یک کارشناس کسب و کار هوشمند مطرح کرد:
اطلاعات، مهمترین فرصت تجمیع سرویسها
امروزه کاربران فضای مجازی بهمنظور بهرهوری از فرصتهای موجود در فضای دیجیتال از بسترهای متفاوتی استفاده میکنند. در این میان برخی شرکتها در جهان پلتفرمهایی را به منظور تجمیع این خدمات طراحی و اجرا کردهاند. سید میلاد اسلامزاده فرصتها و تهدیدهای تجمیع سرویسهای موجود در فضای مجازی را مورد واکاوی قرار میدهد.
به گزارش ایلنا، کارشناس ارشد کسب و کارهای هوشمند با اشاره به اینکه بعضی از شرکتها برای اینکه مردم استفاده کننده از برنامهها سراغ برنامهای دیگر نروند میگوید: بر این اساس تمام برنامهها در قالب یک برنامه گرد هم میآید تا خدمات بهراحتی در دسترس مردم قرار گیرد.
او با تشریح انگیزههای شرکتها برای این اقدام میگوید: یکی از دلایلی که خدمات ارائه میشود منافعی است که بدست می آورند. این منافع را میتوان به سه دسته تقسیم کرد.
1)منافع مالی
2)کسب داده و اطلاعات
3)تاثیر گذاری
کارشناس ارشد کسب و کارهای هوشمند با توضیح این منافع افزود: سازمانی که اینگونه خدمات را ارائه میدهد در وهله اول منتفع می شود. این منتفع شدن از سه راه مختلف صورت میگیرد. اولین راه برای کسب منافع مالی تبلیغات است دومین راه شریک شدن در قسمتی ار فروش کالا و خدمات و سومین راه هم این است که همان سازمان میتواند خود ارائه دهنده خدمات و کالا باشد و سعی کند در همان بستری که ایجاد کرده، کالا و خدمات خود را به فروش برساند و از این راه منابع مالی خود را تامین کند.
اسلامزاده با اشاره به فرصتهای مناسب این بسترها که معولا از دید عموم پنهان میماند، میگوید: دادهها یکی از بخشهایی است که به شدت درآمدزا است. بخش بزرگی که این سازمان و شرکتها از ارائه خدمات کسب میکنند غیر از پول، دادهها و اطلاعات در مورد کاربران است. این اطلاعات بسیار گسترده است. این اطلاعات میتواند شامل تایمهایی که کاربر به برنامه مراجعه میکند یا تایمی که برای استفاده از آن برنامه میگذارد باشد. همچنین بخش دیگر محتوایی که استفاده میکنند، یا محتوایی که مشاهده میکنند، یا محتوایی که آنها را ترغیب میکند که به لایههای پایینتر روند و اینکه این محتواها شامل چه مواردی میشود و در چه دستهبندیهایی قرار می گیرد.
او با توضیح اینکه تجمیع سرویسها علاوه بر ارائه خدمات مناسبتر به کاربران، میتواند فرصتی برای شناخت سلیقه افراد باشد، میگوید: اطلاعات هویتی، خطوط ارتباطی کاربران به صفحات اجتماعی، شماره تماس و آدرس کاربران میشود . اگر بخواهیم تمام این موارد و محتوا و دادهها را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه سلیقه است که باعث شناخت فرد میشود است که تاثیر به شدت زیادی دارد.
کارشناس ارشد کسب و کارهای هوشمند با تشریح کارکردهای شناخت سلایق اضافه میکند: این اطلاعات برای تمام کسانی که در حوزههای مختلف میتواند کارکرد داشته باشد. برای مثال در حوزه سیاسی میتوان به تاثیر گذاری فیسبوک در انتخابات آمریکا اشاره کرد. همچنین درحوزه تبلیغات این شناخت از سلیقه افراد که بیشتر درچه حوزهای جستجو میکنند تاثیر شدت زیادی دارد.
