خبرگزاری کار ایران

قلعه‌نوعی از خودش گذشت، تو نه؛

اسطوره‌کشی‌ هنر نبود، آقای‌دایی / کافی بود از خودگذشتگی داشتی!

اسطوره‌کشی‌ هنر نبود، آقای‌دایی / کافی بود از خودگذشتگی داشتی!
کد خبر : ۱۸۸۶۴۳

آنچه مسلم است اینکه علی کریمی که از طرف مردم و هوادارانش لقب «داش علی» را گرفته بود تا لحظه آخر منتظر پرسپولیس ماند تا آرزو به دل نماند و با پیراهن تیم محبوبش از فوتبال خداحافظی کند

میخی بر دل هوادارانش کوبید و رفت. شاید آن لحظه که در نامه خداحافظی‌اش می‌نوشت میخی به دیوار کوبیدم و کفش‌هایم را آویختم، نمی‌دانست این میخ را به قلب هوادارانش می‌کوبد، شاید هم می‌دانست کسی چه می‌داند، اما هر چه که بود خداحافظی کرد و رفت. رفت تا به تاریخ بپیوندد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، علی کریمی از فوتبال خداحافظی کرد و خانه‌نشین شد، اما جدایی غریبانه او از فوتبال قلب علاقه‌مندان این رشته را به درد آورد، چراکه حق علی کریمی نبود اینگونه و بدون مقدمه خاموش شود و غریبانه از فوتبال برود.

آنچه مسلم است اینکه علی کریمی که از طرف مردم و هوادارانش لقب «داش علی» را گرفته بود تا لحظه آخر منتظر پرسپولیس ماند تا آرزو به دل نماند و با پیراهن تیم محبوبش از فوتبال خداحافظی کند. درد دارد که شما از تهران تا لس‌آنجلس پیشنهاد داشته باشی به جز تیم محبوبت، تیمی که اسطوره‌اش هستی، اما نمی‌خواهدت و باید به اجبار و با دلی شکسته از فوتبال بروی، بروی و خانه‌نشین شوی.

علی دایی و پرسپولیس در این فصل می‌توانستند از وجود جادوگر استفاده کنند. علی کریمی با توجه به محبوبیت و توانایی‌های منحصر به فردش می‌توانست کمک بزرگی برای پرسپولیس باشد، همانطور که فصل قبل برای تراکتورسازی تبریز کمک قابل‌توجهی بود و توانست با این تیم قهرمان جام‌حذفی شود، اما دایی به دلیل همان اختلافات قدیمی، جادوگر را به تیمش راه نداد تا کریمی دل‌شکسته و خسته از فوتبال خانه‌نشینی را به راه‌آهن یا دیگر تیم‌ها ترجیح دهد و از فوتبال برود. برود برای همیشه تا حسرت دوباره دیدنش در زمین سبز را به دل فوتبالی‌ها بگذارد.

سوال امروز ما این است که چرا علی دایی برای فصل جدید کریمی را نخواست. خود دایی در اظهارنظری جالب اعلام کرده که کریمی را به لحاظ فنی قبول دارد، اما اخلاق‌شان جور درنمی‌آمده و به همین دلیل او را برای لیگ چهاردهم جذب نکرده است.

بهتر است به دایی قضیه امیر قلعه‌نوعی و فرهاد مجیدی را یادآور شویم. عالم و آدم می‌دانستند که فرهاد و امیر با هم مشکل دارند و آب‌شان به یک جوی نمی‌رود، اما قلعه‌نوعی به خاطر استقلال از خودش گذشت و کوتاه آمد تا فرهاد به آبی‌پوشان تهرانی کمک کند. هر چند که فرهاد مجیدی در میانه راه از فوتبال خداحافظی کرد و برای همیشه رفت، اما حداقل اینکه با پیراهن تیم محبوبش و در جمع هوادارانی که در استادیوم حاضر بودند از استقلال رفت و کفش‌هایش را آویخت، اما علی کریمی آنقدر خسته و دلزده شده بود که با نوشتن چند خط بیانیه، غریبانه از فوتبال رفت.

دایی باید کمی از خودگذشتگی نشان می‌داد و کاری می‌کرد که کریمی اینگونه از فوتبال نمی‌رفت، چراکه دایی خودش اسطوره است و نباید اجازه دهد اسطوره‌ها چنین ناجوانمردانه بشکنند و خرد شوند و از فوتبال دور شوند. اسطوره شکستن هنر نبود آقای دایی.

کریمی به شکل جالبی از فوتبال جدا نشد، اما آنچه مسلم است او همچنان بر قلب هواداران به فوتبال حکمرانی می‌کند و همچنان محبوب است، چراکه بخشی از خاطرات زیبای تاریخ فوتبال‌ایران را رقم زده و برای تیم ملی و پرسپولیس زحمات زیادی کشیده است.

*مهدی نوری

ارسال نظر
پیشنهاد امروز