خبرگزاری کار ایران

مزدا انصاری در گفت‌وگو با ایلنا:

بداهه‌خوانی به خواننده‌ای با توان بنان و شجریان نیاز دارد/ همیشه دغدغه موسیقی ملی‌ را داشته‌ام

بداهه‌خوانی به خواننده‌ای با توان بنان و شجریان نیاز دارد/ همیشه دغدغه موسیقی ملی‌ را داشته‌ام
کد خبر : ۹۱۹۴۹۳

مزدا انصاری درباره آخرین آلبومش می‌گوید: یک بخش از ترانه و اشعار آلبوم را در موسیقی مجلسی برای پیانو و ویلون و تنبک کار کرده‌ام و به بازسازی چند اثر از آثار قدیمی پرداخته‌ام. در بخش دیگر دو کار ارکسترال داریم که یکی از آنها را خودم ساخته‌ام و دیگری بازسازی اثری از استاد زنده یاد مرتضی محجوبی است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، با وجود امکانات متعدد حال اتاق و خانه و محل کار هر فعال موسیقی به نوعی استودیو پرتابل تبدیل شده و این اتفاق به سهل بودن تولیدات آثار انجامیده است. نرم‌افزارهای متعدد این امکان را ایجاد کرده‌اند که آهنگسازان و خوانندگان از تعداد نوازندگان و دیگر عوامل تولید یک اثر بکاهند و جای خالی آنها را با نرم‌افزارهای مرتبط پر کنند. این روند با وجود برخی مزایا و ایجاد معایب بسیار در کلیت موسیقی، اتفاق بدتری را نیز به دنبال داشته است و آن اتفاق بد تاثیر منفی بر نحوه ارائه و فروش آلبوم هاست که به آفت بازار امروز موسیقی ما تبدیل شده است. بی‌شک لزوم زندگی در دنیای دیجیتال، هماهنگی با شرایط موجود است و این تغییر شکل ارائه آثار، از فیزیکی به مجازی در تمام دنیا به امری مرسوم تبدیل شده؛ اما با این‌حال نه تنها بر اقتصاد موسیقی کشور تاثیر مثبتی نداشته، بلکه آن را دچار چالش‌های بسیار کرده است. دلیل این سیر نزولی نیز عدم وجود قانون کپی رایت در کشور است که نه تنها بر موسیقی بلکه به عرصه‌ها و مقولات دیگر نیز  آسیب رسانده است. دانلودهای غیرمجاز یکی از مضرات عدم وجود قانون کپی رایت است که حتی تولید آلبوم‌های دیجیتال را نیز گاه با شکست مواجه می‌کند.

در شرایط فعلی از سویی وجود تورم روزافزون اقتصادی و بالا بودن هزینه تولیدات و از سوی دیگر عدم نظارت بر وضعیت بازار موسیقی و عمومیت یافتن دانلودهای غیرمجاز اغلب هنرمندان را بر  آن داشته تا از تولید آلبوم دست بکشند و گاه با ساخت تک‌آهنگ و ارائه رایگان آن در فضای مجازی به فعالیت خود ادامه دهند که این روند در آینده‌ای نه چندان دور چرخه بیمار اقتصاد موسیقی را با چالش‌های جدی‌تر مواجه خواهد کرد. با تمام این معایب، اما هستند هنرمندانی که همچنان به تولید آلبوم می‌پردازند و تلاش دارند با جلب نظر ناشران و حامیان، آثارشان را به علاقمندان گونه‌های مختلف ارائه دهند.

مزدا انصاری (موسیقی دان، نوازنده، آهنگساز و مدرس موسیقی) که نوازندگی پیانو را نزد برادران دیهیمی و جواد معروفی آموخته و سپس آهنگسازی را از زنده یاد حسین دهلوی و فرهاد فخرالدینی فرا گرفته و ساخت و تنظیم آلبوم‌هایی با صدای خوانندگانی چون کاوه دیلمی، استاد شجریان، همایون شجریان و حسین علیشاپور را در کارنامه دارد، یکی از هنرمندانی است که در زمینه تولید آثار همچنان فعال است و به تازگی آلبوم «از یاد رفته» را با صدای ایمان بینش‌پژوه و وحید احمدی در دو قالب فیزیکی و دیجیتال روانه بازار کرده است. 