اسلامزاده با اشاره به نقش این اطلاعات در بازاریابی میگوید: یک بخش دیگری در کارکرد این اطلاعات، فروش آنها به وندورها است. شرکتهایی که با استفاده از این اطلاعات پلتفرومهای مارکتینگ میسازند. شرکتها برای اینکه بتوانند بهترین پلتفورهای بازاریابی را بریزند داده و اطلاعات برایشان حکم طلاست.
این فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادامه میگوید: در حال حاضر این کار را انسانها انجام نمیدهند بلکه ماشین های هوشمند انجام میدهند که به آن ها هوش اطلاعات میگویند. این ماشین، اطلاعات را به صورت هوشمند دستهبندی میکنند روابط میان این اطلاعات را پیدا میکنند و بهترین پیشنهاد را برای آنها ارائه و بهترین شکل اطلاعات را اجرا می کنند .
اسلامزاده در تشریح فرصتهای بالای تجمیع بسترهای اضافه میکند: در کنار این دو منافع، منافع سومی وجود دارد و آن هم قدرت اثرگذاری است. این گروهها از رسانههای تجمیع شده به خاطر کنار هم قرار گذاشتن تمام کاربران خود و پشتیبانی از تمامی خواستههای کاربرانشان تاثیر زیادی بر شعونات زندگی کاربران خود دارند. کافی است که هوشمندانه بخواهند که یک نوع نگاه، رنگ خاص، یک برند خاص یا یک سبک زندگی خاص و یا یکسری استاندارد به صورت هوشمندانه برای زندگی تعریف کنند.
این کارشناس تجمیع خدمات را خالی از تهدید نمیداند و میگوید: تاثیر پذیریها بهصورت غیر هوشمندانه انجام میشود اما اگر بخواهد به صورت هوشمندانه انجام گیرد قدرت اثرپذیری آن دو چندان میشود که میتوان آن را دستکاری افکار عمومی نامگذاری کرد. همان چیزی که در گذشته به آن می گفتند جنگ نرم و یا رفتارهای نرم افزاری .
او در تبیین چالشهای بسترهای تجمیع شده میگوید: بزرگترین چالشی که این رسانهها با آن روبرو هستند بحث امنیت اطلاعات است. در ده سال گذشته نمیتوان بردندی را پیدا کرد که با این مشکل مواجه نشده است. هر چه لایحههای اطلاعاتی را قویتر میکنند هکرها نیز امکانات خود را قوی تر میکنند. هر دو طرف تکنولوژی های خود را قویتر میکنند. این چالش بسیار بزرگی است به خاطر اینکه زمانی که این مشکل برای سازمان به وجود میآید کل هویت آن سازمان را تحت شعاع قرار میدهد و برند آن شرکت تحت شعاع قرار میگیرد و فقط آن خدمات یا فعالیت زیر سوال نمیرود بلکه هویت سازمان و شرکت زیر سوال میرود و ضرری که تحمیل میشود تنها مربوط به آن خدمت نمیشود بلکه در تمامی ابعاد متضرر میشود. برای مثال اگر ایمیل یاهو دچار مشکل شود فروش یاهو نیز دچار مشکل میشود. همچنین خبر رسانی یاهو نیز دچار مشکل می شود با اینکه در فروش و خبر رسانی نشت اطلاعات نبوده و فقط در ایمیل یاهو نشت اطلاعات بوده است.
اسلامزاده در پایان میگوید: چالش دیگر تدام و استمرار در خدمترسانی است که اصطلاحانا به آن قطعی سرویس میگویند. برای مثال میتوان اینترنت خانههایمان گفت. اصل این است که سرویس خوب سرویسی است که قطعی نداشته باشد. هر گونه قطعی در اینترنت به دلایل مختلف باعث آزردگی خاطر مشتری میشود و این موضوع میتواند سرویسها را و کل خدمات آنها را تحت شعاع قرار دهد.