یادداشتی در نقد مخالفان برنامه ۹۰
کمی بردبار باشیم…
بیتردید جریان کلی که در برنامه ۹۰ در ارتباط با فوتبال دنبال میشود و نحوه تاثیر گذاری آن در بین مخاطبان، اگر در حوزههای دیگر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تسری پیدا کند ثمرات بیشماری برای جامعه و کشور دارد.
موضوع انتقاد شدید برخی از اعضای جامعه فوتبال کشور به روند و سیاستهای برنامه تلویزیونی ۹۰ اینروزها به شدت پررنگ شده و برخی مربیان به شدیدترین وجه به آن حمله میکنند.
به گزارش ایلنا، روز پنجشنبه بازی ۲ تیم پرطرفدار استقلال تهران و ذوب آهن اصفهان با نتیجه ۲ - صفر به نفع تیم اصفهانی تمام شد، نتیجهای که باعثناراحتی بسیاری از طرفداران تیم بزرگ تهرانی و خوشحالی زائدالوصف طرفداران ذوب آهن شد، اشتباه نکنید بنا ندارم پایم را توی کفش ورزشی نویسها کنم که نه اطلاعات آن را دارم و نه تجربه آن را. اما آنچه که انگیزه من برای نوشتن این یادداشت شد حملاتی بود که امیر قلعهنویی سرمربی تیم استقلال تهران به بهانه تحلیل این بازی به برنامه ۹۰ کرد، این درحالی است که طی هفته پیش سعید شیرینی، سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس با گله از به نمایش درآمدن صحنه چرت زدنش در هنگام شهرآورد تهران با حملات بیمحابایی به عادل فردوسی پور، تاسف و تعجب همه بینندگان این برنامه را برانگیخت و یا در برنامه دو هفته پیش نیز این جریان با بهانه طرح انتقال خلعتبری، این بار توسط محمد رویانیان اجرا شد، با تاسف زیاد به محض رسانهای شدن این اظهارات، شاهد بازتاب، معمولا غلوشده این برخوردها در سکوی طرفداران بخصوص بخش لیدرهای نورچشمی هستیم.
باز با کمال تاسف گاهی شاهد این برخوردها و تخریبها نسبت به این برنامه در تیمهای شهرستانی هستیم، مثل حرکتی که چند ماه گذشته در رابطه با تیم محبوب تراکتورسازی و برنامه ۹۰ پیش آمد. و در همه این اظهار نظرها آنچه که همه بر آن تاکید داشتند، حرکت خلاف جهت عادل فردوسی پور مجری و تهیهکننده برنامه ۹۰ در فوتبال است. البته در این بخش هم من نمیخواهم وارد شوم چرا که نیاز به تخصص در حوزه فوتبال دارد. هدف من از این یادداشت تنها طرح یک پرسش از این آقایان است. شما دوستانی که مدام در مصاحبههای مختلف و حتی در گفت وگویتان به بهانه موضع ضد فوتبالی برنامه نود، از این برنامه انتقاد میکنید، چقدر با رسانه، نقش و کارکردهای آن آشنا هستید؟ آیا میتوان هر کلام و استدلالی را با شمشیر بران غیر فوتبالی از صحنه دور کرد؟ اما به راحتی یک برنامه از رسانه را بدون این که کوچکترین شناختی از رسانه، نقش و تاثیر آن در جامعه داشته باشید به نقد بکشید؟ وقتی که صحبتهای قلعهنوعی را بعد از این بازی می خوانیم که میگوید:
«برنامه ۹۰ یک ابزار است که میخواهد خیلی از مشکلات و ضعفهای جامعه را پوشش دهد. اما بعداً مشخص میشود که ۹۰ چه خیانتی به فوتبال ایران کرده است.»
آیا نباید به این دوستان متذکر شد، اولا یکی از وظایف هر رسانه انعکاس ضعفها و مشکلات برای آگاهی مخاطبان اعم از مردم و مسئولان است و دوم اینکه شما از کجا و با کدام ادله این کار را خیانت به فوتبال کشور میدانید؟
آنچه این روزها بخشی از مسئولان فوتبالی کشور به عنوان ضعف برنامه ۹۰ عنوان میکنند، از نگاه رسانهای عامل موفقیت آن است. رسانه باید مشکلات را به نمایش بگذارد و با زیر ذره بین بردن آنها به مسئولان و مخاطبان خود کمک کنند و اگر چنین نباشد امیدی برای رفع معضلات اجتماعی نیست. چرا نباید چرتزدن سرپرست یک تیم پرطرفدار در حساسترین بازی آن به نمایش نیاید. چرا مشکلاتی که به سوء مدیریت مسئولان یک تیم پرطرفدار برمیگردد نباید بررسی و تحلیل شود؟
بیشک جایگاه مسئولان ورزشی و دغدغهشان باید مورد توجه هر رسانهای باشد ولی از همه مهمتر دغدغه و دلواپسی و خواست میلیونها هواداران صادق این تیمهاست که قطعا از هر کسی محرمتر و شایستهتر برای آگاهی یافتن بر مشکلات و معضلات تیم مورد علاقه شان هستند.
متاسفانه برخی، کارکرد رسانه را با روابطعمومی اشتباه گرفتهاند هرچند آنچه که در جامعه امروز از روابط عمومی شاهدیم فاصله فرسنگی با کارکردهای روابط عمومی واقعی دارد. بیتردید جریان کلی که در برنامه ۹۰ در ارتباط با فوتبال دنبال میشود و نحوه تاثیر گذاری آن در بین مخاطبان، اگر در حوزههای دیگر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تسری پیدا کند ثمرات بیشماری برای جامعه و کشور دارد. باتوجه به نرم های رسانهای برنامهای که برخی اوقات پیامهای تلفنی مخاطبان آن به بیش از ۲میلیون و ۷۰۰ هزار میرسد، برنامهای موفق است هر چند شما و ما با برخی از بخش هایش موافق نباشیم، به احترام میلیون ها مخاطب این برنامه، کمی بردبار باشیم و بپذیریم که یکی از اصلی ترین وظایف رسانه نقد و تحلیل مشکلات است و گرنه همه میتوانیم از هم تعریف کنیم.
مجتبی اعتمادمقدم – روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی