تحول دیجیتال، دیجیتالی کردن دولت نیست؛ بنیان ها باید تغییر کنند
با این که یکی از اصطلاحات رایج و پر بسامد سالهای اخیر، اصطلاح «تحول دیجیتال» بوده، اما به نظر میرسد هنوز در زمینه فهم صحیح این مقوله به عنوان یک رویکرد استراتژیک و نه نظریه محض، مشکلاتی در میان مدیران ارشد نظام اداری، سیاسی و بخش خصوصی وجود دارد.
برای فهم صحیح تحول دیجیتال باید با دیدی تحلیلگرانه به دو کلمه «تحول» و «دیجیتال» نگاه کنیم. به نظر میرسد در مورد بخش دوم این عبارت یعنی دیجیتالی شدن درک به مراتب بیشتری وجود دارد تا کلمه اول؛ یعنی تحول. این در حالی است که بدون درک صحیح مفهوم «تحول» دیجیتالی کردن سازمان ها عملا میسر نیست.
هر شرکت یا سازمان و ارگانیسمی برای دیجیتالی کردن امور، ابتدا باید تحول را به مفهوم دقیق آن در دستور کار قرار دهد. در غیر این صورت استنباطی که از تحول دیجیتال به وجود میآید این است که صرفا اضافه کردن وسایل مدرن و تجهیزات دیجیتال به سازمان، «تحول دیجیتال» تلقی خواهد شد.
ایمان برادری، موسس دیجیوایز، مدرس و مدیر پروژه های تحول دیجیتال، با اشاره به این که در طول یک دهه گذشته تعاریف گوناگونی از مفهوم تحول دیجیتال ارائه شده می گوید: «نقطه مشترک تمام تعاریفی که تاکنون از مقوله تحول دیجیتال ارائه شده، این بوده که «تحول دیجیتال یک مساله سازمانی است» و این مفهوم فقط در قاموس تشکیلات و سازمان معنا مییابد و نه در رده وسیله و ابزار.»
این کارشناس تحول دیجیتال در ادامه می افزاید: «تحول دیجیتال به معنای بهره برداری از تکنولوژی ها و فناوری های دیجیتال و بهره گرفتن از آن در راستای به کارگیری مدل های کسب و کار نوین و تسهیل ارتباط با مخاطبان و مشتریان است که همزمان شامل تحولاتی شگرف در مهارتها، تفکر مدیران و عملکرد منابع انسانی است.»
این دگرگونی بنیادین باید منجر به تغییراتی اساسی در کیفیت و بهره وری در عرصههایی مانند؛ بهینه سازی تجربه مشتریان و مخاطبان، چابک سازی فرایندهای عملیاتی، تغییر در نگرش رهبران سازمان و فرهنگ سازمانی و همچنین توانمندسازی نیروی انسانی شود.
از این رو باید گفت تحول دیجیتال مقوله ای است که در همه ردههای سازمانی از صدر تا ذیل به یک اندازه اهمیت دارد.
به این ترتیب ممکن است تحول دیجیتال برای کسانی که با حاشیه امن همیشگی خود انس و الفتی گرفته اند، خوشایند نباشد. مفهوم تحول که در ذات این مقوله نهفته است با سکون و عادت در تضاد است.
تحول دیجیتال دولت به چه معناست؟
آن چه اشاره شد مربوط به سازمان به معنای عام بود. اما وقتی مساله تحول دیجیتال را در مورد سازمانهای دولتی در نظر بگیریم چالشها بیشتر خواهند شد.
به نظر میرسد عدم درک صحیح تحول دیجیتال در بخش دولتی فراگیر تر بوده و به خاطر ماهیت ایستا و کندی، بخش دولتی اصولا با هر نوع دگردیسی و تغییر مخالف بوده و مقاومت سرسختانه تری از خود بروز میدهد.
ایمان برادری، با طرح این مساله که «وقتی تحول دیجیتال در بخش دولتی مطرح میشود بسیاری تصور میکنند که تحول دیجیتال به معنی اضافه کردن ابزارها و ادواتی است که برخی از فرایندها را ماشینی کرده و سهولت گردش امور را به همراه داشته باشد»، اضافه می کند: «بدیهی است که اگر در تدوین اسناد بالادستی که ظاهرا قرار است فرایندها را در کشور مدیریت کند، از کارشناسان حوزه تحول دیجیتال که سالها در این زمینه کار کرده اند کمک گرفته می شد، نقشه راه بهتری تدوین میگردید. چون شرکتهای متخصص در حوزه مشاوره دیجیتال یا digital Transformation Consulting که سالها در این زمینه تجربه داشته و پیشگامان این عرصه هستند، بهترین منابع برای راه حلهای نوین به شمار میروند. در این صورت شاهد این حجم از تعاریف ناقص از تحول دیجیتال و معرفی برخی از محصولات به عنوان تحول دیجیتال نبودیم. برای مثال در سخنان بسیاری از مقامات دولتی در سال های گذشته، پدیده ای مانند دولت الکترونیک به عنوان تحول دیجیتال معرفی نمیشد. ضمن این که اگر دولت الکترونیک را به عنوان یک محصول هم در نظر بگیریم در تعریف خودش هم بسیار ناقص و ابتر است. چرا که محصول ذهنیت غیر تحول خواه مدیران وقت دولتی است.»
در همین رابطه، در اطلاعیه ای که با مطرح شدن سند تحول دیجیتال در هیات دولت ارائه شد، مفاهیم و واژگانی که این مساله را توصیف میکنند، آشکارا نقض غرض محسوب میشوند.
در این بیانیه یا خبر میخوانیم: «حل مسائل کشور با بهره گیری از ظرفیت فناوریهای تحول آفرین...» یا «توسعه فناویهای تحول آفرین و به تبع آن شکل گیری تحولات دیجیتال...»
در عبارتهای بعدی این مساله کاملا خود را نشان میدهد: «ایران با بهرهگیری از تحول دیجیتال و فناوریهای تحول آفرین قادر خواهد بود با حل چالشهای کلان به بهبود شرایط مردم، کسبوکارها و دولت کمک نماید که چنین رویکردی موجب توسعه فضای کسبوکار شده، فرهنگ سازی در جامعه و بهرهمندی از مزایای هوشمندسازی را در ارائه خدمات دولت به شهروندان و کسب و کارها تسهیل مینماید.»
همچنان که مشاهده میکنیم در عبارتهای توصیفی فوق تحول دیجیتال فرع مساله و حتی نتیجه مساله است و خود مساله به کار گیری فناوریهای نوین است. این همان تفکری است که دولت الکترونیک یا خدمات و محصولاتی از این دست را تحول دیجیتال نامگذاری میکند.
ایمان برادری در پاسخ به این سوال که دستاورد این نوع نگرش به تحول دیجیتال چه خواهد بود گفت: «دستاورد این طرز تلقی این است که مقوله تحول به معنای تغییر بنیادین در زیر ساختهای سازمان، اندیشه سازمانی و پالایش نیروی انسانی و در دستور کار قرار دادن آموزشهای بنیادین همسو با تحول که همگی ماهیتی زیرساختی دارند، با مقاومت زیادی رو به رو خواهد شد.»
این کارشناس حوزه تحول دیجیتال اظهار امیدواری می کند که در دولت جدید، بازنگری جدی در این حوزه انجام گیرد و شاهد رشد و توسعه پایدار دیجیتالی کشور در عرصه های مختلف باشیم.