خبرگزاری کار ایران

ورزشکاران بسیاری با مصرف مکمل‌های دارویی جانشان را از دست دادند

ورزشکاران بسیاری با مصرف مکمل‌های دارویی جانشان را از دست دادند
کد خبر : ۹۷۸۲۳۰

برنامه جاذبه شب گذشته میزبان ورزشکاری بود که به علت مصرف داروهای مکمل زندگی‌اش دچار بحران‌های جدی شده است.

به گزارش ایلنا، اصغر عظیمی مهمان شب گذشته برنامه «جاذبه» در گفت‌وگو با صابر خراسانی درباره نحوه ورزشکار شدن خود گفت: برادرانم قبل از من ورزشکار بودند و محلی که در آن زندگی می‌کردیم نیز در اسلامشهر، ورزشکاران بسیاری داشت. زمانی که سرباز بودم برای تیم پادگان‌مان مسابقه می‌دادم و وزنه می‌زدم. در مسابقات نیروی زمینی مقام اول را کسب کردم. 

او ادامه داد: با مربی آشنا شدم که راهنمایی‌های غلطی به من می‌داد و براساس صحبت‌های او من داروهای مکمل و استروئید مصرف کردم که تقلبی آن‌ها هم به دستم می‌رسید. آن‌ها تشویقم می‌کردند که با مصرف مکمل‌ها زودتر به نتیجه می‌رسی! به مرور که مصرف می‌کردم، ضعیف می‌شدم و یک روز که حالم بد شد و حالت کما به من دست داد، به بیمارستان رفتم و متوجه شدم که بر اثر مصرف مکمل‌های تقلبی دچار نارسایی کلیه شده‌ام. 

عظیمی خطاب به مسئولان عنوان کرد: از مسئولان می‌خواهم که این موضوع را جدی بگیرند چون افراد بسیاری در اثر مصرف مکمل‌ها جانشان را از دست داده‌اند. باید مراکزی را مشخص کنند که افراد متخصص در آن حضور داشته باشند. ما باید ابتدا مراکز مشاوره خوب داشته باشیم و زمانی که جوان ما به آن سمت رفت، او را مواخذه کنیم. 

او اظهار داشت: بهترین دوران زندگی من در بیمارستان سپری شد. هفته‌ای سه جلسه برای دیالیز می‌رفتم. من قبل از آن ورزشکار بودم و زمانی که بیمار شدم عده‌ای مرا قضاوت کردند و گفتند معتاد شده یا کاری کرده که خدا تقاص آن کار را از او می‌گیرد. از زندگی سیر شده بودم، اصلا به پیوند فکر نمی‌کردم چون تصور می‌کردم افراد پیوندی بسیار ضعیف هستند. بی‌هدف شده بودم و از خدا مرگ می‌خواستم. 

او افزود: یک شب برادرم گفت: ببینید که اصغر چه کاری انجام داده که خدا این گونه از او تقاص می‌گیرد. این حرف دلم را شکست. در مراسم طشت‌گذاری امام حسین(ع) راز و نیاز می‌کردم و از امام حسین(ع) کمک می‌خواستم؛ به او می‌گفتم من تحمل مشکلات را دارم اما حرف آزارم می‌دهد. آن شب خواب دیدم که در صحرایی هستم و کسی مداحی می‌کند. دو بزرگوار به جمع ما اضافه شدند و کسانی اضافه می‌شدند که همه چهره‌های یکسانی داشتند. فردای آن روز در حال دیالیز بودم که به من خبر دادند، کلیه‌ای برای پیوند پیدا شده است. بعد از پیوند هم سختی‌های بسیاری کشیدم چون جامعه ما افراد بیمار و زمین خورده را آزار می‌دهد اما من همه آن‌هایی که آزارم دادند را می‌بخشم. 

اصغر بعد از عمل پیوند کلیه ورزش را شروع می‌کند و در نهایت مدال برنز جهان را کسب می‌نماید و با سماجت تلاش می‌کند تا خانواده‌ای راکه کلیه فرزندانشان را اهدا کرده بودند، پیدا کند. او در این باره گفت: زمانی که تصویر آن پسر را دیدم متوجه شدم همان چهره بود که در خواب دیده بودم! آن جوان محمدحسین گرجی و هم سن و سال خودم بود. مدالم را به خانواده آن‌ها تقدیم کردم. من در این جریان آموختم که راحت گذشت کنم. سعی می‌کنم قدم‌های مثبت بردارم چون یک امانت در بدن من است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز