این پرسپولیس قهرمان هم میشد؛
دومی پرسپولیس؛ شاهکار دایی و حاشیهها / نفرین به آن ۲ دقیقه لعنتی!
حالا همه در حال مرثیهخوانی برای تیمی هستند که قرار بود پس از فصلها تاج قهرمانی را بر سر هوادارانش بگذارد، تیمی که سوءمدیریتها آرزوی میلیونها هوادار آن را بر باد داد…
نایب قهرمانی پرسپولیس در لیگ سیزدهم و کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا تسکین مناسبی به یک فصل پر تنش برای هواداران این تیم بود و جایگاه بالاتر آنها نسبت به رقیب سنتی، حداقل طرفداران پرشمار سرخپوشان را راضی نگه میدارد، اما این پایان بحرانهای سرخ نیست.
به گزارش ایلنا، ماجرای پرسپولیس در روزهای آخر لیگ از چنان بهم ریختگی خبر می داد که کسی نمی دانست چگونه ممکن است از این وضعیت بحرانی خارج شد. تیمی که در ابتدای فصل با ریخت و پاش های کلان و جذب مربیان و بازیکنان میلیاردی سر و صدای زیادی براه انداخت و تحویل خودروهای چند میلیونی به بازیکنان به عنوان بخشی از پرداختی قرارداد آنها بدعتی تازه را در فوتبال باشگاهی ایران ایجاد کرد، قابل پیش بینی بود که با تغییر دولت دستخوش مشکلات عدیده ای خواهد شد.
بحثخصوصی سازی و الزام به اجرای قانون واگذاری پرسپولیس در مدت یکسال و رو شدن میزان بدهی های پرسپولیس سرآغاز مشکلاتی بود که باشگاه پرسپولیس را وارد حاشیه های بزرگی کرد. کناره گیری رویانیان که همه او را میراثدار بدهی ۶۰ میلیاردی باشگاه می دانستند اوضاع را وخیم تر کرد، هر چند رویانیان اعلام کرد که تمامی این بدهی ها به دوره مدیریت او مربوط نمی شود و اینها بدهی های انباشته شده ای است که از سال های قبل مانده است.
با جایگزینی علی پروین به جای رویانیان مشخص شد که وزارت ورزش برنامه ای برای بسامان کردن اوضاع باشگاه پرسپولیس ندارد و تنها قصد دارد از نفوذ پروین در جذب کمک های مردمی و بلاعوض استفاده کند.
حضور پروین آنهم به عنوان سرپرست و نه مدیر عامل باشگاه با حاد شدن اوضاع مالی پرسپولیس و بلند شدن صدای اعتراض بازیکنان نسبت به پرداخت نشدن درصدهای قراردادی شان همراه بود و از طرف دیگر منتشر شدن رقم های متفاوت از میزان بدهی های باشگاه، پرسپولیس را وارد حاشیه های تازه ای کرد.
از سوی دیگر وزارت ورزش تحت فشار مجلس برای واگذاری باشگاه به بخش خصوصی در فرصت زمانی کوتاه بلاتکلیفی و سردرگمی عجیبی بر باشگاه پرسپولیس حاکم کرد و بدهی های چند میلیاردی مشکلات عدیده ای را در راه واگذاری باشگاه ایجاد کرد.
با این همه امیررضا خادم به عنوان نماینده تام الاختیار وزارت ورزش در باشگاه پرسپولیس با تاکید بر اجرای مصوبه مجلس از سوی وزارتخانه مطبوعش، صراحتا اعلام کرد که کار واگذاری پروسه ای زمان برخواهد بود و وضعیت خاص دو باشگاه استقلال و پرسپولیس از نظر بدهی های مالی این واگذاری را با چالش های خودش روبرو خواهد ساخت.
اسفند، ماه اوج بحران های داخلی باشگاه پرسپولیس بود که آشفتگی مدیریتی و مالی سرخپوشان را در وضعیت بی سابقه ای در طول حیاتش قرار داد و وزارت ورزش نیز نمی توانست کنترلی بر اوضاع داشته باشد و پرسپولیس به سان کشتی طوفان زده و بدون سکاندار سوار بر امواج بحران پیش می رفت.
اما هر اندازه پرسپولیس درخارج از زمین گرفتار حاشیه های تحمیلی بود در مقابل نتایج سرخپوشان در مستطیل سبز تاحدودی تنش ها را از این تیم دور می کرد و مجالی می داد تا سرخ ها در فضایی آرام به روزهای آینده امیدوار بمانند.
سرخپوشان که حداقل در کوتاه مدت امیدی به حل مشکلات مالی شان نمی دیدند با هدف تصاحب قهرمانی لیگ سیزدهم حداقل حقانیت فنی خود را به عنوان یک تیم پرطرفدار که مورد بی مهری وزارت ورزش(به عنوان متولی باشگاه) قرار گرفته است، برای راضی کردن دل هواداران تمام هم و غم خود را روی بازی های پایانی گذاشتند.
برد ۳ بر۱ مقابل صبای قم در تهران، پس از قهرمانی نیم فصل لیگ سیزدهم در آخرین دیدار سال ۹۲ کام هواداران را شیرین کرد و آنها را امیدوار به اتفاقات خوب در سال ۹۳ نگه داشت. هرچند بازیکنان در آخر بازی گفتند که شب عید دستشان خالی است و به خاطر بی پولی شرمنده خانواده هایشان هستند.
شکست سنگین ۴ بر۱ استقلال به عنوان یک رقیب سنتی در انزلی مقابل ملوان این امیدواری را دو چندان کرد. پرسپولیس سال ۹۳ را با یک پیروزی حساس مقابل داماش آغاز کرد، دیداری که سرخپوشان را در اوج بحران های داخلی به لیگ برگرداند و حتی آنها تا رده دوم جدول بالا برد. حالا دیگر همه پرسپولیسی ها باور کرده بودند که نسیم قهرمانی به پرچم سرخ ها می خورد.
این نتایج در روزهای ابتدایی سال جدید بحثخصوصی سازی و بدهی های مالی و نداشتن مدیرعامل و مطالبات بازیکنان را موقتا به فراموشی سپرد و اوضاع را به طورعجیبی آرام کرد. دیگر همه پیگیر قهرمانی پرسپولیس بودند و راه قهرمانی هم هموار به نظرمی رسید؛ عبور از سد راه آهن و شکست استقلال اهواز در گام آخر.
این دو نتیجه حتی پرسپولیس را آسیایی می کرد و برای هواداران که سالها بود تیم محبوبشان را در جمع مدعیان قهرمانی لیگ ندیده بودند، باور نکردنی بود.
اما مطرح شدن بدموقع کمک دو میلیاردی وزارت ورزش به پرسپولیس و شرط و شروطی که در نحوه تقسیم این پول مطرح شد، جو آرام شده پرسپولیس را در آستانه بازی حساس با راه آهن دستخوش هرج و مرج کرد و پروین، دایی، پنجعلی و بازیکنان را در مقابل وزارت ورزش قرار داد که برای تخصیص این مبلغ شرط های نانوشته ای را گذاشته بود.
این اتفاق نامبارک ناگهان نظیر یک سونامی بود برای باشگاهی که دیگر به شدت زمینه حاشیه پردازی داشت و اوضاع را نگران کننده می کرد.
پرسپولیس برای چندمین بار در این فصل با تحمل حاشیه های بیرونی رودرروی راه آهنی قرار گرفت که برای فرار از سقوط بدنبال تساوی بود اما برای پرسپولیس برد این بازی از نان شب هم واجب تر بود. بازی با اتفاقی تلخ برای سرخ ها آغاز شد و نیلسون گل بدی خورد. اما عباس زاده خیلی زود همه چیز را برابر کرد. گل نیمه دوم علیشاه، پرسپولیسی ها را به عرش برد و قهرمانی را نزدیک تر از هر زمان دیگر.
همه چیز برای پرسپولیسیها از دقیقه ۸۷ بازی با راهآهن تغییر کرد؛ جایی که گل تساوی شاگردان ابراهیمزاده، شعارهای هواداران را از " پرسپولیس قهرمان " به " بیغیرت، بیغیرت " تغییر داد. هرچند باید گفت که بنیان پرسپولیس خیلی پیش از این از هم پاشیده بود و بازی هفته بیست و نهم ورزشگاه آزادی، تنها ضربه آخری بر پیکر پیشتر نیمهجان شده بود. هوادارانی که سرخورده آزادی را ترک کردند و شادی شان در هوای بهاری تهران یخ زد!
مشکل کجاست؟ مقصر کیست؟ چه کسی پاسخگوست؟
مشکل اصلی بیماری فوتبال ماست؛ بیماری که اجازه میدهد بازیکنان یک تیم قراردادهای " یک بام و دوهوا " با باشگاهها ببندند و مبلغ دریافتیشان بیشتر از قراردادهای رسمی باشد و به جای پول، ماشین بدون سند بگیرند؛ مشکلی که موجب میشود یک باشگاه پس از رفتن یک مدیر با انبوه بدهیها روبهرو شود و نداند چگونه باید پاسخگوی میزان بدهیهای این باشگاه باشد.
آنجا که لیست محرمانه بازیکنان پرسپولیس توسط وزارت ورزش روی خروجی یک خبرگزاری قرار می گیرد و خواسته یا ناخواسته اقدام به حاشیه سازی برای تیم می کند. لیستی که بعدا مشخص شد ارقام مندرج در آن غیر واقعی است. زمانی که یک مدیر بدون اینکه خود را پاسخگو بداند کنار می رود و انبوهی از بدهی ها را برای میراثخوارانش بر جای می گذارد.
به هر حال همان طور که پیشبینی میشد، خصوصیسازی پرسپولیس چندان آرام و بیسروصدا انجام نشده و هنوز گامهای اولیه برای آن برداشته نشده، این باشگاه وارد حاشیههای بزرگی شده است. ماجرای پرسپولیس چنان به هم ریخته که کسی نمیداند چگونه ممکن است از این وضعیت خارج شود و حالا همه در حال مرثیه خوانی برای تیمی هستند که قرار بود پس از فصلها تاج قهرمانی را بر سر هوادارانش بگذارد و اکنون نیز هم نقش شاکی و هم نقش متهم را بازی میکند. تیمی که سوء مدیریت ها آرزوی میلیون ها هوادار آن را بر باد داد و نشان داد وزارت ورزش و جوانان و باشگاه پرسپولیس به عنوان زیر مجموعه آن چقدر در سرخورده کردن بخشی از جامعه برنامه دارند و هدفمند عمل می کنند.