نامه سرگشاده مدیرعامل فروشگاه زنبیل خطاب به وزیر ارتباطات
فرشاد وکیل زاده -مدیرعامل فروشگاه اینترنتی زنبیل و عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی- در نامهای سرگشاده به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات تاکید کرد: اقتصاد با دستور و بخشنامه اصلاح نمیشود.
به گزارش ایلنا، مدتی است که کسب و کارهای اینترنتی قسمتی از اقتصاد ایران را به خود اختصاص دادهاند ولی مشکلات پیش روی این کسب و کارها سبب شده نگرانیهای بسیاری برای فعالان این حوزه به وجود آید. فرشاد وکیلزاده -مدیرعامل فروشگاه اینترنتی زنبیل و عضو هیئت مدیره اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی- معتقد است که دولت میتواند با حمایتهای واقعی بستر را برای شکوفایی ایدههای خلاق مهیا کند؛ او در نامهای سرگشاده به آذری جهرمی، تاکید کرده که «حداقل انتظار از دولت این است که اگر حمایتی نمیکند، باری بر دوش کارآفرینانِ جوان نگذارد.» در ادامه متن کامل این نامه میآید:
به نام خدا
جناب آقای آذری جهرمی
وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات
با سلام
از آنجایی که یکی از دغدغههای جنابعالی از زمان شروع دوره وزارت، وضعیت کسب و کارهای مجازی و حمایت از این کسب و کارها بوده است، به عنوان یک فعال حوزه و به عنوان یکی از نمایندگان کسب و کارهای مجازی در هیات مدیره اتحادیه کشوری، برخود واجب میدانم نکات مهمی را خدمت شما عرض نمایم:
در ابتدا برای روشن شدن موضوع، سعی میکنم مطالب خود را با مطرح کردن چند سوال شروع نمایم:
جناب آقای وزیر،
۱. در حال حاضر چند کسب و کار مطرح و شناخته شده در حوزه کسب و کارهای مجازی میشناسید؟
۲. در راه اندازی و توسعه این کسب و کارها، ایده و نوآوری چه میزان نقش داشته و سرمایه گذاری چه میزان؟ کدامیک از این کسب و کارهای توسعه یافته بجای کپی برداری از نمونه خارجی بر اساس نوآوری شکل گرفته است؟
۳. عمده سرمایه گذاری صورت گرفته بر روی این کسب و کارهای شناخته شده از داخل کشور بوده است یا خارج کشور؟ اگر پیش بینی دوستان از روند جذب سرمایه از خارج کشور برای توسعه این کسب و کارها به دلایل مختلف از جمله افزایش مجدد تحریمها با مشکل مواجه شود، چه آیندهای در انتظار این کسب و کارهای وابسته خواهد بود؟ نتیجه بروز مشکل برای این دسته از کسب کارها بر کل اکوسیستم چه خواهد بود؟
۴. عمده حمایتهای دولتی صورت گرفته، بیشتر شامل همین تعداد محدود کسب و کارها بوده یا کل اکو سیستم؟ در حال حاضر کدامیک از استارت آپها بیشترین کمکهای مالی را از صندوق نوآوری و شکوفایی دریافت داشتهاند؟ منتفع اصلی این سوبسیدها چه کسانی بودهاند؟
۵. توجهات، حمایتها و حتی بازدیدهای مقامات عالی رتبه سیاسی کشور معطوف به کدام بخش از اکو سیستم میباشد؟ کل اکو سیستم یا بخشی خاص؟ آیا مسئولان از نوآوری و ایدهها حمایت میکنند یا صرفا از مجموعههایی که به نحوی انحصار بازار را در اختیار گرفتهاند؟
۶. آیا به انحصارهای شکل گرفته در این اکوسیستم به اندازه کافی دقت داریم؟ آیا غیر از این است که شکل گیری هر انحصاری به زیان جامعه و به نفع عدهای خاص خواهد بود؟
سوالات فوق و بسیاری از سوالات دیگر، تنها بخشی از دغدغههایی است که این روزها ذهن من و بسیاری از همکاران من را مشغول نموده است. بیشک عدم توجه به پاسخ این سوالات و صرفا توجه به مسائل سطحی هیچ مشکلی را حل نخواهد نمود. به نظر من استارت آپها بیش از کمکهای مالی، نیازمند آماده سازی زیرساخت برای شروع فعالیتهای خود هستند. البته مشکلات این حوزه محدود به موارد فوق نمیشود و در ادامه سعی میکنم بطور مختصر آنها را بیان نمایم:
به جوانان سیگنال صحیح بدهیم
آموزش یکی از مهمترین بخشهایی است که دولت در جهت حمایت از راه اندازی کسب و کارهای نوین باید به آن اهمیت دهد. این بخش با کمترین بار مالی برای دولت، بیشترین اثرگذاری را خواهد داشت.
جوانان قبل از راه اندازی استارت آپها، ابتدا باید با مفاهیم اولیه راه اندازی کسب و کار و امکان سنجی آن آشنا شوند؟ باید قبل از راه اندازی کسب و کار خود بدانند که محصول آنها چه نیازی را در جامعه پاسخ خواهد داد؟ آیا طرح آنها توان رقابت با رقبای موجود را دارد یا خیر؟ آیا محصول آنها مزیتی نسبت به محصولات موجود در بازار دارد و آیا توان فنی و مالی لازم برای به سرانجام رساندن طرح را دارند؟
اگر دولت در این بخش بتواند آموزشهای لازم را بدهد، کمک بزرگی به جامعه خواهد کرد و دیگر شاهد راه اندازی تعداد زیادی از کسب و کارهای تکراری بدون ایده و خلاقیتی جدید نخواهیم بود.
ایجاد منطقه آرامش برای تمرکز روی ایده
همانطور که توضیح دادم بسیاری از جوانان ما فاقد دانش و مهارتهای کافی به منظور فعالسازی یک کسب و کار جدید میباشند، راه اندازی یک کسب و کار فارغ از ایده، نیازمند تجربه و اطلاعات زیادی است. در این شرایط حداقل انتظار این است که اگر دولت حمایتی نمیکند، حداقل باری بر دوش کارآفرینان جوان نگذارد.
شخصا اعتقاد دارم که در یک اقتصاد سالم و کارآمد، منبع اصلی درآمد دولت میبایست از محل مالیاتها باشد، اما مسئولان محترم واقعا بپذیرند که کسب و کارهای نوآور واقعا در سالهای آغازین خود نه تنها سودی نخواهند داشت بلکه به شدت نیازمند جذب نقدینگی برای توسعه میباشند. حال در شرایطی که جوانان ما حتی به اصول شرکت داری نیز وقوف کامل ندارند و قطعا در سالهای آغازین درآمد چندانی حتی برای پوشش هزینههای خود ندارند، چرا ذهن آنها را درگیر موضوعات پیچیدهای نظیر مالیاتها میکنیم؟! دولت اگر دنبال کسب درآمدهای مالیاتی است لطفا سراغ فعالانی برود که سالانه دهها میلیارد تومان درآمد داشته و هیچ مالیاتی هم پرداخت نمیکنند. اجازه دهید تمرکز ما بر ایدهها و کسب و کارمان باشد.
کمک در جهت معرفی کسب و کارها
یکی از حلقههای مهم و حیاتی یک کسب و کار پس از خلق ایده و تولید محصول، عرضه آن در جامعه است. متاسفانه نکتهای که هیچکدام از مسئولین محترم به آن توجهی ندارند، همین بخش از کار است.
فرض کنید شما با یک ایده خوب، جمع آوری تیم مناسب و تامین مالی طرح، محصولی را تولید و آماده عرضه نمودید، چگونه باید محصول خود را به مخاطبان آن معرفی کنید؟ دولت تا کنون چه حمایتی در این بخش داشته است؟
آیا در جریان هستید حتی حداقل حمایت صدا و سیما در پخش تبلیغات رایگان برای فعالان اقتصادی، شامل کسب و کارهای نوین نمیشود؟ آن هم صرفا به بهانه اینکه کل پکیج تبلیغات این حوزه به صورت انحصاری به یک شرکت خصوصی فروخته شده است!!!
یک کسب و کار مانند زنبیل، که پس از ۵ سال فعالیت و زحمت شبانه روزی توانسته است با تکیه بر خلاقیت و نوآوریهای خود، نسبت به قویترین رقبای خود برای مشتریان مزیت ایجاد کند، از چه طریقی باید مزایای خود را به اطلاع مشتریان خود برساند؟
آیا این همان پاشنه آشیل نوآوری و خلاقیت نیست؟ اینکه شما صرفا برای تبلیغات و بازاریابی محصولی خوب نیازمند جذب سرمایه باشید؟
آیا میدانستید که سرمایههای خارجی وارد شده به اکوسیستم، هزینه تبلیغات و مارکتینگ در سالهای اخیر را در برخی موارد تا ۱۰ برابر افزایش داده و خود مانعی برای ورود رقبای جدید به بازار شده است؟ دولت تا کنون چه اقدامی در این راستا انجام داده است؟
جناب آقای وزیر آیا میدانستید هزینه یک کمپین تبلیغاتی به اصطلاح ۳۶۰ درجه صرفا برای یک دوره ۴۵ روزه در شهر تهران، چیزی در حدود ۵ میلیارد تومان میباشد؟ کدامیک از استارتهای متکی بر خلاقیت و نوآوری توان تامین این هزینهها را دارند.
جناب آقای وزیر آیا میدانستید علیرغم نرخ بالای بیکاری در کشور، کسب و کارها در جذب نیروی انسانی متخصص و با تجربه به شدت دچار مشکل هستند؟ آیا میدانستید بسیاری از کسب و کارها مجبور هستند خود نسبت به آموزش نیروی انسانی اقدام نمایند و این امر موجب کندی رشد کسب و کارها شده است؟
چرا آموزش عالی ما علیرغم آگاهی از مشکل سعی در اصلاح ساختارهای آموزشی کشور ندارد؟ چرا بر خلاف تمام دنیا رابطه بین دانشگاه و بازار و صنعت قطع میباشد؟ چرا راهکار حل مشکل بیکاری را اصلاح سیستم آموزشی نمیبینیم و سعی داریم با طرحهای ناکارآمد مانند بنگاههای زود بازده، صرفا دنبال درمان کوتاه مدت باشیم؟
جناب آقای وزیر، از شما به عنوان یک جوان تحصلیکرده و آگاه از نسل خودمان که شناخت بهتری از شرایط جامعه، دانشگاه و صنعت و... دارد، تقاضا دارم برای کمک به کسب و کارهای نوین در کشور، راهکارهای عملی ارائه دهید.
جناب آقای وزیر لطفا وارد گود شوید، مطمئن هستم شما هم، میدانید که اقتصاد با دستور و بخشنامه اصلاح نمیشود.