پولادی کام پرسپولیسی ها را تلخ کرد!
معرفت را هم دریبل زدی، آقای فوتبالیست!
مقصر فوتبال ایران است که روی فرهنگ بازیکنان کار نمیکند و به جای پول حرفهای، تفکر حرفهای را به آنها یاد نمیدهد. مقصر پرسپولیس است که پای بازیکن مصدوم میایستد تا او را از خاک به افلاک برساند.
مقابل لیونل مسل عرضاندام کردی و هیگواین را دریبل زدی، اما ای کاش گذشتهات را فراموش نمیکردی تا معرفت را هم دریبل نمیزدی و بزرگ شدن را درست طی میکردی.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حکایت مهرداد پولادی است، بازیکنی معمولی که در جامجهانی در ترکیب اصلی تیم ملی قرار گرفت و نمایش قابل قبولی داشت، البته شانس هم با او یار بود که هاشم بیکزاده قبل از جامجهانی مصدوم شد و فرصت به مهرداد رسید تا در ترکیب تیم ملی قرار بگیرد و در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان عرضاندام کند، بازیکنی که مدتها مصدوم و تقریبا محو شده بود، اما به لطف باشگاه بزرگ پرسپولیس دوباره به سطح اول فوتبال ایران رسید و توانست پا جای پای بزرگان فوتبال ایران بگذارد، اما راه را اشتباه رفت، یعنی در واقع به بیراهه رفت.
مهرداد پولادی بعد از جامجهانی قدم در مسیری گذاشت که ممکن است آینده فوتبالیاش را تحت تاثیر قرار دهد. مهرداد که مدعی بود از اروپا پیشنهاد دارد در تمرین پرسپولیس حاضر نشد تا این باشگاه مردمی و پرطرفدار آسیب ببیند اما برای مهرداد مهم خودش بود که پیشرفت کند و یا در روزهایی که آسیب دیده بود نبود و راه خودش را رفت تا پرسپولیس که پرافتخارترین باشگاه ایران و پرطرفداران تیم آسیاست، معطل یک فوتبالیست معمولی شود و لطمه بخورد.
پرسپولیس به پولادی لطف کرد و در بدترین شرایط پای او ایستاد، اما مهرداد قدردان محبت سرخپوشان تهرانی نبود، چراکه پس از جام جهانی با سودای حضور در تیمهای اروپایی در تمرینات پرسپولیس حاضر نشد و امروز خبر میرسد به یک تیم قطری منتقل خواهد شد. شاید باید به این نکته فکر کنیم که حضور در پرسپولیس لیاقت میخواهد و هر کسی نمیتواند چنین جایگاهی را به دست آورده و حفظ کند. شاید باید به این موضوع یک بار دیگر اشاره کنیم که فوتبالیستهای ایرانی به لحاظ فرهنگی مشکل دارند و وقتی پای پول در میان باشد، حتی تیمهای دسته ۲ و ۳ قطر و هند و یمن را به پرسپولیس ترجیح میدهند.
بله، آقا مهرداد قصه ما مقصر نیست، مقصر فوتبال ایران است که روی فرهنگ بازیکنانش کار نمیکند و به جای پول حرفهای، تفکر حرفهای را به آنها یاد نمیدهد. مقصر پرسپولیس است که پای بازیکن مصدوم و فراموش شدهای در سطح پولادی میایستد تا او را از خاک به افلاک برساند، اما وقتی به افلاک رسید دیگر نگاهی به گذشته خود ندارند و همه چیز را فراموش میکنند.
پولادی در جام جهانی عملکردی قابل توجه داشت، اما هرگز در سطح یک بازیکن استاندارد بینالمللی نبوده و نیست، چراکه اگر بود همچون جیمز رودریگز کلمبیایی میدرخشید و لباس رئال مادرید را به تن میکرد یا همچون خوان گیلرمو کوادرادو شماره ۱۱ کلمبیا که در فیورنتینا بازی میکند، امروز بارسلونا، میلان، رئال و یوونتوس بر سر به خدمت گرفتن او دعوا دارند و فیورنتینا حاضر به فروش او نیست یا توماس مولر که در دو جام جهانی میدرخشد و هیچ ادعایی ندارد.
حکایت جالبی نیست، مهرداد پولادی کام پرسپولیس و هوادارانش را تلخ کرد، اما خودش هم هنوز به خوشبختی نرسیده و شاید هرگز نرسد، چون پیمودن راه خوشبختی را بلد نیست. امیدواریم مهرداد بفهمد چه گفتیم، اما وقتی بیشتر فکر میکنیم، یاد شعر مولانا میافتیم و آن را زیر لب برای قهرمانی قصهمان زمزمه میکنیم:
هر چه میگویم به قدر فهم توست مردم اندر حسرت فهم درست