بررسی گلکسی S25 و S25 پلاس سامسونگ

فناوری LTPO به نمایشگر گلکسی S25 اجازه می‌دهد تا نرخ نوسازی را به‌صورت تطبیقی از ۱۰ تا ۱۲۰ هرتز تغییر داده یا درصورت تغییر نکردن محتوا، نرخ نوسازی نمایشگر پایین بیاورد و مصرف انرژی را به حداقل برساند. ضمنا نمایشگر سری S25 همچنان نمی‌تواند عمق رنگی محتوای دالبی ویژن را درک کند و امسال هم نیز کاربران باید به +HDR10 بسنده کنند.

گلکسی S25 پلاس به‌طور خاص از قابلیتی جدید برای ارتقای تجربه‌ی بصری به‌نام ProScaler بهره می‌گیرد که با آپ‌اسکیل کردن ویدیوها و عکس‌ها به‌کمک NPU تا وضوح +QHD بسته‌به وضوح نمایشگر تا ۴۰ درصد به بهبود کیفیت محتوای بصری کمک می‌کند. قابلیت یادشده در نسخه‌ی معمولی در دسترس نیست؛ چرا که از نمایشگر +FHD استفاده می‌کند.

در بحث صدا، پروفایل اسپیکرهای استریوی S25 و S25 پلاس بسیار نزدیک به‌هم هستند و تفاوت ملموس آن‌ها شاید در حد اختلاف ۲۰ تا ۳۰ درصدی حجم صدا به‌نفع مدل پلاس باشد. شفافیت و تفکیک صدا راضی‌کننده است؛ اما بیس صدا به‌اندازه‌ی موردانتظار کوبنده نیست؛ یعنی به‌جز موسیقی‌های بیس‌محور، میدبیس تقریبا محو می‌شود.

فرکانس‌های میانی در اس۲۵ و اس۲۵ پلاس بسیار شفاف پخش می‌شود که گوش‌دادن به‌موسیقی‌های پاپ و رپ و همچنین تماشای فیلم و گوش‌کردن به‌پادکست و کتاب‌های صوتی را لذت‌بخش می‌کند. در نهایت پوشش بازه‌ی تربل در هر دو ضعیف‌تر از انتظار ظاهر می‌شود، با این‌حال حجم صدای بالاتر مدل پلاس اندکی به‌بهتر شنیده‌شدن صدای تربل کمک می‌کند. هر دو گوشی در هنگام پخش موسیقی‌های شلوغ با صدای بالا دچار دیستورشن شدید می‌شوند که می‌توان با کاهش حجم تا ۷۰ درصد وضعیت را بهتر کرد.

مدل‌های غیراولترای سری S سامسونگ برای بازارهای جهانی تقریبا در هر نسل به‌طور نوبتی بین تراشه‌های اگزینوس و اسنپدراگون جابه‌جا می‌شوند؛ امسال با توجه‌به چالش‌های بزرگی که سامسونگ در زمینه‌ی تولید تراشه دارد، موفق به تولید انبوه به‌موقع Exynos 2500 برای استفاده در S25 نشد؛ اتفاقی که معمولا کاربران به‌فال نیک می‌گیرند. حالا تمامی گلکسی S25ها از سریع‌ترین نسخه‌ی تراشه‌ی پرچمدار حال‌حاضر کوالکام یعنی Snapdragon 8 Elite for Galaxy قدرت می‌گیرند.

در تراشه‌ی کوالکام CPU و GPU، اندکی نسبت‌به نسخه‌ی عادی تقویت شده‌اند؛ فرکانس هسته‌های پرایم پردازنده ۱۵۰ مگاهرتز بیشتر و ماژول گرافیک نیز حدود ۹ درصد سریع‌تر است و تقریبا در فرکانس ۱۲۰۰ مگاهرتزی کار می‌کند. اگرچه تغییرات در این سطح خلاصه نمی‌شود و همکاری کوالکام و سامسونگ در ساخت تراشه اجازه می‌دهد در بخش پردازش‌های هوش مصنوعی و سیگنال تصویر توانمندی‌های بیشتر و هماهنگی بهتری با پرچمداران سامسونگ از خود نشان دهد.

اولین تراشه‌ی سه‌نانومتری کوالکام برای گلکسی‌ها به‌لطف استفاده از هسته‌های اختصاصی و قدرتمند Oryon، نسبت‌به نسل قبل جهش عملکردی قابل توجهی در پردازش‌های CPUمحور از خود نشان می‌دهد و این پیشرفت درمقایسه‌با S24 به‌ویژه در کاربری روزمره که به Exynos 2400 متکی بود، خیره‌کننده‌تر می‌شود. پرچمدارهای سامسونگ حالا در پردازش‌های تک‌هسته‌ای فاصله‌ی کمتری با آیفون‌ها دارند و حدود دو برابر تند و تیزتر از پس وظایف سبک مانند مرور صفحات وب برمی‌آیند.

واحد گرافیکی Adreno 830 اکنون پارامترهای ورودی را در S25 حدود ۵۰ درصد سریع‌تر پردازش می‌کند و تا ۲۶ فریم عملکرد نرم‌تری در رندرگیری و بازی‌ها از خود نشان می‌دهد که بخشی از این پیشرفت به‌بهبودهای GPU در رهگیری پرتو برمی‌گردد. اسنپدراگون ۸ الیت از همه‌نظر تراشه‌ی AIمحور است؛ افزون‌بر واحد پردازش عصبی Hexagon که اصلی‌ترین وظایف را برعهده دارد و به‌لطف پیشرفت ۴۰درصدی از پس پردازش انواع مدل‌های زبانی پیچیده و چند وجهی به‌صورت آفلاین و سازگار با فرمت‌های INT4 تا INT16 و FP16 برمی‌آید، سایر ماژول‌ها از جمله مودم نیز از محاسبات تانسوری در امان نمانده‌اند!

تراشه‌ی به‌کاررفته در گلکسی S25 برمبنای نسخه‌ی SM8750-AB ساخته شده است که به‌عنوان نسخه‌ی عادی 8 Elite شناخته می‌شود؛ بنابراین دو تراشه DNA مشترکی با‌هم دارند؛ شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با خصوصیات آن می‌توانید مقاله‌ی «اسنپدراگون ۸ الیت؛ نخبه‌ جامعه‌ تراشه‌های موبایل» به‌قلم هوشیار ذورالفقارنسب را مطالعه کنید.

با ثبت نرخ‌فریم ۶۰ فریم‌برثانیه به‌صورت کاملا ثابت و خطی در بازی گنشین ایمپکت با بالاترین تنظیمات گرافیکی که تقریبا سنگین‌ترین بازی موبایلی به‌حساب می‌آید، می‌توان با خاطر آسوده گفت که S25 و S25 پلاس مانند برادر بزرگ‌ترشان، می‌توانند هر بازی دیگری را با همین نرخ فریم و بیشتر به‌صورت کاملا پایدار و بدون افت فریم اجرا کنند. در طول بازی GPU بیشتر از ۸۰ درصد درگیر نمی‌شود و دمای گوشی‌ها در داغ‌ترین حالت به ۴۰ درجه‌ی سانتی‌گراد می‌رسد.

با توجه‌به اضافه‌شدن قابلیت تنظیم رفرش‌ریت به‌صورت مجزا برای هر بازی در One UI 7 تلاش کردم که بازی گنشین ایمپکت را روی نرخ ۱۲۰ فریم‌برثانیه اجرا کنم تا گرافیک به‌طور کامل زیر بار پردازشی برود؛ اما ظاهرا این تنظیمات در همه‌ی بازی‌ها پشتیبانی نمی‌شود و خود بازی برای تنظیم نرخ‌فریم تصمیم می‌گیرد که در مورد گنشین فعلا به ۶۰ فریم‌برثانیه محدود شده است.

دانستن رفتار تراشه در زمان درگیری کامل و طولانی‌مدت بسیار اهمیت دارد؛ بنابراین مثل همیشه استرس تست ۲۰ دقیقه‌ای 3DMark را به‌اجرا درآوردم. گلکسی S25 و S25 پلاس به‌ترتیب این تست را با افت عملکرد ۵۶ و ۵۲ درصدی و افت‌وخیز‌های نسبتا زیاد به‌پایان رساندند که نشان می‌دهد این وضعیت ناپایدار فقط شامل حال مدل اولترا نمی‌شود که در بررسی گلکسی S25 اولترا بدان اشاره کردیم.

به‌طور کلی اسنپدراگون ۸ الیت اورکلاک‌شده نسبت‌به درگیری کامل در طولانی‌مدت بسیار حساس است و عملکردش با عبور دما از ۴۱-۴۲ درجه‌ی سانتی‌گراد تحت تاثیر قرار می‌گیرد. همچنین با توجه به ابعاد کوچک‌تر دو گوشی نسبت‌به اولترا کمتر و سطح خنک‌کنندگی کمتر و محفظه‌ی بخار کوچکترشان، بیشتر تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. در طول اجرای تست هر دو گوشی به دمای ۴۵ درجه‌ای رسیدند؛ با این‌حال به‌طور میانگین حتی وضعیت بهتری نسبت‌به S24ها در زمان شروع آزمون دارند.

امسال گلکسی S25ها سرانجام با رم ۸ گیگابایتی خداحافظی کرده‌اند و تمامی مدل‌ها با ۱۲ گیگابایت رم به‌دست مشتری می‌رسند. گلکسی S25 عادی در نسخه‌های ۱۲۸، ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایت قابل سفارش خواهد بود؛ درحالی‌که فضای نسخه‌ی پلاس از ۲۵۶ گیگابایت شروع می‌شود. با توجه‌به نرخ‌های به‌دست آمده از سرعت فضاهای ذخیره‌سازی، نسخه‌ی ۱۲۸ گیگابایتی از همان UFS 3.1 و باقی ظرفیت‌ها از UFS 4.0 استفاده می‌کنند.

کاهش وزن گلکسی S25ها خوشبختانه در نتیجه‌ی کم‌وکسر از ظرفیت باتری نبوده است و مدل‌های پایه و پلاس همان ظرفیت‌های ۴۰۰۰ و ۴۹۰۰ میلی‌آمپرساعتی را حفظ کرده‌اند. به‌طور کلی بیم آن می‌رفت که به‌خاطر کوچک‌بودن باتری و مصرف غیربهینه‌ی تراشه در نسل‌های قبلی، شارژدهی ناامیدکننده باشد.

به‌لطف تلاش‌های کوالکام، تراشه‌های جدیدش از نظر مصرف انرژی، رفتار بهینه‌ای دارند و می‌توان این خبر خوش را داد که دیگر کوچک‌بودن باتری به‌بهای کاهش عمر تمام نمی‌شود. حتی می‌توان شارژدهی بهتری را نسبت‌به رقبایی با باتری‌های بعضا ۶۰۰۰ میلی‌آمپرساعتی شاهد بود. گلکسی S25 با آن باتری کوچک می‌تواند تا نزدیک ۱۵ ساعت در استفاده‌ی روزمره دوام بیاورد که حتی مدل اولترا را پشت سر می‌گذارد. ظرفیت بیشتر باتری گلکسی S25 پلاس نیز می‌تواند در طولانی‌ترشدن زمان پخش ویدیو تأثیر بگذارد.

متاسفانه گلکسی S25ها همچنان از نظر شارژشدن فرسنگ‌ها با رقبای چینی فاصله دارند. خریداران S25 و S25 پلاس امسال نیز باید به شارژ سیمی ۲۵ و ۴۵ وات رضایت دهند. شارژ بی‌سیم هر دو مدل نیز با حداکثر توان ۱۵ وات صورت می‌پذیرد و پشتیبانی از استاندارد Qi2 را نیز در ازای اتصال قاب سازکار با این استاندار را به‌دست می‌آورند.

از آن‌جایی‌که واحد پردازش عصبی تا ۴۰ درصد قدرتمندتر شده است، کره‌ای‌ها درنظر داشته‌اند که چگونه این ظرفیت را برای هوشمندتر کردن تجربه‌ی نرم‌افزاری در ارتباط با نحوه‌ی استفاده کاربر از گوشی به‌کار بگیرند و به کمک هوش مصنوعی اطلاعات مفید و مرتبط‌تری را در زمان و موقعیت مناسب به او نشان دهند. ویژگی جدید Now Brief ماحصل ایده‌پردازی غول کره‌ای در رابط کاربری گلکسی S25 به‌حساب می‌آید.

سامسونگ سیستمی تحت‌عنوان Personal Data Engine را توسعه داده که برای اجرا بر بستر سخت‌افزار برنامه‌ریزی شده است. این سیستم، به‌کمک NPU همه‌ی داده‌ها و اطلاعات ذخیره‌شده کاربر روی گوشی از جمله محتوای گالری، یادداشت‌ها، یادآورها و قرار ملاقات‌های تقویم، محتوای پیامک‌ها و سایر موارد دیگر را پردازش کرده و با تجمیع اطلاعات یا حتی اشتراک‌گذاری آن‌ها بین اپلیکیشن‌ها و سرویس‌ها، سعی می‌کند رابطه‌ی معناداری بین داده‌ها پیدا کند. در کنار آن با تحلیل نحوه‌ی استفاده‌ی کاربر از گوشی، به الگوی مشخصی از عادت‌ها و رفتارهای وی دست پیدا می‌کند و با ترکیب با داده‌های جمع‌آوری‌شده از اپلیکیشن‌ها یک گراف دانش تشکیل می‌دهد.

قابلیت Now Brief براساس گراف دانش پیش‌بینی می‌کند که کاربر براساس موقعیت مکانی یا بازه‌های زمانی مشخص شبانه‌روز به‌ چه اطلاعاتی نیاز دارد. این گراف درواقع به‌افزایش دقت و تنوع پیشنهادات ارائه شده کمک می‌کند؛ برای مثال اگر قرار ملاقاتی داشته باشید در زمان مناسب به‌شما یادآوری می‌کند که چه زمانی حرکت کنید و کارت مسیریابی را به‌همراه زمان ترافیک پیشنهاد می‌دهد یا قبل از حرکت براساس یادداشت یا عکس یا روتین خاصی به‌شما یادآوری می‌کند که پیش‌از ترک محل کاری را انجام دهید یا وسیله‌ای را که احتمالا به آن احتیاج پیدا کنید، همراه ببرید.

از دیگر موارد کاربرد Now Brief می‌توان به ارائه‌ای از وضعیت خواب و فعالیت‌های روز گذشته در صبح هر روز، نمایش آب‌وهوا و محتواهای پیشنهادی اشاره کرد؛ البته در مدتی که گوشی را در اختیار داشتم به‌جز آب و هوا هیچ کارت دیگری نشان داده نمی‌شد که احتمالا به خالی‌بودن گوشی از هر گونه اطلاعات و کافی‌نبودن آمار استفاده برمی‌گردد. درحال‌حاضر این بخش می‌تواند طیف وسیعی از کارت‌ها و محتواهای مختلف را به‌ کاربر ارائه دهد. هر زمان این بخش به‌روزرسانی شود، در نوار Now Bar روی لاک اسکرین یا ویجت هوم اسکرین به‌کاربر اطلاع داده می‌شود.

یکی دیگر از کاربردهای سیستم Now Brief کوتاه‌کردن مسیر رسیدن به‌ خواسته‌های کاربر است، یعنی نرم‌افزار نیازهای کاربر را متوجه می‌شود تا اطلاعات مرتبط را سریع‌تر و دقیق‌تر از هرزمانی در اختیارش بگذارد؛ برای مثال اگر در گالری دنبال عکس خاصی باشید، با توصیف شرایط و حال‌وهوای آن عکس یا نشانه‌هایی در آن که شاید با منظور شما در ارتباط باشد، به‌مقصود خود برسید. در این فرایند ممکن است از داده‌های جمع‌آوری‌شده از اپلیکیشن‌های دیگر برای پیدا کردن رابطه‌ی بین آن عکس و داده از نظر محتوا یا زمان استفاده شود. چنین سازوکاری در بخش جستجوی تنظیمات نیز پیاده‌سازی شده است تا کاربر بدون نیاز به جستجوی نام دقیق، به‌تنظیم موردنظر برسد.

از آن‌جایی که سیستم Now Brief ارتباط تنگاتنگی با داده‌های کاربر دارد، تمامی پردازش‌ها به‌گفته‌ی سامسونگ تنها روی دستگاه انجام می‌شود و برای حفظ امنیت بیشتر، پلتفرم محافظتی Knox Vault وظیفه‌ی رمزنگاری و محافظت از داده‌ها را برعهده خواهد داشت؛ اما افرادی که دغدغه‌های حریم خصوصی دارند می‌توانند گزینه‌ی Personal Data intelligence را از تنظیمات خاموش و این قابلیت را غیرفعال کنند.

می‌دانیم که سامسونگ برای Galaxy AI اهمیت ویژه‌ای قائل است و طی سال گذشته دیده‌ایم که کره‌ای‌ها بخش عمده‌ای از رویدادهای آنپکد را به این بخش اختصاص داده‌اند؛ بنابراین جای شگفتی نیست که سامسونگ به گسترش کاربردهای ابزار هوش‌مصنوعی‌اش فکر کرده باشد.

گلکسی AI میزبان ابزار جدیدی به‌نام Audio Eraser شده است که به‌سبک گوشی‌های پیکسل می‌تواند جنس صداهای مختلف در ویدیو مانند صدای نویز، طبیعت، آب و موارد دیگر را شناسایی کند و اجازه دهد تا صدای کلی ویدیو را با کم و زیاد کردن یا حتی حذف هریک از آن‌ها شخصی‌سازی کند. افزون‌براین در تنظیمات صدا بخش جدیدی به‌نام Boost Dialogue دیده می‌شود که می‌توان در ویدئو‌های با سروصدا و نویز زیاد در پس‌زمینه، صدای انسانی را تقویت و به‌بهبود شنیده‌شدن آن کمک کرد.

محیط بخش Drawing Assist به‌طور کامل تغییر کرده است و حالا علاوه‌بر ترسیم شکل دلخواه، می‌توانید تصویرسازی خود را صرفا براساس پرامپت‌نویسی انجام دهید یا عکسی را اضافه‌ کرده و با دستورات متنی، تغییرات دلخواه را در آن ایجاد کنید؛ تعداد سبک‌های تولید عکس نیز بیشتر شده و همچنین با Sketch matching strength می‌توان تعیین کرد که چقدر تصاویر ایجادشده با هوش مصنوعی به ترسیم شما نزدیک باشد. ابزار Smart select هم اکنون با شناسایی نوع محتوا روی صفحه، ابزار مربوط به آن را پیشنهاد می‌دهد؛ مثلا اگر قسمتی را انتخاب کنید که متن وجود داشته باشد، ابزار Writing Assist و اگر قسمتی عکس باشد، ابزار Generative edit را پیشنهاد می‌دهد.

از دیگر قابلیت‌های جدید Galaxy AI می‌توان به‌ پخش صوتی خلاصه‌ی مطالب و نکات مهم صفحات اینترنتی در مرورگر سامسونگ، ساخت استیکر از روی کیبورد و پاسخ‌های پیشنهادی در اپلیکیشن‌های پیام‌رسان اشاره کرد. یکی دیگر از ویژگی‌هایی که در کانون توجه قرار گرفته، ذخیره‌کردن حالات مختلف چهره پیش‌از ثبت عکس است؛ بنابراین اگر در عکس ثبت‌شده چهره‌ی فردی خوب نیفتاده باشد، می‌توان از قسمت Info عکس گزینه‌ی Choose best face را انتخاب و چهره‌ی مطلوب را جایگزین کرد؛ البته برای چنین کاری باید گزینه‌ی Motion Photo در دوربین فعال باشد. ابزار ویرایش عکس با هوش مصنوعی نیز بهبودهایی در شناسایی و حذف اشیا تجربه می‌کند.

سامسونگ در تلاش است که هوش مصنوعی به‌رابط کاربری One UI نفوذ بیشتری پیدا کند و در این مسیر با گوگل نیز همکاری کرده تا دستیار جمنای بتواند سازگاری بیشتری با رابط کاربری و برنامه‌های سامسونگ پیدا کند. بدین جهت دسترسی به چند برنامه برای ثبت یادداشت و رویدادها برقرار شده است؛ اما هنوز فاصله‌ی زیادی با یکپارچگی کامل با رابط کاربری دارد و به‌عقیده‌ی من چنین اتفاقی نیز به‌طور کامل نخواهد افتاد.

به‌نظر من سامسونگ و گوگل باوجود همکاری‌های نزدیک، به‌خاطر مسیرهای متفاوتی که در بحث نرم‌افزار دنبال می‌کنند، نمی‌توانند از این نظر کاملا هم‌راستا و همسو شوند. مهرداد عیسی‌لو در بررسی گلکسی S25 اولترا نمونه‌ای از برخورد متفاوت دو دستیار بیکسبی و جمنای به خواسته‌ی کاربر و تعدد اپ‌ها و سرویس‌ها در رابط کاربری را به‌طور دقیق‌تر توضیح داده است.

گلکسی S25 در بحث نرم‌افزار به‌جز هوش مصنوعی، برخی تغییرات بصری و ویژگی‌های جدید را با نسخه‌ی هفتم رابط کاربری One UI تجربه می‌کند از جمله گردترشدن گزینه‌ها و دکمه‌ها که حالا هماهنگی بیشتری با طراحی گلکسی S25 دارد که قبلا به این تغییرات در بررسی One UI 7 به‌طور مفصل پرداخته‌ام؛ تغییراتی که دیگر محدود به این گوشی نیستند و با آپدیت نرم‌افزاری دردسترس گوشی‌های دیگر نیز قرار می‌گیرند.

شاید حلقه‌های جدید دوربین‌ها در نگاه اول غلط‌انداز باشند و تصور کنید که مجموعه‌ی دوربین‌ها از نظر سخت‌افزاری دستخوش تغییر شده باشند؛ اما با بررسی مشخصات حسگر و لنزها متوجه شدم که دوربین‌ها در سومین سال متوالی دست نخورده‌اند و همان ترکیب همیشگی دوربین واید ۵۰ مگاپیکسلی، دوربین تله‌فوتو ۱۰ مگاپیکسلی، اولتراواید و سلفی ۱۲ مگاپیکسلی در هر دو گوشی S25 و S25 پلاس به‌قوت خود باقی است.

حتی فوکوس دوربین اولتراواید همچنان ثابت است و نمی‌توان با این دوربین عکس‌های ماکرو گرفت؛ با‌این‌حال کره‌ای‌ها معتقد هستند که نسل جدید موتور پردازش تصویر ProVisual Engine تجربه‌ی فیلم‌برداری و عکاسی S25 را ارتقا می‌دهد.

گوشی‌های گلکسی S25 سرانجام به‌صورت پیش‌فرض از فیلم‌برداری +HDR10 در تمامی دوربین‌ها و حالت‌های عکاسی پیشتیبانی می‌کنند و امکان ضبط ویدیوهای LOG نیز فراهم شده است. سامسونگ می‌گوید ویژگی Video Nightography در کاستن نویز هنگام فیلمبرداری در شب عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد و با تشخیص سوژه‌ها، روشنایی و وضوح آن‌ها را بهبود می‌دهد. Object-Aware Engine نیز جزئیات و رنگ صحنه را براساس شرایط نوری به‌صورت تطبیقی به آن‌چیزی که چشم می‌بیند نزدیک می‌کند تا بتوان در محیط‌های کم‌نور، عکس‌ها و فیلم‌هایی واضح‌تر با رنگ‌هایی دقیق‌تر ثبت کرد.

یکی دیگر از تغییرات مهمی که در سری S25 با آن مواجه شدم، اضافه‌شدن امکان فیلم‌برداری اسلوموشن با دوربین اولتراواید و تله‌فوتو است، با این‌حال کیفیت نه‌چندان مطلوب خروجی یکبار دیگر برای من یادآور عقب‌ماندگی این گوشی‌ها در بحث سخت‌افزاری دوربین شد؛ البته عملکرد گوشی‌ها در زمینه‌ی عکاسی، تفاوت آشکاری با قبل ندارد. همه‌ی دوربین‌ها در ثبت دقیق رنگ‌ها و نزدیک‌بودن آن‌ها به‌ واقعیت مثل قبل عملکرد رضایت‌بخشی دارند.

با توجه‌به یکسان بودن مجموعه‌ی دوربین S25 و S25 پلاس و خروجی‌های مشابه، از نمونه‌عکس‌های هر دوگوشی به‌طور تصادفی استفاده شده است؛ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، تغییر خاصی در سبک و سیاق عکس‌ها دیده نمی‌شود؛ یعنی کنتراست و تاکید روی سایه‌ها و هایلایت‌ها شاید به‌اندازه‌ی رقبا چشمگیر نباشد؛ اما در عوض گستره‌ی دینامیکی وسیعی را در آن‌ها شاهد خواهید بود.

گوشی حتی در مواجهه با بافت‌ها نیز رفتار متفاوتی نشان نمی‌دهد و با همان سازوکار پیشین جزئیات صحنه را پردازش می‌کند؛ اما این‌کار را با حساسیت کمتری انجام می‌دهد و سعی نمی‌کند با برجسته و شارپ‌کردن مرز سوژه‌ها و خطوط بافت‌ها یا حتی دستکاری رنگ، تصویر را پرجزئیات نشان دهد، به‌همین دلیل شاید با اندکی بزرگ‌نمایی روی عکس تصور کنید که افت کیفیت تصاویر بیشتر از قبل شده است؛ اما در مجموع نتیجه‌ی مطلوب‌تر و منطقی‌تری حاصل می‌شود، به‌خصوص اگر لرزشی در دوربین به‌هنگام فشردن دکمه‌ی شاتر اتفاق افتاده باشد.

کره‌ای‌ها برای اینکه تجربه‌ی عکاسی گوشی‌ را از حال‌وهوای همیشگی خارج کنند و اندکی بگذارند تا کاربر در فرایند پردازش عکس دخالت داشته باشد، فیلترهای رابط کاربری دوربین را به‌روز کرده‌اند و به‌سبک Photographic Styles در گوشی‌های آیفون به‌کاربر اجازه می‌دهند تا غیر از انتخاب فیلتر موردنظر، بتواند شدت کلی فیلتر، کنتراست، اشباع و دمای رنگ را به‌سلیقه‌ی خود تغییر دهد. ساخت فیلتر با انتخاب عکس امکان جدیدی نبود؛ اما حالا با دخالت هوش مصنوعی بهتر از قبل انجام می‌شود.

در شب نیز می‌توان به‌تماشای عملکرد خوب گلکسی S25 در به‌تصویر کشیدن جزئیات نشست. افزون‌براین عکس‌ها کنتراست بالایی دارند و به‌ندرت آثار نویز، رنگ‌پریدگی در طیف‌های نوری و رنگی مختلف (مثلا آسمان شب) دیده می‌شود اگرچه همچنان گوشی به‌خوبی برخی از رقبا نمی‌تواند منابع نوری نقطه‌ای یا گسترده یا انعکاس آن‌ها را پردازش کند و همچنان آثار هاله‌ای‌شکلی حین پردازش تصویر در اطراف آن‌ها شکل می‌گیرد که ممکن است سوژه‌های واقع در آن ناحیه را از نظر رنگی تحت‌تأثیر قرار دهد.

رنگ‌ها در تصاویر شب طبق ادعای سامسونگ در اغلب سناریو‌ها به واقعیت نزدیک هستند، با این‌حال ممکن است هنگامی که با حالت Night Mode مشغول عکاسی هستید، رنگ‌ها اندکی اشباع شوند، این موضوع به‌ویژه در زمان عکاسی پرتره تشدید می‌شود و افزون‌بر رنگ، به‌طرز اغراق‌آمیزی سوژه‌ را روشن‌تر از پس‌زمینه‌اش نشان می‌دهد.

در مورد دوربین سلفی متوجه شدم که سامسونگ از یکی از دو حسگر S5K3LU و IMX874 به‌طور تصادفی برای دوربین سلفی S25 استفاده می‌کند، با این‌حال به‌سختی می‌توان متوجه تفاوت عملکرد دو حسگر شد. شاید به میزان بسیار اندکی تصاویر حسگر سامسونگ گرم‌تر باشند؛ اما از نظر جزئیات و حال‌وهوای کلی، مشابه بوده و از نظر کیفی نیز کاملا واضح، خوش رنگ‌ولعاب و باکیفیت هستند.

افزون‌بر اینکه One UI 7 برخی تغییرات در رابط کاربری دوربین را به‌ارمغان آورده است، تعدادی از دیگر تغییرات نرم‌افزاری صرفا در گلکسی S25ها دیده می‌شوند؛ از جمله پیوسته‌شدن اسلایدر زوم در حالت پرتره و ثبت عکس در بزرگ‌نمایی دلخواه، قابلیت Pre-recording در حالت Single Take که لحظاتی قبل از فشردن دکمه‌ی شاتر شروع به‌ضبط می‌کند. همچنین در اپلیکیشن ExpertRAW قابلیت‌هایی مانند عکاسی ۲۴مگاپیکسلی با دوربین اصلی و تنظیم دیافراگم مجازی نیز از قابلیت‌های جدید هستند. ناگفته نماند که افکت‌های پرتره از حالت Portrait Video حذف شده‌اند.

اگر از چیزهایی مانند قلم محدودتر شده‌ی S Pen، بدنه‌ی تیتانیومی و صفحه‌ی ضدانعکاس گلکسی S25 اولترا صرف‌نظر کنیم، مدل‌های پایه و پلاس مهم‌ترین ویژگی سری اولترا یعنی قلب تپنده‌ی آن‌ را در اختیار دارند که بستر اصلی اجرای مهم‌ترین تغییرات گوشی‌های سامسونگ به‌حساب می‌آید؛ بنابراین می‌توان گفت اگر آینده‌ی گوشی‌های هوشمند در گرو هوش مصنوعی باشد، نسخه‌های معمولی و پلاس حالا در کمترین فاصله از مدل اولترا قرار دارند و حتی در مواردی دیدیم که بهتر از گل سرسبد کره‌ای‌ها ظاهر شدند.

تفاوت عملکردی اندک مدل‌های پایه و پلاس با مدل اولترا از آن جهت اهمیت دارد که این گوشی‌ها در بدترین حالت ۴۰۰ دلار تفاوت قیمتی دارند و معمولا گوشی‌های جمع‌وجورتر نیز به‌خاطر تنوع کم، خواهان بسیاری دارند؛ بنابراین برای افرادی که دوربین جز اولویت‌های سخت‌گیرانه‌شان نباشد، حالا می‌توانند راحت‌تر به‌سراغ انتخاب S25 و S25 پلاس بروند.