تاثیر اتفاقات سیاسی و اجتماعی بر تصنیفسرایی/ «عارف»، «شیدا» و «بهار» اضلاع اصلی تصنیفسرایان نوین+صوت
موسیقی ایرانی دارای دستگاهها و گوشههای متنوعی است با این حال عامه مردم همواره به شنیدن تصنیف تمایل دارند. گزارش پیش رو به تاریخچه تصنیف و چگونگی پیدایش تصنیف نوین میپردازد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یحیی زکاء در کتاب «شعر و موسیقی» درباره چگونگی پیدایش تصنیف گفته: «قبل از آنکه مردم پیش آمدهای مهم تاریخی را (غلبه و شکست یا داستانهای حماسی و عشقی) بر روی الواح گلی و سنگی و فلزی یا پوست و کاغذ ثبت نمایند، آنها را در لوح خاطر خویش ضبط نموده، زبان به زبان بازگو کرده و برای نسلهای آینده به یادگار گذاشتهاند.»
زکاء در ادامه گفته: «مردم برای سهولت حفظ پیش آمدها، آنها را گاه به صورت داستان و شعر و ترانه در میآوردهاند و با این تفاسیر میتوان گفت تصنیف اگر در گذشته چنین عنوانی نداشته، اما به نوعی وجود داشته است.»
در ایران پیش از اسلام اشعار هجایی مانند آثاری بوده که امروز به آنها تصنیف میگوییم. پیش از اسلام افراد تاثیرگذاری چون باربد و نکیسا در دربار شاهان ساسانی آثاری را همراه با موسیقی میخواندهاند که به نوعی همان تصنیف امروزی است. البته باید یادآور شد که از آن آثار چیزی باقی نمانده است.
تصنیف به چه معناست؟
علیاکبر دهخدا درباره معنای تصنیف نوشته است: «تصنیف گونه گونه ساختن چیزی را و جدا کردن بعض آن را از بعض و تمیز دادن. صنف صنف کردن و نوع نوع گردانیدن و جدا ساختن بعض نوع را از بعض»
ملکالشعرای بهار نیز درباره تصنیف گفته است: «به دلایلی که در دست داریم، در ایران فرق زیادی بین شعر و تصنیف نبوده و هر شعری را خاصه در مزاحفات بحر هزج و رجز به جای تصنیف به کار بردهاند.»
آنچه باعث ایجاد و شکلگیری تصنیف در دنیای امروز شده طی چه مقطعی رخ داده و تصنیفسرایان به نام و مطرح عصر حاضر چه کسانی هستند و دلیل اعتبار آنها چیست؟
دوره مشروطه یکی از مقاطع مهم تاریخ ماست و در همین برهه است که تحت تاثیر تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، اتفاقات مهمی در زمینه هنر و شعر و ادبیات و موسیقی رخ میدهد. یکی از بدیهیترین تحولات این دوره تاریخی، تغییراتی است که در ادبیات ما رخ داده و آن را با ادبیات کهن متفاوت کرده است. در دوران مشروطیت ادبیات از انحصار دربار و اشراف و طبقات بالا و مرفه جامعه بیرون میآید و به کوچه و بازار راه پیدا میکند. به گفته یعقوب آژند در کتاب «ادبیات نوین ایران»، طی این روند زبان محاوره مردم نیز جای خود را در ادبیات و نثر پیدا کرده و در ادامه سبک و سیاق استفاده از زبان محاورهای به دست برخی از شاعران و قصه نویسان اعتلا مییابد. بنا به همه این اتفاقات میتوان گفت شعر در دوران مشروطیت در حد و اندازه فهم و درک عامه مردم گسترش پیدا میکند.
حسنعلی محمدی در جلد اول کتاب «از بهار تا بهار» درباره مضمون و محتوای اشعار مشروطیت و پس از آن گفته است: «بعضی از مضامین نو مانند حمایت از ایران انقلابی، مباره با استبداد و شاه و اطرافیان او، ستایش از میهن و بیان احساسات میهنپرستانه در دوران مشروطیت به شعر فارسی وارد شده است.» شاید به دلیل این اتفاق است که مطرحترین تصنیف سرایان از دوران مشروطه به بعد پا به عرصه ظهور گذاشتهاند. این افراد چه کسانی بودهاند و دلیل اهمیتشان در تاریخ ادبیات و موسیقی ایران چیست؟
میرزا علیاکبر شیدا
علیاکبر شیدا یکی از پیشگامان تصانیف امروزی است. او موسیقیدان، خوشنویس، شاعر بوده و سهتار مینواخته است. علیاکبر شیدا با توجه به تخصصی که در زمینه موسیقی داشته، توانسته در پیوند شعر و موسیقی موفق عمل کند و بر نحوه فعالیت شعرای پس از خود تاثیر بگذارد.
روح الله خالقی، شیدا را بسیار مطلوب و دلنشین دانسته و گفته او تنها تصنیفسازی است که قبل از عارف قزوینی میشناسد. عارف قزوینی نیز درباره شیدا گفته است: «تا زمان من تصنیفها در ایران برای دربار یا ببریخان، گربه شاه شهید یا از زبان گناهکاری به گناهکار دیگر سروده میشد و مرحوم میرزا علیاکبر شیدا تغییراتی در تصنیف داد و اغلب تصنیفهایش دارای آهنگهای دلنشین بود.» (ترانههای ملی ایران نوشته پناهی سمنانی)
از مهمترین تصانیف علیاکبر شیدا میتوان به «دوش دوش»، «امشب شب مهتابه»، «بت چین»، «عشق تو»، «ناوک مژگان»، «کیه کیه در میزنه»، «دل شیدا»، «ماه غلام» و «سرو خجل» اشاره کرد.
در ادامه بخوانیم تصنیفی از علیاکبر شیدا را:
در خم زلف تو از اهل جنون شد دل من
و اندر آن سلسله عمری است که خون شد دل من
در ازل با سر زلف تو چه پیوندی داشت
که پریشان شد و از خویش برون شد دل من
عارف قزوینی
ابولقاسم عارف قزوینی، موسیقیدان، تصنیفسرا و شاعر انقلابی عهد مشروطه، یکی دیگر از هنرمندانی است که نامش به دلیل سرودن آثار ماندگار و تاثیرگذار در لیست ماندگاران موسیقی و ادبیات این سرزمین ثبت شده است.
عارف قزوینی که یکی از مطرحترین شاعران انقلابی است، شهرت خود را به نوعی مدیون و مرهون تصانیفش است. در واقع عارف قزوینی به توده مردم تعلق داشت و با توجه به رفت و آمدش به دربار مظفرالدینشاه در جریان اتفاقات پیدا و پنهان حاکمیت قرار داشت و بنا به همین دلایل در سرایش آثار و تصانیف انقلابی و سیاسی، موفق عمل کرده است. موفقیت عارف تا به آنجاست که روح الله خالقی او را نخستین سراینده تصانیف سیاسی میداند.
اغلب تصانیف عارف قزوینی دارای اشعار مهیج و ملی میهنی هستند. او با دانشی که در زمینه موسیقی و ادبیات داشته، توانسته محتوای محدود و گاه سطحی تصنیف را گسترش و ارتقاء دهد. تصنیفهای عارف قزوینی زبانی ساده دارند و همه فهمند. البته نقدهایی نیز بر تصانیف و اشعار عارف وارد بوده که از میان آنها میتوان به نظر روح الله خالقی اشاره کرد.
خالقی در اینباره گفته است: «اصولا وقتی گوینده شعر و سازنده آهنگ یکی باشد، باید تصنیف از لحاظ شعر و موسیقی بسیار خوب از کار درآید. در صورتیکه در بعضی موارد تصنیفهای عارف از این نظر بینقص نیست؛ چنانکه در موقع خواندن، همانطور که در تقطیع شعر مرسوم است، احتیاج به افزودن ضمه اضافی پیدا میشود یا در وسط کلمات آهنگ بریده میشود یا نصف یک کلمه که به خودی خود معنی ندارد، تکرار میشود... عارف در نوع خود بینظیر است»
عارف قزوینی نخستین تصنیفسرایی است که مضامین اجتماعی و افکار سیاسی را به شعر وارد کرده و توسط موسیقی عقاید انقلابی و مردمی خود را نشر داده و تبلیغ کرده است.
تصنیف معروف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» یکی از آثار ماندگار عارف قزوینی است که نخستین بار با صدای خودش و با همراهی یک سهتار که توسط خودش نواخته میشده، خوانده شده است. متاسفانه نسخهای از اجرای عارف قزوینی موجود نیست. تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» بعدها، بارها توسط خوانندگان خوانده شده اما در میان آنها اجرای زندهیاد محمدرضا شجریان از همه مشهورتر است. شجریان در سال ۱۳۵۱ با همکاری گروه «شیدا» به سرپرستی محمدرضا لطفی این اثر را با تنظیم متفاوت فرامرز پایور اجرا کرده است. سالار عقیلی، علیرضا قربانی نیز دیگر خوانندگانی هستند که تصنیف مذکور را بازخوانی کردهاند.
«ژیان»، «باد صبا»، «گو به ساقی»، «ای دست حق»، «تا رخت»، «کلنل»، «فرشته رحمت»، «شانه بر زلف»، «چه شورها»، «از کفم رها»، «بلبل شوریده»، «باد بهاری» برخی دیگر از تصانیف عارف قزوینی هستند.
در ادامه ابیاتی را از تصنیف معروف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» بخوانیم؛
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
یا بخش دیگری از همین اثر؛
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانه ویران
یارب بستان داد فقیران ز امیران
تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» با تنظیم فرامز پایور و صدای محمدرضا شجریان؛
محمدتقی بهار (ملکالشعرا)
ملکالشعرای بهار، زاده سال ۱۳۰۴ در مشهد، روزنامهنگار، محقق و شاعر، یکی دیگر از تصنیفسرایان موفق ایرانی است. بهار ادبیات فارسی را نزد پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، آموخت و سرودن شعر را از هفت سالگی آغاز کرد. او کمی بعد برای تکمیل اندوختههایش نزد میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری و صیدعلیخان درگزی رفت و پس از آن بود که صاحب شغل دولتی و منصب ملکالشعرایی شد و در ادامه به کسب دانش و تجربه پرداخت و به مرور با راهنماییهای پدر و شواهد موجود به مشروطهخواهی و آزادیطلبی علاقمند شد.
ملکالشعرای بهار نیز مانند عارف قزوینی به سرودن آثار میهنپرستانه سیاسی و اجتماعی پرداخته است. حبیبالله نصیریفر در کتاب «مردان موسیقی سنتی و نوین ایران» درباره ملکالشعرای بهار نوشته است: «محمدتقی بهار با انتشار مقالات سیاسی و اشعار مهیج حماسی و ترانههای ملی هرچه بیشتر به بیداری مردم کمک کرد و چون علاقه و ذوق سرشار در موسیقی ایرانی داشت، شروع به ساختن تصانیف و ترانههای ملی کرد که میشود گفت کلیه تصنیفهای وی جنبه ملی و وطنی و آزادی خواهی دارد.»
با بررسی اشعار و مکتوبات ملکالشعرای بهار که در قصیدهسرایی نیز تبحر بسیار داشته، میتوان به ویژگیهای بارز آثار او پی برد. او با اشراف بر مکتب شعر قدیم توانسته آثار خود را با خواستههای مردم معاصرش هماهنگ سازد و به این وسیله، تاثیر عمیقتری بر آنها بگذارد. یعقوب آژند نیز در کتاب «ادبیات نوین ایران» ملک الشعرای بهار را علیرغم تمام تنوعی که در فرمهای شعریاش داشته، آخرین قصیده سرای شعر فارسی دانسته و گفته است: «بیهیچ تردید از ایام خاقانی به بعد قصیده سرایی نظیر بهار به عرصه نرسیده است.»
یکی از بهترین و زیباترین تصانیف ملکالشعرای بهار «مرغ سحر» است که مخاطبان امروز آن را با صدای محمدرضا شجریان میشناسند. این اثر از ساختههای مرتضی نیداود است و نخستین بار در جشنی به مناسبت هفتمین سالگرد انتشار روزنامه «ناهید» در سال ۱۳۰۶ اجرا شد و سپس خوانندگان دیگری آن را اجرا کردند.
باید یادآور شد ملکالشعرای بهار فعالیتهای موثری نیز در زمینه ادبیات داشته است. از مهمترین کارهای او میتوان به تصحیح دو متن مهم تاریخ سیستان و مجمع التواریخ و القصص، تالیف سبکشناسی نثر فارسی، تاریخ احزاب سیاسی ایران، نگارش رسالههایی درباره احوال فردوسی، محمد جریر طبری اشاره کرد. تصحیح و ترجمه تاریخ طبری نیز یکی دیگر از کارهایی است که توسط ملکالشعرای بهار به سرانجام رسیده است.
«باد صبا بر گل گذر کن»، «ای شکسته دل»، «ای کبوتر»، «ز من نگارم»، «گر رقیب آید»، «ایران هنگام کار»، «پرده ز رخ برافکن»، «عروس گل» و «به اصفهان رو» برخی دیگر از تصانیف ملک الشعرای بهار هستند.
بخشی از شعر «مرغ سحر»
مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازهتر کن
ز آه شرر بار این قفس را برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پربسته به کنج قفس درآ نغمه آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصه این خاک توده را
کن، پر شرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد، آشیانم داده بر باد
ای خدا ای فلک، ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن
نو بهار است گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
این قفس چون دلم تنگ و تار است
شعله فکن در قفسای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
تصنیف «مرغ سحر» ساخته مرتضی نیداود با صدای محمدرضا شجریان؛
باید یادآور شد از دوران قاجار تاکنون، شاعران متعددی به سرودن اشعاری در قالبهای مختلف و به شکل تصنیف پرداختهاند که عبدالله الفت، بیژن ترقی، هوشنگ ابتهاج، ایرج دهقان، پژمان بختیاری، حسین شاه زیدی، منیره طاها، رهی معیری، معینی کرمانشاهی، کریم فکور و تورج نگهبان برخی از آنها هستند.
در ادامه برخی از تصانیف ماندگار عصر حاضر را بخوانیم و بشنویم؛
تصنیف «الهه ناز»
«الهه ناز» یکی از تصنیفهای ماندگار موسیقی ایرانی است که شعر آن سروده کریم فکور است. این اثر نخستین بار در سال ۱۳۳۳ با صدای زندهیاد بنان اجرا شد. آهنگسازی این اثر به عهده اکبر محسنی بوده و روح الله خالقی تنظیمکننده آن است.
بخشی از شعر «الهه ناز»:
آه ای الهه ناز
با دل من بساز
کاین غم جانگداز
برود ز برم
گر دل من نیآسود
از گناه تو بود
بیا تا ز سرِ گنهت گذرم
باز میکنم دست یاری
به سویت دراز
بیا تا غم خود را
با راز و نیاز ز خاطر ببرم
گر نکند تیر خشمت دلم را هدف
به خدا همچو مرغ پر شور و شعف به سویت بپرم
تصنیف «الهه ناز» ساخته اکبر محسنی و تنظیم روحالله خالقی با صدای زندهیاد بنان؛
تصنیف «توای پری کجایی»
شعر این اثر که آن را با نام «سرگشته» نیز میشناسند و در دستگاه همایون ساخته شده، سروده هوشنگ ابتهاج است. همایون خرم نیز آهنگسازی این اثر را به عهده داشته است.
تصنیف «توای پری کجایی» نخستینبار با صدای حسین قوامی ساخته شده است. آنطور که میگویند حسین قوامی از معدود خوانندگانی بوده که صدایش بطور دقیق با ساز (از نظر ارتفاع صوت Pitch) مطابقت داشته و کلمات را در آواز با وضوح ادا میکرده است.
محمد اصفهانی نیز تصنیف «تو ای پری کجایی» را در سال ۱۳۷۹ با تنظیم کامبیز روشنروان بازخوانی کرده است. علیرضا قربانی نیز یکی از چند خوانندهای است که این اثر را دوبارهخوانی کرده است.
بخشی از شعر «توای پری کجایی»:
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهویی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا سر چشمه رسیدم
نشانهای از نی و نغمه ندیدم
توای پری کجایی که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشایی
من همه جا پی تو گشتهام
از مه و مهر نشان گرفتهام
بوی تو را زگل شنیدهام
دامن گل از آن گرفتهام
توای پری کجایی که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
«تو ای پری کجایی» با صدای حسین قوامی؛
«تو ای پری کجایی» با صدای محمد اصفهانی؛
«تو ای پری کجایی» با صدای علیرضا قربانی؛
تصنیف «نوای نی»
شعر این اثر سروده رهی معیری است. تصنیف «نوای نی» یکی از آثاری است که با صدای غلامحسین بنان منتشر شده و روحالله خالقی آهنگسازی آن را به عهده داشته است.
بخشی از شعر «نوای نی» چنانم بانگ نی آتش بر جان زد:
که گویی کس آتش بر نیستان نزد
مرا در دل عمری سوزز غم پنهان بود
نوای نی امشب بر آن دامان زد
نی محزون داغ مرا تازهتر از لاله کند
زجداییها چو شکایت کند و ناله کند
که به جانش آتش هجر یار زد
به کجاییای گل من؟
که همچو نی بنالد ز غمت دل من
تصنیف «نوای نی» با صدای غلامحسین بنان؛