی ابتدا از میزبانش پیش افتاد ، دایی یقینا از این جوان خوش آتیه می تواند یک ستاره بزرگ برای فوتبال ایران بسازد که سالها در آسیا بدرخشد.

البته سایپا و سپاهان کمی با احتیاط ذاتی در بازی اول ظاهر شدند و اگر کمی ریسک بیشتری داشتند نتیجه چیز دیگری بود با این وجود و کلاس کار بازی دو تیم در حد قابل قبول و باور پذیری بود که سهم هر کدام یک گل بود.

*پیکان و پدیده در تهران هم مانند دیدار نقش جهان دیدارشان مساوی از کار در آمد. طبیعی بود که پدیده برای حداقل امتیاز آمده بود و این پیکان بود که باید از مزایای میزبانی استفاده کند ولی دست مجید جلالی هم برای همه مربیان بخوبی رو شده و می دانند که جلالی ابتدا با اندیشه نباختن تیمش را می بندد و سپس اگر شکافی بوجود آمد با نتیجه خفیف به پیروزی می اندیشد.

پدیده هم تیمی است که با رضا مهاجری فصل گذشته با وجود اتفاقاتی که افتاد توانست خودش را در نیمه دوم جدول حفظ کند.

این دیدار برای مهاجری دیدار خوبی بود و مهاجری توانست تیمش را در آغاز مارتن لیگ هفدهم محکی جدی بزند. از این هفته به بعد تیم ها آرزوی بازی با پدیده در مشهد و در ورزشگاه فوق مدرن امام رضا را دارند.

رضا مهاجری می خواهد روزهای طلایی و خوبی را در این ورزشگاه زیبا سپری کند و بازی با پیکان برایش یک سنگ محک خوبی بود تا پدیده به آینده امیدوار تر باشد.

*استقلال تهران در گرمای آبادان و در حالی که چند بازیکن خود را به دلیل مصدومیت و محرومیت همراه نداشت به مصاف صنعت نفت رفت تا نفت آبادان با هواداران پرشور خود رویای شیرین پیروزی بر استقلال را محقق کند.

یک کرار جاسم پرانگیزه و شلوغ کار برای نفت آبادان کافی بود تا آبادانی ها با او و بازیکنان تکنیکی و پرانگیزه خود بتوانند شب زیبایی را لب کارون تجربه کنند. هلهله هواداران برزیل فوتبال ایران و غریو شادی ایشان آنقدر زیاد بود که استقلال نتوانست خود را جمع و جور کند و تا آمد در زمین خودش را پیدا کند کرارجاسم از روی نقطه پنالتی زهرش را به تیم سابقش ریخت و بازی یک بر صفر شد.

اگر بازیکن سیه چرده نوک حمله نفت‌آبادان تک روی نمی کرد چه بسا استقلال با تعداد گلهای خورده بیشتری به تهران می آمد اما منصوریان متوجه شد که امسال نباید از تیمش خیلی انتظار داشته باشد چرا که حضور چند بازیکن بزرگ و پا به سن گذاشته و پرمدعا کار را برای منصوریان و استقلال دشوار می کند. استقلال البته توان و پتانسیل بالایی دارد ولی به نظر می رسد از آن تیم نیم فصل دوم فصل گذشته تا حدودی فاصله گرفته و حالا با این شکست انتظار از منصوریان و تیمش در هفته های آتی بیشتر خواهد شد.

هفته اول لیگ برتر را در حالی به پایان بردیم که شور و هیجان به فوتبال برگشته و هر هفته که بگذرد این شور و هیجان بیشتر خواهد شد و اگر بگوییم که هفته اول ملاک ارزیابی تیم ها نیست یقینا می تواند همین نتایج اولیه دورنمای بسیاری از تیم ها را ترسیم کند.

پس می نویسیم روز اول به کام سرخ ها و آغاز دشوار آبی ها.