نه میشود، نه میخواهند، نه میتوانند؛
پارادوکس خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس!
فراهم نبودن زمینه واگذاری این دو تیم به دلیل بدهیهای مالی نه امکان عرضه آنها در بورس وجود دارد و نه میتوان آن را به طور مزایده به بخش خصوصی واگذار کرد.
با وجود الزام مجلس و عزم و اراده دولت در خصوصی شدن دو باشگاه پرطرفدار تهرانی هنوز گام جدی در این زمینه برداشته نشده و با فاش شدن بدهیهای سنگین استقلال و پرسپولیس به نظر میرسد عملیاتی شدن این قانون پروسه فرسایشی و طولانی مدتی خواهد بود.
به گزارش ایلنا، امیررضا خادم نماینده تام الاختیار وزارت ورزش درخصوصی سازی استقلال و پرسپولیس با اشاره به مشکلات، موانع و پیچیدگیهای موجود بر سر راه واگذاری و خصوصی شدن این دو باشگاه، صراحتا آب پاکی را روی دست همه ریخته و اعلام کرده که واگذاری سرخابیها حداقل تا پایان سال امکانپذیر نیست، ولی این وزارتخانه در نظر دارد هفته جاری هیئت مدیره و مدیران عامل جدید استقلال و پرسپولیس را معرفی کند و با این روند به طور تدریجی وارد جریان واگذاری شود.
در واقع وزارت ورزش و جوانان در نظر دارد با واگذاری تشکیلاتی و اداری این دو تیم - و نه واگذاری تام و تمام - به افراد متمول و صاحب سرمایه حداقل به لحاظ مالی مشکلات سرخابیها را حل کند تا در یک پروسه زمانی بلندمدت و رفع موانع قانونی و کاهش بدهیهای موجود کار نهایی واگذاری را به اجرا درآورد.
اما با وجود تمامی هیاهویی که پیرامون این واگذاری و حسابرسیهای دقیق و موشکافانه طی ۳ ماه گذشته برپا شد به نظر میرسد این پروسه حتی در گامهای مقدماتی هم قرار ندارد و خصوصیسازی واقعی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و حساسیتهایی که پیرامون آن وجود دارد و حتی به اعضای هیئت دولت کشیده به این سادگیها امکانپذیر نخواهد بود.
علاوه بر علاقهمندی که معمولا دولتها به در اختیار داشتن این دو باشگاه پرطرفدار و تاثیرگذار وجود داشته و دارند و دولتمردان حاضر نیستند مالکیت آنها را از دست بدهند، فراهم نبودن زمینه واگذاری این دو تیم است که به دلیل بدهیهای مالی نه امکان عرضه آنها در بورس وجود دارد و نه میتوان آن را به طور مزایده به بخش خصوصی واگذار کرد.
این پارادوکس واقعیت امروز استقلال و پرسپولیس است که واگذاری این دو تیم را به بنبست کشانده و هرگونه اظهارنظر و تعیین ضرب الاجلی از سوی مسئولان وزارت ورزش و یا سازمان خصوصیسازی تنها به بازی گرفتن افکارعمومی و سوار شدن بر موج احساسات هواداران پرشمار این دو تیم تلقی می شود.
علاوه بر این حافظه تاریخی ورزش کشور، تجربه خوب و اثربخشی از امر خصوصی شدن باشگاهها ندارد. آنچه تاکنون در خصوصیسازی باشگاههای فوتبال کشور اتفاق افتاده، واگذاری صوری و ظاهری بوده درحالیکه همچنان بودجه اصلی این قبیل باشگاه ها از منابع دولتی تامین می شود. سپاهان، فولاد خوزستان، ملوان، نفت تهران و… بخش عمده ای از تیم های لیگ دسته اول چنین شرایطی دارند. در واقع نوعی دور زدن قانون به جای اجرای اصل ۴۴ که نه تنها کمکی به فوتبال و ورزش نمی کند که حتی وابستگی به بودجه عمومی را افزایش می دهد.
اما آیا هدف از خصوصیسازی ایجاد چنین شرایطی بود یا قرار بود باشگاهها به لحاظ مالی خودکفا شوند و روی پای خودشان بایستند؟ اساسا بدلیل فقدان شرایط حرفهای نظیر پرداخت حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی، درآمدهای انحصاری و… خصوصیشدن و استقلال مالی باشگاهها حداقل در کوتاهمدت ممکن نیست. باشگاههای ترکیه طی یک پروسه ۱۰ ساله و با بهرهگرفتن از وام های بلند مدت بانکها توانستند به این مهم دست یابند اما فوتبال ما چنین مجالی را نه دارد و با این شرایط خصوصی سازی تنها یک آرزوی دور و دراز است.
اما اگر واقعا قرار بر این بود، چرا این همه سرو صدا و جنجال پیرامون این دو تیم به راه افتاد؟ اگر قرار نبود که کار اساسی برای خصوصیسازی این دو تیم شود، چرا چند ماه است ریز جزئیات ماجراها و قراردادهای این دو باشگاه روی دایره خبرگزاریها و تلویزیون و روزنامهها ریخته شده و همه درباره آن اظهارنظر میکنند؟
تا پیش از این، گمان میرفت وزارت ورزش با اقدامات گام به گام خود، سعی در بهبود وضعیت این دو باشگاه دارد و میخواهد یک بار برای همیشه، کاری درست و انقلابی انجام دهد؛ اما رویه اخیر این وزارتخانه نشان داد هیچ برنامه مشخصی برای درست کردن ساختار مدیریتی این دو باشگاه ندارد.
آنها که پیشترها پایان سال را زمان واگذاری این دو باشگاه عنوان کرده بودند، اکنون پایان شهریور را برای واگذاری تعیین کردهاند و البته خودشان هم خوب میدانند، با توجه به موانع حقوقی، این اتفاق تا پایان سال رخ نخواهد داد.
اینکه رقم بدهی ۷۰ میلیاردی پرسپولیس و ۴۵ میلیاردی استقلال، رقم بزرگی است و نشان از سوء مدیریت این دو باشگاه در سالهای اخیر دارد، درست؛ اما گویا تلاش برای واگذاری سریع این دو باشگاه ورشکسته هم کمی سهل انگارانه و شتابزده دنبال می شود، البته اگر نگوییم برای ایجاد رانتهای آشکار و پنهان برای عده ای که برای درآمدهای فوتبال و شهرت آن برنامه ریزی کرده اند!