مزدا انصاری در گفتگویش با ایلنا از دشواری‌های تولید آلبوم و مصائب حاصل از عدم وجود قانون کپی رایت گفت و درباره جزییات آلبوم جدیدش توضیح داد.

شما به تازگی آلبوم «از یاد رفته» را در شرایط بحرانی فعلی که همه چیز تحت تاثیر ویروس کرونا است بدون تبلیغات آن چنانی و برگزاری مراسم رونمایی روانه بازار کرده‌اید. جدا از این موضوع بگویید که عدم گسترده تولیدات فیزیکی و ارائه دیجیتال آلبوم‌ها تا چه حد بر ثبت تاریخی آثار موثر است؟

به هرحال وجود بحران فعلی و شیوع بیماری کرونا شرایطی استثنایی را ایجاد کرده و مشکلاتی که در زمینه تولید و فروش بلیت و آلبوم وجود داشته، حال بیشتر شده است. اما اگر شرایط فعلی و بحران کرونا را نیز در نظر نگیریم، تغییرات ایجاد شده در دنیای تکنولوژی قابل چشم پوشی نیست. وجود تکنولوژی در موسیقی از تولید صفحه و گرامافون آغاز شد و به نوار کاست و ضبط صوت و سی‌دی و دی‌وی‌دی رسید و حال به تولیدات دیجیتال رسیده است. این روند گویای تغییراتی است که تا به حال وجود داشته و از این به بعد نیز وجود خواهد داشت. مسلما در شرایط فعلی فروش بلیت و آلبوم فیزیکی هیچ توجیهی ندارد. 

اما این تغییرات در نحوه ارائه آثار بر تعداد دانلودهای غیرمجاز افزوده و تولید آثار داخلی را به شدت تنزل داده است.

با توجه به وابستگی‌مان به اینترنت جهانی فقط می‌توانیم تغییر رویه دهیم و در همین جهت مرسوم به فعالیت ادامه دهیم. زمانی به مردم و مخاطبان می‌گفتیم لطفا آثار را کپی نکنید و حال از آنها می خواهیم غیرقانونی دانلود نکنند و اگر می‌خواهند آلبوم یا اثری را بشنوند و داشته باشند به صورت قانونی آن را تهیه کنند، یعنی مبلغ آن را بپردازند. باید این قانونمندی را در همه زمینه‌ها رعایت کنیم. آن زمان که صفحه و کاست و سی دی مرسوم بود برای تهیه نسخه اورجینال آنها مبالغی را می پرداختیم و اصطلاحا آنها را می‌خریدیم. حال در مورد دانلودها نیز این قانون وجود دارد.

 چه باید کرد؟

مردم ما باید این موارد را رعایت کنند و لازمه این اتفاق نیز فرهنگسازی است. به طور کلی این جامعه است که می‌تواند به حل چنین بحرانی کمک کند، وگرنه از مسئولان هیچ توقعی نمی‌توان داشت. زمانی که آلبوم «آه باران» اولین همکاری من به عنوان آهنگساز و تنظیم کننده با استاد شجریان تولید شد، من هنوز در صدا و سیما کار می‌کردم. یادم هست مسئول تولید وقت که آقای زراعت‌گر نام داشت روزی آمد و به من گفت به جز یک اثر، دیگر قطعات آلبوم «آه باران» را روانه پخش کرده‌ایم. در پاسخ به ایشان گفتم مگر من به عنوان آهنگساز و تنظیم‌کننده از شما چنین درخواستی داشته‌ام؟ یا شرکت «دل آواز» به عنوان صاحب اثر چنین اجازهای به شما داده یا مگر آقای شجریان از شما خواسته که آثارش را پخش کنید که شما چنین کاری کرده‌اید و در نهایت چه کسی اجازه کپی آثار را به شما داده که می‌خواهید آنها را پخش کنید؟! در نهایت نیز بدون هیچ‌گونه توضیح و به راحتی قطعات آلبوم «آه باران» را به عنوان اینکه آثار ملی هستند از تلویزیون پخش کردند در صورتیکه برای آثار ملی نیز باید از صاحب اثر کسب اجازه شود. با این تفاسیر می‌توان گفت صدا وسیما به راحتی آثار تولید شده را رسما پخش می‌کند! و گاه که بر حسب تصادف رادیو را روشن می کنم آثار خودم را می‌شنوم و هیچکس در این زمینه پاسخگو نیست.

