فرید الهامی:
«صحنه» را میتوان مهد «تنبور» و «مقام» نامید/ همدلی مهمترین محور در نامگذاری شهر تنبور باشد
فرید الهامی(نوازنده و تنبور و آهنگساز) در خصوص نامگذاری یک شهر به نام شهر تنبور گفت: بهتر است همدلی مهمترین محور در نامگذاری شهر تنبور باشد تا با این کار علاوه بر دوستی و مودت و برادری بیشتر بین مناطق مختلف، حقی نادیده گرفته نشود و اجحافی بر مستندات تاریخی نشده باشد.
به گزارش ایلنا به نقل از خانه موسیقی، تیرماه سال جاری مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه از تکمیل پرونده ثبت دالاهو به عنوان شهر ملی تنبور و ارسال آن به وزارت میراث فرهنگی خبر داد. این خبر در بدو انتشار با انتقاداتی از سوی نوازندگان و پیشکسوتان تنبور شهرهای دیگر استان کرمانشاه همراه بود. خانه موسیقی از سال گذشته، با مطرح شدن این مساله در برخی محافل استانی نامهای به استانداری کرمانشاه ارسال کرد و با توجه به خواست هنرمندان خواهان جلوگیری از این مساله شده بود. با مطرح شدن دوباره خبر فوق خانه موسیقی نامهای به علی اصغر مونسان(وزیر میراث فرهنگی) نوشت و با ابراز مخالفت از تصمیم فوق و با توجه به اینکه استان کرمانشاه مهد رشد و خاستگاه تنبور در ایران بوده است، خواستار نامگذاری این استان یا شهر کرمانشاه به عنوان مرکز استان به نام شهر ملی تنبور گردید.
موسیقی فرید الهامی (آهنگساز و نوازنده تنبور شهر صحنه) پیرامون ریشه ساز تنبور گفت: به نظرم قبل از پرداختن به دو حوزه از حوزههای جغرافیایی تنبور(صحنه و گوران) میبایست به ریشههای این ساز کهن زهی زخمهای بپردازیم. دستاوردهای باستان شناسان بر اساس سنگ نوشتهها، مهرها و سفالها و نگارهها، دیرینگی این ساز به هزارههای دوم و سوم قبل از میلاد میرسد. اما در مناطق زاگرسنشین غرب ایران از حلبچه و هاوار کنونی در اقلیم کردستان تا منطقه هورامان و مناطق لکنشین در استان لرستان این ساز توسط قدما از 1000 سال پیش تا به امروز میراث داری شده است.
این نوازنده در ادامه به حوزه تنبور صحنه اشاره کرد و افزود: تنبور قبل از آنکه توسط شاهخوشین لرستانی به اشتهار و تقدس آیینی برسد، از جانب اربابان فرهنگ و هنر در مناطق مختلف تسکین دهنده تنهاییها و نامرادیهای روزگار هم بوده است. اما بر اساس گواهیهای موجود در تاریخ (الفهرست...) بیشتر در منطقه پهلویان بالاخص در دینور مورد توجه بوده و میتوان گفت که دینور (ماه کوفه) علاوه بر اینکه از بار علم و دانش شاخص نجد ایران بوده، بلکه از بار هنری نیز همگام با ادبیات و فرهنگ دارای پایگاه نشر و احیاء نغمات گوسان های زمان باربدها نیز بوده است.
این پژوهشگر حوزه تنبور افزود: لازم به ذکر است که دینور دو حاکمنشین داشته؛ یکی حاکمنشین کرمانشاه و دیگر حاکم نشین خود دینور. یعنی حوزه جغرافیایی دینور تا کرمانشاه و حد واسط ماه بصره (نهاوند) را شامل میشده است؛ و این مرکزیت علم و دانش و هنر بخشی از شهرستان کنونی صحنه است. این منطقه بر اساس اسناد و مدارک باستان شناسی همچون استودان شیرین و فرهاد، تپه شیخیآباد دارای قدمتی مشخص است و همیشه در زاگرس شاخصههای حفظ و اشاعه فرهنگ و هنر را در خود در هر مقطعی از تاریخ بر اساس اسناد تاریخی داشته است. پس از آنکه شاه خوشین در قرن چهارم تنبور را هیبتی تازه با تعریفی جدید ارائه میدهد، صحنه (دینور) اولین پایگاهی است که این انقلاب هنری با تعریف جدیدش را میپذیرد؛ که این پایگاه را میتوان در مقاطع مختلف تاریخی بر اساس شواهد و قراین موجود بازنمایاند. دده بگتر در این منطقه در قرن پنجم هجری نمونه شاخص این مفهوم است که حظ روحانی با نوای تنبور را با یارانش جمع میبسته اند. اهتمام به مقام و پردازش به روح هنر از جمله ساخت و تهیه این ساز در منطقه نسل به نسل و دوره به دوره انتقال داده میشود تا به پیرفتحعلی صحنهای در قرن هشتم میرسد، که اگر بخواهیم در این خصوص مفصل بنویسیم خود مقاله ای بلند خواهد شد.
وی افزود: حوزه تنبورنوازی صحنه در هر دوره و عصری رونق میگیرد تا به زمان سید فرضی و شیخ امیر در قرن دوازدهم نزدیک به ۳۲۰ سال قبل (هم عصر با نادرشاه افشار) میرسد و در هر دورهای مقامی از جانب این بزرگان به گنجینه مقامهای تنبور اضافه میگردد. کوک دوم تنبور(فاصله پنجم درست) و مقام مهمی در تنبور یارسان بنام شیخ امیری است که نمونه یک پردازش وزین میباشد. اهتمام بر حفظ و اشاعه مقامهای تنبور به واسطه، تیمور ثانی، سید نصرالدین جیحونآبادی، آقاعباس جیحون آبادی و... دست به دست مکتب تنبور صحنه را به اوج شکوفایی و غنای موسیقیایی میرساند؛ تا آنکه سید ایاز و باباغلام همت آبادی و سید امرالله شاهابراهیمی، درویش امیر حیاتی و... آنرا به نسل امروزی میرسانند.
الهامی در خصوص تغییرات تنبور نیز گفت: سه سیم شدن تنبور از حدود ۱۴۰ سال پیش در صحنه اتفاق افتاده (به روایتی از استاد خداوردی و به روایتی از زندهیاد استاد نورعلی الهی). در سال ۱۳۳۲ برای اولینبار درویش امیر حیاتی تنبور را در رادیو با اشعار فارسی (علی گویم علی جویم ) اجرا میکنند و در سال ۱۳۵۳ استاد زنده یاد سید امرالله شاهابراهیمی پدر تنبورنوازی معاصر، تنبور را از جمخانهها به سوی استیجهای موسیقی هدایت میکنند و پس از آن از بارزترین اساتید منطقه در معرفی ساز تنبور در بین نسل امروز و همچنین در ابعاد جهانی بی شک زندهیاد استاد سیدخلیل عالی نژاد بود که نقش بسزایی دراین مهم داشته است.
الهامی به نقش ویژه منطقه صحنه در خصوص رشد ساز تنبور اشاره کرد و گفت: با توجه به مستندات تاریخی و صدها نشانه با دلیل و سند از تنبورنوازی و تنبورسازی در این منطقه، شهر صحنه را بیشک میتوان به نوعی مهد تنبور و مقام نامید. اما جای هیچ شک و شبههای نیست از دوران گذشته تنبورسازی و تنبو نوازی در گوره جو و گهواره و ایل قلخانی و سنجابی جایگاه ویژهای داشته است و همچنین میراثدارانی چون کادارا، لالو بیر خان، سیدقاسم افضلی درویش علی میر، سید محمود علوی،سید ولی حسینی و استاد طاهر یارویسی و... در این مناطق میزیسته اند و اجداد استاد اسدالله فرمانی تا هشت نسل گذشته در ساخت ساز تنبور همت گماشتهاند.
فرید الهامی با اشاره به موضوع ثبت شهر ملی تنبور خطاب به مسولان میراث فرهنگی و استانداری کرمانشاه گفت: با توجه به پیشینه فرهنگی این ساز در دو حوزه تنبور نوازی که پیشتر عنوان شد آیا بهتر نیست از دوشهر صحنه و دالاهو به عنوان شهرهای تنبور یاد شود؟! تا با این کار علاوه بر دوستی و مودت و برادری بیشتر در بین دو منطقه حقی نادیده گرفته نشود و اجحافی بر تاریخی نشده باشد. اگر قصد و هدف پاسداری از این ساز است که همدلی و درکنار همدیگر بودن مهمترین مساله است و بر اساس مفاد کنوانسیون یونسکو ثبت ملی و جهانی، جهت صلح و همچنین مهر و دوستی در بین اقوام مختلف بنانهاده شده است.
وی افزود: جلسهای که در ۱۶ دیماه ۱۳۹۸ در کرمانشاه با حضور اساتید و بزرگان دو حوزه برگزار شد، صورتجلسهای با امضای تمام بزرگان منطقه منعقد گردید که تماما متفق القول بر ثبت این دوشهر( صحنه و دالاهو) بعنوان شهر تنبور صحه گذاشته شد.
وی در پایان سخنانش گفت: ارادت بنده نسبت به اساتید منطقه گوران و دالاهو از جمله زندهیاد استاد طاهر یارویسی و زندهیاد سیدقاسم افضلی و همچنین جناب استاد علیاکبر مرادی و سایر اساتید دارم پیوندی ناگسستنی است.