آهنگساز، رهبر ارکستر و مدرس موسیقی مطرح کرد:
کسی وامِ ارشاد را دریافت نکرد/ ارکسترها به حالتِ تعلیق درآمدهاند/ برخی از آموزشگاههای خوب به انتخاب خودشان تعطیل شدند
پدرام طاهریان میگوید: در تمام دنیا سیاستمداران با اهل فرهنگ و هنر رابطه خوبی ندارند اما این موضوع در کشور ما جدیتر است. هنرمندان کشورهای دیگر این قابلیت را دارند که حاکمیت امورشان را خود به دست گیرند اما هنرمندان در ایران چنین قدرتی ندارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با طولانی شدن بحران کرونا مشکلات و مصائب مردم و اقشار مختلف هم بیشتر و جدیتر شده است. حال با گذشت ۹ ماه از بحران کرونا میتوان گفت که این اپیدمی همهگیر و به دلیلعدم وجود حمایتهای دولتی بسیاری از مشاغل هنری حالتی نیمه تعطیل پیدا کرده و برخی نیز تعطیل شدهاند. در این میان شاید موسیقی آسیبهای بیشتری دیده باشد زیرا طی ۹ ماه به جز چند کنسرت و اجرای آنلاین، به طور مطلق کنسرتی برگزار نشده و این اتفاق نوازندگان را دچار آسیبهای عدیده کرده است. تا آنجا که برخی از آنها به فروختن سازهای خود در فضای مجازی تن دادهاند. مشکلات و مصائب اهالی موسیقی مختص به نوازندگان نیست و آموزشگاهها نیز طی چند ماه گذشته شرایط بغرنجی را پشت سر گذاشتهاند و همچنان با مشکلات عدیده مواجهند. در اوائل بحران کرونا بود که آموزشگاههای موسیقی به مدت چند ماه کاملا تعطیل شدند و پس از آن قرار شد با رعایت پروتکلها و اصول بهداشتی فعالیت خود را از سر گیرند که این اتفاق نیز دردی از حال آموزشگاهداران و مدرسان دوا نکرد زیرا اینبار هنرجویان و والدینشان بودند که به دلیل ترس از کرونا در کلاسها حضور نیافتند و درنهایت اعتراض و انتقاد برخی از اهالی موسیقی، آموزشگاهداران و مدرسان بلند شد.
پدرام طاهریان یکی از فعالان عرصه موسیقی است که علاوه بر فعالیتهای اجرایی و رهبری ارکستر سمفونیک «رسانه هنر»، در زمینه تدریس و آموزش هم فعال است. او که نسبت بهعدم توجه مسئولان به وضعیت آموزشگاهها طی چند ماه گذشته گلایهمند است، در گفتگوی پیشرو از مصائب و مشکلات موجود در بخش موسیقی گفت.
آموزشگاه موسیقی شما امروز چه وضعیتی دارد؟
بنا به شرایط و بحران موجود آموزشگاه ما مدت زمانی طولانی تعطیل بود و میتوان گفت به نوعی با این وضعیت کنار آمدهایم با اینحال دو هفته است آموزشگاه تعطیل است. نمیدانم در نهایت چه اتفاقی قرار است بیفتد و اوضاع چگونه خواهد شد زیرا این وضعیت برای صنف ما بسیار بغرنج است.
البته مشاغل و اصناف دیگر نیز با همین مشکلات مواجه هستند.
بله درست است، اما مسئله این است که در مشاغل دیگر نسبتِ درآمد با نسبتِ میان هزینهها، تا حدودی متعادل است و به هرحال متولیان آن شغلها با توجه به تناسب موجود میتوانند خلاءها را تاحدودی پر کنند اما در موسیقی به هیچ وجه و اصلا اینگونه نیست. آموزشگاههایی که نسبت به بقیه مراکز آموزشی، سابقه و اوضاع بهتری دارند در خوش بینانهترین حالت ممکن به زحمت میتوانند هزینههای خود را درآورند و حال شما فکر کنید اوضاع آموزشگاههای کوچکتر و کم سابقهتر به چه شکل است. این رویه نابسامان هم به معلمان و هم هنرجویان آسیبهای جدی وارد خواهد کرد و نباید این مسئله را دست کم گرفت. شاهد بودهام که حتی برخی از آموزشگاههای خوب موسیقی کارشان به تعطیلی کشیده است. مدتی پیش آقای فرزاد دانشمند که از اساتید موسیقی هستند و آموزشگاهی نیز دارند، گفتند به دلیل نابسامانیهای موجود کلا آموزشگاهشان را تعطیل کردهاند و ساختمان آن را به صاحب ملک تحویل دادهاند! البته دولت هم اصرار به تعطیلی موقت همه مراکز آموزشی دارد. در صورتیکه ظرفیت یک کلاس آموزشی در بهترین حالت ممکن، در هر ساعت ۱۵ هنرجو است که میتوان با رعایت فاصله اجتماعی و انجام پروتکلهایی مانند زدن ماسک از خطرات احتمالی جلوگیری کرد، چگونه گمان میرود که وجود کلاسهای آموزشی در این چند ماه میتواند مشکلساز شود؟
با مسئولان این مشکلات را در میان گذاشتهاید؟
آنها هیچ سراغی از ما نمیگیرند و البته فکر میکنم اگر نهادهای مربوطه کاری به ما نداشته باشند بزرگترین لطف را در حقمان کردهاند و تنها انتظاری که از آنها داریم این است که سنگاندازی نکنند. شما چه توقعی از مسئولانی دارید که با هنر بیگانهاند. زمانی که مثلا مدیر فلان مرکز آموزشی دختران ما؛ از وزارت صنعت و معدن آمده یا مدیر فلان مرکز آموزشی تجسمی از وزارت نیرو آمده، چه انتظاری دارید که اتفاقی مثبت رخ دهد! سالهاست فریاد میزنیم نیاز مبرم به رشته مدیریت هنری در کشور داریم اما کسی نمیشنود.
اینکه از افراد متخصص در بخشهای مدیریتی بهره نمیبریم، همواره بوده و چیز عجیبی نیست.
صادقانه بگویم ریاست کردن به جهل کار بسیار سادهای است. البته وضعیت رشتههای تخصصی در بسیار از نقاط دنیا همینگونه است. در تمام دنیا سیاستمداران با اهل فرهنگ و هنر رابطه خوبی ندارند و خب این موضوع در کشور ما جدیتر است. تفاوت در این است که هنرمندان کشورهای دیگر این قابلیت را دارند که امور خودشان را خود به دست گیرند اما هنرمندان در ایران چنین قدرتی ندارند. مثلا اگر قرار است کنسرتی برگزار شود چند و چون آن در جای دیگری مشخص میشود. خدا رحمت کند آقای شجریان جایی گفته بود؛ کجای دنیا برای موسیقی و شعر مجوز میگیرند؟ او با اینکه در زمان خود مخالفان زیادی داشت در نهایت همان مخالفان مجبور میشدند بیلبورد او را در سطح شهر نسب کنند. این یعنی هنر باید در اختیار هنرمندان باشد تا قدرت خود را بازیابند و موثر واقع شوند.
قرار بود وزارت ارشاد به آموزشگاهداران وام و تسهیلاتی بپردازد. شما در جریان هستید؟
بله گفتند وامی را در نظر گرفتهاند و در رابطه با آن سایتی را نیز معرفی کردند تا متقاضیان برای دریافت وام در آن ثبتنام کنند اما ما موفق به ثبتنام نشدیم و وامی هم دریافت نکردیم. بعید میدانم دیگر آموزشگاهداران نیز موفق به ثبتنام شده باشند. به نظرم کسی این وام را دریافت نکرده است.
در این مدت؛ بسیاری از معلمان آموزش آنلاین را برای تدریس برگزیدهاند. نظر شما چیست؟
ببینید آموزش آنلاین برای همه هنرجویان مناسب نیست، بلکه برای تعدادی از آنها مفید خواهد بود. اتفاقا طی جلسهای که در هنرستان موسیقی داشتیم در اینباره صحبت شد و من نیز نظرم را گفتم. حرفم این بود که در نهایت میتوانیم با شیوه آنلاین به صورت موقت، طوری عمل کنیم که هنرجویان عقب نروند و از دروس جا نمانند، همین. آموزش آنلاین برای هنرجویان فوق حرفهای که نیازی به حضور فیزیکی معلم ندارند، مناسب است تا توسط آن به گفتهها و خواستههای معلمش عمل کنند نه برای سطوح مبتدی و مقدماتی. از طرفی آموزش آنلاین برای برخی سازها به هیچ وجه کارایی ندارد.
شما به جز فعالیتهای آموزشی سه ارکستر سمفونیک، ملی و ارکستر نوجوانان را سرپرستی و رهبری میکنید. این ارکسترها در حال حاضر چه وضعیتی دارند؟
ارکسترهای ما که شامل تعداد زیادی نوازنده هستند به نوعی در حالت تعلیق قرار دارند و فعالیتی ندارند، زیرا مکان تمرینی مناسب و متناسب با تعداد اعضا نداریم. از طرفی حمایتی نیز وجود ندارد که البته طی ۱۵ سال گذشته که از عمر ارکسترها میگذرد، کوچکترین حمایتی وجود نداشته است. نه فقط ما که هیچکدام از ارکسترهای خصوصی طی این سالها مورد حمایت هیچ نهادی نبودهاند و این وضعیت همچنان وجود دارد. طی این سالها هرکدام از همکاران برای اجرا و برگزاری کنسرت به اجبار تالار مجبور به پرداخت اجاره مکان برای هرجلسه تمرین شدهاند و مثلا برای استفاده از یک نت پیانو ۱ میلیون پرداخت کردهاند. خودم و اعضای ارکسترهایم نیز با چنین معضلاتی مواجه بودهایم. یادم هست کنسرتی داشتیم که بلیتفروشی آن توسط سایتی به نام گذر انجام میشد. درگاه بانکی این سایت با مشکل مواجه شد و در زمان مقرر بلیتهای ما فروش نرفت. تالار به ما گفت کاری نداریم که سایتی که معرفی کردهایم با مشکل مواجه شده و موفق به فروش بلیت نشدهاید، شما باید خسارت ما را پرداخت کنید و در پایان هم از ما خسارت گرفتند. درصورتیکه در همه جای دنیا حتی اکسترهای خصوصی نیز مورد حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم هستند اما در ایران چنین حمایتهایی وجود ندارد و تا آنجا که اطلاع دارم اغلب ارکسترهای خصوصی تمریناتشان را کنسل کردهاند. چارهای هم جز این نیست یا از تعداد نوازندگان ارکسترشان کاستهاند. ما نیز به ناچار در تولیداتمان از تعداد اعضای ارکستر کاستهایم.
در حال حاضر چه میکنید؟
مشغول ضبط آثارمان هستیم. بخشی از آن آثار در رابطه با موسیقی باروک و متعلق به این دوره است و هفته گذشته ضبط آنها به پایان رسیده و در مرحله میکس و مستر هستیم. قصد داریم از هفته آینده نیز امور مربوط به ضبط کنسرتهای باخ را آغاز خواهیم کرد. اگر خدا بخواهد آثار مذکور را به صورت سی دی منتشر خواهیم کرد.