مسئله اصلی این است که نمی‌توان از وزارت ارشاد و دفتر موسیقی و حتی مرکز موسیقی صدا و سیما نیز انتظار داشت؛ زیرا قانون کپی رایت در ایران معنا و مفهومی ندارد.

یادم هست سال‌ها پیش فرید عمران یکی از دوستان موسیقی‌دانم می‌گفت آهنگسازی استرالیایی را سراغ دارم که برای اثری مستند بیست دقیقه موسیقی ساخته و حال اثرش چند سالی است در سه کشور انگلیس، استرالیا و آمریکا یا کانادا پخش میشود و ایشان بابت حق کپی رایت روزانه 1200 پوند به حسابش واریز می‌شود. یعنی اگر آن آهنگساز استرالیایی تا آخر عمرش هم به تولید اثر نپردازد آن مبلغ دریافتی روزانه کفاف زندگی‌اش را خواهد داد. متاسفانه در ایران چنین قوانینی وجود ندارد و عدم وجود قانون کپی رایت هنرمندان عرصه موسیقی را با چالش‌های بسیار مواجه کرده است.

 درباره آلبوم «از یاد رفته» توضیح دهید. اینکه این اثر تا چه حد در راستای آثار قبلی‌تان است و چه شد که با دو خواننده جوان همکاری کردید؟

اگر نخواهم صرفا به موسیقی گلها و توجه به آن اشاره کنم، باید بگویم همیشه دغدغه موسیقی ملی‌مان را داشته‌ام و نسبت به آن حساس بوده‌ام و توجه به این مهم در آلبوم «از یاد رفته» نیز وجود دارد. درباره نحوه همکاری‌ام با ایمان بینش‌پژوه و وحید احمدی به عنوان خواننده نیز باید بگویم که این دو جوان با اینکه از نسلی دیگرند، اما به موسیقی ملی و ایرانی علاقمند هستند؛ آن هم با دو نگاه متفاوت و اینکه رنگ صدای آنها نیز کاملا با یکدیگر تفاوت دارد و این موارد برای من جذاب بود تا با آنها همکاری کنم.

درباره نحوه انتخاب قطعات آلبوم و فضای آنها نیز توضیح دهید.

جذابیت‌هایی که گفتم باعث شد یک بخش از ترانه و اشعار آلبوم را در موسیقی مجلسی برای پیانو و ویلون و تنبک کار کنم و به بازسازی چند اثر از آثار قدیمی بپردازم. در بخش دیگر دو کار ارکسترال داریم که یکی از آنها را خودم ساخته‌ام و دیگری بازسازی اثری از استاد زنده یاد مرتضی محجوبی است. آوازها نیز فرمهای مختلفی دارند. در نهایت گفتیم یک آلبوم در عین وحدت و یگانگی باید تنوع نیز داشته باشد و با این منظر به تولید آثار پرداختیم و حال مخاطبان و علاقمندان به جای یک آلبوم با دو آلبوم مواجه هستند و تلاش کرده‌ایم با این تمهید سلیقه آنها را تامین کنیم. آنها می‌توانند به شنیدن آثار و بخش‌های مورد علاقه‌شان بپردازند و یا اینکه هر کدام از بخش‌ها را در یک زمان جداگانه بشنوند. به هرحال این ایجاد تنوع برای مخاطبان را در ذهن داشتم. 

یکی از اتفاقات خوب در آلبوم «از یاد رفته» توجه شما به مقوله آواز است. چقدر جای آواز در موسیقی این سال‌های ما خالی است؟

اغلب دوستان در تولیداتشان سلیقه مخاطبان را در نظر می‌گیرند و بر این اساس به ساخت و خوانش آثار می‌پردازند. شاید هم ریتم زندگی جامعه و دنیای امروز آواز را نپذیرد. اما موضوع مسلم و مهم این است که باید نسبت مقوله آواز نگرش درستی وجود داشته باشد. اینگونه نیست که بخواهیم برای پر کردن فضا از آواز استفاده کنیم. می‌توان گفت آواز نیز بخشی از آهنگسازی است، زیرا باید به نوعی طراحی شود. کما اینکه در آلبوم «از یاد رفته» نیز این اتفاق افتاده و می‌توان گفت تمام آوازهای ما طراحی شده‌اند و هیچ‌کدام بداهه نیستند.

چرا از بداهه‌خوانی و بداهه‌نوازی در تولید قطعات آلبوم استفاده نکردید؟

زیرا مقوله بداهه استادی بسیار می‌طلبد و به خواننده‌ای نیاز دارد که در این زمینه مهارت داشته باشد. بداهه‌خوانی خواننده به توان بزرگانی چون زنده یاد غلامحسین بنان و استاد شجریان نیاز دارد که توان خلق در لحظه و درجا را داشتند. اگر خوانندگان امروزی این توانایی را ندارند اما با این حال می‌توان به طراحی آواز پرداخت و این اتفاق تداعی کننده کار آهنگسازی خواهد بود، اما با ریتم آزادتر. طی این روند هم مقوله آواز حفظ شده و هم اینکه شکل امروزی‌تر به خود گرفته و برای مخاطبان نیز جذاب خواهد بود.

چرا تبلیغات آلبوم «از یاد رفته» بسیار محدود بوده و اخبار کمی درباره آن منتشر شده است؟

شرایط روز جامعه و وجود بحران بیماری کرونا در این بخش بی‌تاثیر نبوده است. حتی اگر می‌خواستیم مراسم و برنامه‌ای نیز برگزار کنیم در شرایط فعلی واقعا امکان‌پذیر نبود. از طرفی دریافت مجوزها نیز کمی طولانی شد و در نهایت نمی‌توان توقعی بیش از این داشت، اما با وجود تمام این موارد مخاطبان به ما لطف داشته‌اند و  لااقل تاکنون استقبال‌ها از  آلبوم «از یاد رفته» بد نبوده و جزو لیست پرفروش‌های بیپ‌تونز است. به هرحال استاد جواد معروفی همیشه می‌گفت تو کار خودت را درست انجام بده و من نیز تلاش کرده‌ام حداقل تا آنجا که می‌توانم، کارم را درست و در عین صداقت انجام دهم و امیدوارم موفق بوده باشم. زمانی که کارم را درست انجام می‌دهم و نتایج مثبت می‌گیرم ترجیح می‌دهم این رویه را ادامه دهم.

شما همواره در زمینه تدریس فعال بوده‌اید و در جریان چند و چون نحوه آموزش‌ها هستید. در شرایط فعلی برای جلوگیری از شیوع بیماری کرونا نحوه آموزش‌ها از حضوری به مجازی تغییر کرده، این موضوع چه مزایا و معایبی دارد؟

به هرحال هر موضوع و اتفاقی محاسن و معایبی دارد. شخصا تا قبل از شیوع بیماری کرونا واقعا با برگزاری کلاس‌های آنلاین میانه خوبی نداشتم و این روند برایم مشکل بود، بخصوص برای آموزش سازی چون پیانو. اما زمانی که ناچار به این کار شدم آن را پذیرفتم؛ زیرا معمولا آدم‌ها زمانی که نسبت به انجام کاری اجبار پیدا می‌کنند، خودشان را با شرایط تطبیق می‌دهند. مسلما و در نهایت با برگزاری کلاس‌های آنلاین بازدهی تا حدودی پایین می آید و نمی‌توان منکر این اتفاق شد و گفت این روند بر حاصل برآیند کلاس‌ها تاثیری نخواهد داشت. اما از طرفی نمی‌توانستیم برگزاری کلاس‌ها را به پس از پایان بحران کرونا موکول کنیم، زیرا زمان حل این معضل مشخص نیست و این خلا و فاصله برگزاری کلاس‌ها به نحوه آموزش و یادگیری هنرجویان و شاگردان در برخی مراحل، لطمه وارد می‌کرد. آنچه که اهمیت دارد اینترنت و سرعت اینترنت است که این کاستی‌ها بیش از برگزاری کلاس‌ها و برنامه‌های آنلاین آسیب‌زننده خواهند بود. به هرحال کلاس‌های مجازی را می‌توان به هر ترتیب و تمهیدی برگزار کرد، اما ایرادت فنی و اینترنتی و ضعف‌های اپلیکیشن‌ها و قطعی‌های مکرر، این اتفاق را با اشکال مواجه می‌کند. ما دعا می‌کنیم بحران کرونا هرچه زودتر پایان یابد تا آرامشی بر کل جهان حکم فرما شود و به این ترتیب قدر داشته‌هایمان را بیشتر و بهتر بدانیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز