برای استقلال رایگان کار کردم؛
عبداللهی: باخت ۶ - صفر به پرسپولیس تلخ ترین روزم بود / هرگز برای این فوتبال دلتنگ نشدم
حجازی برای بازی آماده نبود و در انتها تصمیم گرفته شد که مجددا به رشیدی اعتماد شود. تیم ما به هم ریخته وارد زمین شد و شاید اگر پرسپولیس بیشتر فشار میآورد نتیجه دیگری رقم میخورد.
پیشکسوت استقلال با بیان خاطراتش از این باشگاه گفت: به دلیل تغییر فرهنگ تماشاگران در فوتبال ایران، دلتنگ این ورزش نیست.
به گزارش ایلنا، به مناسبت هفتادمین سالگرد تاسیس باشگاه استقلال سایت باشگاه با نصرالله عبداللهی بازیکن، سرمربی و سرپرست سابق باشگاه استقلال به گفت و گو نشسته که مشروح آن در ادامه میآید:
مسیر آبیپوش شدن
باعثو بانی آمدن من به استقلال رایکوف بود. او آن زمان سرمربی تیم ملی جوانان نیز بود. رایکوف ما را برای بازیهای جام باشگاههای آسیا به استقلال برد. در آن زمان بازیکن راه آهن بودم. به استقلال رفتم و رضایت نامه خود را بعد از بازیهای آسیایی از راهآهن گرفتم. من تا قبل از این قضیه طرفدار تاج یا هیچ تیمی نبودم و طرفدار تیمی بودم که در آن بازی میکردم و اتفاقا دوست داشتم در آن زمان تاج را هم ببریم، اما زمانی که برای اولین بار برابر تاج نوشهر پیراهن آبی تاج را پوشیدم هوادار این تیم هم شدم.
شیرین ترین روز حضور در استقلال
برای نسل ما هیچ روزی مانند قهرمانی آسیا به یاد ماندنی نبود. آن بازی را از روی نیمکت دیدم و استرس عجیبی داشتیم. در ابتدا بازی یک گل دریافت کردیم، اما توانستیم بازی را به تساوی بکشانیم و در دقایقپایانی اولین قهرمانی آسیا را برای استقلال به دست آوریم.
تلخ ترین روز
برای من تلخترین روز بازی ۶ - صفر معروف است. تیم ما در آن زمان بسیار سرتر بود و متاسفانه ما بازی را به اتفاقات قبل از بازی باختیم. دروازهبان ما در تمرینات قبل از بازی رشیدی بود، اما چند ساعت قبل از بازی اعلام کردند حجازی درون دروازه میایستد. چند ساعتی تیم ملتهب بود. رشیدی روحیهاش را از دست داده بود و حجازی برای بازی آماده نبود که در انتها تصمیم گرفته شد که مجددا به رشیدی اعتماد شود و درون دروازه قرار گرفت. تیم ما به دلیل این مشکلات بسیار به هم ریخته وارد زمین شد و شاید اگر پرسپولیس بیشتر فشار میآورد نتیجه دیگری رقم میخورد.
تیم تاریخ استقلال
انتخاب میان همبازیان و شاگردان من در تاریخ استقلال کار دشواری است. من حجازی را برای دروازه استقلال میپسندم. کارگرجم، قلیچخانی و نظری دیگر بازیکنان انتخابی من هستند. علی جباری، حقوردیان، جلال طالبی، حسن روشن، غلامحسین مظلومی و عادلخانی دیگر انتخابهای من برای تیم تاریخ استقلال هستند.
رایکوف
او فوقالعاده شجاع بود. زمانی که ما را برای استقلال خواست بدنه تیم ملی از استقلال بود و بزرگان فوتبال در استقلال بازی میکردند، اما او ما که جوان بودیم را به استقلال آورد. من، قراب، معینی، مظلومی و حاجمحمد و… به تاج آمدیم. در باور ما نبود که به این تیم آمدیم که بازیکنان ملیپوش زیادی داشت. رایکوف یک مربی علمی بود. او هم روانشناس بود و هم پزشک و فوتبال مدرنی را به ایران آورد و به همین دلیل بود که شاگردانش بعدها مربیان فوقالعاده شدند. او یک مربی جریانساز بود و جریان تازهای در فوتبالایران ساخت.
سرمربی استقلال بودن
زمانی که سرمربیشاهین بودم واقعا از فوتبال خسته شدم و فوتبال را کنار گذاشتم تا به زندگی خودم برسم. در آن سالی که سرمربی استقلال شدم، وضعیت استقلال اصلا مناسب نبود. لیگ آن زمان دو گروه بود و استقلال در انتهای گروه خود قرار داشت. مرحوم حجازی با سپاهان قرارداد بسته بود و نمیتوانست هدایت تیم را بر عهده بگیرد و گزینه دیگری نبود. اولیایی از من خواست یکسال به استقلال بیایم و بعد از آن هم قرار بود حجازی را بیاورند و من را سرپرست و کنار تیم بگذارند که البته بعد از پایان فصل حجازی به دلایلی انتخاب نشد و پورحیدری آمد.
بهترین قرار داد با استقلال
من در زمان بازیگری بیشترین دریافتیام از استقلال ۱۱ هزار تومان بود. در فصل ۵۰ - ۵۱ که آن هم داستان خاص خودش را دارد. تا قبل از آن قراردادهای ما نهایتا به ۵ هزار تومان میرسید، اما در آن سال باشگاه دارایی تصمیم به تیمداری گرفت و به بازیکنان اصلی استقلال ۱۲ هزار تومان پیشنهاد داد و باشگاه از این قضیه مطلع شد و ما را با ۱۱ هزار تومان در استقلال نگه داشت.
دلتنگی برای فوتبال
من هرگز برای این فوتبال دلتنگ نشدم. زمانی که از استقلال میرفتم هواداران فحاشی کردن را یاد گرفته بودند و اعتراض آنها از هو و سوتزدن به این سمت رفته بود و من توانایی تحمل این صحبتها را نداشتم. من برای استقلال زمانی که سرمربی تیم بودم رایگان کار کردم و قرارداد ۳ میلیونی خودم را در آن سال دریافت نکردم، اما متاسفانه زمانه عوض شده بود و من نمیتوانستم این فرهنگ جدید را تحمل کنم.