سرپرست گروه موسیقی «ژیار» مطرح کرد؛
دنبال موسیقی زیرخاکی هستیم
مجید کلابی میگوید: مردم با وجود سبقه و قدمت موسیقی مقامی نسبت به آن بیتوجه هستند که البته دلیل این اتفاق عدم ارائه اطلاعات درست و جامع به آنهاست. یعنی میتوان گفت مردم خیلی به موسیقی مقامی توجه ندارند زیرا درباره آن چیزی نمیدانند. من خودم آموزشگاه موسیقی دارم و عینا با این کاستی مواجهم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کردهای کرمانج یکی از اقوامی هستند که بنا به دلایلی، طی قرون گذشته از غرب کشور به منطقه وسیع خراسان کوچ کردهاند، اما همچنان بر فرهنگ خود پایبند هستند و این اصالت در نوع پوشش و گویش و هنر آنها به چشم میخورد. یکی از بارزترین هنر کرمانجها موسیقی آنهاست. کرمانجها نیز مانند دیگر اقوام منطقه خراسان دوتار مینوازند و با وجود شباهتهای ظاهری و کلی در (مقامها و نحوه نواختن ساز) موسیقی خاص خود را دارند. موسیقی مقامی خراسان نیز مانند موسیقی مقامی دیگر مناطق ایران به صورت نسل به نسل و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شده و حال نیز این روند با وجود هنرمندان و مقامدانها و مقامخوانهای حال حاضر ادامه دارد و به نسلهای بعد منتقل میشود.
مجید کلابی (سرپرست گروه «ژیار») که علاوه بر فعالیتهای اجرایی در زمینه آموزش نیز فعال است و به اتفاق اعضای گروهش درجشنوارههای داخلی و خارجی حضور یافته، درباره کردهای کرمانج و چگونگی مهاجرتشان به منطقه خراسان میگوید: کرمانجها طی قرون گذشته در زمان صفویه و قاجار برای انجام امور مرزبانی به خراسان رفتند. ماجرا از این قرار بوده که در دوران سلطنت شاه عباس صفوی، دشمنان از مرزهای خراسان به خاک ایران تجاوز میکردهاند و جنگها و اتفاقات و مشکلاتی را رقم میزندهاند. به همین دلیل در آن مقطع سران مملکت تصمیم میگیرند بخشی از کردها را به منطقه خراسان منتقل کنند و در ادامه سراغ کردهایی میروند که به نوعی از دیگر شاخههای این قوم، غیورتر و جنگاورتر بودهاند. آن کردهای غیور و دلیر کرمانجها بودهاند.
کردهای کرمانج چگونه و کی به خراسان رفتند؟
اگر کردهای ایران را به شاخههای مختلف تقسیم کنیم، کرمانجها نیز یکی از آن شاخهها محسوب میشوند. مانند قوم لر که دارای شاخههایی چون قشقایی و بختیاری است. کرمانجها طی قرون گذشته در زمان صفویه و قاجار برای انجام امور مرزبانی به خراسان رفتند. ماجرا از این قرار بوده که در دوران سلطنت شاه عباس صفوی، دشمنان از مرزهای خراسان به خاک ایران تجاوز میکردهاند و جنگها و اتفاقات و مشکلاتی را رقم میزندهاند. به همین دلیل در آن مقطع سران مملکت تصمیم میگیرند بخشی از کردها را به منطقه خراسان منتقل کنند و در ادامه سراغ کردهایی میروند که به نوعی از دیگر شاخههای این قوم، غیورتر و جنگاورتر بودهاند. آن کردهای غیور و دلیر کرمانجها بودهاند. به هرحال طی این اتفاقات و بنا به دلایلی که گفتم، کرمانجها به سمت خراسان کوچ داده میشوند و حال اقوامی که در شمال خراسان ساکن هستند و ما نیز جزو آنها هستیم همان کرمانجها هستند. میتوان گفت پیش از ما اجدادمان به این منطقه تبعید شدهاند و ما نوادگان آنها هستیم.
موسیقی خراسان در مناطق مختلف این بخش از ایران دارای تفاوتهایی است که موسیقی قوم کرمانج نیز از این اتفاق مستثنی نیست. درباره این نوع موسیقی توضیح دهید.
در کش و قوس کوچی که انجام شد به لحاظ اجتماعی و سیاسی مسائل و اتفاقات بسیاری رخ داد و طی همان جنگها و نبردها بود که بسیاری از سردارها و خانها و سربازان غیور کرمانج جان خود را از دست دادند و از بین رفتند. در آن زمان به نوازندگانی که ساز میزدند بخشی میگفتند و حال نیز بخشیها در منطقه خراسان فعال هستند و در زمینه موسیقی فعالیت میکنند.
در آن مقطع، یعنی در دوران صفویه و قاجار به چه کسانی بخشی میگفتند و بخشیها کارشان چه بود؟
بخشیها افرادی بودهاند که خودشان سازشان را درست میکردهاند و به ساخت آثار و اجرای ملودیهایی میپرداختهاند که از اجدادشان به آنها رسیده بوده و توسط نسلهای بعد به دیگران و ما انتقال یافته است. بخشیها آن ملودیهای قدیمی را به یاد داشتهاند و بسیاری از آن ملودیها طی کوچها و جنگها شکل گرفتهاند.
«اللهمزار» یکی از آن ملودیهاست که بر اساس اتفاقاتی شکل گرفته و ما نیز با همراهی و همکاری اعضای گروه «ژیار» به اجرای آن پرداختیم. «سرادر عیوضخان» نیز یکی از همین ملودیهاست که بر اساس واقعه تاریخی کاملا واقعی ساخته شده است. سردار عیوضخان، خانی خیلی بزرگ بوده است. آن زمان که روسها به خاک ایران حمله میکردهاند، روستا یا شهری کوچک با نام «فیروزه» داشته و در زمان سلطنت قاجار به روسها واگذار میشود. این در حالی است که خان جلالی، سردار عیوضخان در آن منطقه زندگی میکرده و آدمی بسیار غیورو شجاع بوده است. او حدود پنجشش ماه در مقابل هجوم و تجاوز روسها ایستادگی میکند و در نهایت به شهادت میرسد. ملودی «سردار عیوضخان» در آن بحبوحه توسط یکی از بخشیهای آن زمان، طی چنین واقعهای شکل میگیرد و خلق میشود. ملودی «سردار عیوضخان» برآمده از دل است و به این ترتیب ماندگار شده و حال به ما رسیده است. روند ساخت ملودیهای دیگر نیز به همین شکل است.
موسیقی کرمانجها با موسیقی کردهای غرب ایران چه تفاوتها و شباهتهایی دارد؟
تفاوت موسیقی کرمانجها با کردهای کردستان و دیگر مناطق غرب کشور در شکل و ساختار سازها و ملودیهاست. کردهای کرمانج دوتار مینوازند و به هرحال این ساز در موسیقی مناطقی چون مازندران و تربت جام نیز کاربرد دارد و مورد توجه است.
آن تغییر و تفاوتها در چیست؟
به هرحال طی کش و قوسهای به وجود آمده، ساختار دوتار بر اساس شرایط جغرافیایی و اتفاقات اقلیمی شکل گرفته و آن ملودیها و آهنگها و داستانها نیز طبق وقایع تاریخی رخ داده برای قومیتهای ساکن در هر منطقه خلق شده و به وجود آمده است.
یعنی میتوان گفت پس از آنکه کرمانجها به منطقه خراسان کوچ داده میشوند دوتار را به عنوان ساز اصلی خود انتخاب میکنند؟
بله همینطور است.
ساز اصلی کردهای منطقه کرمانشاه (صحنه و گوران) تنبور است و در منطقه کردستان نیز سازهایی چون دف، نرمهنای، دیوان، سرنا، شمشال و دهل و... مورد توجه است.
بله دقیقا درست است.
البته به لحاظ قدمت و بکر ماندن و شاید نحوه نواختن، ساز دوتار و تنبور شباهتهایی به هم دارند. مثلا اینکه این دو ساز فاقد ربع پرده هستند و اساس آنها موسیقی مقامی است.
دوتار سازی زخمهای است که بر خلاف سازیی چون تار توسط پنجه زدن نواخته میشود. بسیاری مواقع دیدهام که ساز دیوان را با مضراب مینوازند، اما دوتار اینگونه نیست. میتوان گفت تنبور و دوتار در این زمینه شباهتهایی دارند و هر دو با پنجه و انگشتان نواخته میشوند. ما در ساز دوتار طبق آهنگها و مقامها و ملودیها پنجههای مختلفی داریم. در ساز تنبور پنجه از پایین به بالا و گاه از بالا به پایین کشیده میشود.
که در اصطلاح مرسوم به آن «شُر» یا شره کشیدن میگویند؟
بله همینطور است. در ساز دوتار چنین حالتی وجود ندارد که از پایین به بالا پنجه بکشیم و زخمه بزنیم و این اتفاق از بالا به پایین میافتد. یعنی ضربات پنجه در دوتار از بالا به پایین است. در کل موسیقی مقامی و محلی منطقه شمال خراسان غنی است و قدمت بسیار زیادی دارد. این موسیقی تا به آنجا مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته که حال در یونسکو ثبت جهانی شده است.
با وجود قدمت بسیار موسیقی مقامی منطقه خراسان، نگاه مردم و اهالی نسبت به آن چگونه است؟
متاسفانه مشکلی که در این زمینه وجود دارد و همیشه با آن مواجهیم این است که مردم با وجود سبقه و قدمت موسیقی مقامی نسبت به آن بی توجه هستند که البته دلیل این اتفاق عدم ارائه اطلاعات درست و جامع به آنهاست. یعنی میتوان گفت مردم خیلی به موسیقی مقامی توجه ندارند زیرا درباره آن چیزی نمیدانند. من خودم آموزشگاه موسیقی دارم و عینا با این کاستی مواجهم. به طور مثال زمانی که علاقمندان به آموزشگاه میآیند، و بحث انتخاب ساز پیش میآید، تاحدودی نسبت به موسیقی محلی و مقامی جبهه میگیرند و اصطلاحا آن را بی کلاس میدانند و ترجیح میدهند به یادگیری سازهای دیگر بپردازند. و این واقعیتی است که وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت. اما خداراشکر هرچه جلوتر میرویم اوضاع بهتر میشود. به هرحال مردم نسبت به گذشته آگاهتر شدهاند زیرا کلا به موسیقی مقامی اهمیت بیشتری داده میشود.
در این بین نمیتوان نقش جشنوارهها را نادیده گرفت. جشنوارههای موسیقی در مقایسه با گذشته و نسبت به دورههای قبل، بیشتر به موسیقی مقامی و موسیقی نواحی مختلف ایران میپردازند که اتفاق خوبی است.
بله من و اعضای گروه «ژیار» نیز سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر حضور یافتیم. که اتفاق خوبی بود.
از فعالیتهای گروه «ژیار» در دوران پیش از بحران کرونا بگویید و اینکه در حال حاضر به چه فعالیتهایی مشغول هستید؟
حضور در جشنواره موسیقی فجر سال گذشته باعث شد با برخی اشخاص خوب و کاربلد آشنا شویم و قرار بود برای همکاری با آنها به تهران بیاییم که بروز و شیوع بیماری کرونا به نوعی دست و بال ما را بست و مانع این اتفاق شد. پس از جشنواره فجر و پیش ازشیوع بیماری کرونا بود که برای ضبط قطعاتمان استودیویی را دیده بودیم. حتی در اینباره صحبتهایی کرده بودم تا آلبومی با هشت قطعه را تولید و ارائه کنیم. تصمیمان این بود که ضمن ضبط قطعات تصاویری را نیز ضبط کنیم تا آن هشت قطعه دارای داستان شوند.
یعنی قرار بود آن آثار را به نماهنگ یا موزیک ویدئوی داستاندار تبدیل کنید؟
آن هشت ترک ملودیهایی هستند که داستان دارند و ما میخواستیم همان داستانها را به تصویر بکشیم. اما همانطور که گفتم بحران کرونا مانع این اتفاق شد و برنامههای ما را به هم ریخت. حتی برای حضور گروه «ژیار» در چند جشنواره صحبتهایی شده بود و عوامل برگزارکننده با حضورمان موافقت کرده بودند. یکی از این رویدادها جشنواره «کوچه» بود که هر سال در شهر بوشهر برگزار میشود و حال برای جلوگیری از شیوع بیماری کرونا برگزاری آن به تعویق افتاده است.
«ژیار» به چه معنی است و مبنا و محوریت فعالیت گروهتان چیست؟
ژیار واژه اصیل کرمانجی است و به معنای فرهنگ و تمدن است که با هدف اصلی گروه ما همخوانی دارد زیرا به هرحال دغدغه و هدف ما حفظ فرهنگ و تمدنی است که از اجدادمان به ما رسیده و ما نیز باید در حفظ آن بکوشیم. فرهنگی که میگویم شامل زبان کرمانجی، پوشش کرمانجی و آداب و مناسک و رسومی است که از گذشته دور وجود داشته و حال به ما رسیده است. ما نیز باید این فرهنگ را به نسلهای آینده انتقال دهیم. دراین میان یکی از بخشهای بسیار مهم فرهنگمان موسیقی مقامی و غنی کرمانجی است که از دل گذشتگان ما برآمده و به صورت سینه به سینه به نسلهای بعد انتقال یافته است.
سازهای مقامی به طور معمول نت ندارند بلکه بر اساس مولفهها و شاخصههای دست نویس نگارش میشوند و این موضوع ارزش و اهمیت انتقال سینه به سینه را دوچندان کرده است. البته طی سالهای گذشته برخی مقامها بر اساس نت نوشته شدهاند.
بله به طور کلی آثار مقامی بجامانده از گذشته نت ندارند و بر اساس دستنوشتههای باقیمانده، حفظ شدهاند. البته آن دستنوشتهها نیز برای سازی چون دوتار نت محسوب میشوند. منظورم این است که به هرحال مقامهای موجود به صورت سینه به سینه به ما رسیدهاند و حال ما باید برای حفظ آنها تلاش میکنیم تا از بین نروند و فراموش نشوند. هدف کلی من و اعضای گروه «ژیار» نیز همین است.
یکی از اتفاقات مهم و موثر در حفظ مقامها، ارج نهادن پیشکسوتان موسیقی نواحی و ضبط آثار آنهاست.
درست است. اتفاقا یکیدیگر از اهداف مهم گروه «ژیار» این است که به ملودیها و مقامهای بپردازیم که اصطلاحا زیرخاکی هستند و کسی آنها را کار نمیکند. بعضا شاهد این اتفاق هستیم که اغلب افراد و گروهها به اجرا و بازاجرای مقامهای بسیار شنیده شده میپردازند و آنها را با تغییرات جزیی مدام باز تولید میکنند و از اجرای آثار مهجور غافلند. در واقع هدف اصلی ما این است که آن ملودیهای زیبا و ناشنیده را دوباره زنده و احیا کنیم.
در حال حاضر به چه فعالیتهایی مشغول هستید و قرار نیست پس از بحران کرونا کنسرت برگزار کنید؟
اتفاقا تاریخی را برای برگزاری کنسرت مقرر کرده بودیم. ما اجرایی پنج دقیقهای برای جشنواره موسیقی فجر داشتیم که قرار شد آن را تا چهل، پنجاه دقیقه بسط دهیم و در شهرمان بجنورد کنسرتی یک ساعته برگزار کنیم اما هم ما و هم گروههای دیگری که برای اجرای کنسرت وقت گرفته بودند به دلیل بحران بیماری کرونا در این زمینه وضعیتی بلاتکلیف داریم و باید دید در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد و وضعیت چگونه خواهد بود.