زنگها برای المپیک ریو به صدا درآمد؛
" فرکیها " هزینه پرتغالیها نشوند / وینگادا؛ گره امیدها را باز کرد
آیا وینگادا که با مبلغی بیش از یک میلیارد تومان بر روی نیمکت امیدها خواهد نشست دستاوردی بیشتر از مربیان وطنی را بر تیم المپیک به ارمغان خواهد آورد؟!
معمای انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال امید برای فدراسیون فوتبال حل شد، و تصمیمگیران فوتبال کشور سرانجام بر روی مربی خارجی اتفاق کردند تا نلو وینگادای پرتغالی سکاندار امیدهای ایران شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در حالی مسئولان فدراسیون فوتبال از توافقات کلی با نلو وینگادای پرتغالی برای سپردن هدایت تیم امید سخن میگویند که ظرف روزهای اخیر زمزمههایی مبنی بر مذاکره با چند مربی ایرانی به گوش میرسد که در این میان پیشنهاد شفاهی به حسین فرکی مربی موفق تیم فولاد خوزستان بوده است. در اینکه فدراسیون فوتبال با مدیریت کفاشیان برنامه مشخصی برای اداره تیمهای ملی نداشته تردیدی وجود ندارد و بر همین اساس هم در شرایط فعلی نم توان به روشنی گفت رویکرد فدراسیون استفاده از مربی ایرانی است یا خارجی.
اینکه فدراسیون همزمان با نهاییکردن گزینه مورد نظر خود پیشنهاداتی هم به مربیان موفق لیگ داده و به نوعی آنها را امیدوار کرد تنها هزینه کردن از مربیان ایرانی است و نمیتواند رویه سالمی در انتخاب سرمربی تیم امید باشد. در محاق نگه داشتن مربیان ایرانی که کارنامه و عملکرد آنها مقابل دیدگان همگان قرار دارد و نیازی به بازار گرمی و جوسازی ندارند، جز انگیزهکشی و امید واهی دادن به مربیان زحمتکش و صاحب کارنامه وطنی نیست.
پر واضح است که نلو وینگادا با چراغ سبز هموطن پرتغالیاش کارلوس کی روش به تیم امید نزدیک شد و گزینه نهایی تیم امید بود، اما این نباید باعثشود تا خدمات و زحمات مربیان ایرانی نادیده گرفته شود و هر روز با مطرح شدن نام یکی از آنها، اعتبار و شأن و جایگاه مربیان کشور زیر سئوال برود.
ناگفته پیداست حسین فرکی به عنوان یک مربی اخلاقگرا با سابقه حضور در تیم ملی و سالها دستیاری برانکو ایوانکوویچ و کارنامه موفق در تیمهای نفت، پاس و امروز فولاد خوزستان به مراتب شایستگی بیشتری نسبت به مربیان سالخوردهای نظیر وینگادا دارد و نباید هرازگاهی از نام آنها برای انحراف اذهان عمومی هزینه کرد.
تیم امید پس از رنه سیموئز برزیلی در سال ۲۰۰۶-۲۰۰۷ مربیان خوشنام ایرانی نظیر غلامحسین پیروانی و علیرضا منصوریان را در رأس کادر فنی خود دیده و هر چند نتوانسته انتظار ۴۰ ساله صعود به المپیک را پایان دهد، ولی حداقل این بوده که نام مربیان ایرانی را یدک میکشیده و این اعتباری برای فوتبال غنی و پرافتخار ایران است.
تیم امید در تمام دورههای گذشته شایستگی صعود به المپیک را داشته و متاسفانه به دلایلی غیر از مسائل فنی از این افتخار بازمانده، فدراسیون فوتبال اگر حقیقتا به دنبال حضور قدرتمند تیم امید در مسابقات مقدماتی است باید موانع و مشکلات موجود بر سر راه تیم المپیک را مرتفع کند. کادر فنی و سرمربی در موفقیت هر تیم ورزشی تنها ۳۰ درصد تاثیرگذار است و این حمایتها و پشتیبانیهاست که میتواند مکمل کار فنی شود.
حال به نظر میرسد با باز شدن گره مربیگری تیم امید و نشستن مرد پرتغالی بر روی نیمکت امیدها، فدراسیون ok نهایی را از کارلوس کیروش برای ادامه همکاری با تیم ملی بعد از جام جهانی نیز بگیرد تا این دو هموطن نیمکتهای اصلی فوتبال ما را در سیطره خود داشته باشند، با این تفاوت که ما با کارلوس کیروش به جامجهانی که بزرگترین دستاورد این مرد پرتغالی بوده رسیدیم و به همین دلیل میتوانیم توجیهی منطقی برای صرف مبلغ قرارداد سنگین او داشته باشیم اما آیا وینگادا که با مبلغی بیش از یک میلیارد تومان بر روی نیمکت امیدها خواهد نشست دستاوردی بیشتر از مربیان وطنی را بر تیم المپیک به ارمغان خواهد آورد؟! این سوالی است که حالا باید از امروز برای پاسخ آن منتظر گذر زمان باشیم؟